دوستان اولین بار در سال 1994 پخش شد و تا آخرین قسمت آن در سال 2004، جوی بسیار احمقانه شده بود. این سریال به مدت 10 فصل پخش شد و آن را به یکی از موفق ترین و محبوب ترین سریال های کمدی آمریکایی در تمام دوران تبدیل کرد. در طول 10 سال، گروه اصلی شخصیت ها - چندلر، راس، مونیکا، فیبی، ریچل و جوی - با پیشرفت سریال رشد کردند. هر کدام از دوستان تغییر باند از فصل 1 به فصل 10 محسوس است، اما این هوش انحصاری جوی است که بیش از همه برجسته می شود.
در قسمت آزمایشی دوستان جوی تریبیانی (مت لبلانک) بلافاصله به عنوان یک زن پرداز کلیشه ای و کمی ساده لوح شناخته می شود. این موضوع در فصلی بعد که دوستان نحوه آشنایی خود را برای اولین بار با یکدیگر بازگو می کنند، گسترش می یابد. در اولین ملاقات با مونیکا، جوی پیشنهاد او را برای خوردن لیموناد در آپارتمانش به عنوان نوعی پیشرفت جنسی تلقی کرد و وضعیت را کاملاً نادرست خواند. او نمایش را با سادهاندیشی شروع میکند، اما با درک کودکانه حتی از ابتداییترین مفاهیم، به طور فزایندهای ضعیفتر میشود. نمونه هایی مانند اشاره به او سیب جوی و صحنه بدنام فیبی که سعی میکند به او زبان فرانسه بیاموزد، نشان میدهد که او چقدر احمق شده است.
مطالب مرتبط: دوستان: جوی چگونه هزینه قایق را پرداخت کرد (آیا این یک حفره نقشه است؟)
دلیل این تفویض هوش او احتمالاً به این دلیل است که در ابتدا نویسندگان پای خود را با هر شخصیت پیدا می کردند و آن را نسبتاً امن برای دوستان خلبان و بقیه فصل اول. هنگامی که آنها واکنش تماشاگران را برای بازی کردن داشتند، به نظر میرسد قسمتهایی از شخصیتها را بازی کردهاند که مردم بیشتر دوست داشتند و کدام قسمتها بیشترین خنده را به همراه داشتند، که منجر به بسیاری از دوستان گروه تبدیل به تقلید از خود اصلی خود می شوند. راس تمام عیار می شود، مونیکا بیشتر وسواس نظافت می کند و جوی بسیار احمق تر می شود.
جوی با کلیشه گروه دوست «احمق» مطابقت دارد و به این دلیل دوستان یک نمایش کمدی است که بر این جنبه از شخصیت او تاکید شده است. با این حال، گاهی اوقات متعادل می شود. جوی اولین کسی بود که نتیجه گرفت که مونیکا و چندلر همدیگر را می بینند، خیلی قبل از اینکه دیگران بدانند. حتی در آن زمان، ریچل و فیبی فقط به طور تصادفی متوجه رابطه مونیکا و چندلر شدند، در حالی که جوی در واقع آن را فقط از یک فر کننده مژه فهمید. در حالی که این کسر برای او تأثیرگذار بود، خندهدارترین لحظات او و خندهدارترین لحظات نمایش، هنوز هم زمانی اتفاق میافتند که جوی بهویژه کمنور است.
او اساساً تحت درمان هومر سیمپسون قرار گرفت. هومر همچنین بهعنوان یک تقلید مسخرهآمیز پدر حومهای نسبتاً معمولی شروع کرد، اما پس از فهمیدن اینکه حماقت او چقدر خنده میآورد، نوشته شد که احمقتر و احمقتر شود. نمایشهای تلویزیونی به طور طبیعی بسته به برداشت بازیگران از شخصیتهایشان، استقبال تماشاگران یا خطوط داستانی که بهنظر میرسد بهطور طبیعی ظاهر میشوند، رشد میکنند و برنامه به تغییرات پاسخ میدهد. مثلا راس و راشل دوستان پایان برنامه اصلی نبود، اما با تکامل نمایش، داستان اتفاق افتاد. ماهیت تیره جوی یک نقطه فروش بود و میتوان از آن بیپایان برای بیتها استفاده کرد، بنابراین این مسیری بود که برای شخصیت او انتخاب شد.
در فصل های بعدی از دوستان سطح مشخصی از خودآگاهی در درون شخصیت ها وجود دارد، تقریباً انگار همه آنها می دانند که کدام نقش ها را بازی کنند. حتی عبارات جذاب و رفتار چندلر توسط دوستانش تقلید و تمسخر می شود به همان شکلی که در زندگی واقعی توسط مخاطبان انجام می شود. این به جوی هم تسری پیدا میکند، که به نظر میرسد به خاطر خنگ بودن، خنگ است. هنوز، دوستان بر هنر هرگز زیادهروی مسلط شد، همانطور که انجام دادن آن با یک شخصیت نالایق بسیار آسان است. جوی، در گنگ فزاینده اش، همیشه جذاب، خنده دار و دوست داشتنی بود – آنقدر که تنها بود دوستان ستاره برای دریافت اسپین آف .
بعدی: چرا بسیاری از دوستان از راس گلر متنفرند؟