10 اتفاقی که در فصل 1 دروغگویان بسیار کوچک رخ داده است که کاملاً آنها را فراموش کرده اید

چه فیلمی را ببینید؟
 

دروغگویان کوچک زیبا با پیچ و خم های پر از مربا همراه بود. به هیچ وجه نمی توانید همه اتفاقات را به یاد بیاورید - به خصوص در فصل یک.





این یک سواری طولانی برای بود دروغگویان زیبا و کوچک طرفداران این درام نوجوانان در سال 2010 اکران شد و در سال 2017 به پایان رسید. به مدت هفت سال طرفداران در لای صندلی خود بودند و ساعتهای بی شماری را صرف تلاش برای کشف هویت واقعی 'A' کردند. به راحتی می توان گفت که در این هفت فصل اتفاقات زیادی افتاده است دروغگویان زیبا و کوچک .






مرتبط: دروغگویان بسیار کوچک: رتبه بندی همه دوست دخترهای امیلی



از مونا اولین 'A' تا زنده بودن آلیسون ، این نمایش پر از پیچ و خم بود. آنقدر اتفاق افتاده بود که به خاطر سپردن هر خط داستانی از نمایش غیرممکن است ، مخصوصاً وقتی صحبت از فصل یک می شود. به خواندن ادامه دهید تا از 10 موردی که در ابتدای سریال کاملاً فراموش کرده اید ، مطلع شوید.

10امیلی تاریخ بن

اگر فصل یک را دوباره تماشا نکرده اید دروغگویان زیبا و کوچک اخیراً احتمالاً بن را به خاطر نمی آورید. این شخصیت فرعی دوست پسر سمی امیلی در ابتدای سریال بود. او بیش از حد پرخاشگر بود و سرانجام توسط توبی در رختکن پایین کشید.






آیا جف قاتل واقعی است یا جعلی

وقتی بن دیگر در تصویر نبود طرفداران خوشحال می شدند زیرا امیلی باعث می شد رابطه خود را با مایا بررسی کند. بسیاری از بینندگان این دو را با هم دوست داشتند زیرا مایا از آنها حمایت می كرد و به امیلی كمك می كرد در پوست خود احساس راحتی بیشتری كند.



9هانا تصادف کرد اتومبیل شان

اگرچه این صحنه کاملاً شدید بود ، اما نسبتاً فراموش نشدنی بود. در اوایل فصل یک ، هانا بارها و بارها از اینکه شان نمی خواست با او باشد ناامید شد.






در 'برای کشتن یک دختر مسخره' ، هانا شروع به چرخیدن کرد و پس از آنکه شان وی را در یک مهمانی رد کرد ، بدون هیچ مشکلی آمد. او ماشین او را به سرقت برد و در نهایت آن را در جنگل تصادف کرد. این قطعاً بهترین لحظه هانا نبود. برای بدتر کردن شرایط ، او مجبور شد برای جبران خسارتی که به او وارد شده ، در بقیه فصل یک دوره در دندانپزشکی خانواده شان کار کند.



8کالب در Rosewood High زندگی می کرد

در صورت فراموش کردن ، کالب همیشه قایق رویایی یک دوست پسر هانا نبود. وقتی کالب برای اولین بار در این سریال معرفی شد ، دقیقاً بهترین تأثیر را در مورد حنا نداشت. او از او به عنوان یک هکر رایانه ای متبحر دیدن می کرد و عملاً نمی خواست با او کاری داشته باشد.

مرتبط: 10 پیچ و تاب توطئه ای که دروغگویان بسیار کوچک را آزار می دهد

فیلم سازهای فانی شهر خاکستر 2015

خوشبختانه دانش کالب از فناوری مفید بود و هانا آرام آرام در زندگی او سرمایه گذاری شد. وقتی فهمید که کالب بی خانمان است و مخفیانه در Rosewood High زندگی می کند ، به او پیشنهاد داد که به طور موقت به خانه اش نقل مکان کند.

7امیلی از توبی ترسیده بود

در اینجا یکی دیگر از طرفداران مورد علاقه است دروغگویان زیبا و کوچک دوست پسری که همیشه محبوب نبود. این سریال به سختی کار کرد تا توبی در فصل اول شبیه 'A' شود. توبی در فعالیتهای نقاشی شرکت می کرد ، چیزهای شومی می گفت و حتی از تاریخ ناپدید شدن آلیسون خال کوبی می کرد.

امیلی اولین نفری بود که از توبی دفاع کرد زیرا معتقد بود که او فرد خوبی است. با این حال ، او سرانجام به قاضی شخصیت خود شک کرد و معتقد بود که توبی در واقع یک قاتل است. انصافاً بگویم ، توبی با تعقیب او در اطراف مدرسه در 'هیچ جایی مثل بازگشت به خانه' وجود ندارد.

جنگ ستارگان بازگشت ارواح پایان جدی

6آریا با نوئل برگشت

به سختی می توان آریا را با نوئل تصویر کرد ، اما درست است ، این دو در طول فصل یک مدت کوتاهی با هم بودند. با توجه به اینکه او ظاهراً سالها نسبت به نوئل احساساتی داشت ، این باید برای آريا محقق می شد ، اما رابطه او با عزرا مانع از ارتباط واقعی او با او شد.

