15 بهترین قسمت نارنجی ، قسمت های جدید سیاه است ، رتبه بندی شده

چه فیلمی را ببینید؟
 

Orange is the New Black ، یک سری اصلی Netflix ، قسمت های شگفت انگیزی از تلویزیون را ارائه داده است. در اینجا بهترین ها تاکنون است.





برای پنج فصل ، نارنجی سیاه جدید است برخی از خنده دارترین ، احساسی ترین و قابل تأمل ترین اپیزودهای تلویزیون را ترتیب داده است. هر فصل آنقدر با ساعتهای جذاب تلویزیونی پر شده است که شعله ور شدن در هر قسمت ممکن است کمتر از یک روز طول بکشد.






داستان ندامتگاه لیچفیلد به طور کلی جذاب است ، اما به همان اندازه درگیر در تکه های جدا شده است. یک نمایش فقط به اندازه ضعیف ترین حلقه آن قوی است و تعداد ضعیف پیوندها در آن وجود داشته است OitNB تا اینجا اجرا شده.



Jenji Kohan ، خالق علف های هرز ، آورده شده نارنجی به Netflix. بر اساس خاطرات پیپر کرمان به همین نام ، فیلم درام زندان زنان به خود می بالد بازیگران کل در حال حاضر بزرگتر و جالب تر از هر تلویزیون دیگری است. کهن و نویسندگانش رویکرد خاصی در هر قسمت از نمایش دارند. هر اپیزود حداقل یک شخصیت را انتخاب می کند و تقریباً نیمی از قسمت را صرف این شخصیت می کند.

از فلش بک های مکرر استفاده می شود تا درک بهتری از چگونگی پایان یافتن این شخصیت ها در وضعیت فعلی خود داشته باشد. از بسیاری از عواملی که باعث ایجاد یک عامل بزرگ می شود OitNB قسمت ، یکی از بزرگترین موارد این است که چگونه فلاش بک های شخصیت متمرکز کنترل می شوند و در برابر اتفاقات فعلی در Litchfield مقایسه می شوند. اکثر قسمت ها این تعادل را به صورت بیل به دست می آورند ، بنابراین انتخاب بهترین آنها کار ساده ای نبود.






با در نظر گرفتن فصل های یک تا چهار ، می شنوید 15 بهترین قسمت نارنجی ، قسمت های جدید سیاه است ، رتبه بندی شده.



پانزده'Donut Blood' - فصل 1 ، قسمت 7

یکی از شادی های نارنجی سیاه جدید است آیا شما هرگز نمی دانید که شخصیت بعدی مورد توجه قرار خواهد گرفت گرچه ما مشتاق یک اپیزود با محوریت Taystee و یک قسمت درباره سوزان بودیم و مجبور شدیم تا فصل دو صبر کنیم تا هر دو را بدست آوریم ، OitNB ما را با یک قسمت عالی درباره Janae Watson مشغول کرد.






فلاش بک واتسون از همان کودکی با او شروع می شود ، و در زمین بازی با برخی از دوستان خود برچسب بازی می کند. او به راحتی از دوستان مرد خود بهتر عمل می کند ، اما به سرعت می فهمد که این بهترین راه برای جلب محبت آنها نیست.



با ورود واتسون به دبیرستان ، توانایی ورزشی او دنیای او را برای بورسیه ها باز می کند. با این حال واتسون هنوز در بخش مردان مبارزه می کند. تلاش واتسون برای سنجاق كردن یك دوست پسر منجر به درگیری عاشقانه او با یك مجرم می شود ، كه به نوبه خود منجر به دستگیری وی می شود ، در حالی كه دوست پسرش بدون عوارض گریز می كند.

پسر بد 3 کی بیرون میاد

واتسون بیشتر قسمت را در لیچفیلد امروزی سپری می کند و عصبانیت خود را از بینندگان بی گناه مانند یوگا جونز بیرون می کشد. با این حال ، از طریق داستان گذشته او متوجه می شویم که او هرگز بخاطر اینکه در باطن بوده کاملاً قدردانی نشده است. اگرچه او اغلب این کینه را به سمت بی گناهان سوق می دهد ، اما همدردی با او سخت است.

