مصاحبه جاز سینکلر و لاچلان واتسون: ماجراهای ترسناک سابرینا

چه فیلمی را ببینید؟
 

ستاره های The Chilling Adventures of Sabrina ، جاز سینکلر و لاچلان واتسون ، پیش نمایش فصل آخر سریال را نشان می دهند و در مورد سفرهای شخصیتشان گپ می زنند.





همانطور که Netflix است ماجراهای ترسناک سابرینا در 31 دسامبر با چهارمین فصل خود به پایان می رسد ، طرفداران می توانند به عقب نگاه کنند و از رشد قهرمان آن شگفت زده شوند. سابرینا از تلاش نیمه جان برای ماندن در کنار دوستان انسانی خود به ملکه جهنم رفته است و اکنون هر دو طرف زندگی او در یک نبرد گرد هم آمده اند تا از پایان همه چیز جلوگیری کنند.






خوشبختانه ، او دوستانش را در کنار خود دارد - حتی وقتی که به نظر می رسد آنها در جهت مخالف هستند. همانطور که سریال به سوits استفاده ها و ماجراهای خود سابرینا پرداخته است ، روبرتو آگوئر-ساکاسا ، مجری برنامه ، فضای داستان های دوستانش را نیز باز کرده است. رز (جاز سینکلر) قدرتهایی را برای خود ایجاد می کند که باید مورد بررسی قرار گیرند ، سفر هویت تئو (لاچلان واتسون) با بی شماری از نوجوانان در خانه صحبت کرد و هر دو عاشقانه های خود را تجربه می کنند.



مرتبط: چرا ماجراهای دلهره آور سابرینا توسط نتفلیکس لغو شد

در یک رویداد مطبوعاتی اخیر ، سینکلر و واتسون با Screen Rant و چندین رسانه دیگر در مورد انتظارات روز و تئو در فصل آخر ، احساس وداع با این سریال و آنچه که باعث سرگرمی بیشتر این فصل شد صحبت کردند. نسبت به قبل.






در فصل 4 ، سابرینا سرانجام به قلمرو هیولای هفته نقل مکان کرد. غواصی در وحشت الدریچ چگونه بود؟



لاچلان واتسون: من فکر می کنم داشتن یک نوع قلمرو وحشت وجودی و کیهانی برای مقابله با آن بسیار سرگرم کننده بود ، زیرا هیولاهای ما همیشه به نوعی همه جانبه بوده اند. بیشتر از یک مسئله ابهام اخلاقی است تا یک معامله جسمی ، 'این روح شما را می خورد'. من فکر می کنم بازی کردن با او واقعاً چیز سرگرم کننده ای بود ، این بچه ها واقعاً باید لباس خود را بپوشانند و مسائل را کشف کنند و سپس با عناصر روانشناختی ترس وجودی کنار بیایند.






جاز سینکلر: فکر می کنم مورد علاقه من 'ناخوانده' بود. ما واقعاً از آن قسمت لذت بردیم. من به یاد نمی آورم که کارگردان چه کسی بود ، اما او بسیار عالی بود. کار با او چنین لذتی داشت و او واقعاً اهمیت می داد. به شما اجازه نمی دهد از صحنه عبور کنید مگر اینکه واقعاً صحنه را میخکوب کنید ، و این باعث می شود که شما بخشی از چیزی باشید و در یک گروه بازیگری باشید و واقعاً بخواهید کار بزرگی انجام دهید. و باشگاه ترس نیز در آن قسمت مجبور به اجرای برنامه شد. برای من ، این احتمالاً ترور مورد علاقه من در الدریچ بود.



لاچلان واتسون: من فکر می کنم تاریکی واقعاً سرگرم کننده بود. من نمی دانم که آیا ما واقعاً باید کارهای زیادی را با Darkness انجام دهیم یا خیر ، اما من فکر می کنم که شخص واقعاً باحال خواهد بود. و كیرنان آن را كشت. بنابراین ، آن یکی را خیلی دوست دارم.

