بازی های گرسنگی: الهام بخش ترین جملات کتنیس

چه فیلمی را ببینید؟
 

Katniss Everdeen از Hunger Games یک رهبر قوی و فداکار است که زندگی دیگران را بر زندگی خود ترجیح می دهد. در اینجا الهام بخش ترین نقل قول های او است.





در حالی که بسیاری از شخصیت‌های زن قدرتمند در کتاب‌ها و صنعت سینما وجود دارند، یکی از شخصیت‌های دنیا که هنوز در قلب آنها وجود دارد، کتنیس اوردین است (که جنیفر لارنس نقش او را بازی می‌کرد). شاید 10 سال از آن زمان گذشته باشد بازی های گرسنگی فیلم منتشر شد، اما طرفداران این فرنچایز دوست دارند این تصویر را دوباره ببینند، زیرا نشان می دهد که چگونه یک فرد می تواند جهان را برای بهتر شدن تغییر دهد.






چگونه پاس اطلس بگیرم

مطالب مرتبط: 5 نفر که کتنیس می توانست با آنها در بازی های گرسنگی همراه باشد (و 5 دلیل که همیشه پیتا بود)



نه تنها نوع دوستی و از خودگذشتگی کتنیس الهام‌بخش است، بلکه او ثابت کرد که شخصیتی کاملاً جذاب و پیچیده است. پیشرفت او همچنین بسیاری از طرفداران را مجذوب خود کرد زیرا مهارت های رهبری قوی و طرز فکر تاکتیکی او به او کمک کرد تا نقل قول های عاقلانه و عمیقاً طنین انداز کند. اما ثابت شد که کدام یک به یاد ماندنی ترین هستند؟ در حالی که کتنیس تعداد کمی تک خط شوخ و طعنه آمیز داشت، برخی از آنها بسیار الهام بخش تر از دیگران بودند.

به روز شده در 31 ژانویه 2022 توسط Kayleigh Banks: Lionsgate اخیراً اعلام کرده است که یک پیش درآمد برای The Hunger Games (بازی‌های گرسنگی) تولید خواهد کرد. از طریق مهلت )، بسیاری از طرفداران امیدوارند که اشاره هایی به خانواده کتنیس اوردین وجود داشته باشد. اگرچه فیلم جدید احتمالاً از منظر پرزیدنت اسنو (یا قبل از به قدرت رسیدن او) نمایش داده می شود، بسیار خوب است که ببینیم آیا اوردین قدرتمند دیگری وجود دارد که از تحمل هر یک از مزخرفات او خودداری کند. به این ترتیب، طرفداران می‌توانند ببینند کتنیس مهارت‌های سخنوری عالی خود را از کجا به دست آورده است و چگونه قرار است او را در تمام مدت پایین بیاورند.






Katniss Everdeen به همه:

اگر برای یک ثانیه فکر می کنید که کنگره همیشه با ما منصفانه رفتار خواهد کرد، به خودتان دروغ می گویید. زیرا ما می دانیم که آنها چه کسانی هستند و چه می کنند. این کاری است که آنها انجام می دهند، و ما باید با آن مقابله کنیم.

در حالی که کتنیس ممکن است مایل به پیروی از دستورات اسنو باشد آتیش گرفتن برای حفظ صلح و امنیت همه، به نظر می رسد او این رویکرد را کنار گذاشته است Mockingjay - قسمت 1. در حال حاضر، او می‌داند که اگر می‌خواهند همه چیز تغییر کند، باید خودشان این کار را انجام دهند، زیرا کاپیتول قول هر چیزی را می‌دهد تا کنترل خود را حفظ کند.



اگرچه کتنیس نمی خواست رهبر شود، اما دیدن او در نهایت در آغوش گرفتن و سخنرانی های قدرتمند و الهام بخش که عمیقاً در منطقه طنین انداز شد بسیار عالی بود. او چشمان آنها را به فسادی که در داخل کاپیتول بود باز کرد و روشن کرد که آنها دیگر لازم نیست 'پیاده' باشند. آنها سزاوار فرصتی برای آزادی بودند. تنها راه برای انجام این کار این بود که آنها بجنگند.






کتنیس اوردین به پیتا ملارک:

'من تو را ترک نمی کنم. من قصد انجام این کار را ندارم.

