بهترین فیلم های علمی-تخیلی دهه

چه فیلمی را ببینید؟
 

با نزدیک شدن به سال 2020 ، چه زمان بهتری برای مرور فیلم های علمی تخیلی عالی است که طی دهه گذشته از فیلم های اکشن گرفته تا فیلم های مغزی به نمایش در آمده اند.





مانند دو و نیم مرد نشان می دهد

دهه 2010 دهه خوبی برای آن بود علمی تخیلی فیلم ها . فناوری CGI همچنان بهتر و بهتر می شود و مهمتر از همه ، فیلم های علمی تخیلی مستقیماً از فناوری بصری بهبود یافته بهره مند می شوند. به طور سنتی ، فیلم های علمی تخیلی همیشه جلوه های بصری پیشرفته را می بالند: فیلم هایی مانند کلان شهر و سیاره ممنوع فیلم های درجه یک و پیشگامانه ای بودند. حتی مدلها و لوازم جانبی در همه نسخه اصلی جنگ ستارگان فیلم های روزمره گیج کننده و پیشرفته بودند.






دهه گذشته مطمئناً از این قاعده مستثنی نبوده و در سال های 2010 شاهد انبوهی از فیلم های علمی-تخیلی مهیج با بهترین جلوه های تصویری دیده شده در صفحه نمایش بزرگ بوده ایم. مخاطبان ربات هایی شبیه به زندگی ، دنیاهای جدید عجیب و غریب و صنایع دستی فضایی بسیار واقع گرایانه را مشاهده کردند. علاوه بر جلوه های بصری خیره کننده ، فیلم های علمی تخیلی در دهه اخیر همچنین انواع داستان های علمی تخیلی هوشمند ، قابل تأمل را برای مخاطبان به ارمغان آورده است که با مفاهیم جمجمه ای مانند هوش مصنوعی ، خطرات پیشرفت فناوری و معنی بودن آن روبرو هستند. انسان.



برای ادامه مطالعه به پیمایش ادامه دهید برای شروع این مقاله در نمای سریع بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

مرتبط: بهترین فیلم های ابرقهرمانی دهه

بسیاری از عناوین موجود در این لیست مورد بازدیدهای مهم قرار گرفتند و گاهی اوقات با پخش چندین فیلم علمی تخیلی در یک سال با یکدیگر رقابت می کردند. این لیست کامل نیست ؛ عناوین با کیفیت بیشتری وجود دارد که می توانید از بین آنها انتخاب کنید (یعنی جنگ ستارگان ) با این حال ، 14 فیلم زیر قطعاً شایسته جایگاه در لیست 'بهترین فیلم های علمی-تخیلی دهه' هستند.






15. کد منبع (2011)

به کارگردانی دانکن جونز ، کد منبع یک تریلر هیجان انگیز است که مخاطبان کل مدت آن را در لبه های صندلی های خود می نشینند. کاپیتان کلتر استیونز (جیک جیلنهال) بخشی از یک عملیات مخفی نظامی است که اجازه می دهد هوشیاری وی در شخص دیگری کاشته شود. بمبی در قطار مسافربری در نزدیکی شیکاگو منفجر می شود و تعیین است که چه کسی بمب را راه اندازی کرده است ، وظیفه استیونز است. با این حال ، استیونز می تواند همزمان فقط هشت دقیقه در بدن شخص دیگری ساکن شود. در حالی که فرماندهان ماموریت وی به وی اطلاع می دهند که به هیچ وجه نمی تواند گذشته را تغییر دهد ، استیونز سعی می کند آنچه را که اتفاق افتاده تغییر داده و از هرگونه حمله بعدی جلوگیری کند. این فیلم کاملاً منحصر به فرد سفر در زمان را طی می کند و از ابتدا تا انتها پر از تنش است.



