15 بزرگترین نارنجی شخصیت های سیاه جدید است ، رتبه بندی شده است

چه فیلمی را ببینید؟
 

سریال Orange Is The New Black از نتفلیکس با یک فصل جدید بازگشت. در اینجا خلاصه ای از جالب ترین زندانیان این نمایش آورده شده است.





نارنجی سیاه جدید است Netflix را به عنوان نیرویی محاسبه کرد که در اوج تلویزیون حساب می شود. داستان درام زنان در زندان جنجی کهن ، بر اساس خاطره ای به همین نام از پایپر کرمان ، سفر پیپر چاپمن را دنبال می کند زیرا او به جرم جنایتی که نزدیک به ده سال قبل مرتکب شده بود به زندان می رود. پایپر پس از ورود به ندامتگاه لیچفیلد ، با شخصیت های پیچیده ای روبرو می شود که چهار فصل دیگر همچنان طرفداران نمایش را مجذوب خود می کنند.






پایپر ، در ابتدا به عنوان شخصیت اصلی نمایش ، در نهایت به عنوان دروازه ای برای بازیگران گروهی متشکل از افراد کاملا جمع شده عمل می کند. هر یک از آنها قبل از زندان زندگی خود را به حالت تعلیق درآوردند ، تجربیات منحصر به فردی داشتند. وابسته به آستانه خود برای Piper غالباً غیرقابل تحمل ، این یک چیز خوب بود یا یک چیز عالی.



با استفاده از کم شده فرمت فلش بک -ian ، تقریباً در هر قسمت شخصیت متفاوتی را در مرکز نمایش قرار می دهد ، و یک ساعت را به عقب می اندازد و تجربه های قبل از لیچفیلد خود را نشان می دهد. گاهی اوقات می فهمیم که آنها چگونه در زندان به سر می برند ، در حالی که بار دیگر فقط تصویری از زندگی قبلی آنها به دست می آوریم. ما همیشه احساس روشنایی می کنیم تا اطلاعات بیشتری در مورد آن کسب کنیم OitNB شخصیت های عمیق بی پایان.

در اینجا لیستی از 15 بزرگترین نارنجی شخصیت های سیاه جدید است ، رتبه بندی شده است.






پانزدهفلاکا و ماریتزا

شخصیت های موجود در OitNB فقط به عنوان پیوندهای ساخته شده بین آنها خوب است. و شاید هیچ پیوندی در لیچفیلد از پیوندی که بین فلکا و ماریتزا وجود دارد ، قویتر نباشد. این دو زندانی اسپانیایی تبار از همان فصل اول به ضخامت سارقان محکوم شده اند و در کل سریال به همین ترتیب باقی مانده اند.



در حالی که بیشتر روابط در OitNB مملو از درگیری است ، روابط Flaca و Maritza معمولاً برای خندیدن استخراج می شود و خنده های زیادی بین جفت بازی عجیب وجود دارد. شاید بزرگترین خنده زمانی رخ داد که این دو ناگهان یکدیگر را بوسیدند و به سرعت تصمیم گرفتند که هیچ یک از آنها واقعاً آن را احساس نمی کنند.






البته ، فلاکا و ماریتزا به تنهایی سختی های جداگانه خود را می گذرانند. اما در کل آن ، هر کدام همیشه پشت دیگری دارند. ماریتزا هنگامی که فرصت شغلی را برای زندانیان لیچفیلد دنبال می کند (که در نهایت ناامیدکننده است) با فلاکا دوست باقی می ماند ، و می توان تصور کرد که فلاکا پس از سو abuse استفاده وحشتناکی که در پایان فصل چهار با آن روبرو شد ، از ماریتزا حمایت خواهد کرد.



14بروک سوسو

کار ساده ای نیست که بتوانید نقش برجسته کمیک را به شخصیتی کاملاً همدل تبدیل کنید ، اما این دقیقاً همان کاری است که جنجی کهن و کارمندان نویسندگی او با بروک سوسو انجام دادند. با ورود به این نمایش در فصل دو ، Soso ابتدا به عنوان چیزی بیش از Piper 2.0 ظاهر نشد. او یک پچ پچ سرگرم کننده بود که خنده های محکم ارائه می داد ، اما نه خیلی بیشتر. با این حال طولی نکشید که درخشش طرفهای دیگر سوسو آغاز شد.

