Army of the Dead: Theo Rossi Set مصاحبه بازدید

چه فیلمی را ببینید؟
 

اسکرین رانت از مجموعه فیلم ارتش مردگان زک اسنایدر دیدن کرد و با تئو روسی در مورد بازی در فیلم دزدی زامبی لاس وگاس صحبت کرد.





زک اسنایدر ارتش مردگان در حال آوردن تئو روسی به دنیای زامبی ها به عنوان نگهبان گشت مرزی است که در تلاش برای ورود به منطقه قرنطینه لاس وگاس به تیم شکارچی زامبی ها می پیوندد. Screen Rant در اکتبر 2019 از مجموعه ارتش مردگان بازدید کرد و با روسی در مورد نقش او در این فیلم ، تجربه همکاری با زک اسنایدر و موارد دیگر به گفتگو نشست.






جورج در چه فصلی بر اساس آناتومی گری می میرد؟

ارتش مردگان تعدادی از پیچ و تاب ها را از زامبی های سریعتر و سریعتر آلفا به ژانر زامبی به محیط لاس وگاس و دیواری که آن را احاطه کرده است ، تبدیل می کند ، و آن را به یک منطقه قرنطینه تبدیل می کند و تمام تفاسیر سیاسی و اجتماعی حاکی از آن است. در حالی که روسی عضو مناسبی از تیم قاتلان زامبی نیست ، اما دلایل دیگری نیز برای پیوستن به او (ظاهراً خرابکاری) دارد و به عنوان نگهبان گشت مرزی ، خود را در کل در یک نقش شرورانه می بیند.



مرتبط: همه آنچه در مجموعه ارتش مردگان زک اسنایدر یاد گرفتیم

بین انگیزه های متناقض تیم ، زامبی های هوشمند ، حیوانات زامبی ، بزرگ شدن دزدکی و منشا Area زامبی منطقه 51 ، اتفاقات زیادی در حال انجام است ارتش مردگان ، و با روسی ، بسیاری از چیزهایی است که بینندگان می توانند هنگام ورود فیلم در 21 مه ، در مورد شخصیت او کشف کنند.






تئو روسی: خوب ، اوه ، چه خبر؟



شما به ما بگویید






منظورم این است که شما می دانید ، اینها همیشه یکی از مواردی است که به نظر می رسد چقدر می توانید بگویید و چقدر نمی خواهید بگویید ، شما می خواهید به نوعی آن رمز و راز را ترک کنید. گوش کنید ، من یک طرفدار غول پیکر در بسیاری از این موارد ، به ویژه موارد ژانر هستم. این زک اسنایدر ، طلوع مردگان است که برمی گردد ، مثل اینکه ، می دانید. او چیزی را برداشت که در آن زمان احساس می کردیم غیرقابل لمس است و ، می دانید ، با نوشتن آن و جیمز گان واقعاً آن را تغییر داد. و آنچه در مورد نتفلیکس بسیار شگفت انگیز است ، شما می دانید که من آنقدر خوش شانس بوده ام که واقعاً در این دو سال اخیر با آنها کار کردم و یک فیلم در 25 اکتبر با آنها اکران کردم و آنها فقط اعتماد دارند. این تقریباً شبیه ادغام عمودی با Zack است. او همه کارها را می کند و وقتی کسی مانند آن زنجیر را رها می کنید ، مانند زک ، که دقیقاً چنین استاد بصری و چنین فیلمساز خارق العاده ای است ، ما این را داریم. و این مثل هیچ چیز است ، قطعاً شبیه کاری که من تاکنون نکرده ام.



شما می دانید ، و به طور قطع سالهای من در تلویزیون سپری شده ام ، و قطعاً در موارد ژانر ، اما در موارد تلویزیونی. این مانند این است که ، او چیزی را می گیرد که همه ما به خوبی می دانیم ، شما ژانر زامبی را می شناسید و فقط آن را مانند نه فقط اسنایدر بلکه بسیار متفاوت ساخته است. و من می دانم که همه این حرف را می زنند ، اما ما از تاریخچه او می دانیم که شما فقط اعتماد دارید که او کاری را انجام می دهد که از هر نظر واقعاً متفاوت است. از نگاه ، داستان ، شخصیت ها ، گروه ، همه چیز در مورد آن. و برای من ، من به اندازه کافی خوش شانس هستم زیرا خیلی زود وارد این کار شدم و برای بازی در نقش یک مرد بد در یک فیلم زامبی ، این یک نوع جالب است. از آنجا که زامبی ها به اندازه کافی بد هستند ، و پس از آن شما مانند یک آدم بد هستید. می دانید ، این همیشه جالب است زیرا شما به هیچ چیز مقید نیستید. زامبی ها از نوع بد هستند. بنابراین احساس می کنم برای انجام همه این کارهایی که همیشه دوست داشته ام انجام دهم ، به نوعی خارج از زنجیره هستم.

