10 لحظه نمادین ایندیانا جونز

چه فیلمی را ببینید؟
 

ایندیانا جونز که مستقیماً از سریال‌های ماجراجویانه دهه 1930 که جورج لوکاس با آنها بزرگ شد، جدا شده است، یکی از بزرگترین قهرمانانی است که تا به حال به صفحه نقره‌ای زیبایی بخشیده است. زمانی که لوکاس مفهوم این شخصیت و دنیایش را به استیون اسپیلبرگ آورد، کارگردان فرصتی را دید تا جایگزین خود را برای فرانچایز جیمز باند به آمریکا بدهد.





مطالب مرتبط: 10 بهترین سکانس اکشن در فرانچایز ایندیانا جونز






ایندی به اندازه باند نمادین شده است، اگر نه بیشتر. هریسون فورد بازیگر عالی برای زنده کردن این شخصیت بود، هم با نگرش سرد و هم انسانیت واقعی. در اینجا 10 لحظه نمادین ایندیانا جونز آمده است.



نفوذ و سپس فرار از معبد حاوی بت طلایی

در صحنه افتتاحیه مهاجمان کشتی گمشده ما با ایندیانا جونز آشنا می شویم که راهنمای او در جنگل های پرو به او می پردازد و او آنها را با شلاق گاو نر خود پایین می آورد. هر لحظه در این مجموعه افتتاحیه نمادین شده است، از ورود ایندی به معبد باستانی حاوی بت طلایی گرفته تا جایگزینی مصنوع با کیسه ای شن گرفته تا تله های انفجاری در راه خروج از معبد.

اما به‌راحتی خاطره‌انگیزترین بخش سکانس، تخته سنگ غول‌پیکری است که به دنبال ایندی می‌چرخد و او برای نجات جانش می‌دوید، اما چند ثانیه بعد بلوک بت طلایی را دزدید.






تعقیب پادزهر در کف یک کلوپ شبانه در شانگهای

جنب پادشاهی جمجمه کریستالی ، معبد عذاب بدون شک بحث برانگیزترین فیلم این فرانچایز است. اساساً این تبلیغات امپریالیستی است که تعداد انگشت شماری از کلیشه های نژادی را منتشر می کند. با این حال، صحنه آغازین آن - که در آن ایندی با چند گانگستر در یک کلوپ شبانه شانگهای مذاکره می کند و ناخواسته مسموم می شود - تماشایی است.



فصل جدید کاج های سرگردان کی است

گانگسترها در حالی که ایندی تسلیم اثرات زهر می شود به او می خندند و پادزهر را در سراسر میدان رقص پرتاب می کنند. از آنجایی که تیراندازی باعث فرار همه افراد باشگاه می شود، ایندی در جستجوی پادزهر از جمعیت خشمگین عبور می کند، زیرا دائماً به اطراف لگد می زند.






بدون بلیط!

که در تی او آخرین جنگ صلیبی ، ایندی و پدرش سوار بر یک زپلین می شوند تا از لانه شیر خارج شوند. ایندی خود را به عنوان یک جمع کننده بلیط در می آورد. او با یک افسر نازی روبرو می شود که او را می شناسد، بنابراین به سرعت او را از پنجره به داخل انبوهی از چمدان پرتاب می کند. سایر مسافران زپلین از اقدامات ایندی وحشت زده می شوند.



در حالی که برمی گردد و با آنها روبرو می شود و مجبور می شود توضیحی برای این که چرا مردی را به دریا پرت کرده است ارائه دهد که در واقع در زمینه مبدل او منطقی است، او می گوید: بلیط وجود ندارد! این امر باعث می شود که سایر مسافران با ترس از سرنوشت مشابه، دیوانه وار به دنبال بلیط خود بگردند.

مبارزه با مکانیک تنومند لوفت وافه

یک سنت در ایندیانا جونز فیلم‌هایی که ایندی را در مشت می‌کشند با مردانی که خیلی بزرگ‌تر و قوی‌تر از او هستند. او قبل از اینکه به راه حلی برای خنثی کردن جنگجوی خود فکر کند، الاغ خود را به دست او می‌دهد، که کمی تسکین کمیک را فراهم می‌کند. این سنت در مهاجمان کشتی گمشده ، زمانی که ایندی متوجه شد که پا به پای یک مکانیک تنومند لوفت وافه زیر یک هواپیما می رود.

مربوط: هر شرور از فیلم های ایندیانا جونز، رتبه بندی شده است

ایندی به طرز ناامیدانه ای در مبارزه شکست خورده است، اما وقتی می بیند که یک ملخ در حال چرخش از پشت مکانیک بالا می آید، به یک توپ خم می شود. مکانیک چندان خوش شانس نیست و توسط ملخ به سس گوجه فرنگی تبدیل می شود.

من را جونیور صدا نکنید!

شان کانری در نقش پدر ایندی، هنری جونز، پدر، یکی از بزرگ‌ترین افراد اضافه شده به فهرست رو به رشد شخصیت‌های این فرنچایز بود. بدیهی است که کانری به تنهایی یک بازیگر باورنکردنی است. او نقش را میخکوب می کند، اما واقعا چه چیزی می سازد آخرین جنگ صلیبی خاص شیمی روی صفحه است که کانری با هریسون فورد به اشتراک می گذارد.

