Grey's Anatomy: 5 Way Cristina And Burke Made Sense (& 5 They Don't)

چه فیلمی را ببینید؟
 

وقتی هواداران برای اولین بار نمایش را شروع کردند ، آنها می گفتند که کریستینا و بورک یک زوج عالی بودند. با این حال ، از نظر گذشته ، ترک ها کاملاً مشهود بودند





در اوایل فصول آناتومی گری ، مردیت و درک و کریستینا و بورک ، دو عاشقانه اصلی نمایش بودند. حتی اگر روابط کریستینا و بورک بسیار کوتاه مدت بود ، اما شدت آن باعث شد که مورد علاقه طرفداران قرار گیرد. کریستینا یانگ و پرستون بورک دو شخصیت بسیار مصمم و دارای ویژگی های بسیار خاصی بودند که تعاملات آنها را بسیار سرگرم کننده می کرد.






مرتبط: آناتومی گری: 10 زوج که نباید کار می کردند اما کار کردند



دیدن خم شدن آنها با حداکثر سختی به خواست یکدیگر کاری بود که طرفداران این زوج را بسیار سرگرم کرد. در حالی که یانگ و بورک به عنوان یک زن و شوهر از بسیاری جهات منطقی بودند ، اما چیزی قطعاً در رابطه آنها وجود داشت که کاملاً مشهود بود.

سامارا خاکستر بافی در مقابل مردگان شیطانی

10Made Sense: می دانست چگونه یکدیگر را راحت کنیم

همانطور که بسیاری از طرفداران به خاطر می آورند ، فصل 2 کریستینا را تحت عمل جراحی اورژانسی دید که بیلی و ایزی متوجه شدند او بارداری خارج رحمی را تجربه می کند. اگرچه کریستینا اصرار داشت که پس از آن جراحی خوب است ، اما خیلی زود مشخص شد که اینطور نیست. در حالی که بسیاری از دوستانش سعی داشتند او را دلداری دهند ، بورک تنها کسی بود که به نظر می رسید بیشتر به چه چیزی احتیاج دارد.






به همین ترتیب ، کریستینا همچنین می دانست چگونه بورک را راحت کند ، در حالی که هیچ کس دیگری نمی توانست. او کسی بود که توانست با حرکت شیرین خود برای آوردن مرغ ها به بخیه زدن ، بورک را دوباره به پا کند. هنگامی که کالین مارلو را مرعوب کرد ، او همچنین با افزایش اعتماد به نفس او را راحت کرد. به نظر می رسید که آنها فقط یکدیگر را در سطحی قرار می دهند که هیچ کس دیگری نمی تواند درک کند.



9بدون حس: پویایی قدرت بین کارآموز و حضور

وقتی همه کارها گفته شد و تمام شد ، این واقعیت باقی می ماند که وقتی بورک از او خواست بیرون کریستینا فقط یک کارآموز بوده است. پویایی نیرو کاملاً مشهود بود و حتی وقتی بورک نمی تواند آن را یادآوری کند وقتی از یکی از ساکنین س questionsال می کند زیرا دوست دختر کارآموزش از او خواسته است. این کاری بود که او قبلاً هرگز نکرده بود ، و او می فهمد که چرا این پویایی قدرت کاملاً پیچیده است و روابط مبتنی بر چنین پویایی سهم عادلانه ای از مشکلات را داشت.






8Made Sense: Cardio Thrills

پرستون بورک بهترین جراح قلب و عروق در کل بیمارستان و حتی خارج از آن بود. او از کار قلب او هیجان زده شد که کریستینا یانگ در نسبت مساوی یا شاید حتی بیشتر از آن به اشتراک گذاشت.



مرتبط: آناتومی گری: 5 موردی که در مورد زندگی یک دکتر درست شد (و 5 موردی که اشتباه شد)

آیا واقعا جک داوسون روی کشتی تایتانیک وجود داشت؟

یانگ می دانست که کاردیو رشته او است و بالایی که از جراحی قلب به دست آورد با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. منطقی بود که دو نفر با همان زمینه خاص علاقه مند به یکدیگر باشند.

7بدون حس: بگذارید وقتی دستش مشکلی داشت به او کمک کند

واکنش غریزی کریستینا به دانستن لرزش های بورک کمک به او در جراحی ها بود تا اطمینان حاصل کند که کارش به پایان نمی رسد. حتی اگر این به خودی خود عاقلانه ترین تصمیم نبود ، کریستینا هنوز فقط یک کارآموز بود و بسیار نگران مردی بود که دوست داشت کاری را که دوست داشت انجام دهد ، از دست بدهد. بورک باید بهتر می دانست و کار بهتری انجام می داد ، اما در عوض فقط برنامه او را دنبال کرد. وقتی او سرانجام رئیس را در این باره آگاه کرد ، او از او نیز بسیار عصبانی شد ، حتی اگر این کار درستی بود.