14. Cloud Atlas (2012)

به کارگردانی تام تایکر و خواهران واچوفسکی ، اطلس ابر با کسب 75 نامزدی گلدن گلوب و 16 پیروزی موفقیت چشمگیری کسب کرد. این فیلم ایده تناسخ را با مضامین عشق و ارتباطات بین فردی بررسی می کند. اطلس ابر از یک بازیگر تمام ستاره استفاده می کند ، از جمله هالی بری ، تام هنکس و هوگو ویوینگ. داستان از طریق شش زندگی متفاوت و منحصر به فرد که از دهه 1930 تا سال 2300 ادامه دارد ، از روح های مختلف شخصیت های مختلف تجسم می یابد. در طول زندگی ، مخاطب می آموزد که هر عملی که شخصیت ها در گذشته ، حال و گذشته انجام می دهند ، تأثیر می گذارد. آینده. گاهی اوقات ، برای فیلمسازان دشوار است که به طور م pathثر به داستان های خود تزریق کنند. در این فیلم ، نه تنها یک بازیگر غول پیکر ، بلکه گروه عظیمی از شخصیت ها به مخاطبان ارائه می شود. با این حال ، مخاطبان به هر یک از آنها متصل می شوند.






13. Blade Runner 2049 (2017)

در دنباله اصلی Blade Runner از دهه 80 ، Blade Runner 2049 ، به کارگردانی دنیس ویلنوو ، دنیای آینده نگرانه تکرارها را مرور می کند. امروزه با فناوری بیشتر ، جلوه های ویژه در این فیلم ذهن آور است. جوان LAPD Blade Runner ، K (رایان گاسلینگ) راه خود را در زندگی بازنشسته می کند و مدل قدیمی تر از مواد مخدر بی قاعده را بازنشسته می کند. K در آخرین مأموریت خود ، بقایای همانند کننده ای را که ظاهراً حامله بود کشف می کند ، چیزی که احتمال آن باور نیست. برای کشف رمز و راز ، K باید پیرمرد Blade Runner ریک دکارد (هریسون فورد) را که در 30 سال گذشته مفقود شده است ، ردیابی کند. Blade Runner به سرعت به یک کلاسیک فرقه تبدیل شد و این دنباله سریال عدالت را انجام می دهد.



12. Under The Skin (2013)

به کارگردانی Jonathan Glazer ، زیر پوست برداشتی ترسناک از معنای انسان بودن است. در این فیلم ، یک بیگانه در بدن زن جوانی (اسکارلت جوهانسون) ساکن خیابان های گلاسکو اسکاتلند زندگی می کند. او مردان را اغوا می کند و هر یک از آنها را به پناهگاه خود بازمی گرداند ، جایی که اتفاقات غیر قابل تصوری برای آنها رخ می دهد. این فیلم به طرز وحشتناکی زیبا ، ساکت و در عین حال پرتنش است و قطعاً برای مدتی طولانی در کنار علاقه مندان به سینما خواهد ماند. توانایی های بازیگری یوهانسون باعث می شود مخاطبان در ابتدا از این شخصیت متنفر باشند ، اما فقط در پایان می توانند با او همدلی کنند.

11. Edge of Tomorrow (2014)

داگ لیمان ، کارگردان داغ لیمان ، با روشی تازه از سفر در زمان و روایت های حمله به بیگانگان ، فیلمی را به پیامبران اعمال انسانی ارائه می دهد. که در لبه فردا ، یک نژاد بیگانه به زمین حمله کرده و این سیاره را مجبور به جنگی کرده است که وجود نژاد بشر را تهدید می کند. سرگرد ویلیام کیج (تام کروز) بدون هیچ گونه آموزشی وارد جنگ می شود و اندکی پس از ورود به بیمارستان می میرد تا بیدار شود و جنگ را از نو شروع کند. کیج که در یک حلقه زمانی گیر کرده است ، در کنار رزمنده نیروهای ویژه ریتا وراتاسکی (امیلی بلانت) بارها می جنگد و می میرد و با هر برخورد اطلاعات ارزشمندی می آموزد. هر حلقه ای آنها را به شکست دشمن نزدیکتر می کند.

مرتبط: عجیب ترین لحظات فیلم دهه

امیلی بلانت در این فیلم یک خانه قدرت است و مسلماً از کروز ، خود پادشاه فیلم های اکشن ، درخشش بیشتری دارد. اگر از سفر در زمان لذت می برید اما از همان خط داستانی حوصله ندارید ، این فیلم قطعاً روح شما را تازه می کند.