این دو در واقع به عنوان پدر و پسری که از هم جدا شده اند قابل باور هستند - مدام با هم دعوا می کنند و نمی توانند با هم کنار بیایند، اما به طور غیرقابل انکاری مورد علاقه یکدیگر هستند. از طریق هنری است که ما نام واقعی ایندی - هنری جونز، جونیور - را یاد می‌گیریم، اما این موضوع ایندی را آزار می‌دهد که از اینکه پدرش جونیور نامیده شود، متنفر است.

بریدن پل طناب

در پایان ایندیانا جونز و معبد عذاب ، ایندی، ویلی و شورت راند از فرقه Thuggee فرار می کنند و راه خود را از طریق یک پل طناب زهوار می گذرانند. با این حال، فرقه‌های Thuggee در دو طرف پل ظاهر می‌شوند و آنها را به دام می‌اندازند. آنها شروع به بسته شدن می کنند و ایندی باید سریع عمل کند.

بنابراین، او شمشیر خود را می گیرد و شروع به هک کردن طناب ها می کند و پل را پایین می آورد. بیشتر آدم‌های بد در زیر آب می‌افتند که مملو از تمساح‌های تشنه به خون است که منتظر تکه تکه‌شان هستند. بقیه در حالی که ایندی آنها را یکی یکی برمی دارد از پل آویزان می شوند.

حمله شخصیت های کلون جنگ ستارگان

داستان مبدا

در اکثر فرنچایزها، یک صحنه افتتاحیه مانند آنچه در ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی خیلی خوب پیش نمی رود این یک فلاش بک به دوران ایندی به عنوان یک پیشاهنگ است، زیرا او گروهی از مزدوران را که در حال سرقت یک اثر تاریخی برای فروش در بازار سیاه هستند، رهگیری می کند. او این مصنوع را از آنها می رباید و آنها او را از طریق صحرا تعقیب می کنند، در نهایت به قطار سیرک می پردازند، جایی که او ابتدا اسلحه امضاء خود را به دست می آورد: شلاق نر.

همانطور که توسط فقط با شکست، پذیرفتن نسخه جوان‌تر یک شخصیت نمادین که توسط یک بازیگر جدید بازی می‌شود چندان آسان نیست، اما ریور فینیکس این صحنه را در نقش ایندی جوان به خوبی بازی می‌کند.

مارها...چرا باید مار بود؟

هر شخصیتی که ارزشش را دارد، یک پاشنه آشیل، یک نقص کشنده، و آن یک نقطه ضعف دارد. برای سوپرمن، این کریپتونیت است، تنها ماده ای که زیر آفتاب زرد زمین در برابر آن آسیب پذیر است. برای مرد عنکبوتی، همزیست هایی هستند که می توانند روح معمولاً معصوم و پاک پیتر پارکر را خراب کنند.

مربوط: 10 واقعیت پشت صحنه درباره مهاجمان کشتی گمشده که توسط مردان برتر محافظت می شوند

و برای ایندیانا جونز، ترس او از مارها است. در محل حفاری قاهره، جایی که او برای یافتن سرنخ بعدی از محل تابوت عهد به چاه روح فرو می‌رود، متوجه می‌شود که این صندوق پر از مارهای خش‌خش است و می‌گوید: مارها... چرا باید اینطور می‌شد. مارها؟

انتخاب جام مقدس واقعی

مک گافین در ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی از نظر تاریخی، یکی از پرطرفدارترین آثار تمام دوران است: جام مقدس. ایندی در حالی که نازی‌ها در دم هستند، موفق می‌شود معبدی را که جام در آن ذخیره می‌شود، پیدا کند، اما این کار به این سادگی نیست که وارد آن شوید و آن را بگیرید. در مسیر رسیدن به خود جام، چند چالش وجود دارد که باید از آن عبور کنید، و وقتی واقعاً به آنجا می‌رسید، روح یک شوالیه از آن محافظت می‌کند.

این شوالیه فقط جام را به شما نمی دهد. شما باید آن را از مجموعه ای از فنجان ها انتخاب کنید. والتر دونوان بد انتخاب می کند. او شیک‌ترین و زیباترین جامی را که می‌تواند پیدا کند برمی‌دارد و او را می‌کشد. اما ایندی درست را انتخاب می کند.

تیراندازی به شمشیرزن در قاهره

این، بدون شک، لحظه اصلی ایندیانا جونز است. یک شمشیرزن مهارت های چشمگیر خود را نشان می دهد و آماده مبارزه با ایندی است و ایندی فقط هفت تیر خود را بیرون می آورد و به او شلیک می کند.

این صحنه در واقع ایده هریسون فورد بود. فورد به همراه بقیه بازیگران و خدمه (به جز استیون اسپیلبرگ که غذای خودش را آورده بود) در حین فیلمبرداری به دلیل مسمومیت غذایی واقعاً بیمار شده بودند. مهاجمان در تونس. یک مبارزه طولانی و طراحی شده بین ایندی و شمشیرزن در جریان بود، اما فورد به آن توجهی نداشت و پیشنهاد داد فقط به آن مرد شلیک کنید. اسپیلبرگ این ایده را دوست داشت و این به بهترین ساعت کاراکتر تبدیل شد.

بعدی: ایندیانا جونز 5: 5 چیز که تایید شده است (و 5 نظریه طرفداران)