ما هنوز نمی دانیم که چطور سوسو به لیچفیلد آمد ، فقط این که پس از ورود او در دوست یابی بسیار مشکل داشت. او به دلیل صحبت بی وقفه خود ، تقریباً همه را از این کار بازداشت. تنها زندانیانی که به او علاقه داشتند Big Boo و Nicky بودند که هر دو فقط برای بدست آوردن شرط بندی در مورد اینکه چه کسی می تواند با او اولین رابطه جنسی داشته باشد او را تعقیب می کردند. مشاور سام هیلی تنها فردی بود که به او توجه کرد و با پرتاب دارو به سمت او افسردگی سوسو را تشدید کرد.

تلاش برای همراهی سوسو سرانجام او را به رابطه ای عاشقانه با پوسی سوق می دهد که در نهایت شیرین ترین عاشقانه سریال است. متأسفانه ، قدردانی های تازه پیدا شده از سوسو به زودی به دلیل مصیبت او تبدیل به دلشکستگی می شود.

13خواهر جین اینگالس

از بسیاری از شخصیت های موجود OitNB خواهر جین اینگالس که هر لحظه باعث درام می شود ، رفتار آرام تری را انتخاب می کند. این امر به ویژه با توجه به جنایتی که خواهر اینگالس هنگام اعتراض به سیستم مرتکب شد ، بسیار عجیب است. شخصیت خواهر اینگالس شامل بسیاری از افراد است.

خواهر اینگال که پس از زنجیر زدن به میله پرچم در یک مرکز آزمایش هسته ای زندانی شده بود ، قبلاً یک عمر شورش جمع کرده بود. او در تلاطم دهه 60 وارد صومعه شد و به سرعت روحیه اعتراض او را گرفت. در لیچفیلد ، او کمی نرم می کند ، اما همچنان اراده ای عمیق برای اصلاح همه اشتباهات را حفظ می کند.

خواهر اینگالز شخصیتی مذهبی است که ایمانش هرگز زیر بار انسانیت او نمی رود ، بلکه به آن دامن می زند. او به صوفیا بورست ، یک زندانی تراجنسیتی نزدیک می شود و هنگامی که به اشتباه به SHU اعزام می شود ، از طرف سوفیا صحبت می کند. زندان نمی تواند اراده خواهر اینگالس را بشکند ، بلکه فقط آن را سخت می کند.

12روزا سیسنروس

رزا سیسنروس اگرچه از فضای بیرونی سختی برخوردار است ، اما در زیر رواقی خود آسیب پذیری قابل توجهی دارد. رز که بالاترین مرتبه را دارد ، شاید هیجان انگیزترین گذشته ای را داشته باشد که منجر به حبس او شده است ، اما همچنین پر از شکستگی قلب و عشق از دست رفته است.

زندگی جنایتکارانه رزا از اوایل دهه 80 آغاز شد ، زمانی که وی شروع به سرقت های پر خطر بانک ها کرد که سرانجام به زندگی نزدیکان خود منجر شد. به ظاهر نفرین شده ، برای هر دزدکی که با یک شریک عاشقانه دنبال می کرد ، گفت شریک رمانتیک هرگز زنده را از این مصیبت خارج نخواهد کرد. روزا این گناه را تا روزی که دستگیر شد ، با خود حمل می کرد و حتی بعد از آن ، تا روزی که می میرد.

بلافاصله پس از رسیدن به لیچفیلد ، روزا به سرطان مبتلا شد. او بیشتر سریال را به سرنوشت خود در یک مرگ آرام و بدون هیاهو استعفا داد. خوشبختانه ، روزا فرصتی پیدا می کند تا به لطف غروب آفتاب از لورنا مورلو سوار شود. اگر روزا قرار است بمیرد ، مانند راهزنی جسورانه که در روزهای جوان ترش بود ، می میرد.

یازدهبیگ بو

شخصیت های تیزبین به راحتی به دست می آیند OitNB ، اما تقریباً همه آنها در حال رسیدن به Big Boo هستند. همانطور که اشاره می شود به عنوان دهان بد دهنی ، Big Boo شخصیتی است که فقط شوخ طبع تر و انسانی تر می شود ، هرچه نمایش بیشتر در او فرو می رود. از یک طرف او یک سگ شکاری بی امان است ، در حالی که از سوی دیگر ، او شخصی است که فقط سعی می کند جایگاه خود را در جهان پیدا کند.

