روزی روزگاری: 5 بار برای Rumplestiltskin (و 5 بار که از او متنفر بودیم) احساس بدی داشتیم

چه فیلمی را ببینید؟
 

Rumplestiltskin یکی از بزرگترین شرورهای Once Upon A Time بود. گرچه او مرتکب اعمال شیطانی زیادی شده است ، اما بینندگان نیز غالباً نسبت به او احساس بدی دارند.





'تمام جادوها با یک قیمت همراه است.' نقل قول نمادین Rumplestiltskin از روزی روزگاری نمایانگر ماهیت معاملاتی تمام جادوها و رویدادهایی است که زندگی Rumplestiltskin را تعریف می کند. او حیله گری و قدرتمندترین شرور نمایش بود که نقشه های استادانه اش همیشه ده قدم از بقیه جلوتر بود. درست مثل گفته های به یاد ماندنی او درباره جادو ، گرچه بسیاری از دستاوردهای Rumplestiltskin نیز با ضرر و بالعکس همراه بود.






مرتبط: روزی روزگاری: 10 بهترین شرور ، رتبه بندی شده



او اغلب مسئول رنج شخصیتهای دیگر بود ، اما در زندگی خود نیز مصیبت و خسارت زیادی متحمل شد. راه او برای رستگاری یک خط مستقیم نبود زیرا او اغلب قهقرا می شد و به مسیرهای قبلی خود باز می گشت ، قبل از اینکه سرانجام تغییر کند و فدیه ای پایدار بدست آورد.

10احساس بد: قادر به گذراندن درگاه با پسرش نیست

بالفیر می خواست با پدرش باشد ، اما نه در حالی که پدرش همچنان توسط جادوی Dark One خود فاسد شد. Rumplestiltskin و Baelfire توافق کردند که به سرزمینی بدون جادو بروند تا بتوانند با هم باشند و Rumplestiltskin دیگر با جادوی او خراب نشود.






فصل چهارم قهرمان من کی شروع میشه

با باز شدن پورتال ، نامردی رامپل استیلتسکین بهترین نتیجه را از او گرفت و او نتوانست از پورتال عبور کند. او دست Baelfire را رها کرد و پسرش از طریق پورتال سقوط کرد و آنها را در دنیاهای مختلف رها کرد. او بلافاصله از کاری که کرده پشیمان شد و می خواست با پسرش جمع شود. این اشتباه او را تا آخر عمر تحت تعقیب خود قرار داد و او قرن ها به دنبال اصلاح آن بود تا دوباره در کنار هم باشند.



9متنفر از او: معامله با سیندرلا

سیندرلا که ناامید از فرار از زندگی ناگوار خود و شرکت در توپ سلطنتی بود ، با Rumplestiltskin معامله ای انجام داد و قراردادی را امضا کرد تا بتواند او را به یک شاهزاده خانم زیبا تبدیل کند. مشکل این بود که او نمی دانست که در عوض با چه چیزی موافقت کرده است ، که معلوم شد این است که او مجبور است فرزند اول مادرش را به رامپلستیلتسکین بدهد.






این بی رحمی بود که از یک زن جوان ناامید و بدرفتار استفاده می کرد. او این معامله را بعد از ازدواج و بارداری وی بر سر وی بست و سعی کرد فرزندش را در استوری بروک از او بگیرد.



نقل قول از او فقط برای شما نیست

8Felt Bad: توسط پدرش رها شده است

برای بدست آوردن جوانی و دستیابی به توانایی پرواز ، مالکوم پدر رامپل استیلتسکین مایل بود پسرش را رها کند. مالکوم در Neverland ماند و پیتر پن شد در حالی که سایه Rumplestiltskin را به جنگل مسحور برد.

مرتبط: روزی روزگاری: 10 مکان مهم ، رتبه بندی شده

رامپلستیلتسکین بدون پدر و مادر بزرگ شد و این آگاهی را داشت که پدرش برای جوانی و قدرت خود بر پسرش ارزش قائل است. تمام آنچه راامپلستیلتسکین می خواست این بود که در کنار پدرش باشد ، با این حال مالکوم او را رها کرد و جسارت داشت که به رامپلستیلتسکین بگوید که او را جلوی او می گیرد.

7متنفر از او: رد و جایگزین کردن زلنا

هنگامی که کودک بود ، کورا زلنا را در جنگل رها کرد. پدر خوانده زلنا دائما او را کوچک می شمرد و به خاطر جادویش شرمنده اش می کرد. زلنا فکر کرد که سرانجام یک مشاور مثبت در Rumplestiltskin پیدا کرد. او به او آموخت که چگونه جادوی خود را کنترل کند و به او هدایت کند ، همه اینها برای اینکه بتواند از او برای انتخاب نفرین تاریک استفاده کند

ویرانگر لعنت تاریک لازم بود شخصی را که بیشتر دوستش دارند بکشد. وقتی رامپلستیلتسکین فهمید شخصی است که زلنا بیشتر از همه دوستش دارد ، دانست که هیچ فایده ای ندارد که او لعنت تاریکی را برای او انتخاب کند. او زلنا را کنار زد و کمی بعد به خواهرش رجینا اعتماد کرد تا در عوض نفرین تاریک را انتخاب کند. Rumplestiltskin به شخص دیگری تبدیل شد که باعث می شد زلنا احساس بی ارزشی کند.

