بازی تاج و تخت: آنچه امیلیا کلارک واقعاً درباره پایان دنریس می اندیشد

چه فیلمی را ببینید؟
 

فصل 8 بازی تاج و تخت ، دنریس تارگرین را قبل از کشتن به 'ملکه دیوانه' تبدیل کرد ، بنابراین امیلیا کلارک چه تصوری از سرنوشت شخصیت خود دارد؟





داستان دنریس تارگرین در بازی تاج و تخت قبل از مرگ به دست جان اسنو با پایان یافتن او به اصطلاح 'ملکه دیوانه' به پایان رسید ، بنابراین امیلیا کلارک بازیگر زن درباره سرنوشت شخصیت خود چه نظری دارد؟ بازی تاج و تخت فصل 8 بسیار بحث برانگیز بود ، و یک عامل مهم در این امر این بود که چگونه قسمت های آخر قسمت قوس دنریس را اداره کرد ، زیرا او از ملکه قهرمان قهرمان به یک ستمگر قاتل تبدیل شد ، و سپس در فینال سریال کشته شد ، 'تخت آهنین'.






اینکه چنین چرخشی تکان دهنده اتفاق افتاده است - یا حداقل ، خیلی سریع اتفاق افتاده است - به عنوان مثال به عنوان مثال ذکر شد بازی تاج و تخت در پایان راه خود را گم می کند. علاوه بر این ، طرفداران منتقد دوست داشتند به مصاحبه های اعضای بازیگر اشاره کنند تا به ظاهر از این عقیده عقب بمانند که حتی آنها فکر نمی کردند که پایان کار به اندازه کافی خوب است ، گرچه اینها معمولاً از متن خارج می شدند و شخصیت بازیگران را نادیده می گرفتند.



فهرست همه فیلم‌های دزدان دریایی کارائیب
برای ادامه مطالعه به پیمایش ادامه دهید برای شروع این مقاله در نمای سریع بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

مرتبط: بازی تاج و تخت: سگ شکاری که تقریباً پادشاه شب را کشت

کلارک یکی از این نمونه ها بود ، که مرتباً به عنوان نمونه ای از بازیگری که به وضوح فکر می کرد چیزی با آن بی فایده است ، مطرح شد بازی تاج و تخت 'به لطف حالات چهره اش در مصاحبه های منتخب پایان می یابد ، اما او واقعاً چه نظری دارد؟ در حقیقت ، کلارک وقتی در مورد آن صحبت کرده است کمی مثبت تر است ، اما همچنین از شخصیتی که مدت طولانی بازی کرده صادقانه و دفاعی است. در کتاب جیمز هیبرد Fire Cann Kill A Dragon: Game of Thrones و داستان رسمی ناگفته سریال حماسی ، کلارک در مورد تبدیل دنریس به 'ملکه دیوانه' بحث می کند:






مقایسه باز لورمن رومئو و ژولیت با شکسپیر

وقتی فیلمنامه ها را خواندم گریه کردم. این یک مبارزه ** پادشاه بود. اولین فکر من واکنش روده ای بود ، و فکر دوم من که میلی ثانیه پس از آن انجام شد ، این بود که 'مردم در این مورد چه فکری می کنند؟' من احساسات خودم را در مورد آن داشتم که با احساسات من درباره امیلیا عجین شده بود. شما رشد شخصیت و رشد من در کنار آن را دارید. کار به جایی رسیده بود که مردم مانند 'آنها در مورد تو صحبت نمی کنند ، امیلیا ، آنها در مورد شخصیت صحبت می کنند.' من به پیاده روی رفتم و ساعتها برنگشتم چون مثل این هستم: 'چگونه می خواهم این کار را انجام دهم؟'