14'It was the Change' - فصل 2 ، قسمت 12

گاهی اوقات همه چیز به یک لحظه می رسد. این مورد در مورد 'این تغییر بود' ، آخرین قسمت از فصل دو است. در کل این اپیزود قدرتمند است و می تواند بینشی نسبت به Vee ارائه دهد ، که فقط باعث می شود او شوم تر به نظر برسد. با این حال ، این یک صحنه در نزدیکی پایان قسمت ، بین تایستی و پوسی است که می تواند خانه را خراب کند.

طوفان باعث خاموشی در سراسر زندان می شود و همه زندانیان را مجبور می کند شب را در کافه تریا جمع شوند. همانطور که انتظار می رود ، تنش ها بالا باشد. مخصوصاً برای رد ، که بعد از اینکه یکی از دوستانش نتواند وی را ترور کند ، وی را تهدید می کند.

با این حال ، بهترین درام در این قسمت از اوج گرفتن مسائل بین Taystee و Poussey ناشی می شود. هنگامی که دوستان بزرگی بود ، Vee یک گوه قابل توجه بین آنها ایجاد کرده است. وقتی دو نفر در کتابخانه با هم باشند ، این وضعیت تغییر می کند ، زیرا در آغوش یکدیگر خرد می شوند و همه بخشیده می شوند.

در ضمن ، این قسمت دلیل بیشتری برای ریشه یابی علیه Vee به ما می دهد. ما می فهمیم که او چگونه دوست Taystee را دستکاری کرده ، او را کشته و سپس در این باره به Taystee دروغ گفته است. آخرین لحظه این قسمت حمله وی را به قرمز نشان می دهد و به او آسیب سر می دهد که به زودی بهبود نخواهد یافت.

13'درخواست لزبین رد شد' - فصل 1 ، قسمت 3

برخلاف Taystee و Suzanne ، بینندگان مجبور نبودند طولانی منتظر قسمت فلش بک سوفیا باشند. از لحظه ورود سوفیا به صفحه ، طرفداران شیفته اعتماد به نفس او شدند. خوشبختانه طولی نکشید که در مورد ریشه سوفیا آگاهی یافتیم.

قبل از انتقال ، سوفیا با نام مارکوس نامگذاری شد. او به عنوان مارکوس برای آتش نشانی کار می کرد و کارت های اعتباری خانه های سوخته را نجات می داد تا هزینه تغییر جنسیت خود را پرداخت کند. اقدامات سوفیا برای او بسیار گران تمام شد ... در چندین زمینه مختلف زندگی او. جنایات او را دستگیر و به لیچفیلد فرستادند. زندانی ، همسر سوفیا مجبور شد پسر خود را به تنهایی بزرگ کند ، و برای این کار دو شغل دستکاری کرد.

در مسیر رسیدن به همان چیزی که همیشه قرار بود باشد ، شانس همیشه در برابر سوفیا بود. همسر و فرزندش مجبور شدند با بیرون آمدن سوفیا مقابله کنند.

در حالی که سرقت کارت های اعتباری به طور موقت به امور مالی او کمک می کرد ، سرانجام سرقت وی را به زندان انداخت و شکاف بین او و خانواده اش را بیشتر کرد. مدتی طول می کشد تا سوفیا پسرش را راضی می کند که او را بپذیرد.

12'Don't Make Me Come Return There There' - فصل 3 ، قسمت 12

دوست داشتن آلیدا شخصیت ساده ای نبود. او هرگز مادر ایده آل برای دایا ، داخل یا خارج از زندان نبود. با این حال ، مانند همه در OitNB ، او مدت طولانی سو mis تفاهم نخواهد کرد. بینندگان به زودی به دلیل کمبود همدلی با آلیدا که واقع گرایی صریح آن اغلب دایا و ما را تحت تأثیر قرار می دهد احساس می کنند. واقعیت اما برعکس بود.

