Grey's Anatomy: 10 نقل قول Denny Duquette که باعث شده ما بخندیم و گریه کنیم

چه فیلمی را ببینید؟
 

دنی دوکت (دین مورگان) یک شخصیت فرعی فراموش نشدنی در آناتومی گری بود و نقل قول های او تا امروز نمادین است.





16 فصل گذشته از آناتومی گری غلتکی از احساسات بوده اند. مرگ و زندگی ، عشق و دلشکستگی ، شادی و غم وجود داشته است ، زیرا این درام پزشکی محبوب از یک موضوع دشوار به موضوع دیگر می پرد. وقتی یک سریال برای این سالها ادامه دارد ، شخصیت ها می آیند و می روند ، اما برخی از آنها برجسته هستند.






مرتبط: آناتومی گری: 5 راهی که دنی و ایزی با هم روح بودند (و 5 آنها هرگز به معنای وجود بودن نبودند)



دنی دوکت ، با بازی کامل جفری دین مورگان ، یکی از نمونه های اولیه یک شخصیت جانبی است که واقعاً به قلب دل تماشاگران نزدیک می شود. روابط بین بیمار قلبی در حال مرگ و ایزی استیونس ممکن است غیرحرفه ای باشد ، اما این رابطه خالص بود و هواداران به همان سرعتی و سختی ایزی عاشق دنی شدند.

10زندگی خیلی لعنتی است که برای پیروی از قوانین بسیار کوتاه است

دنی ، بیمار طولانی مدت دکتر برک ، از زمان تشخیص با کاردیومیوپاتی ویروسی دچار جهنم شده است - بیماری که به طور منظم قلب او را از کار می اندازد.






چگونه از رسوایی قتل خلاص شویم

قلبی مهربان و خوش شانس ، دنی هنوز می داند چه موقع باید جدی باشد و برای مردیت فهمید که نسبت به احساسات خود به ایزی جدی است. برای او مهم نیست که او پزشک باشد و او بیمار است. زندگی خیلی کوتاه است که نمی توان یک اتفاق خوب را از دست داد.



9اگر نذر خواهی به تجرد کردی ، چگونه می توانم شلوار تو را سوار شوم؟

دنی خط رابطه مناسب بین پزشک و بیمار را زیر پا نمی گذارد. او مستقیماً از روی آن خط می پرد و سپس درب ورودی ساختمان را برای اندازه گیری خوب به پایین لگد می زند.






اولین باری که با ایزی ملاقات می کند ، مانند علامت ستاره و سرگرمی های خود شوخی می کند مانند چیزی از مشخصات دوست یابی دوست داشتنی ، و معاشقه بازی فقط از آنجا جسورتر می شود. او از اهدافش خجالتی نیست و ایزی نیز به همان اندازه شیفته او شده است.



8ایزی ، من قلب جدیدی پیدا می کنم

برای کسی که خیلی نزدیک به مرگ است ، دنی سرگرم زندگی ، عشق و شوخ طبعی است ، اما هیچگاه تردیدی وجود ندارد که او نیز مردی بسیار بیمار است. روز به روز او حول و حوش شرایطش می چرخد ​​و حتی اگر سعی کند آن را نشان ندهد ، ضرر عاطفی سنگینی را به او تحمیل می کند.

چند فصل وایکینگ ها قرار است وجود داشته باشد

مرتبط: Grey's Anatomy: 10 مورد از بهترین نقلهای Izzie Stevens

این لبخند اشک آور او را به لبنان می اندازد و به ایزی می گوید که ممکن است سرانجام قلب جدیدی حتی معنی دارتر شود. این فقط یک عمل جراحی نیست ، به این معنی است که او ممکن است تمام زندگی خود را برگرداند.

7I Oaughtta Kick Your A **، Makin 'Me Yell like a Baby in front of the Girl I'm tryin' to Impress

تاكیكاردیك اما بیدار ، پزشكان سریع اقدام می كنند و قلب دنی را شوكه می كنند تا كاهش ضربان قلب سریع او را به اندازه كافی برای نجات جان او انجام دهند. الکس که از ارتباط آنها حسادت می کند ، دست و پا زدن را به انسان پیشنهاد می دهد و وقتی که دنی از درد فریاد می زند ، لذت راضی می گیرد.

با ثبات اما ضعیف ، دنی هنوز هم می تواند حرف آخر را بزند ، با درد خود شوخی می کند و به همه در اتاق می فهماند که او در واقع سعی می کند ایزی را تحت تأثیر قرار دهد.

