Devil May Cry 3: Story کامل توضیح داده شده است

چه فیلمی را ببینید؟
 

DMC3 علی رغم اینکه یک بازی اکشن است که به طور سنتی با هزینه داستان بر روی گیم پلی متمرکز می شود ، روایتی خارق العاده نوشته شده را ارائه می دهد.





ژانر اکشن شخصیت به دلیل کیفیت داستان هایش شهرت خاصی ندارد ، در عوض تمرکز بیشتری روی کیفیت گیم پلی خود دارد. اگر هر بازی اکشن شخصیتی از این قاعده مستثنی باشد ، چنین است Devil May Cry 3 ، طرح ، شخصیت ها و پیام های آنها با نبوغ ساخته شده و بدون هیچ گونه اعدامی اجرا می شوند.






شیطان ممکن است گریه کند مطمئناً استثنایی شایسته تحسین عمیق است ، اما هنوز جنبه های مثبت عناوین دیگر را در ژانر خود کم نمی کند. آنچه عناوین اکشن شخصیتی غالباً از پیچیدگی روایی برخوردار نیستند ، غالباً در عمق مکانیکی آن را جبران می کنند. این بدان معنا نیست که این داستان ها ذاتاً بد هستند ، بلکه به طور معمول برای اهداف مختلفی نوشته می شوند. به احتمال زیاد ، طرح یک بازی اکشن شخصیت برای ایجاد لحن و ضربات بازی ساخته شده است. اینها برای جلب خلوص قلب های بازیکن نوشته نشده اند ، بلکه بیشتر برای فروش بازیکن با ایده تصور یک قدرت تخیل مبتنی بر مهارت در یک دنیای عالی و اردو زده هستند. به همین دلیل است که طرفداران سبک همچنان اغلب به داستان های بازی های اکشن شخصیت اختصاص می دهند. آنها ممکن است روایاتی در سطح آخرین ما، اما در رابطه با برخی از گیم پلی کاملاً ساخته شده ، دنیای پوچ یک بازی اکشن با شخصیت باعث تحسین بازیکن می شود. چه چیزی باعث می شود DMC3 ویژه این است که علاوه بر حفظ ویژگی های اردویی که سبک آشفته آن را تکمیل می کند ، یک داستان سه بازیه تصفیه شده را نیز بیان می کند که توانایی درگیر کردن واقعی بازیکن در دو سطح احساسی و فکری را دارد.



برای ادامه مطالعه به پیمایش ادامه دهید برای شروع این مقاله در نمای سریع بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

مرتبط: Devil May Cry & Bayonetta: All Eggs And مراجع توضیح داده شده

شاهزاده تازه هوای بل هولو

هنوز، Devil May Cry 3 هیچ اثر هنری انقلابی نیست. این یک شاهکار پیشگامانه در سطح نیست همشهری کین یا جیمز جویس اولیس این داستانی در سه عمل است که از همان ضربات دقیق همانند Hero's Journey پیروی می کند ، فرمولی آزمایش شده و رایج که برای روایت داستان ها از هزاره پیش استفاده شده است. صرف نظر از این ، این به این معنی نیست DMC3 کمتر معنی دار است ممکن است از نظر دامنه روایی خاص نباشد ، اما حتی نوشتن یک داستان خوب در چارچوبی که به خوبی استفاده شده باشد ، یک کار چالش برانگیز است که قابل توجه است. DMC3 داستان ذهن بازیکن را به باد نخواهد داد ، اما این باعث خواهد شد که آنها بیشتر از اکثر اقوام ژانر خود ، و مطمئناً به اندازه سایر بازی های خوب داستان نویسی ، خنده ، ناراحتی تلخ و شیرین را تجربه کنند. این ممکن است ساده باشد ، اما هنوز هم یک داستان خارق العاده است ، و در اینجا به همین دلیل است.