دایا پس از اینکه مادرش در مورد آینده دخترش در پشت سرش مذاکره کرد ، از آلیدا دوری می کند. تقریباً همزمان ، دایا زایمان می کند. در حالی که امروزه آلیدا می جنگد تا در كنار دایا باشد ، یك فلاش بك نشان می دهد كه یك جوان آلیدا دایا را در اردوی تابستانی رها می كند. Aleida از دیدن دایا غمگین است ، اما حتی وقتی او را دوباره بلند می کند و مجبور است برخی از حقایق سخت را کنار بگذارد ، غمگین تر است.

آلیدا بهترین علاقه های دایا را در ذهن داشت ، اگرچه در توضیح این شخصاً به دایا عالی نبود. آلیدا نقاشی های دایا را از اردوگاه بیرون می اندازد و او را از تبدیل شدن به یک هنرمند منصرف می کند ، و توضیح می دهد که این یک گزینه مناسب اقتصادی نیست. در آینده ، آلیدا فرصتی پیدا می کند تا در سکوت خود را بازخرید کند. او دروغ می گوید و به زنی که به دنبال فرزندخواندگی نوزاد دایا است می گوید که کودک قبل از تولد مرد. به این ترتیب دایا می تواند کودک خود را نگه دارد.

یازده'ما آداب داریم. ما مودب هستیم - فصل 2 ، قسمت 13

نارنجی سیاه جدید است سابقه خوبی در فینال های فصل دارد و 'ما رفتارهایی داریم.' ما مودب هستیم یک نمونه خوب از این است. فینال فصل دو فلاش بک را به طور کامل دور زد تا بسیاری از داستان های همپوشانی این فصل را گره بزند. آنچه حاصل می شود یک اپیزود به همان اندازه منسجم و چشمگیر است.

قرمز در پزشکی پس از اینکه در قسمت قبلی توسط Vee مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار گرفت ، پیچید. با دانستن اینکه حمله مورد بررسی قرار خواهد گرفت ، وی بر روی برنامه هایی برای تأمین امنیت خود کار می کند. اگر بینندگان چیزی در مورد Vee می دانند ، آنها می دانند که وقتی بقا در معرض خطر باشد ، او می تواند کارهای حقیرانه ای انجام دهد. با این حال ، هیچ کس نمی توانست انتظار داشته باشد که او به اندازه کافی پایین باشد تا بتواند از بی ثباتی ذهنی سوزان استفاده کند.

Vee فریب سوزان را می دهد تا باور کند که او به Red حمله کرده است ، و او را متقاعد می کند که برای این جنایت سقوط کند. خوشبختانه هیلی ، در اقدامی غیرمعمولانه دلسوزانه ، ثابت کرد که سوزان هنگام وقوع حمله در جای دیگری بوده است و مانع مجازات افسران SIS می شود. در همین حال ، وی با مرگ خود روبرو می شود به طوری که بسیاری از بینندگان و همچنین یکی از خانم های روزا را راضی می کند.

10'Fake It Till You Fake It Some More' - فصل 3 ، قسمت 5

گاهی اوقات ، شما فقط نیاز به یک برد دارید. متأسفانه برای زندانیان در لیچفیلد ، پیروزی بسیار کمی بود. به دنبال اعلام فرصت شغلی با درآمد بالاتر ، زندانیان از طرق مختلفی پاسخ می دهند. برخی از فرصت استفاده می کنند و برخی دیگر حقانیت آن را زیر سوال می برند. فلاکا یکی از افراد سابق است ، زیرا معلوم می شود روحیه کارآفرینی وی به قبل از پوشیدن لباس زندان برمی گردد.

بازگشت های فوری در این قسمت مربوط به زندگی دبیرستان Flaca است. Flaca که می خواست از زندگی مادرش به عنوان خیاط جلوگیری کند ، شروع به فروش داروهای تقلبی در مدرسه می کند. کسب و کار برای مدتی رونق گرفت ، تا اینکه بچه ای که ادعا می کرد از محصول Flaca زیاد است از ساختمان مدرسه پرید. علیرغم اصرار او به جعلی بودن مواد مخدر و بالا رفتن بلوز ، فلکا همچنان به جرم کلاهبرداری و به خطر افتادن دستگیر می شود.