6Felt Bad: کنترل شده و اسیر شده توسط Zelena

زلنا با خنجر Dark One که در اختیار داشت توانست Rumplestiltskin را کنترل کند و او را به اسارت نگه دارد. او او را در یک سلول زندانی نگه داشت و سعی کرد او را تحریک کند تا در برابر او مقاومت کند ، هرچند هر دو می دانستند که او در حالی که خنجر را در اختیار دارد قادر به انجام کاری نیست.

او بارها او را تحقیر کرد و از او برای انجام کارهایی که می تواند طلسم سفر در زمان او را امکان پذیر کند استفاده کرد. این تحت هر شرایطی بی رحمانه بود ، اما با در نظر گرفتن این که رامپلستیلتسکین به خاطر مرگ پسرش غمگین است ، این حتی بدتر بود. Rumplestiltskin نیز برخلاف میل او زنده شده بود ، فقط عروسک زلنا شد.

آشوب آشوب - آیا آن را احساس می کنید

5Hated him: با استفاده از مرگ هوک برای تبدیل شدن دوباره به یک فرد تاریک

هوک خود را فدا کرد تا او و اما بتوانند تاریکی را نابود کنند و همه را نجات دهند. Rumplestiltskin با تبدیل Excalibur به یک مجرا از مرگ هوک استفاده کرد. این بدان معنی بود که Excalibur به جای از بین بردن تاریکی ، در واقع آن را به Rumplestiltskin منتقل می کرد. او اکنون دوباره دارک بود و قدرت ترکیبی هر تاریکی را که زندگی می کرد داشت.

مرتبط: روزی روزگاری: 10 بهترین لباس نمایش ، رتبه بندی شده است

این خیانت خودخواهانه به معنای مرگ بیهوده هوک بود. Rumplestiltskin یک بار دیگر همه را گول زده بود و راهی برای سود خود پیدا کرده بود ، فقط این بار عواقب آن مرگبار بود.

4Felt Bad: مرگ بالفیر

Rumplestiltskin قرن ها تلاش کرد تا به سرزمین بدون جادو برسد تا بتواند با پسرش Baelfire متحد شود. آنها سرانجام دوباره به هم پیوستند ، اما طولی نکشید که بالفیر برای همیشه زندگی خود را از دست داد. زلنا بالفیر را برای احیای Rumplestiltskin دستکاری کرد.

Rumplestiltskin از خنجر Dark One دست کشید و بدن پسرش را جذب کرد تا از مرگ او جلوگیری کند ، اما این فقط برای مدت طولانی کار کرد. سرنوشت بالفیر قبلاً فروخته شده بود و در پایان ، او مرد. رامپلستیلتسکین پسری را که برای پیوند دوباره با او بسیار سخت کار کرده و دلش برای او بسیار دلتنگ شده بود از دست داد.

3Hated him: Lying To Belle About The Dagger

رامپلستیلتسکین که قادر به کنار گذاشتن قدرت خود نبود ، بل را به این باور رساند که او مردی تغییر یافته است. او خنجر Dark One را به او داد تا نشان دهد به قدرت خود اهمیتی نمی دهد و فقط به او اهمیت می دهد.

خنجری که به او داد ، جعلی بود. او همچنان با خنجر واقعی او را فریب داده و کارهای اسف بار پشت سر او را انجام داد تا اینکه سرانجام او حقیقت را کشف کرد و او را از استوری بروک اخراج کرد. او شوهر وحشتناکی بود که مرتباً به همسر شیرین و حامی خود دروغ می گفت خوبی ها را در او دید وقتی هیچ کس دیگری این کار را نکرد

دوFelt Bad: از دست دادن دختر خوشگل

Rumplestiltskin سرانجام به سمت بهتر تغییر کرد و به مرد خوبی تبدیل شد که بل همیشه در او می دید. آنها زندگی زیبا و سعادتمندانه ای را در کنار یکدیگر بنا کردند که در مونتاژی با الهام از داستان عاشقانه کارل و الی فردریکسن به تماشاگران نشان داده شد بالا .

دزدان دریایی کارائیب 5 پل مک کارتنی

دختر خوشگل پیر شد و سرانجام درگذشت. Rumplestiltskin عشق زندگی خود را از دست داد و به دلیل جاودانگی Dark One بودن مجبور به ادامه زندگی شد. او سرانجام در زندگی پس از مرگ با Belle پیوست ، اما دیدن اینکه او Belle را از دست داده و مجبور است مدتی بدون او زندگی کند ، هنوز هم ویرانگر بود.

1Hated him: Throwing Milah into the River of Lost Souls

میله به دلیل احساس گناهی که داشت نتوانست از دنیای زیرین حرکت کند رها کردن بالفیر . رامپلستیلتسکین که هنوز از ترک او و بالفیر تلخ بود ، به او گفت: 'تبریک می گویم عزیزم. من سرانجام تبدیل به مردی شدم که شما همیشه می خواستید باشم. کسی که آنچه را که لازم دارد می گیرد.

در حالی که او برای کمک فریاد می زد ، او با استفاده از جادوی خود میله را به رودخانه ارواح گمشده انداخت. این سرنوشتی بدتر از مرگ بود زیرا معنایش این بود که روح او برای همیشه گیر و عذاب خواهد کشید ، و دیگر قادر به ادامه حرکت نیست. Rumplestiltskin حتی صحنه جنایت را دستکاری کرد ، بنابراین اما و هوک معتقد بودند که هادس مسئول سرنوشت Milah است ، عملی دروغ و هولناک که Rumplestiltskin هرگز با آن سازش نکرد و آن را فاش نکرد.