بو در حالی که کری بلک متولد شد ، بزرگ شد و مایل به پوشیدن لباس پسرانه بود. مخالفت های مادرش با لباس هایش فقط پیگیر بو بود. برای مدتی به نظر می رسید که پدر بو تنها دوست او است و به او می گفت فقط برای خوشحال کردن مادرش لباسی بپوشد. با این وجود ، هرچه زمان می گذشت ، معلوم شد که پدر بو نیز همان اندازه که مادرش بود ، برای محدود کردن او تلاش می کند.

در بزرگسالی ، قبل از اینکه بو بتواند مادرش را در بستر مرگ خود ببیند ، پدرش درخواست کرد که لباس مناسب تری بپوشد. او به او اشاره کرد سراغ butch به عنوان ' لباس ، 'گزینه های خود را کوچک شمرد. اینجاست که بو بیش از هر زمان دیگری تصمیم می گیرد تا نسبت به خودش وفادار بماند.

10نورما رامونا

برای نورما رامونا ، سکوت طلایی است. نورما خجالتی و دلسوز می تواند با یک نگاه خجالتی بیش از هر گفتگویی صحبت کند. با این حال ، وقتی او بلند صحبت می کند ، یا در یک صحنه به خصوص به یاد ماندنی از فصل اول ، آواز می خواند ، همیشه ارزش شنیدن سخنان او را دارد. پشت سکوت نورما داستان زیادی وجود دارد.

ما ابتدا با نورما به عنوان دستیار آشپزخانه قرمز ملاقات می کنیم. گرچه لال است ، اما نورما به نوعی می تواند صدای خرد قرمز باشد. در یک زمان ، او حتی به عنوان صدای امید برای یک لژیون از پیروان خود عمل می کند پرستش کنندگان نورما ' با این حال ، داشتن این پیروان ، خاطرات ناخوشایندی را برای نورما ایجاد کرد ، که اساساً بر اساس گذشته او در یک فرقه بود.

نورما در سنین پایین دچار لکنت زبان شد و تا زمانی که با یک مربی معنوی خود منصوب شد ، جایی برای تعلق خود پیدا نکرد. به زودی معلم مربیان همسران دیگری را گرفت و نورما فهمید که سکوت او نه چندان سرگرم کننده و غیرمجاز پذیرفته شده است. هنگامی که نورما آخرین همسری ایستاد ، فهمید که دیگر نمی تواند مزخرفات استاد خود را تحمل کند و او را از صخره راند.

9تیفانی 'پنساتاکی' داگت

تیفانی 'Pennsatucky' Doggett به عنوان یک شرور صریح و روشن معرفی شد که یکی از OitNB غم انگیزترین شخصیت ها. پیشرفت پنسناتوکی به عنوان یک نمونه برجسته از استعدادهای نویسندگی جنجی کهن و نویسندگان او بود. هر شخصیت آسیب پذیری دارد و Pennsatucky نیز از این قاعده مستثنی نیست.

قبل از گذراندن وقت خود در پشت میله های زندان ، پنانساتوکی توسط متعصبان کتاب مقدس به یک نماد طرفدار زندگی تبدیل شد ، که در نهایت دفاع عالی برای تیراندازی در یک کلینیک سقط جنین بود. Pennsatucky این تعصب را در دوران زندان با خود حمل می کند و نقش یک مبلغ غیررسمی را برای پیروان شبیه به خود به عهده می گیرد. با این حال ، پنسناتوکی به زودی به روش هایی توسعه می یابد که بینندگان نمی توانند پیش بینی کنند.

طولی نکشید که پنسناتوکی منزوی شد ، و کسانی که روزگاری او را دنبال می کردند از آن اجتناب کردند. او همچنین توسط یک نگهبان با سو abuse استفاده روبرو می شود (بازتابی ناگوار از یک واقعه آسیب زا از گذشته او). با کمال تعجب مخاطب ، ثابت می کند که Pennsatucky به طور مداوم بخشنده است - به حدی که حتی به دوستی Boo دست یافت ، که در ابتدا Pennsatucky را به یک اتحاد ساختگی تبدیل کرد تا او را مسخره کند.

