Grey's Anatomy: 10 موردی که در مورد رابطه مردیت و درک معنایی ندارند

چه فیلمی را ببینید؟
 

مردیت و درک یک داستان عاشقانه حماسی در مورد آناتومی گری داشتند که با تراژدی پایان یافت. اما در این راه بسیاری از مشکلات و ناهماهنگی ها وجود داشت.





حتی اگر درک چوپان چندین فصل پیش درگذشت آناتومی گری ، میراث شخصیت همیشه زنده خواهد ماند. این امر به ویژه درست است زیرا او اخیراً در آخرین فصل حضور غافلگیرکننده ای داشت. دلایل مختلفی وجود دارد که درک و مردیت گری یک زوج شگفت انگیز بودند و آنها زندگی مشترک فوق العاده ای را ایجاد کردند. به نظر می رسید که همه آنها را دارند ، اما متأسفانه ، آنها نمی توانند از فاجعه نجات پیدا کنند.






چه کسی آقای ضرب و شتم بر پسران هرج و مرج است

مرتبط: شخصیت های آناتومی Grey و همتایان دیزنی آنها



طرفداران عاشق مردیت هستند و او در بسیاری از قسمت های خوش ساخت مورد توجه قرار گرفته است. اما وقتی صحبت از عاشقانه مردیت و درک می شود ، معدود داستانهای متفرقه و چیزهایی وجود دارد که جمع نمی شوند.

10آنها بیش از حد به آنچه دیگران فکر می کردند اهمیت می دادند

دلایل زیادی وجود دارد که طرفداران این رابطه را دوست دارند ، اما مردیت و درک قطعاً شروع سختی داشتند.






به جای یک داستان عاشقانه افسانه ای که درک را با پا در آوردن مردیت از پا بیرون می کشید ، هر دو نگران بودند که دیگران در بیمارستان از این واقعیت که با هم بودند متنفر باشند. مطمئناً قابل درک بود زیرا او یک کارآموز بود و او یک جراح بود ، اما هر دو بزرگسال بودند. آیا واقعاً مهم بود؟ به جای اینکه نگران این موضوع باشند ، آنها باید در مورد درک احساسات خود نسبت به یکدیگر کار می کردند.



9آنها خیلی طولانی منتظر ماندند تا ازدواجشان قانونی شود

طرفداران از رابطه درک و مردیت لذت می برند زیرا به نظر می رسید که این دو با هم متناسب هستند. پس از ازدواج از طریق یادداشت پس از آن ، که یکی از مشهورترین لحظات سریال است ، آنها سرانجام در قسمت 7 سریال 'عروسی سفید' در تالار شهر گره زدند.






مارتی مک فلای به چه سالی سفر کرد؟

چرا آنها اینقدر صبر کردند تا ازدواج قانونی کنند؟ این منطقی به نظر نمی رسد ، زیرا حتی اگر آنها عروسی ناز و جذاب پس از اتمام آن را برگزار کردند ، اما هنوز هم نیاز به همسری واقعی داشتند.



8درک هرگز به مردیت گفت که او ازدواج کرده است

خبر بدی بود که درک شروع به برقراری ارتباط با مردیت کرد وقتی او با آدیسون مونتگومری ازدواج کرد. حتی برای او بدتر بود که در این باره به مردیت نگوید.

مرتبط: آناتومی گری: 10 چیزی که از قسمت اول فراموش کردید

چرا درک توضیح نداد که او از نظر فنی هنوز شوهر کسی است اما آنها با مشکلی روبرو بودند و او مطمئن نبود که آنها دوباره به هم خواهند رسید؟ گرچه مردیت احتمالاً در ابتدا ناراحت بود ، اما احتمالاً در برخی از سطوح می فهمید ، زیرا زندگی او همیشه تاریک و پیچیده بوده است. منطقی نیست که درک این موضوع را پنهان می کند زیرا حتماً می دانسته است که این مسئله در برخی مواقع ظاهر خواهد شد.

7آنها هر دو دارای مشکلات اصلی تعهد بودند

بین درگیر شدن مردیث با فین و درک که به طور عادی با رز درگیر می شدند ، مشخص بود که مردیت و درک هنگام شروع رابطه خواستگاری دارای مشکلات عمده ای هستند.

آنها می دانستند که چیز خاصی دارند و با این حال هنوز هم با دیگران قرار می گذارند و ایده یک رابطه واقعی را دامن می زنند ، که منطقی نیست. جای تعجب نیست که طرفداران Meredith را با شخصیت های دیگر ارسال می کنند.

متاهل در نگاه اول جیمی و داگ طلاق

6آنها واقعاً در حمایت از یکدیگر مشکلی داشتند

درک یکی از جذاب ترین شخصیت ها به حساب می آید اما همیشه با مردیت خوش برخورد نبود.