زمین Zack برای شروع کار شما چه بود؟

فقط به من اعتماد کن. و یک چیز خاص وجود دارد ، منظور من چیزی است که وجود دارد ، شاید ده فیلمساز باشد که شما بله بگویید ، هر آنچه که مطمئناً ، هر کاری که می خواهید انجام دهید. منظورم این است که ما احتمالاً می توانیم از میان همه ما ده نفر را نام ببریم که مثل شما هستند ، هر کاری که می کنید ، شگفت آور خواهد بود. و مانند اینکه ، اگر مشکلی پیش آمده باشد ، به احتمال زیاد اینگونه نیست ... این چیزی در سطح دیگری است که سالها بعد در یک داستان می شنوید. اما برخی از فیلمسازان خاص هستند که فقط چشم اندازهایی هستند که بازی را از یک طریق یا روش دیگر تغییر داده اند. مانند ، آن را بالا برده اند. و کاتالوگ آنها خودش گویاست. و من فکر می کنم زاک یکی از همین بچه هاست. و همچنین او فقط عالی است. منظورم این است که ، فکر نمی کنم شخصی در دنیا وجود داشته باشد که نگوید عاشق زک اسنایدر هستند. به نظر من حیرت انگیز است

کار با دیو باوتیستا و بقیه بازیگران چگونه است؟

من آنقدر خوش شانس بودم که مدتی بیشتر آنها را به این شکل یا آنگونه می شناختم. من و DB همدیگر را می شناسیم ، حتی نمی دانم چگونه ، فقط از طریق مسائل. من فکر می کنم از طریق RZA ، زیرا همه ما ، در جزیره استاتن با هم بزرگ شدیم ... از وو تانگ و اولین فیلم او که او را شکست ، همان فیلمی بود که RZA کارگردانی کرد ، مردی با مشت آهنین. و من و عمری 20 سال است که یکدیگر را می شناسیم. در واقع ، این دومین فیلم متوالی ما با هم است که عجیب است. می دانید ، ما به معنای واقعی کلمه فقط از یک فیلم رفتیم ، مثل دو هفته مرخصی بودیم و به اینجا آمدیم. و ما همچنین ، از همان سال 2000 ، یکدیگر را می شناسیم. و سپس بقیه ، این یکی از این موارد است ، احساس می کردم هر وقت روی مجموعه پسران آنارشی می روم ، همه را از کارشان می شناسم. از آنجا که فقط این گروه شگفت انگیز از بازیگران شخصیت هستند ، و شما به نوعی شبیه هستید ، آه مرد ، مانند رائول ، فیلمی که در Sundance بود و این شگفت انگیز بود که او انجام داد ، ما حیوانات ، و من مانند مردی بودم که او را می شناسم ، و من نورا را می شناسم و آنا که من در Power ، در برنامه عماری و الا از برنامه خود در Starz تماشا می کردم ، بنابراین من فقط همه را می شناختم.

من فکر می کنم که به اندازه کافی خوش شانس بوده ام ... بازی کردن شخصیت هایی مثل من ، من همیشه از بازیگران شخصیت ها و نوع افرادی که به اطراف پرش می کنند بسیار آگاه هستم. من طرفدار بزرگ بازیگران یقه آبی روشی هستم که همیشه آن را می گویم. اما افرادی که همیشه همیشه در آنجا هستند و همیشه ثابت هستند. این مانند ... مانند نواری است که دل تورو و جفری رایت و جان کارلوس اسپوزیتو و حتی کیت بلانشت برای مدتی مانند افرادی که تازه این کار را انجام داده اند. استنلی توچی و فقط ، آنها همیشه آن را می کشند. من فکر می کنم استاد ، و او دیگر در میان ما نیست ، فیلیپ سیمور هافمن است. هر کجا که بود ، مهم نبود چه بود ، در آن صحنه بهترین حضور را داشت. بنابراین وقتی من در اطراف گروههایی از این دست هستم ، گروهها ، آنجاست که فکر می کنم همه بیشترین رشد را دارند. من آنقدر خوش شانس بوده ام که همیشه در گروه های موسیقی بسیار حضور داشته باشم و این یکی از آن گروه هایی بود که وقتی آنها را دیدم بسیار هیجان زده شدم. منظورم این است که ، و به رهبری دیو ، فقط فکر می کنم دیو کار بسیار متفاوتی انجام می دهد. در ابتدا وقتی دیو را می بینید ، احتمالاً فرض می کنید که او چه نوع بازیگری است ، یا اینکه چه شخصیتی را بازی می کند یا هر چیز دیگری ، و سپس او نه. او شگفت انگیز است ، او خنده دار است ، او از نظر معنوی درام دارد و بسیار ساده عمل می کند و خط خودش را ایجاد می کند. هالیوود همیشه می خواهد مردم را در یک جعبه قرار دهد. شما نمی توانید دیو را در یک جعبه قرار دهید. و من فکر می کنم این چیزی است که در مورد این فیلم که من تجربه کرده ام بسیار شگفت انگیز است.

