مصاحبه جاش لاوسون: مورتال کمبت

چه فیلمی را ببینید؟
 

جاش لاوسون ، بازیگر فیلم Mortal Kombat ، در مورد بازی قاتل برجسته Aussie ، کانو ، در فیلم راه اندازی مجدد فیلم از سیمون مک کوئید ، با Screen Rant صحبت می کند.





از همه مبارزانی که تاکنون در آنها شرکت کرده اند مورتال کمبت ، شاید هیچ کدام به اندازه Kano قابل خطرپذیری نیستند. کانو یک جنایتکار Earthrealm است که به سختی مشروب می خورد ، مهمانی های بیشتری می گیرد و از پاره شدن قلب کسی دریغ نمی کند ، Kano موجودی انگیزه ، وحشی مغز مارمولک است که از لذت های اساسی خونریزی و لذت طلبی لذت سادیستی می گیرد.






در راه اندازی مجدد جدید سینمایی از مورتال کمبت ، نقش کانو را جاش لاوسون بازی می کند ، که بیشتر او را مخاطبان آمریکایی با بازی در نمایش های تلویزیونی می شناسند خانه دروغ ها ، و همچنین کمدی هایی مانند کمپین و لنگر 2 . لاوسون در زادگاه خود استرالیا ، به عنوان تهدید سه گانه نویسندگی / کارگردانی / بازیگری با فیلم هایی مانند کمدی جنسی تحریک آمیز 2014 شهرت زیادی پیدا کرده است. مرگ کوچک و رام-کام با مسافرت در زمان با مفهوم بالا ، بطور خلاصه .



مرتبط: مصاحبه لودی لین و مکس هوانگ: مورتال کمبت

ضمن ترویج انتشار مورتال کمبت ، لاوسون درمورد کار خود در این فیلم از Screen Rant صحبت کرد ، از هفته ها صرف صحنه های جنگ تا شماره گیری 'استرالیایی' ذاتی خود تا یازده نفر به منظور تسخیر مناسب روح کانو. او در مورد فاضل خود در مورد بازی ویدیویی بحث می کند ، و اعتراف می کند که تحت فشار زیاد تراکم مورتال کمبت افسانه های خارق العاده. او در مورد فاکتور گور صحبت می کند و اینکه چقدر برای a مهم است مورتال کمبت از نظر خون و روده ، حتی اگر توضیح این اهمیت برای افراد غیر طرفدار که نمی فهمند خونریزی در کل مجوز حق رای دادن چگونه است ، دشوار است. سرانجام ، او رابطه خودش را با کلیشه ها و پیش فرض های کلاسیک استرالیایی کاوش می کند ... و نه ، او هرگز با تمساح کشتی نگرفته یا یک کانگورو را بوکس نکرده است.






مورتال کمبت اکنون در سینماها و HBO Max حضور دارد.



درست در خارج از خفاش ، من یک طرفدار بزرگ مرگ کوچک هستم. من سالها پیش آن را در یک نمایش مطبوعاتی دیدم و تاکنون واقعاً با من گیر کرده است.






اوه ، واقعاً؟



این فیلم بسیار شیرین و عاشقانه ای است اما در عین حال سخیف و تاریک و خنده دار است. از صحنه اول ، شما فقط می دانید که این چیزی وحشی است و کاملاً غیرقابل پیش بینی است و هرگز جلوی آن را نمی گیرد.

اوه مرد ، من خیلی خوشحالم! آن فیلم قطعاً مانند یک رام-کام معمولی شروع نمی شود.

بنابراین ، قبل از اینکه به Mortal Kombat بپردازیم ، و قصد داریم غواصی کنیم ، تفاوت را برای شما بگویید ، در نوشتن و کارگردانی و بازی در فیلم های خود ، در مقابل وقتی که شما را به بازی در یک تولید بزرگ هالیوود دعوت می کنند . تصور می کنم واقعاً متفاوت باشد. مانند ، احتمالاً تریلر بزرگتری دریافت می کنید.

