تئوری بیگ بنگ: 9 دلیل راج و امیلی از همان ابتدا محکوم شدند

چه فیلمی را ببینید؟
 

راج و امیلی مدتی در تئوری بیگ بنگ زن و شوهر بودند ، اما موردی که طرفداران به آن اهمیت ندادند و از همان ابتدا کاملاً محکوم به فنا بود.





مشکلات روابط یک موضوع تکراری بود نظریه بیگ بنگ ، بیشتر به این دلیل که شخصیت ها در ابتدا بسیار اجتماعی نبودند. اگر این تلاش برای یافتن یک شریک عاشقانه نبود ، این مشکل در طولانی مدت نگه داشتن آنها بود. در هر صورت ، این برای طرفداران سرگرم کننده ای بود که می خواستند در این روابط سرمایه گذاری کنند یا آنها را صدا می کنند که به احتمال زیاد در چند قسمت به پایان می رسد.






مربوط: تئوری بیگ بنگ: 10 دلیل سمی بودن امیلی و راج



از میان همه شخصیت ها ، راج بیشترین تقلا را داشت وقتی که به مسائل قلبی می رسید ، حتی اگر وی یکی از معدود شخصیت های عاشقانه بود. او در جستجوی یک خوشبختانه همیشه مانند کسانی که در رمانهای عاشقانه وسواس داشتند ، در طول 12 دوره نمایش با چندین زن قرار گذاشت. یکی از آن ها امیلی سوئینی ، متخصص پوست و علاقه به خزنده و خونسرد بود. اگرچه هواداران به یک راج و امیلی خوشبختانه امیدوار بودند ، اما پرچم های قرمز زیادی وجود داشت که باعث شد طرفداران احساس کنند این رابطه از روزی یک بار محکوم است.

9علایق مختلف

در ابتدا مشخص نبود ، اما امیلی و راج چیزهای بسیار متفاوتی را دوست داشتند. او عاشق هلهله و هیجان بود و او با لرز و هیجان وسواس داشت. وقتی او می خواست آنها یک فیلم دلخراش تماشا کنند ، او مجبور شد یک ساعت آزمایشی با هاوارد بسازد تا او جلوی او زیاد فریفته نشود ، اما با پایان فیلم ، این سوال را برای او ایجاد کرد که معنای آن چیست او چیزی را که او بسیار ناراحت کننده بود دوست داشت. وقتی از او س askedال کرد ، او به او گفت فیلمهایی از این قبیل که او را روشن کرده و بعد از آن با خوشحالی به امید صمیمی شدن آن را بازی کرد.






که در کوسه پسر و لاواگرل کوسه بازی کرد

این یک رابطه تکراری در روابط آنها بود ، مانند زمانی که او پیشنهاد کرد در یک قبرستان صمیمی باشد و او فرار کرد و فکر کرد که از او جدا شود. گرچه او جوجه گرفت زیرا نمی خواست تنها باشد ، اما کاملاً مشخص بود که سرانجام ترک خوردن و فراخواندن آن فقط مسئله زمان است.



8برداشت های بد بد

راج امیلی را از طریق یک وب سایت دوست یابی در فصل 7 سریال 'The Friendship Turbulence' پیدا کرد ، اما چون عصبی بود که این موضوع را حل کرده بود ، از امی خواست تا از طرف او با امیلی صحبت کند. امی موافقت کرد و او و امیلی با هم خوب کنار آمدند و شخصاً ملاقات کردند. راج در جلسه حاضر شد و امیلی با رفتار سرزده خود و اینکه مجبور شد دوستش را بفرستد تا خواستگاری او را انجام دهد ، منصرف شد.






آنها چند قسمت بعد دوباره ملاقات کردند و بار دوم آن را زدند. اما همانطور که بیشتر طرفداران متوجه شدند ، راج ناامن و خجالتی که امیلی برای اولین بار دیده بود اساساً راج روزمره بود. و اگر این مسئله باعث شد او بعداً به تعویق بیفتد ، بعداً احتمالاً مسئله ای پیش می آمد و - همانطور که معلوم شد - همینطور بود.



7شروع راکی ​​با پنی

هنگامی که امیلی و راج دور هم جمع شدند و او به دوستانش گفت که می خواهد آنها را به او معرفی کند ، شلدون سریعاً یکی از واقعیت های بدنام خود را بیان کرد مبنی بر اینکه شخصی با برقراری رابطه جدید احتمالاً دوستان خود را از دست می دهد اگرچه بقیه او را به خاطر این مسخره کردند ، اما او در واقع تقریباً حق با او بود.

پس از معرفی امیلی ، پنی متوجه شد که او به او احساس سردی می دهد و امیلی بعداً اعتراف کرد که این به این دلیل بوده که راج از شبی که مست شده اند و در نهایت با هم در رختخواب بودند به او گفته است. اگرچه همه راه را طی نکردند ، اما این حسادت او را حسادت می کرد ، خصوصاً وقتی دید که پنی چقدر زیبا است. دوستان راج برای او مهم بودند و هر شریکی که با آنها کنار نیاید احتمالاً دوام زیادی نخواهد داشت.

6راج واقعاً دوستش نداشت

با طول 4 فصل ، این یکی از طولانی ترین دوره ها بود روابط راج داشت ، اما متاسفانه دوست داشتنی ترین نیست راج در بیشتر اوقات ناراحت کننده بود و امیلی فراموش شده بود که باعث شد او چنین احساسی داشته باشد. او حتی پس از ابراز نگرانی راج در مورد آن ، مرتباً در مورد قتل و اجساد مرده مبدل به شوخی می گفت.