در پایان قسمت ، Flaca به همراه سایر زندانیان برای فرصت شغلی جدید انتخاب شد. با این حال ، در کمال تعجب ، این کار شامل خیاطی برای یک شرکت لباس زیر زنانه بود. نمای صورت Flaca در هنگام شستن کنایه روی صورت او ، هم خنده دار است و هم ناراحت کننده.

9'It Sounded nice in My Head' - فصل 4 ، قسمت 7

'It Sounded Nicer in My Head' با یکی از ناراحت کننده ترین صحنه ها در پایان یافت نارنجی Black Black است اجرا کن. تکان دهنده ترین نکته در مورد آن این بود که چگونه باعث شد بسیاری از بینندگان چیزی را بگویند که فکر می کردند هرگز نمی خواهند بگویند: 'بیچاره پایپر'.

دومینیکن ها به عنوان تلافی جبران ناخواسته همسو شدن با برتری طلبان سفیدپوست ، پایپر را پایین نگه داشته و یک اسواستیکا را بر بازوی او نشان می دهند. این صحنه حیرت انگیز است ، اما به طور کلی این اپیزود که بیشتر روی لولی عجیب و غریب متمرکز است ، حتی بدون آن نیز چشمگیر خواهد بود.

'It Sounded nice in My Head' اثر گلوله برفی را حکایت می کند که منجر به بی ثباتی ذهنی لولی می شود. او به عنوان یک روزنامه نگار اشتیاق زیادی به تئوری های توطئه داشت ، بنابراین گاهی اوقات صداهایی را در سر خود می شنود کمکی نمی کند.

لولی هرگز نتوانست برای مدت طولانی شغل خود را حفظ کند و سرانجام خود را بی خانمان یافت و در خیابان قهوه می فروشد. وقتی پلیس به او نزدیک شد و به او گفت که فروش قهوه برای وی غیرقانونی است ، صداهای موجود در سر او واکنش زیادی نشان داد و مأموران پلیس را تحریک کرد و سپس وی را دستگیر کرد. Lolly ، مانند Crazy Eyes قبل از او ، وقتی بینندگان متوجه اوضاع ناخوشایند او شدند ، کمتر سرگرم کننده شد.

8'People Persons' - فصل 4 ، قسمت 11

در این مرحله از نمایش ، سوزان 'چشمهای دیوانه' وارن به شخصیتی دوست داشتنی تبدیل شده بود ، طرفداران کنجکاو بودند که بدانند دلیل زندانی شدن او چیست. هیچ کس نمی خواست سوزان را در شرایط نوری بد ببیند. وقتی زمان فراگیری حقیقت فرا رسید ، هیچ بیننده ای واقعاً نمی توانست سوزان را بخاطر آنچه انجام داده سرزنش کند. این یک حادثه عجیب و غریب بود ، اما این کسی مانع از محافظت از چشم خود در هنگام آشکار شدن جنایت سوزان نشد.

قبل از زندان ، سوزان در یک فروشگاه راحت برای مردم احوال پرسی می کرد و مورد استقبال کارفرمایان قرار گرفت که چطور از مشتری رفتار می کند. با این حال ، اوضاع برای سوزان بد شد که خواهرش او را برای تعطیلات آخر هفته در خانه تنها گذاشت.

سوزان تنها بود ، بنابراین تصمیم گرفت کودکی را که به سختی می شناخت به خانه دعوت کند ، غافل از اینکه این دعوت چقدر نامناسب است. هنگامی که پسر قصد داشت از طریق پنجره فرار کند ، سوزان شوکه شد و سعی کرد او را عقب بکشد ، اما لیز خورد و به روی سنگ فرش افتاد.

از دومی که سوزان پسر را دعوت کرد ، یک لاشه قطار اجتناب ناپذیر به حرکت درآمد. اگرچه دیدن همه ما برای تماشای این برنامه کاملاً ساده بود ، اما سوزان نمی توانست بیشتر فراموش شود.

