دروغگویان کوچک و زیبا: 10 بار نمایش درست یک نوجوان بود

چه فیلمی را ببینید؟
 

دروغگویان کوچک زیبا به دلیل نمایشی وحشی و غالباً غیرواقعی مشهور هستند ، اما این بدان معنا نیست که کاملاً خالی از اصالت است.





زندگی نوجوانی اغلب دراماتیک است ، اما هرگز بیشتر از شخصیت های اصلی داستان نیست دروغگویان زیبا و کوچک. پس از ناپدید شدن علی ، دوستانش هانا ، اسپنسر ، آریا و امیلی کاملاً گم شدند و در حالی که یک راکگر مدام آنها را تعقیب می کرد ، آنها هنوز به کلاس می رفتند ، عاشق یکدیگر می شدند و با یکدیگر جنگ می کردند.






مرتبط: دروغگویان کوچک و زیبا: 5 بار هانا مانند یک نوجوان معمولی رفتار کرد (و 5 بار او فراتر از سالهایش عاقل بود)



Rosewood مکان ساده ای برای رشد نیست ، اما محیط مناسبی برای یک درام نوجوان و پر آب و هوا است. همانطور که علی و دوستانش روی سن آمدند و تمام آنچه را که بزرگسالی جوان ارائه می داد تجربه کردند ، دروغگویان زیبا و کوچک اغلب این زمان از زندگی را کاملاً به تصویر می کشد.

10احساس لجبازی در مورد انتخاب شریک زندگی

از جانب آریا و عزرا در ابتدا دزدکی حرکت می کنند به شروع مخفیانه هانا و کالب در رابطه عاشقانه خود ، بسیاری از شخصیت های اصلی در دروغگویان زیبا و کوچک در مورد زندگی عاشقانه خود لجبازی کرده اند






در حالی که دوستان و خانواده آریا از فاصله سنی بین او و عزرا عصبی بودند - و این نکته را در مورد معلمی او در Rosewood High نداشتیم - او ایستاده بود و به هر حال او را ملاقات می کرد. هنگامی که مادر هانا نگران بود که اجازه دهد بدون اینکه به او بگوید اجازه دهد در خانه آنها زندگی کند ، هانا آن را کنار زد ، زیرا احساسات او نسبت به کالب خیلی قوی بود. این در مورد تجربه نوجوانی صادق است ، زیرا گوش دادن به توصیه های همسریابی دشوار است.



9نوجوانی که معتقد است آنها بیش از والدین خود می دانند

ماجرای بایرون در فصل یک آشکار شد و آریا به طور قابل قبولی ویران شد. او در ابتدا به مادرش نگفت و A با این اطلاعات او را رنج داد.






آریا با پدرش عصبانی شده بود و او نمی خواست طرف ماجرا را بشنود یا بفهمد که شاید در ازدواج والدینش مشکلاتی وجود داشته باشد که او محرم نبود. آریا معتقد بود که او بیشتر از والدینش می داند و تصمیم گرفت که پدرش احمق است و چیز دیگری در داستان نیست. اگر او بزرگتر بود ، شاید او تفاوت های ظریف در رابطه را می دید و می فهمید که پدرش فقط انسان است و او فوق العاده برای اشتباه خود متاسف است. هیچ چیز بهانه ای نیست که بایرون با خانواده اش کرد ، اما او هیولایی نبود که آریا احساس کند که هست.



چقدر حیوانات خارق العاده با هری پاتر مرتبط هستند

8همراه شوخی یا ایده یک دوست

هر وقت دروغگوها جنا مارشال را می دیدند ، یادآوری وحشتناکی از شوخی بود که آنها 'چیز جنا' نامیدند.

مرتبط: دروغگویان کوچک و زیبا: 10 موردی که شخصیت ها در فصل 1 می خواستند و در فینال به واقعیت پیوستند

قبل از اینکه علی گم شود و هنگامی که او هنوز ملکه زنبور عسل Rosewood بود ، علی می خواست توبی را شوخی کند ، اما ، در عوض ، جنا بینایی خود را از دست داد. دختران دیگر می دانستند که این اشتباه است و از ابتدا در مورد این ایده اطمینان نداشتند. اما ، آنها به جای گوش دادن به غرایز روده و گفتن علی که این کار را نکند ، آنها با این کار همراه شدند. این یک داستان داستانی دردناک اما واقع گرایانه بود ، زیرا برای خیلی ها سخت است که وقتی خیلی جوان هستند و می خواهند به یک گروه اجتماعی تعلق بگیرند ، برای خود بایستند.

7فشار برای انجام تحصیلات خوب و ورود به دانشگاه

اسپنسر از سرقت مقاله خواهرش ملیسا تا اعتیاد به قرص ، فشار زیادی به خود وارد کرد ، اما محیط پیرامون او نیز بود.

در یک شهر شیک و با کلاس مانند Rosewood ، همه پول دارند و همه انتظارات زیادی دارند. دانش آموزان در مدرسه خوب عمل می کنند و وارد Ivy Leagues می شوند. مبارزات اسپنسر بازتاب بسیاری از نوجوانان است. او می دانست که باید نمرات خوبی کسب کند تا بتواند وارد یک مدرسه عالی شود و این در طول سالهای دبیرستان بسیاری از ساعت های بیداری او را می خورد.

