نگان سفر خود را به عنوان یکی از بدترین شرورهای TWD آغاز کرد ، اما نشان داده است که فردی پیچیده تر و حتی گاهی اوقات مناسب است.
نگان برای اولین بار به عنوان یک شرور تشنه قدرت با کت چرمی و برخورد بد معرفی شد ، از زمان معرفی سردش در بسیاری از تغییرات مرده متحرک فینال فصل 6. طی چهار فصل گذشته ، او پیروان خود را از دست داده است ، تقریباً به دست ریک گرایمز درگذشت و سالها در اسکندریه زندانی بود.
چند مرد در فیلم های سیاه وجود دارد
سرانجام با نفوذ به نجواگران و کمک به اسکندریه برای پیروزی در جنگ ، آزادی خود را بدست آورد نگان در حال برگرداندن برگ جدید است . شاید استفاده از کلمه رستگاری خیلی زود باشد ، اما علی رغم سالها رفتار شرم آور ، او کارهای زیادی انجام داده است که می تواند به آنها نیز افتخار کند.
10شرم آورترین: او حرمسرای همسران را تشکیل داد
نگان در طی سالهای حضورش با ناجیان تعداد بی شماری از قربانیان را معلول ، قتل ، و دستکاری کرده است ، اما یکی از شرم آورترین اقدامات وی تشکیل حرمسرائی با رضایت مشکوک از 'همسران' وی بوده است. نگان صحبت بزرگی را در مورد ارزش دادن به رضایت و آسیب نرساندن به زنان انجام می دهد ، اما واضح است که هیچ یک از آنها واقعاً نمی خواستند با او باشند.
او به روابط فیزیکی خود با آنها می بالد و طوری رفتار می کند که گویی آنها این را انتخاب کرده اند ، اما حقیقت این است که آنها فقط برای نجات جان خود و یا عزیزانشان با او هستند.
9باید افتخار کرد: او کارل را با خیال راحت آورد
نگان تهدیدات علیه زندگی خود و مردمش را بسیار جدی می گیرد ، اما وقتی کارل گریمز با قتل در ذهن خود سوار بر یک کامیون به سمت پناهگاه دور شد تحت تأثیر قرار نگرفت و کمی بی حوصله شود.
او می توانست به راحتی از او نمونه ای بسازد ، اما حقیقت این است که نگان در واقع به او احترام می گذارد که روده های واقعی تلاش برای کشتن او را در زمین چمن خود دارد. سرخوش ، نگان او را در اطراف محراب نشان می دهد و سپس او را به خانه می رساند و به اسکندریه می برد.
8شرم آورترین: او لوسیل را فریب داد
مرده متحرک فینال حماسی فصل 10 'اینجا نگان است' به هواداران که قبلاً بینش نگان در ازدواج نگان با تنها همسر واقعی اش ، لوسیل را ندیده بودند ، می داد. نگان که ظاهراً در یک بحران میانسالی گرفتار شده بود پس از اخراج از شغل معلمی ورزش ، تنبل ، از نظر مالی غیرمسئول و مایل به ایجاد تغییر مثبت در زندگی یا ازدواج خود نیست.
او به جای کار برای بهتر شدن اوضاع آنها ، با دوست صمیمی همسرش ، جانین ، رابطه ای مستمر دارد و تنها وقتی می فهمد که لوسیل به سرطان مبتلا است ، چیزها را برای همیشه خاتمه می دهد.
7باید به خود افتخار کرد: او ساشا را از تعرض نجات داد
نگان با افتخارترین سابقه حضور در زنان را در پناهگاه ندارد ، اما او خط مشخصی از آنچه در فصل 7 'چیزی که آنها نیاز دارند' مجاز است را ترسیم می کند. محدود و تنها ، ساشا بازدید می شود توسط ناجی به نام داوود که با خشونت قصد حمله به او را دارد.
نگان خشمگین وارد سلول می شود و ناشنوا از عذرخواهی های شدید دیوید ، از طریق گردن او را می کوبد. نگان سپس می گوید که از ساشا متاسف است ، او را باز می کند ، از داشتن لباس جدید مطمئن می شود و به او فرصتی می دهد تا به او بپیوندد.