تریلر من برای Mortal Kombat آنقدرها هم که فکر می کردید بزرگ نبود! (می خندد) اما شما به سختی درگیر آن هستید. شما همیشه سر صحنه هستید! می گویم تفاوت این است که در مقایسه با نویسندگی و کارگردانی ، هر شغل بازیگری که داشته ام تعطیل است. نویسندگی و کارگردانی کار بسیار بیشتری است. من را اشتباه نگیرید ، حضور در مورتال کمبت یا هر فیلمی به عنوان بازیگر کار سختی است ، اما خطری بر نوع کار شما به عنوان نویسنده / کارگردان نیست. شما باید به یاد داشته باشید ، بازیگران آخرین کسانی هستند که در صحنه فیلمبرداری می شوند و اولین کسانی هستند که می روند. در فرآیند پیش تولید ، تولید و پس از تولید ، بازیگران در آخر قرار می گیرند ، آنها تمام تولید را انجام می دهند ، و سپس آنها می روند. اما یک قطعه عظیم تولید قبل و بعد وجود دارد که بازیگران واقعاً بخشی از آن نیستند. بنابراین ، می دانید که کار به عنوان نویسنده / کارگردان بسیار بزرگتر است.

مقدار زیادی زمین برای پوشاندن.

من به تازگی تولید فیلم جدیدم ، داستان کوتاه کوتاه ، را به عنوان کارگردان آماده کردم و آن را نوشتم ... و هنگامی که من در Mortal Kombat مشغول تولید بودم ، کمی همپوشانی داشتیم و پست را انجام می دادیم ، اما اساساً پست را به تأخیر می انداختیم تولید تا بعد از مورتال کمبت. اما ، برای رفتن از تولید فیلم من به این فیلم عظیم استودیویی ، این یک تعطیلات به نظر می رسید! من واقعاً خیلی راحت بودم که برای لحظه ای از صندلی مدیر بیرون آمدم و اجازه دادم شخص دیگری آن کار را انجام دهد ، در این مورد سیمون مک کوئید. من مثل 'سایمون' بودم ، اگر راهی وجود داشته باشد که بتوانم به شما در سهولت کار کمک کنم ، این کار را خواهم کرد ، زیرا من همین کار را کردم و می دانم سختی کار چقدر است. خوشحال شدم که به هر طریقی می توانم کمک کنم ، زیرا بله ، مطمئناً درد را نمی دانید تا زمانی که این کار را انجام دهید.

باید خوب باشد که بتوان از کسی س askال کرد ، 'انگیزه من چیست؟' برخلاف اینکه همه به شما مراجعه می کنند و از شما می پرسند.

درسته! فکر می کنم ریکی جروئیز در مورد کارگردانی حرف جالبی زد. او گفت ، 'وقتی شما کارگردان هستید ، باید برای همه چیز جواب داشته باشید. اما خبر خوب این است که ، پاسخ شما هرچه باشد ، پاسخ درستی است! ' چون شما مدیر هستید! هرچه بخواهید می تواند باشد. بنابراین حق با شماست ، عالی بود ، مجبور نبودن جوابها را درباره Mortal Kombat داشته باشید. من واقعاً فقط سوالات را داشتم! شخص دیگری مجبور بود برای من به این س questionsالات پاسخ دهد. تغییر خوبی بود.

آگاهی شما از مورتال کمبت چیست؟ آیا با فیلم دیگر ، عملکرد Trevor Goddard آشنا بودید؟

آره من مطمئناً قبلاً مورتال کمبت را بازی می کردم. مدتی نیست ، اما من حق رای دادن را می شناسم و آن را به خوبی می شناسم. یا حداقل ، فکر می کردم این کار را کردم ، تا زمانی که جعبه پاندورا را باز کردم و دهه های اسطوره شناسی و شخصیت سازی و قوس های داستانی را که از آنها هیچ تصوری نداشتم ، آموختم. البته فیلم اصلی را دیده بودم. اما من واقعاً قبل از انجام این کار از تماشای دوباره آن دور شدم. من فقط می خواستم تا آنجا که می توانم کاملاً تازه باشم و قواره ای تمیز داشته باشم. بنابراین قبل از فیلمبرداری فیلم آن را تماشا نکرده ام ... و در واقع ، من از کودکی هنوز آن را تماشا نکرده ام. اما من واقعاً می خواهم آن را دوباره تماشا کنم! من خیلی مشتاق دیدن دوباره آن هستم! اما به هر حال ، تا زمانی که من کار را به عهده گرفتم و ما واقعاً شروع به کار در آن کردیم ، فقط در آن صورت بود که فهمیدم معلومات چقدر پیچیده است. داستان پسین ، تاریخچه این شخصیت ها.