عزیزم در تاریخ اعلام فصل 3 franxx

10. The Martian (2015)

در شگفتی دیگر از کارگردان ریدلی اسکات ، مریخی یک فیلم کلاستروفوبیک و شدید است که طول کشیدن کسی برای زنده ماندن را نشان می دهد. در حین انجام مأموریت در مریخ ، فضانورد مارک واتنی (مت دیمون) و بقیه اعضای تیمش مورد حمله طوفانی غافلگیر کننده قرار می گیرند و خدمه را مجبور به سقط ماموریت می کنند و به زمین بازمی گردند. واتنی رها شده و احتمالاً مرده است. فضانورد مجبور است با وسایل ناچیز خودش را بدرقه کند. او موفق شد كه به ناسا اطلاع دهد كه به نوبه خود ، با همدیگر با آژانسهای فضایی بین المللی تجمع كرده و طرحی را برای بازگرداندن واتنی به خانه ترسیم می كند. مت دیمون کاملاً در نقش واتنی فریبنده است و مریخی فقط ممکن است یکی از بهترین عملکرد او تا به امروز باشد.

9. فراموشی (2013)

جهان پس از آخرالزمان فراموشی بینندگان حتی در صحنه های پایانی فیلم حدس می زنند. این فیلم به كارگردانی جوزف كوزینسكی مخاطبان را وادار كرد كه ماهیت واقعیت را مورد تردید قرار دهند ، در حالی كه تأثیرات منفی ایمان كور در شخصیت های معتبر را در نظر می گیرند. جک هارپر (تام کروز) یکی از آخرین تعمیرکاران روی زمین است که پس از جنگی که باعث تغییر جهان شد ، وظیفه تعمیر هواپیماهای بدون سرنشین را بر عهده داشت. هنگامی که یک خدمه مرموز در نزدیکی ایستگاه خود سقوط می کند ، واقعیت هارپر شروع به شکستن می کند ، و او مجبور می شود زندگی خود و علل جنگ را دوباره ارزیابی کند. این فیلم از یک برداشت جدید جالب در ابتدای کار به یک داستان منحصر به فرد ذهن آور و شگفت انگیز تا پایان می رسد. رمز و راز پس از رمز و راز به سختی با هر زمان تنفسی به سمت مخاطب پرتاب می شود و باعث می شود مخاطبان احساس کنند که در کنار شخصیت ها ذهن خود را از دست می دهند.

8. پرومتئوس (2012)

به عنوان پیش درآمد بیگانه حق رای دادن ، کارگردان ریدلی اسکات استفاده می کند پرومتئوس تا توضیح دهد که چگونه موجودات بیگانه مشهور به وجود آمده اند. این پاسخ درهای کلی از س questionsالات فلسفی تر در مورد ماهیت انسان و معنای زندگی را باز می کند. این فیلم در حالی که الیزابت شاو (نوومی راپاس) و چارلی هالووی (لوگان مارشال-گرین) را دنبال می کنند ، در حالی که برای سفر به فضا برای یافتن افرادی که به نظر آنها خالق نژاد بشر است ، به گشت و گذار می پردازند.

مرتبط: بهترین نمایش های تلویزیونی دهه

این اکتشاف علمی مستقر به زودی مرگبار می شود و خدمه باید از جان خود در برابر یک نوع جهش یافته دفاع کنند تا از این سیاره خارج شوند. هیچ رازی نیست که ریدلی اسکات از یک زن و شوهر از آنها متنفر باشد بیگانه دنباله ها - از طریق پرومتئوس ، اسکات حق رای دادن را به کیفیت فیلم های اولیه برمی گرداند. این یک داستان تأمل برانگیز و فلسفی است در عین تنش و در عین حال بسته بندی اکشن.

7. Arrival (2016)

کارگردانی شده توسط دنیس ویلنوو ، ورود ایده های ارتباط و نحوه درک جهان از طریق اشکال زبان را بررسی می کند. پس از فرود تعدادی از کشتی های فضایی بیگانه بر روی زمین ، ارتش ایالات متحده از استاد زبانشناسی لوئیز بنکس (امی آدامز) برای کمک به برقراری ارتباط با موجودات داخل کمک می گیرد. در حالی که رهبران برجسته ملت درمورد اینکه با بیگانگان چه باید بکنند بحث می کنند ، بانکها باید زبان بیگانه را رمزگشایی کرده و دوستانه یا دشمن احتمالی آنها را تعیین کنند. در پایان ، فیلم پیچ و تاب می یابد که هیچ کس آمدن آن را نمی بیند. این فیلم از برچسب زدن به عنوان یک چیز به طور خاص خودداری می کند و همین مسئله آن را بسیار جالب کرده است. عناصر درام ، سبک زندگی و داستان علمی تخیلی خم کننده وجود دارد. به همین ترتیب ، ایمی آدامز یک تورگردان است و هر بار که روی صفحه است نمایش را می دزدد.

