حمله به تایتان: 10 مورد غم انگیز درباره لوی

چه فیلمی را ببینید؟
 

مهارت لوی در میدان جنگ بی نظیر است. در حالی که او چراغی از نور در تاریکی نبرد است ، زندگی لووی با تراژدی همراه شده است.





آیا نیاز به سرعت 2 هست؟

سریال حمله به تایتان به دلیل وحشیانه بودن تایتانهای مشهور و وحشتی که آنها بر جهان آن تحمیل می کنند بسیار مشهور است. انسانها وقتی به ظالمان عظیم و عجیب خود خیره می شوند ، غالباً وحشت بی حرکتی و احساس درماندگی را تجربه می کنند. اگرچه اعضای نبرد نظامی الدیان علیه تایتان ها می جنگند ، اما بزرگترین سرباز آنها - هرچند از نظر قد و قامت کوچک - سر و شانه های خود را بالاتر از بقیه قرار می دهد: لوی آکرمن.






مرتبط: حمله به تایتان: شخصیت های اصلی ، از بدترین به بهترین شخصیت Arc طبقه بندی می شوند



توانایی لوی در میدان جنگ با توانایی او در ذبح تیتان های بی فکر و خلبانان بشر قابل مقایسه نیست. در حالی که او چراغی از نور در تاریکی جنگ است ، زندگی لوی از همان کودکی با تراژدی همراه بوده است.

10او در بدبختی و فقر بزرگ شد

زندگی لوی در محله های فقیرنشین زیرزمینی با مادرش کوچل آغاز شد که پسرش را به تنهایی بزرگ کرد. اگرچه کوچل به عنوان یک والد مجرد در تأمین مالی تلاش می کرد ، اما او به وضوح پسرش را دوست داشت و آنچه در توان داشت برای مراقبت از او انجام داد. علیرغم تلاش های او ، گرسنگی یک همراه همیشگی بود و عمدتا به دلیل زندگی در زیر یک شهر ، آلودگی و خاک اجتناب ناپذیر بود. بسیاری از طرفداران از نظر منطقی نتیجه می گیرند که وسواس تمیز بودن لووی در بزرگسالی از آلودگی کودکی او ناشی می شود.






آخرین انسان روی زمین کی برمی گردد

9او تنها با جنازه مادرش نشست

اگرچه مشخص نیست که لوی چه مدت تنها با جسد مادرش منتظر ماند ، اما وضعیت ویران شده بدن او نشان می دهد که مدت زمان زیادی از آن گذشته است. ظاهر لاغر لووی و گرسنگی طاقت فرسایی که او در نهایت دریافت غذا نشان می دهد ، این امر بیشتر مورد تأیید قرار می گیرد. از دست دادن مادرش ، تنها خانواده ای که او تا به حال در دنیای بی رحم شناخته است ، به اندازه کافی آسیب زا خواهد بود ، اما ناتوانی لوی در ترک اتاق مادرش ، خواه از اشتیاق برای پیوستن به او در مرگ یا وابستگی که او را بدون گزینه ها ترک کرده است ، غم و اندوه زندگی اولیه او را نقطه گذاری می کند.



8او توسط یک قاتل زنجیره ای بزرگ شده و رها شد

مردی که لووی ، کنی را پیدا و نجات داد ، یک قاتل با استعداد و شرور بود که مانیتور 'کنی چاک دهنده' را از روش ترجیحی خود برای قتل بدست آورد. کنی در حقیقت برادر کوچل است ، اما او این اطلاعات را هنگام ملاقات یا در حالی که وی را بزرگ می کند برای لووی فاش نمی کند ، او فقط می گوید که وی از آشنایان کوچل بوده است.






مرتبط: Dragonball Evolution و 9 بدترین فیلم زنده در سبک انیمیشن



سبک فرزندپروری کنی به عنوان یک پدر اکراه ، بر اساس اصل بقا اداره می شود. او آموزش تواناییهای جنگی لوی را که برای زندگی در میان اراذل و اوباش ، کلاهبرداران و قاتلان ضروری است ، در اولویت قرار می دهد. هنگامی که کنی از پیشرفت و توانایی لوی رضایت یافت ، او را رها می کند - تصمیمی که ریشه در شک و تردید کنی به عنوان پدر و مادر رضاعی دارد.

7تایتان زن کل جوخه اش را کشت

به عنوان کاپیتان گروه ویژه عملیات ویژه (که معمولاً 'جوخه لوی' نامیده می شود) ، لوی با الگوبرداری و احترام محترمانه ای را که از توانایی های عالی جنگی بدست آورده است ، فرماندهی می کند. تکرار اصلی Squad Levi به دلیل کار تیمی فوق العاده و توانایی پایین کشیدن تیتان ها با حملات حساب شده مشهور بود. بخش جدایی ناپذیر استراتژی Survey Corps برای 57 امین اعزام خود ، این گروه وظیفه محافظت از Eren Yeager را در برابر تایتان ها دارد. وقتی زن تایتان تیم را زیر پا می گذارد ، این طرح به سرعت خراب می شود. تاکتیکهای آنها برای کشتن تیتان ، آزمایش و آزمایش در نبردهای متعدد آنها ، وقتی Titan Female قدرتهایی را مشاهده می کند که قبلاً دیده نشده اند ، ناکارآمد هستند. کل تیم ، به غیر از Levi ، به طور سیستماتیک انتخاب می شود و مأموریت تا حد زیادی یک شکست محسوب می شود.

