10 اقتباس از فیلم ترسناک که بهتر از کتاب بودند

چه فیلمی را ببینید؟
 

تلفن سیاه به نظر می رسد که به تازگی در 24 ژوئن اکران شده است، روندی را که در آن بسیاری از فیلم های ترسناک دیگر شکست خورده اند، از بین می برد. به‌نظر می‌رسد که در Rotten Tomatoes و با امتیاز مخاطب بالاتر، مردم آن را به همان اندازه، اگر نگوییم بیشتر، از داستان جو هیل که بر اساس آن ساخته شده است، دوست دارند. در حالی که بسیاری از خوانندگان هرگز یک فیلم را به اندازه کتابی که بر اساس آن ساخته شده دوست ندارند، مواردی وجود دارد که در نهایت بهتر از کتاب است. این حتی زمانی است که کتاب واقعاً خوب بود.





در ژانر ترسناک، خواندن کتاب و تماشای فیلم یک حس بسیار متفاوت است. هنگام مطالعه، وحشت در ذهن افراد ایجاد می شود و زمانی که آنها می توانند همه چیز را روی صفحه فیلم ببینند، انطباق با آن دشوار است. با این حال، فیلم‌هایی وجود دارند که ترسناک‌های کتاب را می‌گیرند و سپس به آن استعداد بصری و ترس‌آوری می‌افزایند تا آن را در صفحه بزرگ ترسناک‌تر کنند.






مراسم (2017)

آیین یک فیلم ترسناک نتفلیکس بود که به عنوان یکی از بهترین پیکاپ های ترسناک برای سرویس پخش ایستاده است. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته آدام نویل ساخته شده است. داستان در مورد چهار دوست است که به کوهنوردی می روند، اما پس از اینکه یکی صدمه می بیند، در نهایت در جنگل گم می شوند و متوجه می شوند که چیزی در حال شکار آنها است.



کتاب و فیلم از نظر ضربات داستانی بسیار متفاوت هستند و کتاب دارای پیچشی است که بعد از اولین دیدن فیلم کمی اشتباه به نظر می رسد. بین فرقه در فیلم که گزینه بهتری نسبت به آدم بدهای کتاب است و طراحی هیولا در فیلم عالی است، انتشار نتفلیکس بسیار راضی‌کننده‌تر است.

مه (2007)

مه یک رمان استیون کینگ و یکی از داستان های دوست داشتنی اوست. این فیلم بر روی پدر و پسری متمرکز بود که در یک سوپرمارکت به دام افتاده بودند، زمانی که مه به شهر می‌غلتد. هیولاها از مه بیرون می آیند و به مردم حمله می کنند. حتی ترسناک تر از آن متعصبان مذهبی در سوپرمارکت هستند که احساس می کنند برای خشنود کردن خدا به قربانی نیاز دارند.






در حالی که رمان رمان خوبی است، فیلم 2007 یک شاهکار کوچک است. به کارگردانی فرانک دارابونت، همان مردی که اقتباس های شاه را کارگردانی کرد رستگاری در شاوشنک و مسیر سبز او وحشت مربوط به متعصبان را تشدید کرد و سپس یکی از وحشتناک ترین پایان های تاریخ فیلم های ترسناک را اضافه کرد، پایانی که خود کینگ آن را یکی از بهترین ها خواند.



جن گیر (1973)

جن گیر یکی از معروف‌ترین فیلم‌های ترسناکی است که تاکنون ساخته شده است و الگوی ظاهری فیلم‌های جن‌گیری را برای سال‌ها پس از اکران آن ایجاد کرده است. همچنین بر اساس رمانی از ویلیام پیتر بلاتی ساخته شد که خود در ادبیات داستانی جن‌گیری نمادین باقی مانده است.






این موردی است که هم فیلم و هم کتاب خوب بودند، با کشیش هایی فراخوانده شدند تا سعی کنند یک شیطان را از دختری 12 ساله به نام ریگان مک نیل بیرون کنند. این کتاب همچنان یک کتاب کلاسیک است، هرچند کمی طولانی و قدیمی، اما این فیلم همچنان یک شاهکار سینمای ترسناک محسوب می‌شود و به آن کمک می‌کند تا در آزمون زمان به عنوان بهترین از این دو، مقاومت کند.



Pontypool (2008)

پونتیپول یک مطالعه موردی جالب برای یک فیلم ترسناک است که تقریباً از هر نظر بهتر از کتاب بود. در این مورد دلیل بسیار خوبی وجود دارد، زیرا نویسنده کتاب - تونی برگس - فیلمنامه فیلم را نوشته و تغییرات شدیدی ایجاد کرده است.

گذر از کتاب برای خیلی ها کمی سخت است و سبک نگارش کمی دشوار است. با این حال، او آن را به پرده بزرگ و صحنه قبل از آن منتقل کرد و داستانی برتر از شهری را تعریف کرد که توسط ویروسی تسخیر شده بود که مردم را به جنون مرگبار می‌فرستد، در حالی که یک گوینده رادیو تنها تلاش می‌کند بفهمد چه اتفاقی افتاده است.

درخشش (1980)

یک بحث بزرگ بین طرفداران این است که کدام بهتر است: استیون کینگ درخشان یا اقتباس از فیلم استنلی کوبریک. حتی کینگ از این فیلم متنفر است زیرا احساس می کند این فیلم اقتباسی وفادار از داستان او نیست. با این حال، راهی برای دوست داشتن هر دو در سطوح مختلف وجود دارد.