7'Finger in the Dyke' - فصل 3 ، قسمت 4

Big Boo همیشه برای خندیدن قابل اعتماد بود ، اما 'Finger in the Dyke' نشان داد که درد زیادی در مورد داستان عقب او وجود دارد. بو در بزرگسالی با عدم پذیرش زیادی روبرو شد ، بیشتر از خانواده خود. اگرچه او سرانجام از همه اینها جدا می شود و زندگی جدیدی را برای خود رقم می زند ، اما هرگز کاملاً از قضاوت والدینش خلاص نخواهد شد.

این قسمت بو را دنبال می کند ، که برای تلاش برای دوشیدن پول از یک گروه مذهبی ، Pennsatucky را استخدام می کند تا به او کمک کند مانند یک مسیحی اصلاح شده رفتار کند. این البته شامل بو بود که وانمود می کرد از همجنسگرایی خود چشم پوشی کرده است.

داستان امروز بو در مقابل داستانی از گذشته او منعکس شده است. در زمان کودکی ، بو برای پوشاندن مادرش از پوشیدن لباس خودداری کرد. وقتی بو بزرگ شد ، وقتی مادر در بستر مرگ بود ، این مسئله دوباره مطرح شد. این بار پدرش بود که بو او را متحد می دانست و به او می گفت لباس بپوش و بر خلاف شخصیت او رفتار کند.

این قسمت نشان می دهد که چقدر هوشمندانه است OitNB می تواند باشد. تصمیم نهایی بو برای وفادار ماندن به خودش در گذشته کاملاً مطابق داستان فعلی اش است که با شعار دادن علیه یک کشیش همجنسگرایانه پایان می یابد. این یک پیروزی بزرگ برای Boo است و منجر به دوستی بعید بین Boo و Pennsatucky می شود.

6'You also Have a Pizza' - فصل 2 ، قسمت 6

جنجی کهن و شرکت با نوشتن یک قسمت با مضمون تعطیلات ، ریسک کردند OitNB . اپیزود روز ولنتاین چیزی است که شما ممکن است از یک طنز تلویزیونی شبکه انتظار داشته باشید ، نه از یک درام تلویزیونی معتبر. خوشبختانه ، 'شما همچنین یک پیتزا' با یا بدون انجمن روز ولنتاین یک قسمت خارق العاده بود. این بیشتر به این دلیل است که ما سرانجام اطلاعات بیشتری در مورد پوسی ، یکی از طرفداران مورد علاقه ، به دست می آوریم.

پوسی بیش از هر شخصیت دیگری این افسانه را از بین می برد که زندانیان همیشه از خانه های شکسته یا تربیت آشفته می آیند. پوسی در خانواده ای نظامی پرورش یافت و سالها سفر وی باعث تسلط به چندین زبان شد. با این حال ، جابجایی بسیار دشوار است ، به ویژه هنگامی که پوسی عاشق یک دختر ژنرال در آلمان شد. این کمک نکرد که ژنرال یک هوموفوب عظیم بود.

تصمیم گیری در مورد اینکه صحنه کدام صحنه دلخراش تر است دشوار است: صحنه ای که پوسه و دوست دخترش کشف شده اند یا صحنه ای که پوسی سعی کرده اسلحه را به سمت پدر دوست دختر خود بکشد. خوشبختانه پدر خود پوسی او را متوقف کرد و اگر در این لحظه تسلی خاطر باشد ، با صدای بلند گفت که پوسی را برای آنچه که هست قبول دارد.