6. Predestination (2015)

برادران Spierig این حماسه سفر خسته کننده زمان را هدایت می کنند ، پیش قضاوت ، به تحقیق در مورد سوال قدیمی مرغ یا تخم مرغ پرداخته اید. یک مامور موقت (اتان هاوک) آخرین مأموریت خود را برای جلوگیری از تروریستی که قصد دارد بمبی را در یک ساختمان پر جمعیت انجام دهد ، متوقف می کند. در حالی که عامل موفق به مهار بمب می شود ، تروریست فرار می کند و عامل را مجبور می کند تا یک سری جهش های زمانی را برای جلوگیری از او انجام دهد. در این سفر مامور با تعدادی چرخش و پارادوکس زمانی روبرو می شود. تکرار مشاهده برای شخص ضروری است تا کاملاً از هر تفاوت در این فیلم قدردانی کند. پیچیدگی حیرت انگیز است و طرفداران را متعجب می کند که چگونه برادران Spierig موفق شدند داستان را از دست بدهند بدون اینکه ذهن خود را از دست بدهند.

5. Inception (2010)

به عنوان یکی از پرمخاطب ترین فیلم های سال ، شروع به کارگردانی کریستوفر نولان ، س questionsالات بیش از پاسخ مخاطبان را با خود به همراه داشت. حتی بسیاری برای بازدید دوم به سینماها بازگشتند تا فقط بفهمند در واقع چه خبر است. شروع از دومنیک کاب (لئوناردو دی کاپریو) پیروی می کند ، که می تواند در ناخودآگاه مردم نفوذ کند تا رازهای ارزشمندی را برای نهادهای سازمانی بدزدد. جاسوسی و دزدی او را در لیست بین المللی فراریان قرار داده است و کاب در تلاش برای بازگرداندن زندگی اش تصمیم می گیرد آخرین کار را به عهده بگیرد. با این حال ، کار نهایی یک مشکل اضافی دارد: تیم به جای استخراج اطلاعات ، آنها را در ضمیر ناخودآگاه کاشت.

مطالب مرتبط: بهترین داستان فیلم Twists of the Decade

شروع هم یک اکشن مهیج هیجان انگیز است و هم تأملی درباره ماهیت واقعیت. مخاطب از طریق واقعیت های ذهن خلاق در سطوح مختلف در حالت های رویایی هدایت می شود ، جایی که رمزگشایی از واقعی و داستانی دشوارتر می شود. این فیلم یک پیروزی جلوه های ویژه است که با بازی باورنکردنی کل بازیگران پشتیبانی می شود.

4. جاذبه (2013)

جاذبه زمین به کارگردانی آلفونسو کوارون ، بدون در نظر گرفتن ژانر ، یکی از بهترین فیلم های سال 2013 است. فرمانده ماموریت مت کوالسکی (جورج کلونی) پرواز آخر خود را قبل از بازنشستگی به همراه مهندس پزشکی دکتر رایان استون (ساندرا بولاک) انجام می دهد. در حالی که در یک پیاده روی فضایی هستید ، تیم از کنترل هوستون مطلع می شود که یک ماهواره روسی منفجر شده و آوار مستقیماً به سمت تیم آنها هدایت می شود. لاشه هواپیما جابجایی جبران ناپذیری به شاتل آنها وارد می کند ، همه افراد خدمه به جز کوالسکی و استون را می کشد و ارتباط با هوستون را ناکام می گذارد. دو فضانورد باید راهی برای سوار شدن به ISS و بازگشت به زمین قبل از برخورد دوباره بقایا به آنها پس از چرخش دوم به دور کره زمین ، کشف کنند.