6احساس عدم اطمینان از ظاهر ظاهری

هانا ممکن است همان جایی را که علی ترک کرد آنجا را انتخاب کند و به یکی از اعضای محبوب Rosewood High تبدیل شود ، اما او هنوز در داخل مبارزه می کرد. هانا اختلال خوردن در گذشته را یادآوری کرد و او را وادار کرد که در یک صحنه یک کاپ کیک بخورد.

از طریق شخصیت هانا ، دروغگویان زیبا و کوچک تجربه نوجوانی را درست بدست آورد ، زیرا هانا از ظاهر خود احساس ناامنی می کرد. او در پوست خودش احساس راحتی نمی کرد و مدتی طول کشید - شاید حتی بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان و توانست مدتی A را پشت سر بگذارد - تا احساس بهتر و اعتماد به نفس نسبت به خودش داشته باشد.

5آرزو می کنم محبوب و دوست داشتنی باشم

شخصیت های اصلی همه بخاطر علی دوست هستند ، و ، قبل از ناپدید شدن ، او محبوب ترین فرد در مدرسه بود. همه او را دوست داشتند و از او می ترسیدند و می خواستند هرچه او می گوید انجام دهند.

مربوط: دروغگویان کوچک زیبا: 10 صحنه دل انگیز کل نمایش ، رتبه بندی شده

دروغگویان زیبا و کوچک کار بزرگی انجام می دهد که نشان می دهد در دبیرستان چگونه است و می خواهد محبوب و دوست داشته شود. علی این آرزو را داشت و دوستانش نیز چنین آرزویی داشتند. در حالی که او می توانست بد و بیراه باشد و همه رازهای آنها را بداند ، آنها از اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد اگر با جسارت بیش از حد در برابر او بایستند ، ترسیدند.

4رقص ها و رویدادهای مدرسه نقش مهمی در زندگی روزمره دارند

در فصل یک قسمت 'جایی مثل بازگشت به خانه نیست' ، دروغگویان در خانه برگشت شرکت کردند و این نمایش با اشاره به اینکه دانش آموزان دبیرستان بسیار به وقایع بزرگ مانند رقص اهمیت می دهند بسیار جذاب است.

شخصیت ها همچنین بسیار به این نکته اهمیت می دادند که چه کسانی را با خود قرار ملاقات می گذارند. هانا می توانست بگوید که امیلی می خواست از مایا س askال کند ، بنابراین مطمئن شد که مایا به رقص آمده است. دروغگوها همچنین در ابتدای سریال با هم در یک نمایش بازی کردند که البته در زندگی صادق است ، زیرا بسیاری از دانش آموزان دبیرستان حداقل با یک فعالیت فوق برنامه درگیر می شوند.

3اولین عشق و دلشکستگی

همه دروغگوها در چند فصل اول نمایش عشق و دل شکستگی اول را تجربه کردند. توبی و اسپنسر برای هم سخت و سریع سقوط کردند و وقتی از هم جدا شدند ویران شدند. به نظر می رسید که هانا ، آریا و امیلی اولین روابط جدی خود را با کالب ، عزرا و مایا دارند.

عاشق شدن و سپس فرو ریختن همه اینها قطعاً بخشی مشترک از تجربه نوجوانی است و PLL در به تصویر کشیدن این جنبه از بزرگسالی جوان سرآمد است. هر بوسه و نگاه مهمترین چیزی که تا به حال اتفاق افتاده بود احساس می شد ، و هر مشاجره و جدایی بسیار سخت بود.

دومسابقات خواهر و برادر و مشکلات خانوادگی

در حالی که ملیسا و اسپنسر بعداً در سریال شروع به درک یکدیگر کردند ، به نظر می رسید که آنها در ابتدای PLL . آنها با یکدیگر رقابت کردند ، ملیسا همیشه دوست داشت اسپنسر احساس کند یک قدم عقب است و این برای اسپنسر واقعاً سخت بود. آریا همچنین برای کنار آمدن با مایک تلاش می کرد و او نگران حال او بود.

مرتبط: دروغگویان بسیار کوچک: چیزهایی که در مورد پول معنایی ندارند

PLL این قسمت از تجربه نوجوانان را کاملا درست بدست آورد ، زیرا کنار آمدن با خواهر و برادرها و احساس مداوم در مقایسه با آنها دشوار است. همه دروغگوها با درام خانوادگی نیز سر و کار داشتند ، از اسپنسر که می توانست رازهای والدینش را از او پنهان کند تا طلاق والدین آریا.

1داشتن زندگی مخفی و نگفتن همه چیز به والدین

دروغگویان زیبا و کوچک همیشه بر روی رمز و راز و زندگی عاشقانه دختران تمرکز می کردند اما والدین آنها نیز کمی وقت اکران داشتند.

ملانی و دوار از نامزد 90 روزه

شخصیت های اصلی وقتی در دبیرستان بودند ، زندگی پنهانی داشتند و سعی می کردند متوجه حرکت بعدی A شوند و در واقع در چه سطحی از خطر قرار دارند. آنها اصلاً نمی خواستند به والدین خود بگویند و در حالی که می دانستند مادرانشان به آنها اهمیت می داد ، آنها راحت نبودند که اجازه دهند آنها در مورد آنچه در جریان است وارد شوند. این صدا در زندگی صادق است زیرا بسیاری از نوجوانان می خواهند موضوعاتی مانند دوست یابی و دوستی ها را خصوصی نگه دارند.