حالا که همه چیز به پایان می رسد ، قسمت مورد علاقه شما در مورد بازی در شخصیت های شما چه بوده است؟

جاز سینکلر: من عاشق این هستم که روبرتو چنین شیطانی باهوش ، خلاق شجاعی باشد. از آنجا که نمی دانم شخصیت من قرار است چه عواملی را تجربه کند تا زمانی که او تمام کار خود را بکند ، بسیار لذت بخش بوده است. او مثل این است ، 'اوه ، شما الان یک تشویق کننده هستید.' من مثل 'عالی!' 'اوه ، تو الان باس بازی می کنی.' من مثل 'عالی!' 'اوه ، تو الان جادوگر هستی.' 'عالی!'

قادر به غلتیدن با مشت ها - و او تعداد زیادی را پرتاب می کند - واقعاً سرگرم کننده بود. از آنجا که وقتی شما مدت طولانی کاری را انجام می دهید ، حوصله یا رضایت خاطر یا هر چیز دیگری راحت خواهد بود. همیشه دانستن اینکه چیز جدیدی در راه است یا چیزی سرگرم کننده در راه است ، واقعاً یک لذت بود.

لاچلان واتسون: از نظر تئو ، واقعاً جالب بود که قوس تئو کمی از اوایل نوجوانی من ، از اینکه بفهمد من کیست ، پژواک می گیرد. خیلی خوب بود که دوباره به آن فرو رفت و می توانست دست تئو را بگیرد و تماشای آنها را ببیند که کاملاً به یک شخص کاملاً تحقق یافته تبدیل می شوند و آن سعادت را پیدا می کنند. چون فکر می کنم همه کمی نگران بودند که زندگی تئو فقط برای مدتی واقعاً ناراحت کننده باشد.

جاز سینکلر: در ابتدا ناراحت کننده بود.

لاچلان واتسون: خیلی ناراحت کننده بود! اینکه بتوانم کاملاً حلقه بزنم و کمی شادی و نشاط نشان دهم ، واقعاً برای خود کوچک کوئر من بسیار معنی داشت.

جاز سینکلر: این برای بسیاری از افراد معنای زیادی داشت.

لاچلان واتسون: و ظاهراً برای بسیاری از افراد نیز معنای زیادی داشت. و این فقط یک امتیاز مثبت است.

پس از حل آخرین حلقه زمان آخرالزمانی ، هر دو قرار است کمی بیشتر وقت خود را با دیگران بگذرانید. آیا می توانید کمی در مورد پویایی متفاوت خود با رابین و هاروی صحبت کنید؟

جاز سینکلر: خوب ، ما از همه آن متنفر بودیم. ما از رفتن به محل کار و پرداخت حقوق برای زندگی با مردان زیبا و شیرین متنفر بودیم. این فقط وحشتناک بود. شکنجه بود

لاچلان واتسون: ما مجبور شدیم 16 ساعت مستقیم بغل کنیم و من فقط از آن متنفر بودم.

جاز سینکلر: قهقهه زدن و خندیدن؟ اوه

لاچلان واتسون: ایجاد رابطه ای زیبا؟ وحشتناک. 1 از 10 تجربه.

جاز سینکلر: صادقانه بگویم ، واقعاً بسیار خاص بود. من عاشق این هستم که تئو و روز چنین عاشقانه های آبدار را تجربه کنند. با کاراکترهایی که دوستان شخص اصلی هستند ، عشقشان را به اندازه ای کوچک یا جالب یا توسعه نیافته ، بسیار آسان می کند.

ویلیام زابکا چگونه با مادرت آشنا شدم

اما اینکه شما واقعاً به هر دوی این روابط در روزهای مختلف به طرق مختلف احساس می کنید ، فقط فکر می کنم خیلی خاص است. ما تنش و آسیب پذیری و رابطه جنسی و ترس و عشق و شادی را در هر دو رابطه کشف می کنیم ، من فکر می کنم این رفتار کاملاً مطلوبی است که فکر می کنم طرفداران به خصوص در قسمت چهارم عاشق آن هستند.