6او پس از مرگ پدر پترا را ملاقات کرد

پس از ناکامی فاجعه انگیز 57 اعزامی ، روحیه سپاه نظر سنجی به طرز خطرناکی پایین است ، که با استقبال تمسخرآمیز و شوخی که هنگام بازگشت به شهر دریافت می کنند ، بیش از حد روحیه می گیرد. مردی به لووی نزدیک می شود که خود را پدر پترا معرفی می کند. پترا ، یک سرباز وفادار و توانمند که در جوخه لوی خدمت می کرد ، برای او نامه نوشت و فداکاری خود را به لوی اعلام کرد. این مرد غافل از اینکه دخترش درگذشته است ، در مورد جوانی پترا برای ازدواج و اینکه او زندگی بیشتری را قبل از تصمیم گیری چنین تصمیم بزرگی تجربه می کند ، شوخی می کند. لوی ، با ظاهری آسیب دیده ، فقط قادر است به جلو خیره شود.

من شماره چهار قسمت دوم تاریخ اکران فیلم هستم

5او آموخت که تیتان ها در واقع انسان هستند

شجره نامه لوی برای قتل تیتان افسانه ای است ، اما انگیزه او بر اساس باورهای بشردوستانه است. لوی می خواهد تا آنجا که ممکن است انسان ها را نجات دهد ، به طوری که منطقی که او برای به حداکثر رساندن زندگی صرفه جویی شده به کار می گیرد ، حتی اگر بعضی از آنها باید فدای مصلحت اکثریت شوند ، سرد و بی احساس است.

مرتبط: 10 بازیگری که می توانند برای یک فیلم اکشن مناسب باشند

آیا گلن را روی مرده متحرک کشتند؟

بعد از اینکه Hange Z bele یک فرضیه باورپذیر ارائه کرد مبنی بر اینکه تیتان ها از انسان ساخته می شوند ، Levi کاملاً متزلزل می شود. او این واقعیت را ناراحت می کند که ، در حالی که فکر می کرد انسانها را نجات می دهد ، در واقع آنها را می کشد.

4او توسط پدرش ، کنی ، شکار شد

هنگامی که سپاه نظر سنجی شروع به یادگیری بیش از حد در مورد تاریخچه دیوارها کرد ، اشراف بخش ضد پرسنل پلیس نظامی را برای دستگیری ارین و هیستوریا می فرستد. رهبری لشکر ضد پرسنلی کسی آکرمن ، شخصیت پدر و مربی لوی نیست. درگیری بین جوخه جدید لوی و افسران کنی به سرعت شخصی شده و تلفات در طی نبرد بی نظم شهری به زیبایی افزایش می یابد. جوخه لوی موفق می شود که از کنی فرار کند ، یک روز دیگر برای جنگیدن زندگی می کند و سرانجام در نبرد سرنوشت ساز در زیر کلیسای خانواده رییس پیروز می شود.

3او به نزدیکترین رفیق خود دستور داد تا بمیرد

تحت فرماندهی اروین اسمیت ، گروه سروی یک ماموریت تمام عیار را برای بازپس گیری وال ماریا از تیتانهایی که سالها قبل آن را پشت سر گذاشتند ، آغاز کرد. سربازان از یافتن این شهر عاری از تیتان متعجب می شوند ، اما ثابت می شود این یک دام است که توسط Zeeke Yeager نصب شده است. با قرار گرفتن در گوشه و کنار شهر تایتان عظیم الجثه و تیتان زرهی و بمباران شدن توسط توپخانه Beast Titan ، عزم اروین لحظه ای لنگ می خورد زیرا او می خواهد زندگی کند و از اسرار زیرزمین گریشا یگر یاد بگیرد. لوی علی رغم ارزش دادن به زندگی اروین ، به او دستور می دهد که از رویاهای خود چشم پوشی کند و یک اتهام خودکشی در Beast Titan را رهبری کند. لوی با دانستن اینکه اروین خواهد مرد ، قول می دهد با کشتن Beast Titan به مرگ رفقایشان معنا دهد.

دواو به جای اروین ، آرمین را نجات داد

پس از نبرد پرهزینه آنها برای بازپس گیری وال ماریا ، لوی با انتخاب غیرممکن روبرو است: او باید تصمیم بگیرد که اروین اسمیت یا آرمین آرلرت را نجات دهد. در ابتدا ، او اروین را در اولویت قرار می دهد ، زیرا او فرمانده سپاه نظر سنجی است و ادعا می کند بشریت برای زنده ماندن به رهبری او احتیاج دارد. Mikasa Ackerman و Erin Yeager سریعاً به نفع دوست افتاده خود بحث می کنند و آرمین را برای بسیاری از پیروزی های خود به حساب می آورند. درگیری ایجاد می شود ، اما سرانجام لوی نتیجه می گیرد که اروین مقدار کافی هدیه داده و باید در مرگ آرام بگیرد.

1تمام خانواده او توسط شاه تحت آزار و اذیت قرار گرفتند

در آخرین گفتگوی لوی و کنی ، تاریخ قبیله آکرمن بررسی می شود. در اصل ، جنگجویانی که از پادشاه دفاع می کردند ، بعداً خط خانوادگی آنها بی رحمانه مورد آزار و اذیت قرار گرفت ، زیرا با قدرت بنیانگذار تیتان نمی توانست خاطرات آنها را کنترل کند. سرانجام ، آکرمن ها تصمیم گرفتند اطلاعات دنیای خارج را به نزدیکان خود منتقل نکنند ، به این امید که این تصمیم به آزار و اذیت آنها پایان دهد. با وجود تلاش آنها ، بدرفتاری با اکرمن ها ادامه داشت تا اینکه پس از اقدام به ترور ، کنی با اوری ریس ، پادشاه واقعی ، دوست شد. ممکن است تصور شود که این میراث ظلم و ستم مستقیماً در دوران کودکی آسیب زای لوی و زندگی سخت مادرش حاصل شده است.