8لورنا مورلو

در مکانی که امید کم است ، ساکنان لیچفیلد خوش شانس تر از آن هستند که تصور می کنند در میان آنها پرتوی آفتاب مانند لورنا مورلو دارند. چاشنی بی حد و حصر مورلو ، که از یک نامزدی عروسی به ظاهر واقعی انرژی گرفته ، ستایش همه او را به خود جلب می کند. به زودی معلوم می شود که گذشته او بیش از آنچه دیگران تصور می کنند ترسیم کننده است ، اما این باعث نمی شود او کمتر دوست داشتنی باشد.

برای یک فصل کامل ، مخاطبان نمی توانستند از صحبت مورلو در مورد نامزد ادعایی وی ، کریستوفر دست بکشند. در حالی که به راحتی می شد فهمید که مورلو روابط خود را با کریستوفر ایده آل می کند ، اما کسی انتظار نتیجه نهایی را نداشت. کریستوفر هرگز عاشق او نبود ، بلکه در عوض هدف پیگیری غافلانه او بود. حتی بعد از اینکه وسواس او را به زندان انداخت ، او این کار را ادامه داد ، زیرا این تنها چیزی بود که به او امید می داد.

مورلو چه بخواهند و چه نخواهند تأثیر خوبی بر روی همه اطراف او دارد. بنابراین وقتی مورلو خوش بینی خود را از دست داد ، حتی کسی به همان نیازی که نیکی احساس می کند مجبور است روحیه خود را تقویت کند ، بدبین است. آنچه دور و بر شما می چرخد ​​، و مثبت بودن خود مورلو ناگزیر به او برمی گردد.

7گلوریا مندوزا

گلوریا مندوزا قهرمان گمنام OitNB . گلوریا به عنوان یک چهره مادری سخت و ناخن ، بسیار سرخ رنگ قرمز است. او وقتی مادر خود دایا ، که با آنها زندانی است ، خودخواهانه عمل می کند ، به عنوان یک مادر برای دایا عمل می کند. گلوریا کاملاً بی عیب است و همین باعث می شود او یکی از بهترین شخصیت های نمایش باشد.

گلوریا به عنوان یک مادر (به معنای واقعی و معنوی) ، یک آشپز و یک متخصص در سانتریا ، از قدرت زیادی برخوردار است. گلوریا با وجود فشارهای زیاد در زندان برای رابطه اش با فرزندان واقعی اش ، هرگز دست از تلاش برای تربیت درست فرزندانش بر نمی دارد. او عشق بسیار سختی برای بخشیدن داشته است و میله های لیچفیلد فقط می توانند کارهای زیادی انجام دهند تا عشق از بین نرود.

مطمئناً ، محافظت از گلوریا نسبت به فرزندانش ، برخی از رفتارهای غیرقابل تردید را در حالی که او در داخل است ، ایجاد می کند. وقتی سوفیا پسر گلوریا را متهم می کند که بر پسر خودش نفوذ بدی دارد ، گلوریا واکنش تندی نشان می دهد. تنش ها بین گلوریا و سوفیا بالا می رود تا جایی که در نهایت گلوریا باعث می شود سوفیا به ناحق به SHU اعزام شود. با این حال ، گلوریا هرگز واقعاً خود را برای این امر نمی بخشد.

6گالینا 'قرمز' رزنیکوف

به عنوان منبع قدرت ، رمز و راز و حتی شوخ طبعی ، گالینا 'قرمز' رزنیکوف از همان لحظه قدم زدن روی صفحه ، شخصیتی برجسته است. ظرفیت او برای جلوگیری از بخشش آشکار می شود زمانی که او غذای پایپر را انکار می کند - به عنوان مجازات پایپر برای توهین به پخت و پز قرمز - و با این حال توانایی او در حمایت از دیگران همچنین به کمک او کمک می کند تا نیکی از کار خود کناره گیری کند.

حکم قرمز نسبت به بسیاری دیگر از زندانیان عقبتر است. او سالها پیش به دلیل پنهان کردن اجساد مافیای روسیه در فریزر فروشگاهش در کوئینز به آنجا آورده شد. پس از ورود به دروازه های لیچفیلد ، رد هیچ وقت را برای ایجاد وضعیت موجود تلف نکرد و او را در بالای زنجیره غذایی قرار داد. قرمز قسمتهای مساوی خیرخواهانه و سخت گیرانه برای خانواده زندان او است ، مایل است به هر یک از آنها کمک کند تا از بین برود و در عین حال تهدید می کند که اگر جرات دوباره لغزش را داشته باشند آنها را رها خواهد کرد.