لاچلان واتسون: بله ، ما باید ثمره کار عاطفی خود را ببینیم.

جنبه موسیقی نمایش در این قسمت واقعاً به خودی خود می آید. چگونه می توانید وارد آن شماره های موسیقی شوید؟

لاچلان واتسون: فکر می کنم من و جاز هر دو عاشق موسیقی هستیم و راس از چنین زمینه موسیقیایی ناشی می شود. فکر می کنم این برای ما نوعی طبیعت دوم بود. واقعاً مثل زمان بازی بود. ما واقعاً باید لذت ببریم.

جاز سینکلر: ما سه نفر مربا داریم. ما قبلاً با هم آواز می خواندیم ، با هم بازی می کردیم ، از ابتدا فقط برای سرگرمی با هم جم می کردیم. بنابراین ، ما قبلاً کمی زبان موسیقی داشتیم.

لاچلان واتسون: بله ، واقعاً سرگرم کننده بود. بخشی از تئاتر من را نیز اشباع می کند ، این یک بار است که ما واقعاً باید کاری را تمرین کنیم. زیرا بیشتر اوقات فقط به خواندن فیلمنامه می پردازید و سپس در روز ظاهر می شوید. شما 10 دقیقه وقت دارید تا یک صحنه را مسدود کنید و سپس برای چند ساعت در حال فیلمبرداری آن هستید. و همین

اما با اعداد موسیقی ، ما باید رقص رقص را یاد بگیریم و باید جنبه های موسیقی را تمرین کنیم. ما باید وارد غرفه های ضبط و ضبط آواز شویم ، و شما باید آن را اجرا کنید.

جاز سینکلر: و وقتی ما آن را اجرا می کنیم ، آنها مخاطب دارند. بنابراین ، آنها در آنجا سابقه دارند و بنابراین فقط قرار است آنها آن را دوست داشته باشند. اجرای برنامه برای افرادی که به آنها حقوق می دهند تا از لذت خودشان لذت ببرند؟ فوق العاده است

لاچلان واتسون: فکر می کند همه ما با آن اوقات خوبی داشته ایم. این طرف Glee روبرتو بود که بیرون می آید.

چالش برانگیزترین خط داستانی برای پرداختن به عنوان بازیگر در این فصل برای شما چه بوده است؟

لاچلان واتسون: از قضا فکر می کنم با همه وحشت و وحشت وجودی - سخت ترین قسمت ها انسانی ترین بودند. تاریکی و همه این اتفاقات وحشتناک و وحشتناک که اتفاق می افتد ، قسمت سختی نبود. قسمت سخت این بود که به نوعی با دوست پسرم درگیر یک وصله خشن شدم. این قسمت واقعاً سختی بود. در حال فرو بردن در احساسات واقعاً انسانی

حتی حفر عشق نیز گاهی اوقات به نوعی سخت است. آسیب پذیر بودن سخت است. در حالی که وقتی شما فقط اسلحه به سمت بالا شلیک می کنید ، با یک موجود می جنگید ، خیلی راحت تر می توانید پشت سر خود را پنهان کنید و گم شوید. در حالی که چیزهای بسیار صمیمی ، آسیب پذیر مانند آن ، آنجاست که کار واقعی به وجود می آید. بنابراین ، من لذت بردن از اینکه می توانم در این قسمت کمی زیر شیرجه بزنم ، بسیار سرگرم کننده بودم.

جاز سینکلر: من در این اجرا خیلی سرگرم شدم. وقتی کور بودم ، این سخت بود. اما جادوگر بدجنس شدن و عاشق بودن شگفت انگیز بود. من فقط آن را دوست داشتم. اوقات بسیار خوبی داشتم. فکر می کنم حتی صحنه های حساس و آسیب پذیر ، چون من قبلاً صحنه های زیادی را با راس ساخته بودم ... آن صحنه ها آنقدر حضور و شیمی داشتند که همیشه در آن لحظات برای من مثل یک زمین بازی احساس می شد. بله ، من فکر می کنم من فقط بیشتر در این اجرا لذت می بردم.