6Made Sense: برخی از درسهای مثبت و زندگی را به یکدیگر آموخته اند

پرستون بورک مردی بسیار مناسب ، بسیار منظم و سخت گیر بود. هیچ کس نمی توانست تصور کند که او شل شده و حتی می رقصد. اما او این کار را با کریستینای پرشور صبح در آپارتمان آنها انجام می دهد. صحنه ای که این دو نفر آزادانه می رقصیدند به بینندگان نشان داد که چگونه می توانند با یکدیگر سرگرم شوند و از همراهی یکدیگر لذت می برند. بورک فوق العاده خانگی بود و آشپزی را دوست داشت و کریستینا را تا حدی از لذت های کوچک موجود در خانه لذت برد.

آیا قرار است فصل 8 از pll وجود داشته باشد؟

5No Sense: ذکر نکردن او در مقاله جشن برنده شدن هارپر اوری

حتی اگر بورک پس از خروج از بیمارستان جایزه هارپر اوری خود را به دست آورد ، بسیار وحشتناک بود که او حتی به کمکی که کریستینا به او کمک کرده بود اشاره نکرد ، به ویژه هنگامی که لرزشی در دست داشت.

مرتبط: آناتومی گری: 10 راهی که کریستینا یانگ بهتر و بهتر شد

این یک بار برای همیشه ثابت کرد که قرار نیست بورک و یانگ باشند ، زیرا او حتی به صورت کوچک قادر به تقسیم پیروزی خود با او نبود و از این نظر بسیار فردگرا بود.

4Made Sense: آنها کاملاً از یکدیگر محافظت می کردند

در این قسمت که بورک و کریستینا در نزدیکی بمب بودند هواداران واقعاً شاهد مراقبت و نگرانی خود از یکدیگر بودند. بورک از کریستینا خواست که آنجا را ترک کند زیرا نمی تواند حواس خود را جمع کند و کار کند زیرا می داند کریستینا در معرض خطر است. کریستینا از بورک خواست قهرمان نباشد و دور شود تا در معرض خطر نباشد. آنها هر دو دوست داشتند که شخص مقابل بسیار بد امنیت داشته باشد و نگرانی آنها نسبت به یکدیگر در اینجا بسیار مشهود بود.

3بدون حس: هر دو بسیار سر راه خود قرار می گیرند

کریستینا کثیف بود ، به گونه ای که زندگی با او را سخت می کرد. پرستون به همان اندازه که می توانست تمیز باشد. این تنها یکی از راه هایی است که هر دو از نظر روش هایی که هرگز به سازش نرسیدند متفاوت بودند. هر دوی آنها از نوع خود کاملاً راضی بودند و در مسیر خود قرار داشتند و کاملاً تمایلی به تغییر خود برای دیگران ، حتی برای یکدیگر نداشتند.

دوMade Sense: Letting Her Go

سرانجام بورک به خود آمد و فهمید که در روز عروسی چه می کند. او به کریستینا فشار می آورد تا با او ازدواج کند حتی اگر می دانست این چیزی نیست که او می خواهد و او کیست. بورک او را به اندازه کافی می شناخت تا بداند کریستینا با او ازدواج خواهد کرد ، فقط به این دلیل که او را دوست داشت و نه به این دلیل که او می خواست.

چرا اسمیت در روز استقلال نیست

مرتبط: آناتومی گری: 10 مورد غم انگیز درباره کریستینا

و بورک می دانست که کریستینا کریستینا نخواهد بود اگر این کار را برای او انجام دهد. بنابراین او تصمیم گرفت که او را رها کند. توانایی او برای رسیدن به حس او ، هرچند در یک زمان ناگوار ، در مورد رابطه آنها نشان داد که چقدر او را درک کرده است.

1بدون حس: دوست داشت او کسی شود که او نبود

در آستانه روز عروسی این امر کاملاً مشهود شده بود که بورک و خانواده اش می خواستند کریستینا از طرقی تغییر کند که به هیچ وجه با خواسته های کریستینا از زندگی همسو نباشد. ذره ذره ، بورک تکه هایی از کریستینا را گرفت ، و او اجازه داد. اما او همیشه به خاطر این کار از او کینه داشت و هر رابطه ای با آن سطح کینه توزی منطقی نیست.