بزرگترین عیب قرمز این است که او مستعد مبارزه با آتش با آتش است. نگرش انتقام جویانه او همیشه در طولانی مدت برای او دلگیر نیست. وقتی گلوریا او را به عنوان رئیس آشپزخانه غصب می کند ، قرمز تلاش می کند بازپرداخت کند ، اما فقط یکی از خودش را می سوزاند.

5تاشا 'تیستی' جفرسون

Taystee یک دزد صحنه است که هیچ کس با آن رقابت نمی کند. او برای شهادت مشروبات الکلی و سس کباب خنده دار خود فقط در Alcoholics Anonymous شناخته شده است. Taystee کاملاً در کانون توجه هر صحنه ای که قرار دارد می ایستد. او نه تنها ما را سرگرم می کند ، بلکه قلب ما را می شکند.

تایستی به عنوان یک کارگر در کتابخانه لیچفیلد ، بسیار خوانده و فوق العاده مصمم است. او حتی در یک نمایشگاه کار مسخره به میزبانی لیچفیلد برنده می شود ، گرچه برنده هایی که می گیرد کمتر از حد مطلوب است (10 دلار برای کمیسر او). عزم تيستي غالباً تحت تاثير توانايي وي براي تصور زندگي در بيرون قرار مي گيرد ، كه انجام آن كار دشواري براي انجام هر مشروط قبلي است. Taystee فقط برای ارتکاب هدفمند جنایتی برای بازگرداندن از Litchfield آزاد خواهد شد.

اگرچه دیدن بازگشت تایستی به زندان ناراحت کننده است ، اما بینندگان تصور لیچفیلد را سخت می گیرند یا OitNB به عنوان یک نمایش ، بدون Taystee در آن. یک فاجعه غیرقابل عبور در پایان فصل چهار ، یک قوس قدرتمند برای پیشرفت تایستی را تضمین می کند.

4نیکی نیکولز

نیکی بیشتر از یک شخصیت خیالی در یک برنامه تلویزیونی برای تماشاگران مانند یک دوست دوست است. او ناظر بی احترامی به همه اتفاقات در لیچفیلد است و وقتی دیگران از او آزرده خاطر می شوند ، به عنوان معتمد پیپر عمل می کند. مسلماً ، ممکن است نیکی به امید رابطه جنسی با او دلباخته باشد ، اما او هنوز هم به زندانی بلوند کمک می کند تا راحت تر به لیچفیلد برود.

به عنوان یک معتاد در حال بهبودی هروئین ، نیکی چاره ای ندارد جز اینکه یک بار در زندان زندانی شود به بوقلمون سرد برود. جاده آسان نیست ، و حتی پس از تمیز شدن او ، وسوسه عود (کاملاً ممکن است با توجه به داروهای وارد و خارج از لیچفیلد) همیشه بر وی آویزان است. چیزی که باعث می شود نیکی دوباره ناامید نشود یادگیری اعتماد به مردم ، یعنی رد و مورلو است. اعتماد به نفس برای نیکی سخت است ، علت عمده آن رابطه پیچیده ای با مادرش است.

جذابیت های نیکی مقاومت ناپذیری دارند ، و این موفقیت حرفه ای او را به عنوان یکی از بدنام ترین زنان زن لیچفیلد نشان می دهد. گرچه شخصیت های دیگر همیشه نمی توانند به سازگاری نیکی بستگی داشته باشند ، اما حداقل می توانند برای خندیدن به او وابسته باشند.

3سوزان 'چشمهای دیوانه' وارن

در هر لحظه ، بینندگان می توانند خود را در حال خندیدن به یکی از کارهای تمسخرآمیز سارگان 'دیوانه چشم' وارن ببینند ، و یک ثانیه بعد ، آنها بلافاصله احساس گناه می کنند وقتی متوجه می شوند سوزان چیزی بیش از کنجکاوی های بی نظم اوست. در حالی که مخاطبان با درک چشمان دیوانه رشد می کنند ، سرانجام از مراجعه به او با لقب حقیرانه وی منصرف می شوند و در عوض او را با نام سوزان می شناسند.