اگرچه کتنیس و پیتا (جاش هاچرسون) در زمان ورود به بازی‌ها در بهترین شرایط نبودند، به خصوص که کتنیس نمی‌توانست به خوبی درباره او یا نقشه‌اش مطالعه کند، این مانع از تلاش او برای کمک به او نشد. وقتی در میان صخره‌ها پنهان شده بود به او رسید، وقتش را برای بررسی جراحاتش تلف نکرد و وقتی او اصرار کرد حاضر نشد او را رها کند.



کتنیس حتی جان خود را به خطر انداخت تا مطمئن شود که آنها تجهیزات پزشکی مناسبی برای درمان زندگی پیتا دریافت می کنند. با توجه به اینکه او او را هم نمی‌شناسد، بسیار شگفت‌انگیز بود که ببینم چقدر برای کمک به یک غریبه پیش می‌رود، زیرا فقط نشان می‌دهد که چقدر فداکار و خوب است. مطمئناً این کیفیتی بود که الهام بخش بسیاری از طرفداران برای اتخاذ رویکرد مشابه بود.

کتنیس اوردین به رئیس جمهور کوین:

'برنده ها مصونیت خواهند داشت و شما اعلام خواهید کرد که در مقابل کل جمعیت 13 نفری [...] یا می توانید خود را مقلد دیگری پیدا کنید.'

پرزیدنت کوین (جولیان مور) ممکن است تمایلی به داشتن کتنیس به عنوان رهبر شورش نداشته باشد، اما شکی وجود نداشت که او فرد مناسبی برای این کار بود. کتنیس ممکن است در ابتدا چیز زیادی در مورد سیاست یا جنگ نظامی نمی دانست، اما زمانی که در مورد مصونیت بزرگ برای سایر پیروزمندان مذاکره کرد، ثابت کرد که سریع یاد می گیرد.

مطالب مرتبط: 5 نقطه قوت برتر Peeta Mellark در بازی های گرسنگی (و 5 بزرگترین ضعف او)

مطمئناً افرادی مانند Coin و Plutarch Heavensbee (فیلیپ سیمور هافمن) را تحت تأثیر قرار داد، زیرا آنها متوجه شدند که کتنیس قدرت الهام بخشیدن به صدها نفر را دارد. این واقعیت که او از اجازه دادن به آنها سر باز زد و خواسته هایی را مطرح کرد که نیازهای مردم را بالاتر از همه قرار می داد، نشان می دهد که او به قدرت یا شکوه علاقه ای نداشت. کتنیس فقط می خواست در دنیایی بهتر و منصفانه زندگی کند، جایی که دیگر نیازی به پیروی از یک رهبر ظالم نباشد.

کتنیس اوردین به افی ترینکت:

'من به عنوان ادای احترام داوطلب می شوم.'

یکی از خاطره انگیزترین لحظات کل سریال زمانی است که کتنیس به جای خواهرش داوطلب می شود. این همان چیزی است که جرقه‌های توالی وقایع را می‌زند که منجر به قیام سراسری می‌شود، و این رابطه بین کتنیس و پریم (سپر بید) است که به داستان دل می‌دهد.

پریم کتنیس را ثابت نگه می دارد، به او الهام می بخشد و به او امید می دهد. اما وقتی کتنیس داوطلب می‌شود، به دیگران امید می‌دهد: اینکه خوبی هنوز وجود دارد، و عشق مهمترین چیز در این دنیای تاریک است - آنقدر مهم که می‌تواند آنها را نجات دهد.

کتنیس اوردین به دخترش:

'من به شما خواهم گفت که چگونه از آن زنده بمانم.'

در صحنه پایانی Mockingjay قسمت 2، کتنیس با پیتا و فرزندانشان در مرغزار است. دختر بچه او از یک کابوس بیدار می شود، و کتنیس به سرعت به او آرامش می دهد، اگرچه بینندگان این احساس را دارند که او بیشتر با خودش (و تماشاگران) صحبت می کند. من هم کابوس می بینم. یک روز آن را برای شما توضیح خواهم داد - چرا آنها آمدند، چرا آنها هرگز نمی روند. اما من به شما می گویم که چگونه از آن زنده بمانم. من فهرستی در ذهنم از تمام کارهای خوبی که دیده ام یک نفر انجام می دهد تهیه می کنم...

سال‌ها پس از قیام، کتنیس هنوز کابوس‌هایی می‌بیند، اما سرانجام به نقطه‌ای رسیده است که راهی برای مقابله با آن‌ها پیدا کرده است. این به خودی خود الهام بخش است، همانطور که پیام امید او به دخترش است. وقتی او می‌گوید «بازی‌های خیلی بدتری هم وجود دارد»، به بینندگان یادآوری می‌کند که مهربانی بر خشونت پیروز می‌شود. به همین دلیل است که کتنیس پیتا را انتخاب می کند و چرا آنها بسیار سازگار هستند.