قابل درک است که کلارک چنین واکنش شدیدی نسبت به ورود دنریس نشان داده است بازی تاج و تخت فصل 8 ، چندین سال در این شخصیت بازی کرده و با او پیوند محکمی برقرار کرده است ، در حالی که در این نقش نیز مبارزات شخصی خود را پشت سر گذاشته است. این برای مخاطبان نیز صدق می کند ، زیرا در حالی که اشاره هایی به تبار دنی وجود داشت تا بیشتر شبیه Targaryens باشد که در طول تاریخ دیده می شود و کمتر شبیه رهبر نجیب و خیرخواهی است که او امیدوار است باشد ، اما برای طرفداران بسیاری از شخصیت ها هنوز هم یک شوک بود. همانطور که ذکر شده در آتش نمی تواند اژدها را بکشد ، کلارک در طول سالها راهنمایی های خاصی در مورد چگونگی بازی کردن شخصیت داده شد ، اگرچه او دقیقاً مطمئن نبود که چرا از او چنین کاری خواسته شده است یا کجاست. کلارک متذکر می شود که او همیشه سعی می کرد دنریس را با کمی انسانیت تزریق کند ، حتی وقتی که او باید سرد و بی بیان باشد - چیزی که در عملکرد او در فصل 8 به وجود آمد ، حتی اگر می توانست بیشتر از آن لحظات باشد تا بهتر وارد سر او شوید.






کلارک همچنین بحث می کند که او با مادر و برادرش صحبت کرده و از آنها س aboutالاتی در مورد دنریس کرده است بدون اینکه بخواهد از بین بردن اسپویلرهایی مانند 'آیا کاری می تواند انجام دهد که شما را از آن متنفر کند؟' باز هم ، این به ایده محافظت از کلارک از شخصیت خود بازمی گردد ، که موضع گیری عادلانه ای است. این نیز هنگامی که در مورد مرگ دنریس صحبت می شود برمی گردد ، زیرا وی پس از تخریب King's Landing و قصد گرفتن تخت آهنین بدون هیچ گونه پشیمانی از آنچه اتفاق افتاده است ، توسط Jon Snow کشته شد که در آتش نمی تواند اژدها را بکشد ، کلارک در مورد جون شوخی می کند و می گوید 'او فقط زنان را دوست ندارد ، نه؟' او بعدا در مورد اوج سفر دنی اضافه می کند:



بهترین انیمه برای جذب کسی به انیمه

'پس از ده سال کار بر روی این موضوع ، منطقی بود ، زیرا او کجا می تواند برود؟ این یک تغییر منطقی از وقایع است ... او یک تارگرین است. و کودکی و تربیت شما تا حد زیادی در انتخاب شما در زندگی تأثیر می گذارد. او با تنها تخت آهنین پرورش یافت. این نیاز به گفتن دارد ، 'من این کار را برای خانواده ام انجام دادم ، برای همه چیزم ، به آنجا رفتم و پیروز شدیم.' که هیچ عضوی از خانواده اش به خاطر این کار بیهوده مرد. که زندگی او بی فایده نبوده است. که او برای هیچ چیز تلاش نکرده است. او بسیار نزدیک به تحقق مهر تأیید بود ، چیزی که همه ما مخفیانه می خواهیم. این مهمترین دلیل را برای رفتن او به آنجا بازی می کند. اما با گفتن تمام مواردی که من گفتم ... من کنار دنریس هستم. من کنار او ایستاده ام! من نمی توانم

نظرات کلارک در این کتاب عمدتاً با مصاحبه های قبلی که در این باره انجام داده است ترکیب شده است. واضح است که ، گرچه او به همان اندازه که تصمیمات گرفته شده ناراضی نبوده است ، اما برخی از آنها احتیاط و تمایل داشت که به دنبال شخصیت خود باشد ، و در نهایت موافقت کرد که این مکان مناسب است برای گرفتن چیزها و این درست است - با تارگرین بودن او ، و بنابراین با گرفتن تخت آهنین بدون توجه به اینکه چند آتش باید بریزد یا خون زیادی باید ریخته شود ، همیشه احساس می کرد که پایان 'ملکه دیوانه' دنریس به پایان رسیده است کارتها به نوعی ، حتی اگر بازی تاج و تخت می توانست کارهای بیشتری برای تنظیم و اجرای آن انجام دهد.