5'Trust No Bitch' - فصل 3 ، قسمت 13

فینال فصل سه نارنجی سیاه جدید است فضای زیادی برای صخره نوردان ، یعنی الکس پیدا می کند که در محله های نزدیک با یک ضارب قرار دارد. با این حال ، برای آخرین لحظات اپیزود ، OitNB از نتیجه گیری شدید طفره می رود و چیزی آرام تر ارائه می دهد. تا کنون ، این صلح آمیزترین و امیدوار کننده ترین است ، نارنجی تا به حال بوده است

وقتی دو کارگر شکاف بزرگی را در حصار زندان باقی می گذارند ، کارکنان زندان ندامتگاه لیچفیلد که همیشه بی کفایت است ، مرتکب خطایی فاحش می شوند. چند زندانی متوجه این موضوع می شوند و در آزادی گشت می زنند. به زودی ، گله ای از زندانیان ، با دانستن اینکه سرانجام گرفتار خواهند شد ، به آزادی موقت می رسند. آنها به یک دریاچه نزدیک می رسند و به دنبال نمونه سوزان بیشتر به آب می پرند و حضور در خارج از محدوده لیچفیلد را جشن می گیرند ، البته به طور مختصر.

لحظات تأثیرگذار بسیاری در این صحنه وجود دارد. دشوار است تصمیم بگیرید که کدام یک قلب را بیشتر گرم می کند. جرقه ای عاشقانه به طور ناگهانی بین پوسه و سوسو به وجود آمد و شخصیت های متعددی با یکدیگر جبران می شوند. با این حال ، شاید بهترین لحظه این باشد که بلک سیندی سرانجام یک میکوه بخورد و دین خود را به دین یهود کامل کند.

4'A Tittin' and a Hairin '- فصل 3 ، قسمت 10

اولین قسمت فلش بک پنساتاکی در فصل اول بیشتر برای خنده بازی می شد. کنایه از تحسین ستایش شدن توسط یک گروه مذهبی - بخاطر تیراندازی در کلینیک سقط جنین که خودش در آن سقط جنین می کرد - هنوز برای بینندگان از بین رفته است. با این حال ، 'یک تیتین' و یک حیرین 'از دوران کودکی غم انگیز Pennsatucky ، و چگونگی پیش بینی بزرگسالی به همان اندازه غم انگیز است.

به عنوان یک دختر جوان ، پنساتوکی آنچه را که به راحتی می توان به عنوان بدترین سخنرانی پرندگان و زنبورهای تاریخ توصیف کرد دریافت کرد. مادرش به او گفت كه وقتی بزرگتر شد ، پنساتاكی باید به مردان اجازه دهد هر كاری كه می خواهند با او انجام دهند. وقتی وارد سالهای نوجوانی شد ، عادت کرد که رابطه جنسی را با چیزهای مادی عوض کند. تا زمانی که عاشق ناتان شد ، کشف کرد که رابطه جنسی برای هر دو طرف درگیر چگونه می تواند باشد.

ناتان نماینده اولین شخصی در زندگی پنساتاکی بود که نیازهای خود را بر نیازهای خود ترجیح داد. با این حال ، ناتان سرانجام دور شد و بهترین چیزی که Pennsatucky در آن قرار داشت به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شد.

در یک قسمت ، OitNB باعث می شود Pennsatucky متعصب مقدس كتاب مقدس را كاملاً فراموش كنیم و باعث می شود كه واقعاً با او همدلی كنیم.

3'A Whole Other Hole' - فصل 2 ، قسمت 4

'A Whole Other Hole' به عنوان یک اپیزود عالی در فصل برجسته می شود ، اپیزودی که نه برتر است و نه یک فینال. این نمونه ای از نارنجی توانایی ارائه داستانهای عالی یکبار مصرف در متن روایت کلی آن. این کمک می کند تا داستان در مورد مورلو ، و میزان واقعی وضعیت سردرگمی او باشد.

همیشه واضح بود که مورلو از رابطه خود با کریستوفر ، که ما تا این قسمت هرگز در نمایش ندیده بود ، برداشتی پیچیده داشت. با نگاهی به وضعیت نامزدی پیپر ، تصور اینکه هیچ برنامه ازدواج برای زنده ماندن در لیچفیلد سخت باشد ، دشوار است.

با این حال ، مورلو نه تنها با کریستوفر نامزد نبود ، بلکه هرگز حتی با او رابطه نداشت. مورلو پس از رفتن به یک قرار ملاقات ، او را دائماً دنبال می کرد ، که در نهایت منجر به قرار دادن وی در زیر ماشین دوست دختر خود شد.