کتنیس اوردین به یوهانا میسون:

'هیچ چیز خوبی تا زمانی که او زنده است امن نیست، و من نمی توانم صحبت دیگری در مورد آن داشته باشم.'

کتنیس در بسیاری از موارد بی قرار است ماکینجی، محبوس شدن در زیرزمین در منطقه 13. یکی از معدود چیزهای مثبتی که از زمان او در آنجا به دست می آید، جاه طلبی مجدد او برای پیوستن به شورش است.

مطالب مرتبط: 10 دلیل برای اینکه کتنیس باید در بازی های گرسنگی مجرد می ماند

او پس از نجات از کاپیتول با یوهانا (جنا مالون) دوست می شود و هر دو متوجه می شوند که در بسیاری از موارد مشابه توافق دارند. کتنیس به او می گوید که قرار است اسنو (دونالد ساترلند) را بکشد. در حالی که برخی از طرفداران ممکن است در مورد انتخاب او دچار تعارض باشند، اما این نشان می دهد که فیلم اکنون به پایان بازی نزدیک شده است.

سگ جنگ این یک داستان واقعی است

کتنیس اوردین به گیل هاثورن:

'من حدس می زنم هیچ قانون دیگری در مورد آنچه که یک شخص می تواند با شخص دیگری انجام دهد وجود ندارد.'

پس از خارج شدن از بازی ها، کتنیس احساس می کند با گیل بیگانه شده است. او کاملاً نمی‌داند تجربه او یا اینکه چرا دیدگاه‌های او را تا این حد تغییر داده است، به خصوص وقتی صحبت از جنگ و شورش می‌شود.

گیل (لیام همسورث) و کتنیس گاهی اوقات به کتاب قوانین خشونت و اخلاق اشاره می کنند، اما گیل اصرار دارد که اسنو مدت ها پیش آن را دور انداخته است. با این حال، بسیار جالب است که ببینیم کتنیس سعی می‌کند علی‌رغم تمام کارهایی که اسنو با او انجام داده، حس عدالت و رحمت خود را حفظ کند.

کتنیس اوردین خطاب به رئیس جمهور اسنو:

'اگر بتوان آن را فقط با چند توت از بین برد، باید یک سیستم شکننده باشد.'

در شروع آتیش گرفتن، کتنیس از یک سفر شکار به خانه می آید تا یک مهمان ناخواسته در خانه اش پیدا کند: رئیس جمهور اسنو. او آمده است تا او را اخطار و تهدید کند، اما این دیدن نشستن او در خانه او است که او را بیشتر می ترساند.

اسنو از کتنیس می‌خواهد که جرقه‌ای را که ایجاد کرده است مهار کند. او به او می‌گوید که او را متقاعد کند که عاشق پیتا است، که اقدامات او در اولین بازی‌ها خارج از احساسات خارج از کنترل او انجام شده است. او ترس خود را پنهان می کند و اظهار می کند که سیستم او آنقدر قوی نیست که او می خواهد، و به او یادآوری می کند که او هنوز یک تهدید است، حتی اگر نمی خواهد باشد.

کتنیس اوردین به پیتا ملارک:

'انجام میدهم. من به تو نياز دارم.'

اگرچه کتنیس به بازی‌ها رفته بود و وانمود می‌کرد که پیتا را دوست دارد تا شانس بقای خود را افزایش دهد، دیدن این که هر چه بیشتر او را می‌شناسد، خیلی خوب است که این تظاهر را کنار می‌گذارد. هنگامی که طرفداران برای اولین بار کتنیس را ملاقات کردند، او بسیار بسته و مستقل بود. او دوستان زیادی نداشت زیرا همیشه نسبت به نیات همه - به ویژه در دنیای دیستوپیایی که در آن زندگی می کردند - شک داشت.

مطالب مرتبط: 10 شخصیت جانبی که در بازی های گرسنگی لیاقت بیشتری داشتند

به همین دلیل بود که دیدم او به روی پیتا باز می شود، غافلگیرکننده بود آتیش گرفتن و اعتراف کند که او در زندگی خود به او نیاز داشت. برای اینکه او متوجه شود که در واقع افرادی در دنیا وجود داشتند که واقعاً می خواستند او را بشناسند و به او کمک کنند زیرا او فرد بزرگی بود. برای کسانی که شبیه کتنیس بودند و این نوع تنهایی را تجربه کرده بودند، کمی امید را نیز برایشان ایجاد کرد.