DMC3 قسمت 1: The Backstory

مانند هر داستان ، قسمت کوچکی از آنچه در آن سهیم است ، نیست Devil May Cry 3's کیفیت شخصیت های آن است. DMC3 ممکن است اولین بازی در جدول زمانی این سری باشد ، اما به هیچ وجه از ابتدا شروع نمی شود. وقتی بازیکنان برای اولین بار با دانته آشنا می شوند DMC3 ، او حدود 17 یا 18 سال دارد و واقعه تحریک کننده زندگی او به عنوان یک شکارچی شیطان مدتهاست که گذشته است. دانته و برادر دوقلوی او ، ورگیل فرزندان قدرتمندترین شیطان تاریخ ، Legendary Dark Knight Sparda هستند. هزاران سال پیش ، اسپاردا از عذاب انسان و قلبش خسته شد از عدالت بیدار شد اسپاردا با استفاده از قدرتهای گسترده خود ، انسانهای جهنم را به تنهایی به مکان استراحت جهنمی خود بازگرداند و دنیای شیاطین را برای همیشه از قلمرو انسان دور کرد.



هزاران سال بعد ، اسپاردا با شکلی انسانی به قلمرو انسانی بازمی گردد ، جایی که با یک زن انسانی به نام اوا ازدواج می کند و یک جفت پسر دوقلو به دنیا می آورد. بدیهی است که دنیای اهریمنی از این مجموعه از وقایع خیلی راضی نبود زیرا در اوایل کودکی دوقلوها ، عمارت آنها توسط انبوهی از شیاطین مورد حمله قرار گرفت. مادر این دوقلوها به طرز فجیعی کشته شدند ، احتمالاً به همراه اسپاردا. واکنش هر دوقلو نسبت به این واقعه بسیار متفاوت بود و از آنجا زندگی آنها از هم جدا شد. این تا نیست DMC3 که هر دو به هر روشی معنادار دوباره به هم پیوند دهند.






DMC3 قسمت 2: رقابت خواهر و برادر

چند سال به جلو حرکت کنید و دوقلوها اکنون کاملاً رشد کرده و دارای قدرت های باورنکردنی اهریمنی هستند. هر دوی آنها علاوه بر مهارت طبیعی در جنگ ، از قدرت ، سرعت و بازآفرینی باورنکردنی برخوردار هستند. دانته با شمشیر علامت تجاری خود ، Rebellion و سفارشی سیاه و سفید خود ، 45 و Ebony و Ivory ، آماده است تا فروشگاهی بدون نام را راه اندازی کند و به عنوان مزدور شکار شیطان فعالیت کند ، وقتی بازدید کننده ای غیر منتظره در خانه او را می زند. این غریبه قد بلند از طرف برادر دوقلوی دانته ، ورگیل دعوت و چالش دارد. فقط با ذکر نام برادرش ، دانته پرخاشگر می شود و به نبرد با نیروهای اهریمنی اعزام شده توسط برادرش برای آزمایش او می پردازد.



مرتبط: Devil May Cry 5: Special Edition Box Art متقاعدکننده طرفداران برای دیجیتالی شدن

همانطور که جنگ دانته به پایان رسید ، یک برج عظیم از زیر زمین شهر فوران می کند. در بالای این برج Vergil و غریبه ، شخصی به نام Arkham ایستاده است. شخصیت ورگیل از قدرت و اقتدار ساطع می شود و او به راحتی یکی از شیاطین قدرتمندتری را اعزام می کند دانته موفق به کشتن نشد در طول نبرد اولیه خود. هدف ورگیل حریف است؛ دانته را به یک مرحله یک طرفه بکشید و نیمی از تعویذ خود را که مادر آنها به آنها منتقل کرده است بردارید تا از طریق برج دروازه ای به جهنم باز کند ، معروف به Temen-Ni-Gru. با این کار راهی به قدرت Sparda باز می شود. بنابراین ، ورگیل منتظر قله برج است. در همین حال ، دانته ، در تلاش برای کشتن خویشاوندان خود ، Temen-Ni-Gru را مقیاس بندی می کند ، و هرچه پیش می رود از بین روح شیاطین قدرتمند سلاح ها را از بین می برد و جمع می کند. در طول راه با یک زن موتورسیکلت با زنی ناشناخته روبرو می شود. دانته قبل از اینکه بفهمد کیست یا چرا آنجاست ، از آنجا خارج می شود و هویت و هدف خود را به عنوان یک رمز و راز باقی می گذارد. این دو بار دیگر به طور مختصر با هم روبرو می شوند ، اما زنی که شیاطین را تحقیر می کند ، فقط با خصومت به دانته پاسخ می دهد.