خیلی زیاد است بازی محبوب Mortal Kombat سریال محبوب سریال من است.

وای خدای من ، بسیار انبوه و تکامل یافته است! مرد آه مرد ، من وقتی کار را به عهده گرفتم در آن کار بودم. بارگیری زیاد بود.

بنابراین ، استرالیا از آنچه تصور می کنم یک مکان بزرگ و باشکوه است ، من هرگز آنجا نبوده ام.

حق با شماست!

مردم آنجا بسیار متفاوت از یکدیگر هستند ، شما می دانید ، درست مثل هرجای دیگر ، اما ... وقتی کانو هستید ... چیزی وجود دارد که باید به آن ضربه بزنید که همه 'مغز مارمولک' ، 'id' یا چیز دیگری است. .. نمی دانم ، آیا سایمون می رود ، 'جاش ، من به تو احتیاج دارم که بیشتر باشی ، اوه ، استرالیایی؟' اگر می دانید منظور من چیست؟

من دقیقاً می دانم شما مردان چیست و حق با شماست! بازی خیلی جالب بود. Kano soooo ، به همان اندازه که می خواهیم نسبت به یکدیگر مدنی و شایسته باشیم ، به این دوره از سیاست درستی و مدنیت تعلق ندارد. کانو عدم وجود همه اینهاست! خیلی سرگرم کننده بود که فقط یک خراش بدون تقلب باشی! (می خندد) تمام وقت! سایمون خیلی دوست داشت که او بسیار استرالیایی باشد. این کاری بود که فقط یک Aussie می توانست در این تکرار Kano انجام دهد. چیزی خیلی استرالیایی در این مورد وجود دارد. اصطلاحات و عباراتی وجود دارد که وی استفاده می کند ، انواع و اقسام چیزهایی که من می خواهم در این فیلم بگویم ، و شک دارم آمریکایی ها حتی آن را درک کنند! اما این بخشی از سرگرمی است. او به زبانی عجیب صحبت می کند. حتی برای بیشتر استرالیایی ها ، این نوع 'بیش از حد استرالیایی' است. خیلی سرگرم کننده بود که بتوانم پا به آن کفش ها بگذارم و حرامزاده باشم!

من احساس می کنم کانو می داند هیچ کس حرفهای او را نمی فهمد ، اما آنها او را به چالش نمی کشند زیرا او با مشت زدن به قلب آنها از سینه آنها را پاسخ خواهد داد.

آره او دقیقاً یک انسان ساده است. وقتی کلمات او را از کار می اندازند ، فقط یک قلب ساده و ساده از یک رباط خارج می شود. خشونت زبانی است که او به آن تسلط کامل دارد.

صحبت از خشونت است ... آیا شما هیچ نوع آموزش رزمی داشتید؟ آیا برای ساختن 'سبک مبارزه کانو' با یک تیم کار کردید؟

مطمئنا! در یک دنیای کامل ، من این کار را برای مدت طولانی تری انجام می دادم ، اما با توجه به زمانی که داشتم ... یک رزمی کار شگفت انگیز به نام نینو وجود داشت ، در آدلاید ، او یک نوع افسانه در استرالیای جنوبی است ، جایی که ما تیراندازی کردیم . او با همه ما کار کرد. این فقط یادگیری هنرهای رزمی نبود ، بلکه یادگیری سبک مبارزه برای شخصیت بود. کانو چگونه می جنگد؟ این واقعا سرگرم کننده بود ، اینکه بتوانم در شخصیت مبارزه کنم. او کثیف است. او یک تقلب است. او بیشتر اوقات مست است! بنابراین جسمانیت براساس شخصیت است ، یادگیری این مهارت های جدید بسیار عالی بود و بسیار هیجان انگیز است که هر شخصیت به طریقی متفاوت می جنگد. فکر می کنم این را در فیلم تمام شده واقعاً می بینید.