آریا و نوئل برای چند قسمت با هم قرار گذاشتند و رفتند تا اینکه آریا مطمئن شد که 'الف' است. در حالی که نوئل لزوماً 'الف' نبود ، او عضوی از تیم الف بود و وقتی به رابطه آریا با او پی برد ، برای اخاذی عزرا تلاش کرد.

5اسپنسر با الکس ملاقات کرد

به اندازه کافی جالب توجه ، اولین دوست پسر واقعی اسپنسر در این مجموعه با نام کوچک خواهر دوقلوی شیطانی گمشده اش ، الکس دریک ، مشترک است. اسپنسر با الكس سانتیاگو در باشگاه Rosewood Country ملاقات كرد و آنها در طول فصل یك قرار ملاقات گذاشتند. جای تعجب نیست که روابط آنها باعث نشد که فصل دو با مداخله 'الف' با ارسال الکس برای یک کلینیک تنیس در سوئد انجام شود.

مرتبط: دروغگویان بسیار کوچک ، 10 شخصیت برتر ، رتبه بندی شده

چه زمانی جس و نیک از هم جدا می شوند

این در نهایت باعث جدایی الکس و اسپنسر شد و دیگر بازیکن تنیس دیگر دیده نشد. همه چیز برای بهترین ها است زیرا به هر حال اسپنسر و توبی بسیار بهتر بودند.

4کالب یک جاسوسی برای جنا بود

این یک افشاگری بسیار دلخراش برای هانا و طرفداران بود. در این مرحله از سریال ، بینندگان علاقه زیادی به کالب پیدا کرده بودند و به دنبال رابطه او و هانا بودند. وقتی فاش شد که کالب در حال جاسوسی برای حنا برای جنا بود ، هواداران بسیار خراب شدند. این باعث شد که کل رابطه یک امر ساختگی به نظر برسد و البته هانا دلش شکسته بود.

گرچه درست است که کالب پشیمان شده بود و دیگر نمی خواست خال جنا باشد ، اما خیلی دیر شده بود. خوشبختانه هانا مدت زیادی دیوانه نبود و این دو به زوجی شاخص تبدیل شدند که طرفداران آن را می شناسند و دوستشان دارند.

3دروغگویان با چسبیدن به عقب رفتند

دروغگویان برای جشن تولد مونا در یک فصل ، در کمپ مونا با شکوه عمل کردند. خوب ، آریا و اسپنسر در حالی که هانا با دوربین شکاری در جنگل پنهان شده بودند امیدوار بودند که بتوانند نگاهی اجمالی به 'A' پیدا کنند تا از هویت واقعی آنها مطلع شوند.

در حالی که امیلی و توبی در تلاش برای اثبات بی گناهی خود قرار گرفتند - با پنهان شدن در عقب ماشین خود ، آریا و اسپنسر در اردوگاه دلخور شدند. آریا بعداً برای گذراندن لحظه ای خصوصی با عزرا محرمانه شد ، در حالی که هانا شاهد بود که نوئل در پشت ماشین عزرا نوشت 'من تو را می بینم' در حالی که این یک قسمت پر از اکشن بود ، اما هنوز هم قابل فراموشی بود.

4 8 15 16 چگونه با مادرت آشنا شدم

دوهانا توسط یک ماشین مورد اصابت قرار گرفت

درست بعد از اینکه هانا شاهد نوشتن نوئل در پشت ماشین عزرا بود ، هانا اطمینان داشت که هویت واقعی 'A' را می داند. متأسفانه 'A' در حالی که قصد داشت این خبر را به دوستانش اعلام کند ، 'A' هانا را با اتومبیل خود دوید.

مرتبط: 10 نمایش برای تماشای دروغگویان زیبا و کوچک

به دنبال این حادثه ، هانا حافظه خود را از دست داد و به خاطر نمی آورد که قصد دارد به دروغگویان چه بگوید. البته به هر حال خیلی مهم نبود. هانا فکر می کرد 'A' نوئل است ، در حالی که مونا در تمام فصل یک 'A' بود. در حالی که نوئل در یک مرحله از سریال درگیر تیم A بود ، اما هرگز کسی نبود که رشته ها را بکشد.

1توبی مظنون اصلی بود

امیلی و بقیه دروغگوها تنها کسانی نبودند که توبی قاتل آلیسون بود. در فصل یک شکار جادوگری برای توبی انجام شد و سرانجام وی دستگیر شد. در حالی که توبی بی گناه بود ، اما به هیچ وجه به پرونده خود كمك نكرد. او سعی کرد با پنهان شدن در کلیسای شهر از پلیس فرار کند و قصد داشت از Rosewood فرار کند.

خوشبختانه شواهد کافی نبود ، بنابراین توبی اندکی پس از دستگیری از زندان آزاد شد. مانند دروغگویان زیبا و کوچک طرفداران می دانند ، تلاش واقعی قاتلان آلیسون شارلوت و خانم دی لورنتیس بود.