وقت من در نکات و ترفندهای پورتیا

وقتی دانته به بالای برج رسید ، ورگیل همانجا ایستاده و منتظر اوست. این دو قبل از شروع نبرد ، تبادل مختصری دارند. در این گفتگو مشخص است که چند نفر تفاوت بین این دو وجود دارد DMC شخصیت ها ، و همچنین تعداد شباهت های مشترک آنها هر دو جدا از اینکه تصویر تفریحی از یکدیگر هستند ، در نتیجه فاجعه ای که برای خانواده آنها رخ داده ، مسیر زندگی خود را انتخاب کرده اند و اختلافات از همین جا آغاز می شود. در مقابل انبوه شیاطین ، کودک ورگیل برای جلوگیری از نابودی خانواده اش احساس ناتوانی کرد و بنابراین حتی به قیمت انسانیت خود به دنبال قدرت است. او میراث قدرت اسپاردا را می پذیرد ، اما مسئولیت استفاده صحیح از آن را نمی پذیرد. در همین حال ، به نظر می رسد دانته از انجام هر اقدامی در زندگی اصلاً دریغ می کند. او هیچ هدفی ندارد ، او میراث خانوادگی خود را انکار می کند ، و فقط شیاطین را شکار می کند و با Vergil می جنگد زیرا ' او را دوست ندارد ' دانته دید که همه خانواده اش درگذشت و به جای اینکه مانند ورگیل به دنبال قدرت برود ، تصمیم گرفت که دیگر به هیچ چیز اهمیت ندهد. این دو مبارزه خود را آغاز می کنند و ورگیل به راحتی برنده می شود. او دانته را با Rebellion چاقو می زند ، تنها یادگاری که دانته از پدرشان حفظ کرد ، قطعه حرز دانته را می گیرد و می رود.

DMC3 قسمت 3: روابط خانوادگی

دانته در بالای Temen-Ni-Gru شکسته و شکست خورده است. Vergil آماده است تا پورتالی به دنیای شیاطین باز کند ، قدرت Sparda را بدست آورد و بشریت را از بین ببرد. دانته شکست خورده است ، اما هنوز کار تمام نشده است. شمشیر درون سینه دانته پس از تماس با خون دیو او ، دچار تغییر شکل جزئی شد و دانته همراه آن تغییر کرد. دانته که از قدرت شیطانی منفجر می شود ، به طور موقت به یک فرم شیطانی وحشتناک به نام Devil Trigger تبدیل می شود. یک قدم نزدیک به استفاده از قدرت کامل خود و رقابت با Vergil ، دانته همچنان به مخالفت با برادرش ادامه می دهد و از Temen-Ni-Gru پایین می رود. دانته پس از خوردن توسط یک نهنگ پرنده (داستان طولانی) و رسیدن به پایه برج ، دوباره با زن مرموز روبرو می شود. قبل از اینکه دانته زودتر از صحنه فرار کند ، این دو مدت کوتاهی برای اعزام گروهی از شیاطین با هم همکاری می کنند پیگیری Vergil . قبل از رفتن او از زن نام او را می پرسد. او با بی اعتنایی به س hisال او پاسخ می دهد ، بنابراین دانته 'بانوی' خود را لقب می دهد.