من مطمئن هستم که شما نمی توانید در مورد چیزی که در این فیلم با او می جنگید چیزی به من بگویید ... من فکر می کنم طرفداران عاشق این قصه می توانند حدس بزنند و استنباط کنند ... ما می بینیم شما با یک پسر مارمولک پا به پا می کنید که ممکن است خزنده باشد ... شاید ، این کار من نیست! نمیدونم!

(می خندد)

اما آیا می توانید به من بگویید که چه مدت طول کشید تا شما هر یک از مبارزات خاص خود را انجام دهید؟

درگیری های خاصی صورت گرفت که هفته ها به طول انجامید. درگیری های خاصی وجود دارد که بسیار پیچیده است و افراد زیادی درگیر آن هستند و شما باید واحد اصلی و واحد دوم را انجام دهید ... اگر همه اینها را جمع کنید ، دعواهای خاصی وجود دارد که هفته ها به طول انجامید. آنها ترکیبی از دوربین عکاسی ، طراحی رقابتی عملی و عناصر CG و انواع مختلف آن هستند. اوه ، بعضی از این چیزها از آنچه به نظر می رسد سخت تر است! مطمئناً سخت تر از آنچه به نظر می رسید ، و من قبلاً هرگز چنین فیلمی نساخته بودم. این همه یک تجربه کاملاً جدید برای من بود. من فکر می کنم شما جزئیات ، زمان و مراقبت را دریافت می کنید ... طراحان رقص ما بسیار مبتکر بودند. Mortal Kombat همه چیز درباره گور است. شما باید بتوانید بجنگید ، اما این Fatalities های تماشایی را نیز داشته باشید. ما همه موارد را در آن گنجانده ایم ... عزیزم ، این خیلی مریض بود.

(می خندد) این چیزی است که من نمی توانم آن را به طور کامل بیان کنم ، مانند دوست دخترم ، یا مادرم ، یا هر کسی که قبلا طرفدار مورتال کمبت نبوده است ... به سختی می توان به آنها گفت که چرا اینقدر مهم است که ستون فقرات قطع می شود و سر منفجر شد و همه اینها.

این چیزی است که در Mortal Kombat بسیار متفاوت است ، در مقایسه با حق رای دادن دیگر. بخشی از آنچه آن را منحصر به فرد می کند ، بخشی از آنچه طرفداران می خواهند ، دلهره آور است! نمی توانی عقب بکشی فکر می کنم مطمئناً در تریلر از این موضوع لذت می برید ، اما موارد خیلی بیشتری در فیلم وجود دارد.

و همه اش با این شخصیت ها است که همه بزرگتر از زندگی هستند ، اما کاملاً جدی نیستند. خوب ، بعضی از آنها بسیار جدی هستند ، اما بعضی از آنها ... مانند کانو ... اگر شما بخواهید ، کانو می تواند از نوع چارلز مانسون باشد ، یا مردی که هر روز ظهر از میله بیرون می شود. خوش می گذرد! او سرگرم کننده است! و تلاش برای توضیح این حس سرگرمی برای مردم ممکن است گاهی چالش برانگیز باشد.

حق با شماست! من فکر می کنم چیزی که سیمون ، کارگردان ، خیلی خوب کشید این است که حتی اگر بعضی از این شخصیت ها دنیوی نیستند ، او واقعاً سعی کرد همه آنها را در یک مبدأ واقع کند. آنها می توانند افراد واقعی در یک جهان بلند باشند. حتی در زیبایی ، آن را می بینید. یک فضای سبز وجود دارد ، یک خاکی است. یک کیفیت کثیف در آن وجود دارد ، اما زیبایی نیز. این همیشه احساس می کرد ، حداقل برای من ، کانو یک شخص واقعی بود! او واقعی بود! آره من توانستم مقداری ریز ریز نمایش های کمدی را در آنجا انعطاف دهم زیرا او توانست مقداری سبک وزن ایجاد کند تا برخی از موارد جدی تر را متعادل کند. اما هنوز همیشه زندگی است یا مرگ. مخاطرات بالا هستند! این برای او و همه شخصیت ها همیشه واقعی بود. به عنوان یک بازیگر ، بازی در نقش او آسان بود ، زیرا او هرگز احساس مسخره نمی کرد. شخصیت کانو که من خلق کردم ، مطمئناً براساس افرادی است که من می شناسم. یک واقعیت واقعی در آن وجود دارد ... و شما نمی خواهید افرادی را که بر اساس آنها کانو پایه گذاری کرده ام بشناسید. آنها آدمهای بدی هستند آنها استرالیایی هستند. این همه آن چیزی است که شما باید بدانید. انکار پذیری (می خندد)

