چرا کورا مجبور شد ارتباط آواتار خود را از دست بدهد

چه فیلمی را ببینید؟
 

جدا شدن کورا از زندگی گذشته اش ، غم انگیز اما اجتناب ناپذیر و ضروری بود ، به دلیل محبوبیت دنیای آواتار ، مضامین نمایش و بودیسم.





افسانه کررا فصل 2 یکی از قطبی ترین قسمت های کل است آواتار افسانه ها ، عمدتا به دلیل لحظه غم انگیزی است که کورا ارتباط خود را با زندگی گذشته آواتار خود از دست می دهد. در نبرد نهایی برابر Unalaq و Vaatu ، روح سبک بسیار عالی Raava از Korra پاره می شود و به طرز وحشیانه ای به فراموشی می رود. در حالی که کورا می تواند Raava را تا پایان فصل احیا کند ، ارتباط او با آواتارهای گذشته برای همیشه قطع شده است. با این حال ، چند دلیل وجود دارد که این امر اجتناب ناپذیر ، و در واقع ، ضروری است.






چند شب از فیلم های موزه وجود دارد

در یک فصل پر از نوشتن متناقض ، درام روابط عجیب و غریب ، یک آدم شرور کاملا فراموش نشدنی و وحشتناک بودن بولین ، این جدایی بخشی است که افسانه کورا متنفر ترین ها را چنگ می زنند برخی حتی تا آنجا پیش می روند که خود کورا را به خاطر از دست دادن ارتباطش سرزنش می کنند ، که با توجه به شرایطی که تحت فشار قرار گرفته است ، معنایی ندارد. با این وجود ، این باخت نیرومند و لحظه ای قابل فهم غم انگیز است ، هم برای خود آواتار و هم برای همه هوادارانی که آرزو داشتند دیدن آنگ ، روکو ، و کیوشی را همچنان به ارائه خرد ادامه دهند.



برای ادامه مطالعه به پیمایش ادامه دهید برای شروع این مقاله در نمای سریع بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

مرتبط: کورا توضیح داد: آواتار بعدی با آنانگ چه تفاوتی دارد

گرچه لحظه ای غم انگیز ، از دست دادن ارتباط كورا با زندگی گذشته اش نه تنها اجتناب ناپذیر است بلكه برای سفر ضروری است. علاوه بر این ، لحظه ای مهم برای پیام کلی نمایش است. افسانه کررا نمایشی در مورد ضربه و تغییر است - در مورد چگونگی آغاز پایان ، و رشد جدید ناشی از تخریب قدیمی است. فراتر از این گره زدن موضوعی ، با توجه به نقش اولیه آواتار بین جهان فیزیکی و دنیای روح ، پایان فصل 2 از دیدگاه روایت منطقی است.






دوران آواتار هرگز به معنای ماندگار شدن برای همیشه نبود

در Beginnings ، حماسه دو بخشی فلاش بک که داستان اولین آواتار ، وان را روایت می کند ، مخاطبان می بینند که جهان قبل از پیدایش آواتار چه شکلی است. ارواح ، به لطف درگاه های ایجاد شده توسط Vaatu در قطب های شمال و جنوب ، آزادانه در جهان بشر پرسه می زدند. به همین دلیل ، انسان ها مجبور شدند به پشت لاک پشت های شیر ، جایی که شهرهای خود را ساختند ، پناه بگیرند. در این مدت ، رااوا و واتو در یک نبرد مداوم قفل شدند و یکدیگر را تا زمان همگرایی هماهنگ حفظ کردند. اما ، به دلیل دخالت وان ، واتو از چنگ Raava فرار کرد و قدرت گرفت.



در جریان مسابقه نهایی بین وان ، رااوا و واتو ، درست زمانی که روح بزرگ تاریکی دشمنانش را به گوشه ای برگرداند ، او ادعای جسورانه ای را مطرح کرد - دوران رااوا به پایان رسیده است. مسئله این است که ، حتی اگر او در جنگ شکست بخورد ، درست است. دوران رااوا همانطور که شناخته شده بود پایان یافته بود و دوران آواتار آغاز شد. درگاه ها بسته بودند و ارواح عمدتا به دنیای خود عقب نشینی می کردند و انسانها را در سراسر زمین پخش می کردند.






آیا این تغییر الگو غم انگیز بود؟ در نمایش به این شکل نقاشی نشده است. به نظر می رسد زندگی مشترک ارواح و انسانها فقط در Beginnings اختلاف ایجاد می کند و Raava به زندگی خود در Avatar ادامه می دهد. اما یک بررسی دقیق تر نشان می دهد که تغییر همه چیز خوب نیست. انسان ها به طور ناگهانی در گسترش ، تسخیر و پرورش زمین ، درگیر یک سری جنگ های وحشیانه می شوند ، بسیاری از جهان طبیعی را ویران می کنند و تعداد بی شماری را می کشند. وان در یأس و ناامیدی در یک میدان جنگ می میرد ، معتقد است که در تلاش خود برای ایجاد تعادل ناکام مانده است. و با گذشت زمان ، تقسیم معنوی باعث مشکلات بی شماری برای پیشرفت آواتارهای آینده می شود.



مرتبط: قدرتمندترین قدرت خمشی آواتار واقعاً چیست

این بدان معنی نیست که وان اشتباه کرده است. این به معنای ساده این است که همه اینها باید پایان یابد و چیزهای جدیدی را به وجود آورند. افسانه کررا روشن می کند که تعادل یک تلاش مداوم است و نه وضعیتی که به سادگی می توان به آن دست یافت. تعادل در روز Wan به معنای بستن درگاه ها بود ، در حالی که تعادل در روز Korra به معنای گشودن آنها بود. در طی نبرد کورا با واتو ، نبردی که زندگی گذشته او از او جدا شده است ، Unalaq ادعای جسورانه خود را مطرح می کند - دوران آواتار پایان یافته است. و اگرچه او در نهایت نبرد را از دست داد ، اما حق هم دارد - نوع.