کتنیس اوردین به گیل هاثورن:

'با این نوع تفکر، شما می توانید هر کسی را که می خواهید بکشید.'

تفاوت بین گیل و کتنیس در آن بسیار آشکار می شود ماکینجی وقتی قیام واقعا داغ می شود. هنگامی که او متوجه می شود که گیل از له کردن غیرنظامیان در معدن بدش نمی آید، کتنیس احساس ناامیدی می کند. استدلال گیل، و سهولت گیل با دیگران و دیدن آنها به عنوان شرور و دشمن، رویکرد بسیار خطرناکی است.

کتنیس متوجه می‌شود که از همان استدلالی استفاده می‌کند که کاپیتول وقتی بچه‌ها را به بازی‌های گرسنگی می‌فرستد استفاده می‌کند. این یک خط باریک است، و عبور از آن به فرد اجازه می دهد هر کسی را که می خواهد بکشد. شخصیت واقعی کتنیس زمانی آشکار می شود که او با گیل مخالفت می کند.

کتنیس اوردین به گیل هاثورن:

من، از همه مردم، می دانم که همیشه شخصی است.

گیل معتقد است که قتل در چارچوب یک جنگ شخصی نیست. اما کتنیس دو بار بازی های گرسنگی را پشت سر گذاشته است و دائماً تهدید به مرگ اسنو را در دم خود دارد، بنابراین البته او مخالف است.

گیل هیچ تجربه دست اولی در مبارزه با تا زمانی که آتیش گرفتن. در بیشتر قسمت‌های فیلم اول، گیل در حال تماشای بازی‌ها از راه دور بوده است و می‌بیند که چگونه شورش از هم باز می‌شود. از سوی دیگر، کتنیس مزیت چشم انداز تصویر بزرگتر را ندارد.

Katniss Everdeen To The Gamemakers:

'با تشکر از شما برای توجه شما.'

وقتی کتنیس برای اولین بار در بازی های گرسنگی ، او فردی بداخلاق، صریح و شجاع است که به جلب رضایت دیگران اهمیتی نمی دهد. تمرین قبل از بازی ها اولین موردی است که این موضوع مشخص می شود. وقتی گیم میکرها در حین تظاهرات به او توجه نمی کنند، او از عدم توجه آنها متحیر می شود.

مطالب مرتبط: 5 دلیل برای اینکه سینا بهترین مربی کتنیس در بازی های گرسنگی بود (و 5 دلیل برای اینکه هیمیچ بود)

او در خشم خود، سیبی را از دهان خوک برشته ای بیرون می زند که به نظر می رسد بیش از او مورد توجه قرار گرفته است. پس از این شاهکار قابل توجه، او تعظیم می کند و به طعنه از آنها تشکر می کند، که باعث می شود کتنیس فردی را در صحنه تماشا کند.

کتنیس اوردین به پیتا ملارک:

نه. آنها نمی کنند. چرا باید آنها؟

در پایان اولین بازی های گرسنگی ، گیم میکرها قوانین را تغییر می دهند و می گویند که فقط یک پیروز ممکن است زنده بماند. پیتا واضح است: «یکی از ما باید بمیرد. آنها باید پیروز خود را داشته باشند. اما کتنیس با این موضوع موافق نیست.

این لحظه ای است که آینده را به کلی تغییر می دهد - لحظه ای که جهان در او رهبر شورش را می بیند. او می پرسد، 'چرا آنها باید؟' و توت ها را بیرون می کشد تا مطمئن شود که او با شرایط خود و نه آنها بیرون می رود.

کتنیس اوردین خطاب به رئیس جمهور اسنو:

'من هرگز هیچ یک از این را نمی خواستم.'

کتنیس هنوز یک نوجوان است، اما تعداد تراژدی ها و مشکلاتی که در زندگی تجربه کرده، و روشی که در آن به جلو ادامه می دهد، به نوعی باعث می شود بینندگان فراموش کنند که او بسیار جوان است. در چند لحظه آسیب‌پذیرتر، او اعتراف می‌کند که هرگز نخواسته در بازی‌ها حضور داشته باشد، به یک نماد تبدیل شود یا انقلابی را رهبری کند. او فقط یک کودک بود که تلاش می کرد زنده بماند.