Jenji Kohan و تیم تحریریه او در این قسمت طعمه حیله گرانه ای را کشیدند و در ابتدا باعث شدند ما باور کنیم که جرم واقعی مورلو شروع به کلاهبرداری پستی برای گرفتن کفش رایگان بود. داستان امروزی نیز غافلگیرکننده است و مورلو را نشان می دهد که با رانندگی ون زندان به خانه کریستوفر و تلاش برای حجاب عروسی نامزدش در خطر طولانی شدن حکم خود است.

دو'The Animals' - فصل 4 ، قسمت 12

OitNB سهم بسزایی از کارگردانان برجسته را در قسمت های مختلف هدایت می کرد (جودی فاستر 'Lesbian Request Denied' و 'Thirsty Bird' را کارگردانی کرد) ، اما هنوز هم دیدن نام متیو وینر در آن لیست شگفت آور است. مردان دیوانه خالق قسمت قبل از فصل چهار را کارگردانی کرد که در تنها روح شکننده ترین صحنه کل سریال به اوج خود می رسد.

عنوان 'The Animals' با اقتباس از عنوان موجود در یک آهنگ از آهنگ تم Regina Spektor ، اساساً توصیف می کند که در این مرحله با زندانیان در Litchfield چگونه رفتار می شود. نگهبانان جدید به طور فزاینده ای مسلط شده اند ، از خطوط اخلاقی به چپ و راست عبور می کنند و به طرز وحشتناکی از زندانیان سوusing استفاده می کنند. به نظر می رسد استثنا Baxter Bayley باشد ، شخصیتی که در این قسمت روی او تمرکز شده است. با این حال ، در پایان ، بیلی خود را در مرگ یک زندانی محبوب دوست داشت.

پوسی واشنگتن از بین رفته است ، اما هرگز فراموش نخواهد شد. مطمئنا توسط تایستی ، نزدیکترین دوست او در جهان نیست. گریه های زجرآور Taystee در پایان این قسمت مدت ها پس از توقف بینندگان در بین دادن تکرار شد و آنها همچنان ادامه دادند فصل پنجم

1'Toast Can Never Be Nread Again' - فصل 4 ، قسمت 13

اگر چنین چیزی محتمل به نظر می رسید ، پس از مرگ پوسه تنش ها بین زندانیان و نگهبانان ادامه یافت. وقتی کاپوتو مسئولیت اتفاقی که برای پوسه افتاد را دفاع کرد ، سوفل های یک شورش حتی بیشتر بلند شد. خیانت کاپوتو ، و سکوت درمقابل مرگ پوسه ، عمیقاً زندانیان در لیچفیلد ، به ویژه تایستی را تحت تأثیر قرار می دهد.

گرچه گرما در لیچفیلد امروزی داغ بود ، اما فلاش بک های فینال فصل داستان دلخراشی را رقم زد. چه کسی شک داشت که فلاش بک ها پیرامون پوسی بچرخند؟

به جای اینکه سرانجام جواب چگونگی به وجود آمدن پوسی در زندان را به ما بدهند ، جنجی کهن و شرکت ما یک منحنی طراوت بخش را به ما انداختند. 'Toast Can Never Be Nread Again' شبی در زندگی پیش از لیچفیلد پوسی واشنگتن را ارائه می دهد ، ترانه ای برای زندگی که می توانست باشد.

غم و اندوه درگذشت پوسی ، همراه با خشم فساد کنترل نشده لیچفیلد ، طوفانی از احساسات را در سراسر راهروهای زندان ایجاد می کند. غرق در مخلوط نگهبانی است که آنقدر لال است که می تواند اسلحه را وارد زندان کند. این سلاح به دست دایا باز می شود و قبل از این که اسلحه چکوف خاموش شود ، فصل به پایان می رسد - ارائه یک صخره ساز برای سنین مختلف.

---

فصل پنجم از نارنجی سیاه جدید است اکنون در Netflix برای پخش در دسترس است.

قسمت های موردعلاقه شما کدام است نارنجی سیاه جدید است ؟ به ما در کامنت ها اطلاع دهید!