بانوی یک شخصیت مهم برای طرح است DMC3 می توان ادعا کرد که او به همان اندازه قهرمان دانته یا ورگیل است ، اگرچه غیرقابل بازی است. در طول بازی ، پشت صحنه بانو به بازیکن چکه می کند و اگرچه کاملاً انسان است اما کاملاً مشخص است که او به همان اندازه که دوقلوها درگیر بازی هستند نیز در رویدادهای بازی سهیم است. این دختر دانش آموز پرخاشگر که به یک راکت انداز مجهز به سرنیزه مجهز شده است ، در واقع شخص دیگری نیست جز دختر آرخام ، مردی که قبلاً هم انسانیت و هم همسرش را در راه رسیدن به قدرت فدا کرده است. همانطور که دانته ورگیل را تعقیب می کند ، لیدی (در واقع مری نام دارد) به عنوان انتقام قتل مادرش ، آرکام را تعقیب می کند.

مرتبط: Devil May Cry 5: بهترین کارهایی که می توان پس از شکست بازی انجام داد

با این حال ، لیدی به جای احساس انگیزه ناشی از نارضایتی محض ، این احساس را به دلیل احساس مسئولیت انجام می دهد. او به موقع می رسد تا شاهد جنگ دوم دوقلوها باشد ، که با دخالت آرکام به نتیجه نهایی نمی رسد. علی رغم اینکه ظاهراً در اوایل داستان توسط ورگیل کشته شد ، او برمی گردد و فاش می کند که در تمام مدت این سه نفر را دستکاری کرده است. با استفاده از هر دو نیمه حرز ، خون اسپاردا و خون لیدی (که اکنون مشخص شده است که پدر کاهنی است که برای مهر و موم کردن دروازه های جهنم قربانی شده است) ، آرخام در را به جهنم باز می کند ، با هدف گرفتن قدرت از اسپاردا برای خودش.

DMC3 قسمت 4: دیدار مجدد خانواده

اوضاع برای قهرمانان بازی بدتر نمی شود. دانته ، ورگیل و لیدی همه توسط آرکام منحرف ، که اکنون تنها یک قدم تا رسیدن به قدرت خداگونه اسپاردا فاصله دارد ، دستکاری شده اند. هر یک از این سه شخصیت به تنهایی جلو می روند و قصد دارند مسئله را از راه های خاص خود حل کنند. دانته بار دیگر از طریق برج عبور کرده و دوباره با لیدی از مسیرهایی عبور می کند. دانته با آموختن از مثال لیدی قصد دارد جلوی Arkham و برادرش را بگیرد و میراث قهرمانانه Sparda را به ارث برد. اما لیدی سرسخت است و علی رغم عدم صلاحیت غیرقابل انکار برای چالشی که قرار است با آن روبرو شود ، حاضر نمی شود از اهدافش دست بکشد. لیدی یک آدمکش شیطانی ماهر است ، اما هیچ کجا به توانایی های خارق العاده دانته ، ورگیل یا یک Arkham با کمک اهریمنی نزدیک نیست. او امیدی به موفقیت ندارد و اگرچه شجاعانه علیه دانته برای حق ادامه مبارزه می کند ، اما ناگزیر شکست می خورد. به عنوان یک هدیه نهایی ، لیدی پرتاب موشک امضا خود ، کالینا آن ، را به دانته هدیه می دهد.

دانته به سمت بالای Temen-Ni-Gru ادامه می دهد و از مسیرهای پیچ در پیچ برج و قلمروهای مختلف جهنمی عبور می کند که اکنون با شل شدن موانع بین قلمروهای انسان و دیو در دسترس است. او برای سومین بار و آخرین بار به اوج برج می رسد ، اما خیلی دیر این کار را می کند تا Arkham نتواند شمشیر Sparda ، Force Edge را پیدا کند. آرکام قدرت اسپاردا را از طریق شمشیر جذب می کند و هنگام مقابله با دانته ، نمای حشره کش دیو را به خود می گیرد. این دو مدت کوتاهی به هجوم می پردازند ، اما قبل از شروع مبارزه آرکام غرق قدرت بی حد و حصر اسپاردا می شود و به یک لکه عظیم و گروتسک تبدیل می شود. ناگهان ، ورگیل ظاهر می شود و دوقلوها در نبرد نهایی و حماسی با مردی که میراث پدرشان را سو mis استفاده می کند ، می شوند. دانته و ورگیل بر آرکام جهش یافته غلبه کرده و شکل انسانی او را به سطح پایین تر Temen-Ni-Gru ، جایی که بدن در حال مرگ او با لیدی روبرو می شود ، سقوط می دهد. او در حالی که دانته و ورگیل خود را به درگاه می اندازند به جهنم ، یک کودتای پشیمان کننده انجام می دهد در حالی که نیروی دریایی و هر دو نیمه طلسم را تعقیب می کند. هر کدام نیمه های مربوط به خود را بازیابی می کنند ، اما Vergil اولین نفری است که به Force Edge می رسد.