کاپیتول او را وادار به انجام کارهایی می‌کند که نمی‌خواهد، و بعداً، شورشیان مسئولیتی را بر عهده او می‌گذارند که او نمی‌خواهد. با این حال، اگرچه او هرگز هیچ یک از اینها را نمی خواست، او می داند که باید به مبارزه برای خیر بزرگتر ادامه دهد و آنچه را که درست است انجام دهد.

کتنیس اوردین خطاب به فینیک اودایر:

من از آنها پیشی گرفتم.

وقتی فینیک از او می‌پرسد چه اتفاقی برای لباس‌های دختر زیبایش افتاده است، او می‌گوید که از آن‌ها بزرگتر شده است. این لحظه ای است که بینندگان می بینند که او همان دختری نیست که در آن بود بازی های گرسنگی .

که در آتیش گرفتن ، بینندگان کتنیسی را می بینند که در تلاش برای درک نقش خود در همه چیز است. او دیگر نمی خواهد فقط به خاطر خودش زنده بماند. او نقش خود را درک می کند و مایل است از جنبش علیه کاپیتول حمایت کند. در لحظه، به معنای پوشیدن چیزی معنادار است، نه چیزی که برف را خوشحال می کند.

کتنیس اوردین خطاب به رئیس جمهور اسنو:

'اگر ما بسوزیم، شما با ما بسوزید!'

این به راحتی یکی از نمادین ترین نقل قول های این مجموعه است. کتنیس به تازگی شاهد خشونت وحشتناکی است که کاپیتول بر مناطق دورافتاده اعمال می کند، و او نیازی به خواندن از یک سخنرانی ندارد تا جرقه شورش را در خود احساس کند.

سوپر کاسه کی شروع میشه

مطالب مرتبط: 10 بهترین نقل قول از The Hunger Games' Mockingjay

این لحظه ای است که او به رهبر شورش تبدیل می شود - به رهبری که اطرافیان او قبلاً او را درک می کردند. او مظهر قهرمانی است در حالی که کلمات را با اشک در چشمانش فریاد می زند.

کتنیس اوردین به پیتا ملارک:

ما همدیگر را زنده نگه می داریم. این کاری است که ما انجام می دهیم.

کتنیس به فردی تبدیل می شود که زندگی فراتر از بقا را می بیند. در طول دوره آتیش گرفتن ، بینندگان می بینند که چگونه او شروع به قرار دادن زندگی پیتا بر زندگی خود می کند. که در ماکینجی، او شورش را مقدم بر نیازهای خود قرار می دهد. در نگاهی به گذشته، واضح است که این با مراقبت او از پیتا شروع می شود.

به نوعی، تمایل آنها برای ادامه حیات برای زنده نگه داشتن یکدیگر، چیزی است که جنبش را ادامه می دهد، زیرا برخلاف اعتقاد کنگره به فردگرایی، و تنها حمایت از منافع فردی است.

کتنیس اوردین به شورشی چوب:

'من به عنوان یک قطعه در بازی او تمام شده است.'

که در بازی های گرسنگی پیتا می گوید که نمی خواهد فقط یک قطعه دیگر در بازی های کاپیتول باشد. در این مرحله، کتنیس تجملات اینگونه فکر کردن را ندارد، اما در عرصه، آرام آرام ارزش سخنان پیتا را درک می کند.

خیلی بعد، در Mockingjay - قسمت 2، او کلمات او را در لحظه ای تکرار می کند که واقعاً بازتابی از سفری است که تاکنون انجام داده است. همچنین به شخصیت پیتا می گوید که او از نقش کوچک خود قبل از شروع شورش آگاه است.

کتنیس اوردین به گیل هاثورن:

من نمی ترسم.

کتنیس در لحظات آسیب پذیرتر خود اعتراف می کند که ترسیده است. او به گیل می گوید که از زمان درو ترسیده است. پس از اینکه بدترین ترس های او با انتخاب نام پریم به حقیقت می پیوندند، او مجبور می شود شاهد مرگ کودکان باشد و مجبور می شود برخی از آنها را بکشد.

در طول این همه، او از پریشانی عاطفی، درد جسمی و ضربه های وحشتناک عبور می کند، بنابراین به طور طبیعی، او می ترسد. اما وقتی در مقابل افرادی قرار می گیرد که به قوی بودن او نیاز دارند، سرش را بالا می گیرد. این عزیزان او هستند که به او کمک می کنند اعتماد به نفس داشته باشد، حمایت شود و کمتر بترسد.

بعدی: 10 نقل قول به یاد ماندنی از فیلم بازی های گرسنگی