فهمیدم! بازگشت به دعوا ، به نظر می رسد که شما بیشتر از این درگیر شده اید ، مانند: 'اینجا ، یک دسته مرغ بخورید ، پاره شوید ، و ما از بچه های بدل کاری خواهیم کرد که بقیه کارها را انجام دهند!' آیا آنها مجبور بودند شما را از صحنه بیرون بکشند ، مانند: 'نه ، جاش ، شما نمی توانید این شیرین کاری خاص را انجام دهید؟'

کمی از آن وجود داشت. برخی از بازیگران سر صحنه ، مانند لوئیس تان و جو تسلیم ، اینها مردانی هستند که در هنرهای رزمی تبحر دارند. آنها مردانی هستند که واقعاً کار خود را می دانند. مطمئناً آنها احتمالاً بیش از من درگیر نه تنها رقص ، بلکه کشیدن آن بودند. اما قطعاً ترکیبی وجود دارد. ما قطعاً در زمینه تنظیم رقص برنامه نقش داریم. می توانم بروم ، 'نگاه کن ، من نمی دانم ، من احساس می کنم شخصیت من ، در این مرحله از داستان ، اینجا است' و ما توانستیم کمی آن را قالب بزنیم. قطعاً احساس می شد که ما در مکالمات گنجانده شده ایم. اما مطمئناً ، وقتی همه چیز روی صحنه می آمد ، مثل: 'جاش ، من به تو احتیاج دارم که از طریق هوا پرواز کنی و روی گردنت بنشینی' ، پس من می رفتم ، 'اوه ، بن ، شیرین کاری من دو برابر است ، این صف شماست تصاحب کن رفیق من می خواهم بروم و کمی دراز بکشم در حالی که تو برو الاغ خود را به تو تحویل بده! این جادوی فیلم هاست!

شما فیلم های استرالیایی را نوشته و کارگردانی کرده اید و در مگا تولیدات هالیوود بازی کرده اید ، جایی که تفاوت در این است که آنها پول کافی برای تهویه مطبوع همه چیز را دارند. آیا شما علاقه مند به نوشتن و کارگردانی یک فیلم پرفروش هالیوودی هستید؟ یا به اصطلاح احساس می کنید کنترل بیشتری در حیاط پشت خود دارید؟

اولین پاسخ من این است ، مطمئناً ، من دوست دارم چنین کاری انجام دهم! یک داستان بزرگ و حماسی مانند آن ، اینکه بتوانم با همه اسباب بازی های گران قیمت بازی کنم ، خدای من ، این یک رویای واقعی است! اما در قلب آن ، چه بزرگ و چه کوچک ، شما هنوز فقط یک داستان را تعریف می کنید. و مشکلاتی که در مجموعه فیلم وجود دارد و شما باید آنها را حل کنید ، همه یک نوع هستند. در پایان روز ، شما همان S *** را حل می کنید. اما این فقط در مقیاس بزرگتری است. من واقعاً این همه تفاوت را نمی بینم. شما فقط تکنسین های بهتری می گیرید ، اسباب بازی های گران تری برای بازی و درگیری بیشتر در استودیو خواهید داشت. اما نتیجه نهایی بسیار هیجان انگیز است ، برای اینکه بتوانید چیزی را ببینید که واقعاً جادو است ، از بسیاری جهات. جهانهایی که قادر به خلق آنها هستید ، داستانهایی که قادر به گفتن آنها هستید ... خیلی شرم آور خواهد بود اگر من هرگز در زندگی ام چنین کاری نکنم. من خیلی دوست دارم

اگر 200 میلیون دلار خوابیده بودم ، دوست داشتم ببینم با این کار چه چیزی می توانید بسازید.

می توانیم آن را تقسیم کنیم. شما 100 میلیون دلار سرمایه بگذارید ، من هم 100 میلیون دلار ، و ما می خواهیم فیلم بسازیم. بیا زک شما 100 میلیون دلار دروغ گفته اید.

می خواهم به بانک بروم و ببینم آیا می توانم وام بگیرم.