جاذبه زمین بدون شک ، یکی از شدیدترین 91 دقیقه زندگی هر کسی است. کارگردانی کوارون به خوبی کلاستروفوبیای شخصیت ها را به تصویر می کشد و ناخن های مخاطبان را به مدت یک ساعت و نیم در لبه صندلی ها فرو می برد. این فیلم نه تنها یک تجربه احساسی هیجان انگیز و برانگیزاننده است ، بلکه همچنین یک شاهکار شگفت انگیز از CGI و توانایی های بازیگری است که به یکی تبدیل شده است.

3. نابودی (2018)

فیلم دیگری به کارگردانی الکس گارلند ، نابودی باعث می شود مخاطبان ماهیت واقعیت را زیر سوال ببرند و اینکه چگونه محیط پیرامون بر شخصیت ما تأثیر مستقیم می گذارد. در این فیلم ، استاد زیست شناسی لنا (ناتالی پورتمن) برای نجات همسرش كین (اسكار آیزاك) به یك مأموریت مخفی نظامی می پیوندد. این تیم کاملاً زنانه با یک اعزام 4 ماهه به یک حباب الکترومغناطیسی مرموز موسوم به Shimmer سفر می کنند. در داخل ، قوانین طبیعت به سرعت خراب می شوند و هرچه به کانون کانون نزدیک می شوند ، عجیب و غریب تر می شوند. لنا در حالی که با موجودات عجیب و غریب درون Shimmer مبارزه می کند ، اگر می خواهد آن را زنده کند باید به درون خود برگردد و با شیاطین شخصی خود نبرد کند. مخاطبان از طریق این داستان پرتنش با یک شخصیت اعزامی ذهن خلاق را هدایت می کنند که در پایان فقط س moreالات بیشتری از پاسخ برای ما دارد.

مرتبط: بهترین فیلم های اکشن دهه

2. Ex Machina (2015)

ماشین سابق فیلم دیگری در این لیست است که به دلیل جلوه های تصویری - و به همین دلیل - اسکار برنده شد. الکس گارلند ، کارگردان ، قصه ای آرام اما تکان دهنده از معنای انسان بودن و داشتن وجدان را به مخاطبان ارائه می دهد. Caleb (Domhnall Gleeson) با برنده شدن در یک قرعه کشی شرکت ، یک هفته را با مدیر عامل انحصاری Nathan (Oscar Isaac) سپری می کند. پس از حضور در آنجا ، او متوجه می شود که آنچه بیش از حد تصور می کرد در جریان است و به زودی به آزمایش یک ربات جدید هوش مصنوعی با نام Ava (آلیشیا ویکاندر) می پردازد. Caleb برای تعیین میزان انسان بودن باید با آوا مصاحبه کند ، اما نتیجه یک مکالمه با دستکاری و اهداف مخفی چیست. این فیلم به طور خطرناکی ساکت است ، مانند لحظه ای که یک شکارچی در یواشکی شکار خود را می کند. حتی وقتی واقعاً هیچ اتفاقی نمی افتد ، یک احساس تنش غیر قابل انکار وجود دارد که همه را لبه صندلی خود می گذارد.

افسانه زلدا گرگ و میش شاهزاده خانم میدنا

1. Interstellar (2014)

در میان ستارگان با استقبال تماشاگران تئاتر و منتقدان ، موفق به دریافت اسکار برای جلوه های تصویری شد. کارگردان کریستوفر نولان تماشای دیگری از ذهن و ذهن را برای سفر و بقا در فضا ارائه می دهد. جو کوپر (متیو مک کاناهی) خلبان و مهندس آزمایشی سابق ناسا است که با تلاش برای نجات آینده بشریت ، برای انجام یک مأموریت مهم فضایی در لیست جدید قرار می گیرد. کوپر و سایر اعضای تیم وظیفه دارند تا به لبه منظومه شمسی ما بروند و از طریق یک سوراخ کرم پرواز کنند تا خانه جدیدی برای بشریت پیدا کنند. نتایج یادآور صحنه های نهایی خم کننده ذهن است 2001: ادیسه فضایی ، که برای قدردانی کامل از آنچه واقعاً در جریان است ، به ساعت دوم نیاز دارد. در حالی که داستان اصلی آن یک داستان ساده است ، اما در هر لحظه یک شبکه پیچیده از مکان و سفر وجود دارد. این فیلم نه تنها یک تاپ است علمی تخیلی فیلم برای این دهه ، اما به احتمال زیاد برای دهه های آینده.