گرگ و میش: نحوه چاپ واقعی چگونه کار می کند (و چرا یعقوب در رنسمی کار کرد)

چه فیلمی را ببینید؟
 

چیزهای زیادی در جهان گرگ و میش وجود دارد که منطقی نیستند ، مانند نقش زدن یعقوب در رنسمی - اما چه چیزی نقش می بندد؟





d&d 5e کی بیرون اومد

گرگ و میش جهان اسطوره شناسی خاص خود را دارد و برخی از صفات جدید را به موجوداتی اضافه می کند که از قبل دارای ویژگی های منحصر به فرد خود هستند. از جمله این موارد مفهوم حکاکی است که برای گرگینه ها اتفاق می افتد - اما این چیست و چرا یعقوب بلک در رنسمی کالن نقش بست؟ در سال 2005 ، استفنی میر دیدگاه خود را در مورد خون آشام ها و گرگ ها در رمان به اشتراک گذاشت گرگ و میش ، اولین ورودی از مجموعه چهار کتاب پس از عاشقانه ادوارد کالن خون آشام و بلا سوان فانی ، که با انواع مختلف موانع روبرو شده است - از یک گروه خون آشام معروف به ولتوری تا یک بسته از گرگینه ها ، از جمله بهترین بلا دوست ، یعقوب بلک.






برای ادامه مطالعه به پیمایش ادامه دهید برای شروع این مقاله در نمای سریع بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

رابطه بلا و ادوارد به زودی به لطف جیکوب ، که احساساتی نسبت به بلا داشت و کاملاً مطمئن بود که او شخصی است که او در آن نقش می بندد ، به یک مثلث عشق تبدیل شد. در کتاب سوم ، گرفتگی ، بلا به جیکوب فاش کرد که او را دوست دارد ، اما نه بیشتر از اینکه ادوارد را دوست داشته باشد ، و بنابراین نمی تواند با او باشد. این دلیلی برای دوری او از بلا نبود و او همچنان به دنبال او بود (البته به روش خودش) تا جایی که او در کتاب آخر به خون آشام تبدیل شد ، سپیده دم . بلا سرانجام پس از به دنیا آوردن دختر خود و رنسمی ، ادوارد ، خون آشام شد ، که در کمال تعجب همگان ، در واقع همان چیزی بود که قرار بود یعقوب روی آن اثر بگذارد - حتی اگر هنوز کودک بود.



مرتبط: گرگ و میش: چگونه ادوارد بلا را باردار شد (علی رغم اینکه خون آشام است)

مجسمه سازی منحصر به فرد تغییر شکل دهنده شکلات و گرگهای موجود در است گرگ و میش جهان ، همانند بسته Quileute. این مکانیزمی غیر ارادی است که آنها از طریق آن هم روح خود را می یابند و نمی توان آنها را مجبور به کسی کرد ، به همین دلیل به همان سختی که یعقوب سعی کرد روی بلا بچسبد ، او فقط نمی توانست این کار را انجام دهد. گرگینه می تواند در هر زمان از زندگی خود ، بدون توجه به احساسات شخصی قبلی ، نقش ببندد و چهار مرحله وجود دارد. اولاً ، اگر شخص تنبیه شده جوان باشد ، گرگینه مانند یک خواهر و برادر بزرگتر عمل خواهد کرد. ثانیاً ، هرچه پیرشدن بزرگتر شود ، گرگینه به بهترین دوست تبدیل خواهد شد. در مرحله سوم ، احساسات آنها به یک احساس عاشقانه تبدیل می شود ، عاشق چاپگر می شود و مقام را بالاتر از همه و دیگران قرار می دهد. و مرحله چهارم و آخر زمانی است که احساسات گرگینه به عشق رمانتیک تبدیل می شود.






که در سپیده دم ، یعقوب متقاعد شد كه رنسمی بلا را هنگام تولد كشته است و مصمم است كه این هیولا را بكشد - اما لحظه ای كه به او نگاه كرد ، فهمید كه او را در او نقش بسته است. او بعداً به بلا توضیح داد که رنسمی همانطور که در درون او بود جذب او می شود نه خود بلا (به نظر وحشتناک به نظر می رسد). با قرار دادن در Renesmee ، بسته نمی تواند به او آسیب برساند ، و به دنبال مراحل یادداشت بالا ذکر شده ، Jacob به عنوان یک برادر بزرگتر از Renesmee عمل می کرد تا زمانی که بزرگ شود - که تا زمانی که او یک انسان / خون آشام نخواهد بود ترکیبی ، و بنابراین بسیار سریع پیر می شود. البته ، اگر رنسمی بخواهد ، می تواند یعقوب را رد کند ، اگرچه ظاهراً این کاملاً غیرممکن است زیرا چاپگر مطابقت کامل با چاپ است.



هنوز هم ، با تمام قوانین / مراحل تعیین شده توسط مایر ، نقش ژاکوب در رنسمی تازه متولد شده دارای یک عامل وحشتناک است که از آن زمان مورد انتقاد قرار گرفته است سپیده دم منتشر شد (و سپس فیلم اکران شد) ، و به هیچ وجه آن را عاشقانه نمی کند. چاپ ممکن است یک مفهوم جالب در باشد گرگ و میش اگر به آن جور دیگری پرداخته شده باشد ، از جمله اینکه یعقوب روی یک انسان / خون آشام تازه متولد نشده با توضیح حتی عجیب و غریب دیگری درمورد اینکه چرا فکر می کرد قصد دارد روی بلا نقش ببندد ، نقش بست.