(می خندد)

شما خنده دار هستید ، که منجر به سوال بعدی من می شود. چطور شد که در آن خدمه آدام مک کی و جی روچ قرار گرفتید ، آن باند کامل ... اگر بدتان نمی آید که یک سری از کارهای شما پرش کنم؟

البته که نه! اولین راه من جی روچ بود. کمپین اولین کاری بود که در آن دنیای کمدی انجام داده بودم. من فکر می کنم این یک محصول گری سانچز بود که توسط کریس هنریچی نوشته شد و جی روچ کارگردانی آن را بر عهده داشت. و البته با بازی زک گالیفیاناکیس و ویل فرل. و سپس ، از آن ، از من خواسته شد که جدول خوانده شده از آنچورمن 2 را انجام دهم. این فقط برای کمک بود. من فکر می کنم کنچ آلنبی ، در آن زمان ، به همان اندازه قدیمی تر نوشته شده است. با این وجود ، هنوز هم مطمئناً اوسی ، براساس مرداک ، هیچ سوالی ندارد. و بعد جدول را خواندیم ، خیلی سرگرم کننده بود ، چند خنده هم گرفت ، و بعد فکر می کنم آدام فقط گفت ، 'بیایید فقط این کار را انجام دهیم. بیایید فقط او را جوان کنیم و سپس به دنبال آن برویم! ' اینگونه بود که من وارد Anchorman 2 شدم. اما می توانید بگویید ، نحوه کارگردانی آدام ، من واقعاً احساس می کردم که او کارهای ابتکاری انجام می دهد ، فراتر از آنچه بیشتر کارگردانان کمدی انجام می دهند. به طور مشابه با تاد فیلیپس ، می دیدید که او در کارهای کمدی اولیه خود چه کاری انجام می دهد ، در مورد آدام مک کی نیز همینطور بود. کاملا منطقی است که آن افراد از کار افتادند و شروع به ساخت انواع فیلم هایی کردند که بیشتر مورد توجه صنعت قرار گرفتند. گاهی اوقات به کمدی به عنوان پسر عموی حرامزاده درام نگاه می شود ، اما آدام از نظر بصری همیشه مرزها را زیر پا می گذارد. به آن بچه های دیگر نگاه کنید ، آنچورمن ... شما همیشه می توانستید بگویید او خیلی باهوش است. عقلش از من دور شد. او دائماً پیشنهادات تبلیغاتی ، آلت ها را ارائه می داد ... مغز او واقعاً چیز زیبایی است. من خیلی خوش شانس بودم که فرصتی پیدا کردم تا با او کار کنم.

آره آن فیلم ها ، حتی اگر همه شوخی ها را کنار بگذارید ، باز هم فیلم های خوبی هستند.

کاملا. این روش خوبی برای قرار دادن آن است ، بله. حتی اگر آنها را خنده دار نمی دانید ، تنش دارند! مخاطرات زیاد است ، پیشرفت داستان خوب است. هیچ چربی روی استخوان ها وجود ندارد. جلو می رود. شتاب گرفته است. دقیقا همینطوره. آنها داستان نویسان خوبی هستند. شما می دانید ، ویل فرل ، و استیو کارل ، و پاول راد ، همه آن بچه ها ، می دانستند که چه وقت باید اجازه دهند آن نبوغ های کمیک به زبون بیفتند. اما او همچنین می دانست که چه زمانی داستان را جلو ببرد. من باید صادقانه بگویم ، همه آن افراد در کمپین و آنچورمن ، آدام و جی ... آنها فقط بهترین افراد هستند که شانس کار با آنها را داشته ام.

شرط می بندم شما این حرف را به همه آنها بزنید!

قول میدهم! شما غالباً داستان هایی درباره معروف بودن سگهای معروف یا هر چیز دیگری می شنوید ، اما من اصلاً چنین تجربه ای را نداشته ام. آنها فقط بهترین افراد برای کار بودند. حمایت کننده ترین ... به نظر می رسد لب سرویس است ، اما این طور نیست. آنها بسیار عالی بودند. من آنها را دوست دارم (می خندد)

خوب ، اگر لب بگویید که دیک چه کسی بود ، لب زدن نیست! چای را بریزید!

