ماتریکس: آنچه 'هیچ قاشقی وجود ندارد' واقعاً به معنای واقعی است

چه فیلمی را ببینید؟
 

صحنه ای در ماتریکس که پسری جوان به نئو می گوید 'هیچ قاشقی وجود ندارد' یک لحظه مهم در مسیر تبدیل شدن به 'The One' است.





یکی از خطوط کلیدی در ماتریکس زمانی است که پسری جوان به نئو می گوید 'هیچ قاشقی وجود ندارد' ، نقل قولی با معنای متعدد برای قهرمان امتیازات. فیلم نمادین علمی تخیلی Wachowskis 1999 سفر نئو (کیانو ریوز) ، یک هکر رایانه ای است که متوجه می شود واقعیت او یک توهم است و او منجی پیشگویی شده در جنگ با ماشین های سرکوب بشریت است. او با کمک مربی خود مورفیوس (لورنس فیشبرن) و متحد عاشقانه خود ترینیتی (کری-آن ماس) همکاری می کند. قوس نئو کشف خود است ، زیرا در نهایت سرنوشت خود را برآورده می کند و تبدیل به 'The One' می شود.






در لحظات ادامه جلسه نئو با اوراکل (گلوریا فاستر) در ماتریکس ، او خود را در یک اتاق انتظار در میان افراد دیگر ، عمدتا کودکان ، پیدا می کند که می خواهد بفهمد آنها 'The One' هستند. او از نظر ظاهری با پسری جوان کاملاً راهب مانند روبرو می شود. سر او تراشیده شده و او را به ردای بسیار شبیه زعفران ، لباس سنتی راهبان بوهدیست ، پوشانده است. پسر یک قاشق را در دست گرفته و کاملاً به قصد خود آن را خم می کند. مکث های نئو ، گیج و مبهوت. پسرک می گوید سعی نکنید قاشق را خم کنید ، این غیرممکن است. درعوض ، فقط سعی کنید به حقیقت پی ببرید ... قاشقی وجود ندارد. سپس خواهید دید که این قاشق نیست که خم می شود ، بلکه فقط خود شما هستید. Neo سپس با موفقیت لحظه ای سعی می کند قاشق را خم کند.



برای ادامه مطالعه به پیمایش ادامه دهید برای شروع این مقاله در نمای سریع بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

مرتبط: چرا ماتریس در Netflix بسیار سبز است و چگونه می توان آن را با رنگ اصلی تماشا کرد

پسر چه می گوید یعنی چه؟ قاشق نیست که در ماتریکس ؟ دو زاویه اصلی باید در نظر گرفته شود. استایل بصری فوق الذکر پسر دقیقاً نشانه ای است که شخصیت وی از فلسفه های بودایی می گیرد. در این زمینه ، به نظر می رسد که نقل قول او چیزی شبیه یک کوآن است - اساساً یک معمای کلمه ای است که توسط بوداییان ذن بیان شده است تا با آشکار کردن ناکافی بودن منطق ، روشنگری را برانگیزد. این معماها عمداً ساخته شده اند تا توانایی ذهن را در به کار بردن دلیل نفی کنند. این هدف برای اعطای آرامش به دانش آموز است ، نه از ذهن بلکه از آن. بنابراین هنگامی که پسر در مورد تنها راه خم شدن قاشق احساس می کند که این وجود ندارد ، این امکان وجود دارد که نئو را وادار کند تا با نفی کردن بخشی از روان خود با سوال فراتر از منطق






در نتیجه ، مهم است که فلسفه او را به عنوان پیامی برای باز کردن ببینیم شعور نئو به همه آنچه ممکن است هر چیزی در ماتریس امکان پذیر است ، با این وجود مادام العمر شرطی شدن نئو در این سیستم باعث شده است که اعتقاد او به 'وحدت' خودش ریشه واقعی نداشته باشد. منطق بیانگر این است که همه چیز شناخته شده است و باید از پارامترها و الگوهای خاصی پیروی کند ، با این حال طبیعت چیزی غیر منطقی است. در این زمینه، 'هیچ قاشقی وجود ندارد' استبه معنای ابزاری برای نئو برای کنار گذاشتن پیش فرضهای منطقی خود از آنچه واقعیت را تشکیل می دهد بود. همانطور که پسر می گوید ، ... خواهید دید که این قاشق نیست که خم می شود ، بلکه فقط خود شما هستید. محدودیت های واقعیت نئو توسط لنزهایی که از طریق آن به او آموخته اند تا جهان را ببیند ، تحمیل می شود. با رها کردن آنچه که او خیلی مطمئن است 'می داند' ، سرانجام او به آنچه ممکن است باز شود.



اوایل در ماتریکس ، مورفئوس به او می گوید باید بگذارید همه چیز نئو برود. ترس ، تردید و ناباوری. پسر کمک می کند تا این درس به خانه برود. فقط وقتی نئو فراتر از ناباوری خود حرکت می کند که واقعاً به شخصی تبدیل می شود که پیش بینی می شود ، 'The One' باشد. از آنجا که دو امدادگر در پرتگاه انتقال به طبقه آخر از طریق کابل آسانسور قرار دارند ، نئو خرد پسر را انعکاس می دهد. که در ماتریکس ، وقتی نئو می گوید قاشق نیست ، این بیانگر تکامل او به آگاهی فراتر از منطق است ، جایی که هر چیزی ممکن است.