این دو در حمایت واقعی و واقعی از یکدیگر مشکل داشتند. آنها غالباً با یکدیگر رقابت می کردند و مانند اهمیت کار خودشان از شخص دیگر رفتار می کردند. این نحوه برخورد شرکای وفادار و دلسوز با یکدیگر نیست. درک از محاکمه مردیتیت در مورد آلزایمر ناراحت بود و مردیت نیز در مورد کار دریک برای رئیس جمهور مطمئن نبود.

5بارداری سوم مردیت برنامه ریزی نشده بود

درک و مردیت یک خانه زیبا و بچه های زیبا داشتند و وقتی درک از دنیا رفت و مردیت فهمید که باردار است ، چیزی بود که او برایش برنامه ریزی نکرده بود.

آیا درک و مردیت در مورد چند فرزند که آنها می خواهند بحث نکردند؟ به نظر می رسد که این بخشی از برنامه های آینده آنها بوده است ، زیرا آنها بیش از حد مشغول کار والدین زیادی بوده اند که وقت زیادی برای گذراندن با فرزندان خود ندارند. اضافه کردن کودک سوم به این ترکیب قطعاً یک تغییر اساسی بود.

4مردیت نزدیک خانواده اش نبود و هرگز به نظر نمی رسید که آنها را بشناسد

هنگامی که درک زنده بود ، هرگز نشان داده نشد که مردیت تمام کسانی که به خانواده اش نزدیک هستند بوده است. آیا اگر آنها ازدواج کرده و صاحب فرزند شوند واقعاً چنین خواهد بود؟

مرتبط: آناتومی گری: 10 راهی که مردیتث و الکس اهداف دوستی بودند

رسوایی نحوه فرار با متقاطع قتل

مردیت و آملیا هرگز دوست صمیمی نبوده اند و به نظر می رسید که پس از تبدیل شدن مردیت به عضویت در خانواده ، آنها با هم ارتباط برقرار می کنند. در عوض ، درک و مردیت خانواده خود را ایجاد کردند و بیشتر با سایر پزشکان در ارتباط بودند و منطقی به نظر نمی رسد که آنها هرگز با بستگان وی صحبت نکرده باشند. آملیا به یک قسمت گیج کننده از سریال تبدیل شد اما سخت است باور کنیم که او علاقه مند نبود که درک عشق پیدا کرده باشد.

3قبل از مرگ درک ، ازدواج آنها با مشکل اساسی روبرو بود

مردیت تراژدی های بسیاری را پشت سر گذاشت و سپس مجبور شد شوهرش را ناراحت کند.

اما قبل از مرگ درک ، رابطه مردیت و درک چنان دردسر بزرگی داشت که به نظر می رسید قرار است طلاق بگیرند. آنها چنان تنش و درگیری داشتند که دیگر از گفتگوهای واقعی دست کشیدند و هر کلمه ای به بحث تبدیل شد. این منطقی نبود ، زیرا آنها در آن مرحله مدت زیادی با هم بودند و آنها عادت داشتند که ازدواج خود را با شغل و خانواده خود متعادل کنند. چرا آنها بیشتر برای یکدیگر جنگ نکردند؟ چرا آنها اجازه دادند این به اینجا برسد؟

دودرک در حقیقت مردیت را به واسطه قرار دادن فین خود برکت داد

طرفداران همیشه از مردیت و درک به عنوان یکی از حماسی ترین داستان های عاشقانه این مجموعه نام می برند ، اما آیا واقعاً این حقیقت دارد؟

مرتبط: آناتومی گری: 5 شخصیتی که برای تعطیلات می خواهید (و 5 نفر دیگر)

اگر قرار بود آنها با هم باشند ، چرا درک باید به مردیت نعمت بدهد و بگوید که قرار نیست او با فین دیدار کند؟ او باید به آدیسون می گفت که همه چیز بین آنها تمام شده است و باید به مردیت می گفت که از فین جدا شود تا آنها بتوانند با یکدیگر تعهد کنند. این انتخاب عجیبی از طرف او بود.

1درک برای ترک سیگار نیازی به رفتن به واشنگتن نداشت

تماشای یک تصادف رانندگی از درک وحشتناک بود و حتی متوقف شدن این اتفاق بسیار غم انگیزتر بود.

آیا به جای اینکه سرعت ماشین خود را کم کند تا به افرادی که تصادف کرده اند کمک کند ، آیا نمی توانست با 911 تماس بگیرد و از آنها کمک بگیرد؟ البته او یک پزشک فوق العاده و دلسوز بود اما لازم نبود دائماً کسی باشد که مردم را نجات دهد. در عوض ، او کسی بود که نیاز به پس انداز داشت اما در آخر مرد. او در حال رانندگی به واشنگتن بود تا بتواند کار خود را رها کند و به مردیت و بچه های آنها متعهد شود ، اما آیا این کار با یک تماس تلفنی ساده و سریع انجام نمی شد؟ این اصلاً منطقی نبود.