آواتار دیگر به عنوان پل پس از افتتاح درگاه ها مورد نیاز نیست

از اولین قسمت های آواتار: آخرین هواپیما ، آواتار در درجه اول به عنوان پلی بین دو جهان تعریف می شود ، به معنای جهان جسمی و روحی. این کل نقش - تعریف آواتار برای هزاران سال - با بازگشایی پورتال های شمالی و جنوبی توسط Korra ، دیگر متوقف می شود و در نهایت سومین پورتال در Republic City ایجاد می شود. تلفیق وان و رااوا برای حفظ تعادل در دورانی بود که قلمروهای جسمی و معنوی از هم جدا شده بودند. با متحد شدن قلمروها ، آیا این بدان معنا نیست که دیگر نیازی به پل نیست؟ بله و خیر. در حالی که هدف آواتار تغییر می کند ، آواتار همچنان باقی می ماند - درست همانطور که رااوا وقتی که دیگر حضور فیزیکی قدرتمندی نداشت و با یک انسان پیوند داشت ، باقی ماند. کورا هنوز هم می تواند وارد ایالت آواتار شود ، هر چهار عنصر را خم کند و به تسهیل همزیستی مسالمت آمیز بین انسان و ارواح کمک کند.

به این ترتیب ، کررا شروع یک چرخه جدید است - اولین دوره در تجسم جدید آواتارها ، جهان و نقش آن بسیار متفاوت از آنچه در گذشته بود متفاوت خواهد بود. داستان Wan فقط در فصل 2 برای راه اندازی یک شرور گفته نمی شود ، بلکه گفته می شود موازی با سفری که Korra ناگزیر باید آغاز کند. همانطور که با پایان یافتن دوران رااوا همه چیز از بین رفت و به نفع تعادل فدا شد ، با پایان یافتن دوره قدیمی آواتار نیز باید چیزها از بین برود و قربانی شود. آیا آن ضرورت بیشتر نمادین است تا معنای واقعی؟ بله - و این دلیل بزرگی است که ضرر برای بسیاری از طرفداران بسیار ناامید کننده است. آواتار و یک بار در چنین سطح داستانی بالایی موفق شوید ، دشوار است که با نمایش هایی که عمدتاً استعاره ای و مضمون محور هستند دست و پنجه نرم کنید.

مرتبط: آواتار: همه آنچه بین آخرین هوادار و افسانه کورا اتفاق افتاده است

Korra نمایشی درباره ضربه و تغییر است

اما واقعیت این است ، افسانه کررا در درجه اول یک نمایش موضوعی است ، حتی بیشتر از آواتار: آخرین هواپیما . سفر Aang دارای یک قوس است ، از ابتدا تا انتها با رشد شخصیت مشخص و ظریف و یک درگیری آشکار. افسانه کورا - بیشتر به دلیل روشی است که Nickelodeon هر بار یک سری سریال را سفارش می دهد - از نظر خطوط داستانی کمتر روایت می شود. داستان اصلی افسانه کررا بیش از هر چیز ، وضعیت جهان مدرنیزه است - به طور خاص ، شیوه تغییر جهان.

Chang and balance ، عناوین فصل های سوم و چهارم نمایش ، دو روی یک سکه هستند. افسانه کررا زمان بسیار زیادی را صرف بحث در مورد این ایده می کند ، اینکه چگونه تغییر ذاتاً آسیب زاست و اینکه چگونه برای رسیدن به تعادل لازم است. در فصل 3 ، Zaheer غالباً یک ضرب المثل قدیمی Airbender را در مورد چگونگی نقل می کند رشد جدید ، بدون نابودی قبلی ، نمی تواند وجود داشته باشد . این یک مانترا برای کل نمایش است. اگر اقدامات وحشتناک نسل کشی سازمان آتش ملت انجام نمی شد ، تلاش های بشردوستانه جهانی هواپیماهای ایربندر در فصل 4 هرگز ممکن نبوده باشد. آیا این بدان معناست که قتل هزاران ایربندر کار خوبی بود؟ البته که نه. این به معنای ساده این است که همه چیزها ، چه خوب و چه بد ، چیزهای جدیدی به همراه دارند.

این ایده یک ایده چالش برانگیز است ، اما یکی است افسانه کررا اصرار بر مرکزیت دارد. همچنین در بسیاری از فلسفه معنوی دنیای واقعی که از کل جهان الهام گرفته است ، مهم است آواتار . در آیین بودا ، مفهوم ناپایداری در همه چیز یک اصل اصلی است. در حقیقت ، این اولین مورد از 'سه علامت وجود' بودیسم است ، که به عنوان اساسی برای همه چیز دیده می شود.

البته گفتن اینکه از دست دادن غم انگیز ارتباط کورا با زندگی گذشته اش ضروری بود زیرا بودیسم معتقد است که همه چیز ناپایدار است ، ممکن است دلیل رضایت بخشی برای همه نباشد ، قابل درک است. در محدوده داستان ، لحظه ای دلخراش است. صحبت در مورد چگونگی رنج دوم از سه علامت وجود نیز کمکی نخواهد کرد. اما برای درک کامل تمام تغییرات بحث برانگیز افسانه یک بار مخاطبان باید درک کنند که این نمایشی درباره تغییر است. یکی از ویژگی های مشخص آواتار ، تناسخ است. وقتی زندگی گذشته اش قطع شد ، کورا هنوز متولد شد.