اسامی فیلم های دزدان دریایی کارائیب

کاش می توانستم ، مرد!

نه ، بچه ام

آنها می گویند که همیشه یک دیک سر صحنه است ... پس حتما من بوده ام! چون به اطراف نگاه کردم و کسی نبود ، بنابراین حدس می زنم من باشم!

نه ، من این را یک ثانیه باور نمی کنم! بسیار خوب ، شاید این من باشم ، زیرا نمی دانم اگر یک تن در مورد استرالیایی بودن از شما سال شود ... من مجبور شدم با تراویس فیمل مصاحبه کنم ، و او عزیز بود. من در شهر نیویورک زندگی می کنم ، نزدیک ترین چیزی که ما باید به طبیعت داشته باشیم ، مانند ، ساحل Far Rockaway و پارک مرکزی است. ما تصویری از مردم استرالیا داریم که هر روز صبح سوار غول پیکر ، عنکبوت های انسان خور و مارهای کشتی برای صبحانه می شوند. کجا بزرگ شدی؟ آیا با فضای بیرون رابطه داشتید؟ آیا شما با هر یک از آن کلیشه های کلاسیک بزرگ شده اید ، یا اینکه هر آنچه من گفتم به طرز وحشتناکی بی احساس است؟

من همیشه احساس چنین استرالیایی بدی را داشته ام. من هرگز در آن کلیشه نمی گنجم! من در شهر بزرگ شدم. من پسر یک دکتر بودم. من به یک مدرسه خصوصی رفتم. مطمئناً ، ما به ساحل خواهیم رفت. این یک جزیره است ، بنابراین یک ساحل از هر جهت وجود دارد. و سواحل شگفت انگیز هستند. شن و ماسه در همه جا. مطمئناً ما آن کلیشه را داشتیم ، کرم ضد آفتاب روی بینی مان ، بله ، قطعاً. اما من مثل یک بچه موسیقی و هنر و نمایش بودم! من مرد دورویی بودم که عاشق فیلم ها بودم و به Blockbuster میرفتم و ده فیلم برای ده دلار می گرفتم. من فقط یک فیلم بی روح بودم. از این طریق ، من به جای بیرون رفتن ، فقط فیلم می خواندم. یکی از مشاغل شغلی من در حالی که می خواستم کار بازیگری را بدست آورم این بود که من یک پروژکتور بودم. مانند ، سبک سینما پارادایزو.

آه ، این یک کنسرت عالی است.

و این قبل از این بود که پروژکتورها همه دیجیتال باشند. بنابراین من عاشقانه داشتم از طریق یک پروژکتور فیلم را رد می کردم! من واقعاً یک سینفیل بودم و یک نفر باقی مانده ام ... اما بگذارید به شما بگویم ... وقتی اینجا می آیید ، و من اصرار می کنم که این کار را انجام دهید ، خواهید دید که - بله - آن اوسی ها وجود دارند! کشتی تمساح ، کانگورو بوکس Aussies ، آنها آنجا هستند. بهت قول میدم! در بازارهای داخلی ، آنها آنجا هستند. اما بیشتر ما لاته شیر جو دو سر را در سطح شهر سفارش می دهیم. ما تمام تلاش خود را برای پخت و پز با کینوا انجام می دهیم. در همه شهرها همه تقریباً یکسان است. همه ما یکسان هستیم ، فقط سعی می کنیم دوست داشته باشیم و دوست داشته شویم ، سالم هستیم. تفاوت زیادی با نیویورک ندارد.

خوب ، من امروز یک موش را برای یک تکه پیتزا کشتی گرفتم ، اما این داستان کاملاً دیگری است ...

شما بروید شما در حال حاضر عملاً یک Aussie هستید!