درخشان یک رمان ترسناک دوست داشتنی است، کتابی درباره یک هتل خالی از سکنه که زندگی یک مرد و خانواده اش را نابود می کند. با این حال، در حالی که این یک کتاب عالی است، فیلم یک شاهکار ترسناک در نظر گرفته می شود، با داستان مردی که به لطف دسیسه های هتل به آرامی کنترل خود را از دست می دهد. بسیاری در نظر می گیرند درخشان یکی از بهترین فیلم های ترسناک تمام دوران است که آن را بالاتر از کتابی که بر اساس آن ساخته شده است.

آرواره ها (1975)

زمانی که استیون اسپیلبرگ کارگردانی کرد آرواره ها ، در نهایت همه چیز را در مورد هالیوود تغییر داد. این فیلمی بود که پرفروش‌ترین فیلم تابستانی امروزی را خلق کرد و همچنان یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های ترسناک ساخته شده باقی مانده است. همچنین برای ترساندن مردم از سواحل به اندازه کافی مؤثر بود.

این فیلم بر اساس رمانی از پیتر بنچلی ساخته شده است. کتاب مناسبی است و لحظات خوب و بد دارد. با این حال، به هیچ وجه به اندازه فیلم به یاد ماندنی نیست، که همچنان یک کلاسیک دوست داشتنی است.

روانی آمریکایی (2000)

برت ایستون الیس نوشت روانی آمریکایی و بسیاری از طرفداران آن را فیلمی می دانستند که غیرقابل فیلمبرداری بود، به این معنی که احتمال کمی وجود داشت که بتواند به صفحه بزرگ منتقل شود و همان داستان را روایت کند. با این حال، فیلم در نهایت از آنچه در مورد کتاب خوب بود استفاده کرد و آن را بهبود بخشید.

بزرگترین دلیل که روانی آمریکایی بهتر از کتاب، انتخاب کریستین بیل در نقش پاتریک بیتمن است، مردی که ممکن است یک قاتل زنجیره ای باشد. چیزی که فیلم را خاص می کرد این بود که تشخیص واقعی یا غیر واقعی بودن را به عهده بیننده می گذاشت. رمان قطبی بود، اما فیلم با استقبال خوبی مواجه شد و ممکن بود به بیل کمک کند تا چند سال بعد نقش بتمن را بدست آورد.

دکتر اسلیپ (2019)

در حالی که درخشان به عنوان یک کلاسیک ترسناک در نظر گرفته می شود و کمی بهتر از کتابی است که بر اساس آن ساخته شده است. با این حال، مقایسه فیلم و کتاب کتاب و دنباله آن، دکتر بخواب ، اندازه گیری آسان تر است. دکتر بخواب کتاب خوبی است، اما هیچ کس آن را شاهکار نمی داند.

فیلم دکتر بخواب همچنین یک شاهکار نیست، اما کاری را انجام می دهد که کتاب هرگز نمی تواند انجام دهد. این یک دنباله عالی برای کتاب و فیلم بود. این فیلم به کارگردانی مایک فلانگان توانست داستان دنی را پس از وقایع فیلم گره بزند و در عین حال به جک خداحافظی کند. درخشان انجام داد.

رینگو / (1998) حلقه (2002)

اکثر طرفداران ترسناک این را می دانند حلقه بر اساس یک فیلم ترسناک ژاپنی به نام حلقه . با این حال، چیزی که ممکن است برخی از طرفداران ندانند این است که فیلم ژاپنی بر اساس رمانی نوشته کوجی سوزوکی ساخته شده است. فیلم اصلی طرفدارانی دارد در حالی که نسخه آمریکایی محبوب‌تر است، حداقل در آمریکا، و بهترین بازسازی فیلم ترسناک ژاپنی به آمریکایی محسوب می‌شود.

این فیلم مقدار زیادی از آنچه کتاب و نسخه ژاپنی شامل آن بود را کاهش داد، بسیاری از پدیده‌های روانی را حذف کرد و آن را برای روزنامه‌نگار که به دنبال شواهدی برای نجات جانش می‌گشت رازآمیزتر کرد. ایده نوار ویدئویی که مرگ را به ارمغان می آورد نیز بهتر از طریق یک کتاب روی صفحه نمایش فیلم گفته می شد. در حالی که کتاب خواندن خوبی است، حلقه فیلم به یک پدیده فرهنگی تبدیل شده است.

سکوت بره ها (1991)

سکوت بره ها کتاب خوبی از توماس هریس بود. این دومین سریال او درباره هانیبال لکتر بود. اقتباس آن حتی اولین فیلم بر اساس این مجموعه نبود انسان شکارچی دو سال قبل بر اساس این رمان منتشر شد اژدهای سرخ . با این حال، کتاب‌ها رمان‌های معمایی بودند و فیلم چیزی بزرگ‌تر بود.

با آنتونی هاپکینز در نقش هانیبال و جودی فاستر در نقش مامور اف بی آی کلاریس استارلینگ، فیلم به موفقیت بزرگی دست یافت. این فیلم به یکی از کم‌نظیرترین فیلم‌های ترسناک برنده اسکار بهترین فیلم تبدیل شد و بیش از آن را با جابجایی تمام دسته‌های اصلی از جمله بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن و بهترین کارگردانی انجام داد.

بعدی: 10 موردی که هنوز در مورد سکوت بره ها هنوز پابرجاست