هنوز هم قادر به سازش اختلافات نیست ، زیرا ورگیل همچنان قصد دارد تمام قدرت اسپاردا را برای خواسته های خودخواهانه خود ادعا كند ، دوقلوها آخرین بار دوئل می كنند زیرا در بین قلمروها شروع به بسته شدن می كند. دانته سرانجام با وجود اینکه به شمشیر پدرشان مسلح بود ، بر ورگیل غلبه می کند. او بی حاصل تلاش می کند تا برادرش را توانبخشی کند ، اما ورگیل او را انکار می کند و خودش را به همراه طلسمش به اعماق جهنم می اندازد. دانته قبل از بسته شدن و پیوستن دوباره به لیدی ، از درگاه در حال فروپاشی فرار می کند. این دو نفر بر مبارزات خود فائق آمده اند ، اما جای خالی تلخ و شیرین باقی مانده است زیرا هیچ یک نتوانسته اند اعضای خانواده خود را که به خاطر شر از دست داده بودند ، بازیابی کنند. برای اولین بار ، دانته در حالی که اشک می ریزد ، غم و اندوه واقعی را ابراز می کند. بانو مشاهده می کند که در جایی ' یک شیطان ممکن است گریه کند ، 'الهام بخش نام فروشگاه دانته. همانطور که این دو در مورد آنچه از دست داده اند تأمل می کنند ، شیاطین بیشتری از آن طرف ظهور می کنند و هر دو برای مبارزه نهایی آماده می شوند.

ویژگی های بسیاری از این داستان وجود دارد که به بزرگ بودن آنها کمک می کند شیطان ممکن است گریه کند در واقع ، به خصوص در مقایسه با بسیاری از بازی های اکشن شخصیت دیگر. عمدتا ، سفری که این شخصیت ها طی می کنند در واقع از نظر جسمی و روانی کاملاً دگرگون کننده است. دانته ، لیدی و ورگیل همگی به عنوان افراد متفاوت از نحوه ورودشان از این داستان بیرون می آیند. دانته ، زمانی که دور و بی مسئولیت بود ، اکنون مسئولیتی را پذیرفته است که پسر اسپاردا بودن به دنبال دارد. لیدی ، هنگامی که نفرت از همه و همه شیاطین را پر می کند ، متوجه می شود که حتی برخی از شیاطین ، مانند دانته ، می توانند به انسانیت اصیل ضربه بزنند. ورگیل ، علی رغم اینکه در انتهای داستان شرور باقی مانده است ، اما بارها و بارها با شکست هایش فروتن شده است. تعامل بین سه نفر از آنها هنگام رشد و تغییر در طول داستان ، همان چیزی است که باعث می شود اوج و فرودهای احساسی روایت به شدت ضربه بخورد. وقتی دانته موفق می شود ورگیل را شکست دهد ، اما نتوانست او را نجات دهد ، کیفیت تلخ و شیرین پیروزی او قدرتمند است. تعداد کمی از بازی های دیگر روایتی دارند که به آن نوع ارتباط عاطفی با بازیکن دست پیدا می کنند ، چه رسد به اینکه یکی از آنها این کار را انجام دهد در حالی که رنگ و بوی اردو را به طور سنتی با ژانر در ارتباط است. Devil May Cry 3 چیزی فراتر از یک بازی اکشن شخصیت عالی است. این عنوان مشخص کننده ژانر است زیرا بالاترین ارتفاعات آنچه را که می تواند به دست آورد چه در گیم پلی و چه در داستان نشان می دهد.