6تو می خواهی قلبم را از تپیدن متوقف کنی ، و این کاملاً جدید است

برای مردی که همیشه شوخی های ناهنجار می کند و احساساتش را نسبت به دکترش ابراز می کند ، چیزی کاملاً ناب ​​و آسیب پذیر در مورد دنی دوکت وجود دارد. او همیشه حرف درست را برای گفتن درست می داند و این زمانی است که ایزی سرانجام به او می گوید بله ، او با او ازدواج خواهد کرد.

مرتبط: آناتومی گری: 5 بار ایزی استیونز یک شخصیت بیش از حد ارزشمند بود (و 5 نفر او کم بود)

دیگر زمان برای او مهم نیست. او به تازگی پیوند قلب داده است و می خواهد از این موهبت حداکثر استفاده را ببرد و در ذهن او نمی تواند بدون ایزی استیونز در زندگی این کار را انجام دهد.

5تو عاشق من هستی این تقصیر تو نیست ... I'm A Catch

دنی از روز اول به پزشک معالج زیباش نگاه می کند و هنگام بررسی حیوانات ، با او رفت و برگشت می کند. او تا آنجا پیش می رود که او را مورد آزار و اذیت قرار دهد که وی قبلاً عاشق او بوده است - و به گفته وی ، دلیل خوبی دارد.

منظورم این است که حالم خوب است ، اما پول ندارم. من باهوش هستم اما همه چیز را نمی دانم من بامزه هستم من واقعاً خوبم من حیوانات را دوست دارم. و من داغ هستم فروتنی یک چیز نیست ، اما این بخشی از جذابیت او است.

آیا ششمین دزد دریایی کارائیب وجود خواهد داشت؟

4آیا احساس کردن شما در حال حاضر برای من اشتباه است؟

در میان داستان عاشقانه غم انگیز آنها ، یک شوخ طبع همیشه دلگرم وجود دارد که در ترس ترسناک دنی از همه اینها ، یک لحظه خاتمه یافته است. او از طنز به صورت درمانی استفاده می کند ، اما انحراف ندارد.

او به او اجازه می دهد وارد شود. او به او می گوید چقدر همه اینها بر او سخت است اما هنوز شوخی هایش را دارد. حتی در تاریک ترین زمان ها ، او روش های شیرین و سرگرم کننده ای پیدا می کند تا به او بگوید که او را می خواهد ، از چند طریق دیگر.

3فکر کردم تو بهشت ​​من هستی ، اما شاید من جهنم تو باشم

'من خیلی دوستت داشتم. من آنقدر تو را دوست داشتم که وقتی خواستم برای تو برگردم ، فکر کردم ... تو بهشت ​​من بودی. دنی بیشتر سریال های خود را در فصل های 2 و 3 در طول مهمانان پراکنده اجرا می کند ، اما چند فصل بعد به عنوان یک شبح دوباره برمی گردد.

مرتبط: آناتومی گری: 10 نقل قول که برای همیشه با ما همراه خواهد بود

این خط داستانی به ویژه دردناک است زیرا نه تنها ایزی در حال مرگ است ، بلکه دنی هنوز دنی است. او تغییر نکرده است. او منادی شبح وار عذاب نیست. او هنوز خودش است و هنوز هم به شدت عاشق او است.

پل واکر با سرعت و خشم چه ماشینی سوار شد

دومن او را فریب دادم تا با من ازدواج کند. من چقدر باهوش هستم؟

علیرغم اینکه رابطه آنها تقریباً از هر لحاظ خلاف مقررات بود ، دنی به این کار خود افتخار می کند و در برابر آن در مقابل سایر کارکنان بیمارستان با بی شرمی شوخی می کند.

هنگامی که دکتر بیلی دقیقاً هنگام خروج ایزی به اتاق او آمد ، دنی هنگامی که به شوخی می گفت که ایزی را فریب داده تا با او ازدواج کند - از کوچک شمردن خویشتن به دلیل اینکه احساس می کند شرایطش به مراقبت از او مربوط است ، از گوش تا گوشش پوزخند می زند. با این وجود ، لحن او بسیار افتخار می کند ، او واضح است که صحت آن را نمی پسندد.

1من تو را انتخاب می کنم ایزی استیونز

دنی از همان ابتدا ایزی را انتخاب کرد. اولین لحظه ای که او را دید ، او را دوست داشت و همیشه با او چنین رفتاری داشت. پنج سال مجبور شدم با انتخاب پزشکان زندگی کنم. بچه هایی که مرا باز کردند تصمیم گرفتند زندگی من را انتخاب کنند ، یک انتخاب من نبود. '

دنی بدن سالم یا راهی برای بیرون بردن او در قرارهای عجیب نداشت ، اما عشق داشت و هرگز اجازه نمی داد احساس کند از او قدردانی نمی شود. دنی هر دو با حرفها و عملکردش هر روز او را انتخاب می کرد.