6شرم آورترین: او با ترس بر ناجیان حکومت کرد
نگان ممکن است مانند او 'بلند شود' رفتار کند ، اما بسیاری از افرادش از ترس عواقب و نیاز به ایمنی به او وفادار هستند. نگان انسان ها را به عنوان منبعی می بیند و وقتی احساس نمی کند مجبور به کشتن است ، آدم نمی کشد ، اما اطمینان داده است که آنها از راه های دیگر از خط خارج نخواهند شد.
یکی از مجازات های مورد علاقه او سوزاندن چهره کسانی است که احساس می کند به او خیانت کرده اند و باعث ترسناک شدن آنها شده اما همچنان می توانند برای اهدافشان کار کنند.
5باید افتخار کرد: دوستی او با جودیت
نگان همیشه در مورد بزرگسالان با شخصیت نیست ، اما او بچه ها را دوست دارد و پیوند روزافزون او با جودیت گریمز کوچک یکی از موارد ناب نادر در مورد او است.
جانی دپ دزدان دریایی کارائیب 6
نزدیکترین چیزی که وی در تمام سالهای حبس شده در سلول زندان اسکندریه به یکی از دوستانش داشت ، وقت خود را صرف توصیه های زندگی و کمک به او در انجام مشق شب کرد. او دقیقاً مانند کارل به شجاعت او احترام می گذارد ، و در فیلم 'طوفان' نگان دریغ نمی کند که به سرما برود و جان خود را با خطر جان خود نجات دهد.
4شرم آورترین: او گلن و آبراهام را کشت
یکی از نفرت انگیزترین اقداماتی که نگان مرتکب شده است ، قتل های وحشیانه گلن و آبراهام بود. این حمله از دیدگاه او کاملاً بی دلیل نیست ، اما نگان مطمئن شد که انتقام وی برای جان افرادش تا حد ممکن حساب شده و بی رحمانه است.
شوالیه های نمایش تلویزیونی جمهوری قدیم
با به دام انداختن مجازات خود ، نگان عملاً شوخ طبع است زیرا تصمیم می گیرد که قربانیانش چه کسی خواهند بود ، تا آنجا پیش می رود که با خوشحالی آنها را مسخره می کند زیرا آنها در مقابل دیدگان دوستان و خانواده خود به طرز دلخراشی می میرند.
3باید افتخار کرد: او زندگی لیدیا را نجات داد
لیدیا بدرفتاری مادرش را با نجواگران ترک می کند ، اما خود را منبع تمسخر و زورگویی گروهی از نوجوانان در خانه جدید خود می داند. نگان می فهمد که خارجی بودن در اسکندریه چگونه است و سعی می کند با ارائه مشاوره ، او را زیر بال خود بگیرد.
قلدری با امتناع از فراموش کردن اینکه از کجا آمده است ، بیش از حد پیش می رود و لیدیا تقریباً کشته می شود. نگان وارد عمل می شود و جان او را نجات می دهد و در این راه تصادفاً یکی از نوجوانان را می کشد.
دوشرم آورترین: او ریک را شکنجه روحی کرد
لحظاتی پس از قتل عام گلن و آبراهام ، نگان تصمیم می گیرد که هنوز کارش تمام نشده است. همه را رها كرد و در كنار اجساد دوستانشان در سرما زانو زد ، او ريك را با خود كشيد و به يك سفر برد.
نگان که مصمم بود او را بشکند ، ساعتها ریک را شکنجه می کند و او را مجبور می کند در میان انبوهی از واکرها بیرون برود و مردم را تهدید می کند که بیشتر از همه آنها را دوست دارد. پس از بازگشت ، وی به ریک دستور می دهد که بازوی کارل را قطع کند ، فقط در آخرین لحظه او را از این کار منصرف می کند ، خوشحال است که ریک اکنون کاملا تحت کنترل او است.
1باید افتخار کرد: او به نجواگران نفوذ کرد
پس از سالها زندان ، سرانجام نگان این شانس را پیدا می کند که راه خود را بدست آورد و حتی شاید جایی در جامعه اسکندریه پیدا کند. با یک معامله با کارول ، او در نجواگران نفوذ کرد ، و باعث احترام و اعتماد رهبر آنها ، آلفا شد.
نجواگران علی رغم کشتن آلفا ، او را رهبر خود می دانند. نگان به جای تصاحب تخت سلطنت و تبدیل نجواگران به ناجیان جدید خود ، با امتناع ، نجات جان داریل و کمک به اسکندریه برای پیروزی در جنگ با بقیه نجواگران ، وفاداری خود را به اسکندریه ثابت می کند.