آیا از چگونگی پایان داستان راضی هستید یا مکان هایی وجود دارد که دوست داشته باشید در فصول بعدی به آنجا برود؟

نقل قول های فیلم دیواری بودن

جاز سینکلر: فقط فکر می کنم ما کارهای زیادی انجام دادیم. ما کارهای بسیار زیادی در طعم های مختلف انجام داده ایم ، هر شخصیتی بالا و پایین شده است ، و لحظاتی وجود دارد که شما به نوعی از آنها متنفر هستید و سپس لحظاتی که ناگهان مورد علاقه شما هستند. من فقط فکر می کنم که ما واقعاً ، واقعاً ، آن را کاملاً خیس کرده ایم. از آن سو took استفاده کرد ، ریسک کرد و کارهای زیادی انجام داد. در حالی که دوست دارم بازی در این دنیا را ادامه دهم ، فقط به این دلیل که بسیار سرگرم کننده است ، من قطعاً از جایی که بسته بندی می شود و چگونگی بسته بندی آن و همه قسمت های آبدار که ارائه می دهیم احساس رضایت می کنم.

لاچلان واتسون: بله ، من فکر می کنم شخصیت ها خیلی خسته شده اند. آنها فقط نیاز به استراحت دارند. ما فقط باید به دانشگاه برویم. به کالیفرنیا بروید و شاید مقداری علف هرز یا چیز دیگری سیگار بکشید. من نمی دانم. چیزی خارج از چیزهای وحشتناک ، وحشتناک و پایان جهان.

اما فکر می کنم برای بازیگران ، فکر می کنم ما می توانستیم زمان بیشتری را برای کاوش و یادگیری و دوست داشتن یکدیگر استفاده کنیم. من فکر می کنم به عنوان بازیگر ، تاکنون تعطیلی زیادی نداشته ایم - تعطیلی مجازی. اما فکر می کنم فصل شخصیت های ما شاید کمی برای آرامش آماده باشد.

آیا هیولاهایی وجود داشتند که شما را وحشت زده کنند؟

لاکلان واتسون: عمو جسی از نظر فنی یک هیولا نبود. او یک شخصیت بسیار دلسوز بود ، اما مرد ، او جباران هبی را از من ترساند.

جاز سینکلر: این خیلی زود بود ، وقتی ما مثل این بودیم که: 'نه ، ما همه چیزهای بد و زننده را دنبال خواهیم کرد.' و ما این کار را در کل انجام می دهیم ، اما این زمانی بود که آنها شبیه 'برو!'

لاچلان واتسون: شما هم به آن عادت کرده اید. چیزهای وحشتناک و دستکاری شده ای در حیله گری وجود دارد و شما مانند 'هی ، چه خبر است ، آیلین؟' اما من فکر می کنم عمو جسی ، او فقط ...

جاز سینکلر: آنها همیشه فقط او را به بدترین شکل خراب می کنند. با جوش و لایه برداری پوست و کره چشم. او تنها شخصیتی است که وقتی سر صحنه فیلمبرداری بود نمی توانستم به او نگاه کنم. من مثل این بودم ، 'من می دانم که تو خیلی دوست داشتنی هستی ، و اکنون نمی توانم در کنار تو باشم.'

لاچلان واتسون: جیسون ، که نقش او را بازی می کرد ، چنین پسر خوبی بود. او مادر من را می شناخت و بنابراین ما همیشه گپ های زیبایی خواهیم داشت. و سپس او فقط در حالی که نیمی از چهره خود را از دست داده بود ظاهر می شد و سعی می کرد از من در مورد شهر من بپرسد ، و من مانند 'جیسون ، من نمی توانم با شما باشم.' بعداً باید در مورد تو فریاد بزنم و گریه کنم. '

ماجراهای ترسناک سابرینا فصل 4 قرار است در 31 دسامبر سال 2020 اکران شود.