مرتبط: تئوری بیگ بنگ: 8 کاری که راج انجام داد که طرفداران فقط نمی توانند آن را رها کنند

چرا رونا میترا آخرین کشتی را ترک کرد

در ابتدا ، او گفت که او 'ترسناک است اما یک ترسناک زیبا' ، اما بعداً از این موضوع به هاوارد و برنادت شکایت کرد. او جرأت نداشت آن را با او قطع کند زیرا این بدان معنی است که او تنها خواهد بود ، اما لحظه ای که با کلر آشنا شد ، او آماده بود تا او را مانند یک سیب زمینی داغ رها کند. اگر او واقعاً او را دوست داشت ، ترک او برای او چندان آسان نبود.

5او با هاوارد سابقه داشت

قرار مضاعف راج با هوارد و برنادت برای معرفی آنها به امیلی تنظیم شد و آن طور که انتظار می رفت پیش نرفت. در هنگام شام ، امیلی به یاد آورد که او و هوارد چندی قبل در یک قرار ملاقات قرار گرفته بودند و او دستشویی را در آپارتمان خود گرفت و فرار کرد. راج و امیلی بقیه شب را به خاطر این کار هوارد را مسخره کردند.

از آنجا که هاوارد بهترین دوست راج بود ، هرگونه اصطکاک بین او و هر کسی که راج می دید قطعاً روی هر دو رابطه تأثیر می گذاشت. مطمئناً ، هر وقت راج با امیلی مشکل داشت ، از هوارد شکایت می کرد که همیشه به او توصیه می کند رابطه را پایان دهد. فقط وقتش بود تا تسلیم شد و این کار را کرد.

4مسائل ارتباطی

رمز موفقیت هر رابطه موفقیت آمیز ارتباطات است و مهارت های ارتباطی راج و امیلی کمی نگران کننده بودند. هر دوی آنها سعی کردند با یکدیگر شفاف باشند ، همانطور که راج به امیلی گفت وقتی لوسی (سابقش) با او تماس گرفت و سرانجام امیلی به او در مورد پسر خالکوبی که او را در یک قرار ملاقات دیده بود گفت و این یک چیز یکبار است.

به غیر از این ، ارتباط آنها خیلی عالی نبود. او درمورد مسائلی که باعث ناراحتی او می شود کاملاً با او باز نبود و واضح است که او در مورد چیزهایی که درباره او دوست ندارد با او صادق نبود.

3تاریخچه او با زنان

دشواری های راج در تعامل با زنان ، نمایش طولانی مدت این نمایش بود ، درست از قسمت آزمایشی. این اغلب دلیل عدم موفقیت روابط او بود ، به ویژه هنگامی که تحریک انتخابی او هنوز بسیار بد بود و فقط برای اینکه بتواند با یک زن صحبت کند به الکل احتیاج داشت. اگرچه او سرانجام بر آن غلبه کرد ، اما پویایی او با زنان (به غیر از پنی ، امی و برنادت) چندان خوب نبود.

مرتبط: تئوری بیگ بنگ: 10 داستان داستانی راج که هیچ معنایی ندارند

10 فیلم برتر جنگی تمام دوران

این یکی از دلایلی بود که از همان ابتدا رابطه او با امیلی نابود به نظر می رسید. او از ملاقات با او عصبی بود و به جای آن از امی خواست. حتی اگر سرانجام ، او و امیلی تعامل بیشتری برقرار کردند ، این عصبی بودن اولیه در اطراف او در روابط آنها وجود داشت ، و باعث شد او احساس ناراحتی را پنهان کند ، که در نهایت منجر به جدایی آنها شد.

دوحفظ اسرار

مدتی بعد از اینکه امیلی و راج با هم جمع شدند ، راج در فیلم هایی که برای ملاقات با پسر دیگری بود با او برخورد کرد. او له شد اما بعداً فهمید که آنها صحبت های انحصاری نداشته اند ، بنابراین تصور این که آنها چنین نیست منصفانه نیست. وقتی بعداً با هم ملاقات کردند او به همان اندازه به او گفت و او به او گفت که او فقط برای ملاقات با پسری که دیده بود رفت تا او را از عقب برگرداند.

اگرچه در مدت زمان کوتاهی صاف شد ، اما دو نفر همچنان به حفظ اسرار از یکدیگر ادامه می دادند. به عنوان مثال ، راج احساس واقعی خود را در مورد چیزهایی که امیلی دوست داشت و مخفیانه با کلر قرار گرفت در حالی که هنوز با امیلی بود پنهان می کرد.

1شخصیت های مختلف

مخالفان جذب می کنند ، و گرچه این برای برخی درست است ، اما برای راج و امیلی این فاجعه است. این دو مانند سابقه علمی خود چند مورد مشترک داشتند ، اما همه موارد دیگر در مورد آنها متفاوت بود. امیلی ماجراجو ، جسور و کمی خونخوار بود در حالی که راج دیدگاه خارق العاده تری در مورد زندگی ، عشق و به طور کلی همه چیز داشت.

اختلافات آنها مطمئناً مانع رابطه آنها خواهد بود و سرانجام هم چنین شدند. در طول گروه تمرکز دوست دختر سابق در 'اتوماسیون تشخیص احساسات' ، امیلی خاطرنشان کرد که رابطه آنها خیلی دوام نیاورد زیرا او چنین پسر مادر بود ، در حالی که او مردانی را ترجیح می داد که مانند او استقلال داشته باشند.