من برش میدارم! شما به وضوح به فیلم ها علاقه داشتید ... آیا می دانید قرار است ستاره سینما شوید؟

اوه ، جهنم نه همیشه امید بود. مطمئناً ، من به تلویزیون و فیلم ها نگاه می کردم و می گفتم: 'این روزی من هستم!' شما قطعاً آن خواب را در قلب خود دارید. در دوران کودکی ، قطعاً ... می توانم همین حالا به شما بگویم که هرگز قرار نبود پشت دوربین باشم. همیشه قرار گرفتن در مقابل دوربین بود. اما بعد ، هرچه بزرگتر شدم و هرچه بازیگری بیشتری انجام می دادم ، بیشتر می خواستم داستان های خودم را تعریف کنم. من فکر می کنم من به اندازه کافی با مردم کار کرده بودم که 'هی ، من می توانم این کار را انجام دهم!' من چیزی برای گفتن دارم! ' و این پیشرفت طبیعی شد. با نوع کارگردانی که دارم ، واقعاً از سابقه بازیگری ام سپاسگزارم. من در گفتگو با بازیگران مهارت دارم. من می دانم چگونه یک داستان را بیان کنم. من می دانم چگونه دیالوگ بنویسم که بازیگران بتوانند آن را بگویند ، زیرا مجبور شدم برخی از بدترین دیالوگ ها را بگویم. این آموزش خوبی است! اما بله ، هرچه پیرتر شدم ، تجربه بیشتری را شروع به جمع آوری کردم ، بیشتر می خواستم داستان های خودم را تعریف کنم.

تعداد زیادی دیوانه از بازیگران استرالیایی در آن نمایش ، همسایه ها حضور داشتند و من نمی دانم هیچ آمریکایی تابحال آن نمایش را دیده است یا خیر ، اما ظاهراً فوق العاده محبوب است.

دیگری Home and Away است. بنابراین این همان همسایگان است. آنها مانند جوان و بی قرار و روزهای زندگی ما هستند که شما بچه ها دارید. آنها نوعی صابون روز هستند. سریال های بعد از ظهر. من در خانه و دور بودم.

اما برادرت در همسایگان بود!

بله ، بن ، برادر من ، در همسایگان بود ، من در خانه و دور بودم. بنابراین ما هر دو پایه را پوشش دادیم ، بله.

آیا هر دو با هم جمع شده اید ، آیا یک رقابت دوستانه دارید یا با هم صحبت نمی کنید ، آیا دشمنان تلخی هستید و حتی برای تربیت او مشکل دارم؟

(می خندد) نه ، اصلاً! مطمئناً ما با هم جمع شدیم. همیشه رقابت دوستانه ای وجود دارد ، نه فقط با برادرتان ، بلکه با دوستانتان. شما به طور کلی هم سن هستید ، بنابراین به دنبال کارهای مشابه می روید. مشاغلی وجود دارد که دلم برای او تنگ شده و بالعکس ، اما بیشتر اوقات ، هر دو شغل یکسانی نداریم. بیشتر اوقات ، هر دو کار را از دست می دهیم. اما بله ، من فکر می کنم ما کارهای مختلفی انجام می دهیم. به خصوص هرچه سن ما بالاتر می رود ، ما از نظر آنچه به سمت خود جلب می شویم ، فاصله بیشتری پیدا می کنیم. نمایش او ، Firefly Lane ، در Netflix ، در حال لگد زدن به الاغ است! بن همین حالا آن را می کشد!

آیا با هم عمل کرده اید؟

بله ، ما بمبشل را با هم انجام دادیم ، فیلم جی روچ! ما در آن برادران مرداک بازی کردیم.

اوه ، بله ، خوب! من برای این کار با جی مصاحبه کردم. البته!

و او همچنین مدت کوتاهی در 'مرگ کوچک' بود.

من فقط تصور می کنم شما با هم در یک اتاق نشسته اید ، و شما یک ورق کاغذ بیرون می کشید ، و می روید ، 'وای ، به رزومه من نگاه کن ،' و او می رود ، 'این یک رزومه نیست ...'

'این یک رزومه است.'

با تشکر از شما با تشکر از شما! وقت من است!

(می خندد) متوجه شدی رفیق!

خیلی ممنون که به من لطف کردید ، لذت بردن از صحبت کردن با شما بسیار دوست داشتم و مدتهاست طرفدارم.

این برای من معنی زیادی دارد که شما هنگام پخش The Little Death (مرگ کوچک) را دیدید. من عاشق شنیدن آن هستم.

فیلم عالی!

و امیدوارم از Mortal Kombat خوشتان بیاید ، فکر می کنم بسیار سرگرم کننده باشد.

تاریخ انتشار کلید
  • مورتال کمبت (2021) تاریخ انتشار: 23 آوریل 2021