چشم دیوانه در ابتدا خود را فریب داد که معتقد است با پیپر رابطه دارد (' من پایم را برای تو انداختم ') ، درست تا زمانی که پایپر با صراحت اظهار داشت که علاقه ای ندارد. سوزان پاسخی مهربانانه نداد و درست در مقابل چشمان پایپر نمایش منزجر کننده ای را به نمایش گذاشت که به زودی فراموش نخواهد کرد. با این حال ، جنجی کهن و کارمندانش به وضوح از تعریف سوزان برای رفتارهای بعضاً مضحک او راضی نبودند و هیچ وقت را برای نشان دادن ابعاد مختلف او تلف نکردند.

سابقه عدم تناسب سوزان به کودکی باز می گردد. سوزان که توسط یک خانواده سفیدپوست پذیرفته شد ، هرگز احساس نمی کرد که به جایی تعلق دارد. هنگامی که سمت نرمتر او نشان داده شد ، بینندگان عاشق سوزان پیچیده و آسیب پذیر شدند.

دوسوفیا بورست

از OitNB بسیاری از عناصر مترقی ، شاید مهمترین نکته شامل وجود یک شخصیت ترانس است که توسط یک بازیگر زن ترانس بازی می شود. با این حال ، سوفیا فقط یک چهره است ، او همچنین یک شخصیت ابدی جالب است. فضایل و اشتباهات او دائماً در نمایش ، زگیل و همه موارد مطرح می شود. او شخصیتی است که حاضر نمی شود او را نادیده بگیرند.

قبل از لیچفیلد ، سوفیا در بدو تولد به عنوان یک مرد برچسب گذاری می شد. سوفیا به تدریج فهمید که نمی تواند انتساب جنسی اصلی خود را بپذیرد و خیلی زود برنامه هایی را برای انتقال به یک زن در نظر گرفت. سوفیا بالاتر از استفاده از میانبرها برای تبدیل شدن به آنچه که قرار است باشد نیست و متأسفانه یکی از این میانبرها است که او را در Litchfield قرار می دهد.

آیا فصل هفتم یک گرگ نوجوان وجود خواهد داشت؟

او برای پرداخت هزینه های جراحی تغییر وظیفه ، سرقت کارت های اعتباری را مرتکب می شود و پس از گزارش پسر خودش ، او را گرفتار می کنند. مانند گلوریا ، سوفیا حتی پس از اینکه پسرش پلیس را در مورد جنایات خود هشدار داد ، به این نکته اشاره کرد که در زندگی فرزندش به عنوان یک شخصیت والدین باقی بماند.

سوفیا موفق شد روزی را که زندانی شد برای خود ایجاد کند. او آرایشگر زندانیان لیچفیلد شد و از آن زمان به بعد موهای همه را از Taystee تا Red آرایش می کند.

1پوسی واشنگتن

اگر گلوریا ما قهرمان گمنام OitNB بازیگران، پس Poussey نجات دهنده نجوا است. محصور کردن واقعاً ارزش پوسی در جمع بازیگران شخصیت ها و به طور کلی نمایش غیرممکن است. با این حال ، بینندگان تا دیر نشده متوجه این موضوع نمی شوند.

پوسی در خانواده ای نظامی متولد شد ، مانند بسیاری از شخصیت های دیگر OitNB ، در نصب مشکلی داشت. این واقعیت بدتر می شد که خانواده اش مجبور بودند دائماً در خانه نقل مکان کنند. پوسی تجربه دنیایی کسب می کرد ، اما دوستان و دوستدارانش می آمدند و می رفتند. بعضی از آنها او را از راه دور از دست می داد ، در حالی که دیگران توسط افرادی که فعالانه او را از خود دور می کردند مجبور به دور شدن شدند.

پوسی تمایز این را دارد که یک زندانی در لیچفیلد است و می داند چه چیزی برای خودش بهتر است. او این موضوع را جستجو می کند و با نزدیکترین دوستش Taystee رابطه نزدیک برقرار می کند. با این حال ، وقتی دوستی تایستی کافی نیست ، پوسی می داند که او باید به دنبال یک رابطه عاشقانه باشد ، که این امر او را به رابطه با سوسو سوق می دهد. پوسی مثالی می زند که بسیاری از زندانیان لیچفیلد می توانند از پیروی از آنها بهره مند شوند.

---

نارنجی سیاه جدید است برای پخش در Netflix در دسترس است. شخصیت های مورد علاقه شما در نمایش چه کسانی هستند؟ ما را در نظرات با ما در میان بگذارید.