می دانید ، ما مدتی در این کار بوده ایم. و هر روز ، دوباره ، بنابراین ، وقتی می گویم به صورت عمودی یکپارچه شده ، مثل این است که زاک همه چیز را دارد. او DP است. او کارگردانی می کند. او جلوی دوربین است. او می داند ، شما همه چیزهای بیرون را دیده اید ، این تمام چشم انداز زاک و تیمی است که دارد. و وقتی فقط این را داشته باشید ، خیلی به آن اعتماد دارید. بنابراین ، بله ، این تجربه من با همه است. این شگفت انگیز است.

من فکر می کنم یکی از موارد مورد علاقه من در مورد تماشای کارهای شما این است که گاهی اوقات لحظاتی که حتی چیزی نمی گویید ، فقط آنجا نشسته اید و سخت نگاه می کنید ، در این کار بسیار خوب هستید. منظورم این است که خیلی از بازیگران شخصیت در این کار خوب هستند. آیا زک در اینجا به این موضوع ضربه زده است؟ از منظر خود در مورد آن صحبت کنید ، هنگام انجام این کار چه احساسی دارید؟

من تازه داشتم از همان فیلمی که داشتم درست بعد از این صحبت می کردم با کارگردان. بهترین بازیگری که در زندگی ام دیده ام این است که مردم صحبت نمی کنند. من می توانم چند صحنه را نام ببرم ، می دانید ، شما همیشه می توانید به سراغ صحنه های شگفت انگیز مانند مایکل در پدرخوانده بروید ، یا حتی مارک والبرگ در شب های بوگی هنگامی که دوربین در حال بیرون کشیدن دوربین است در حالی که او در آن اتاق دیوانه است و او چیزی نمی گوید و توماس جین کسی است که در پس زمینه صحبت می کند و دوربین حتی روی او نیست. انصافاً کمی نادر می شود. بازیگری در 20 سال گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. کل بازی در 20 سال گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. من فکر می کنم وقتی همیشه در آن مشغول باشی و هر اتفاقی را تجربه کنی مربوط به آنچه می گویی نیست ، مربوط به اوضاع موجود است و احساس می کنم برای من شغل من است و وظیفه من برای انجام هر کاری است که می توانم انجام دهم اعم از اینکه در کنار صحنه و در پس زمینه یک صحنه باشم ، یا اگر حتی در دوربین نیستم ، فقط همیشه باید همه کارها را انجام دهم زیرا شما فقط به اندازه شریک رقص شما

بنابراین شما باید یک سطح مشخص را در همه زمان ها به ارمغان بیاورید ، و برای من هرگز شخصیتی را به دست نمی آورم که فکر نمی کنم بتوانم کاملاً متعهد به انتخاب شوم ، بنابراین ، در زندگی ، مانند اکنون ، ما همه فکر می کنم مخصوصاً وقتی صحبت نمی کنیم. ما در حال تجزیه و تحلیل همه چیز هستیم. من حتی نمی فهمم که داری این کار را می کنی شما می دانید منظورم چیست؟ من روز گذشته با کسی صحبت می کردم ، این پسر به طرف من آمد و کمی سر سفید روی صورت آنها بود ، و من مثل آه بودم ، حتی نمی توانم توجه کنم ، من واقعاً می خواهم چیزی بگویم ، می خواهم صحبت کنم در مورد آن. و من او را می شناختم ، بنابراین چیزی گفتم. این باید برود ، من حتی نمی توانم تمرکز کنم. بنابراین هر لحظه اتفاقاتی در ذهن ما می گذرد ، هیچ کس فقط چیزی نیست. آن لحظات وجود دارد و شما به نوعی از آن خارج می شوید ، بنابراین احساس می کنم این چیزی است که در بازیگری و اجراهایی که همه آن افرادی که من نام بردم و بیشتر از آن ، همیشه همیشه انجام می دهند. همیشه چیزی در جریان است. و این ما را شیفته خود می کند. بله ، متشکرم این برداشت جالبی از مسائل است. خوشحالم ... امیدوارم روزی کسی در مورد من این حرف را بزند.

بهترین قسمت های ژانر زامبی ها دارای تفسیرهای اجتماعی هستند. آیا این چیزی است که این فیلم آرزوی آن را دارد یا اینکه صرفاً کنش زیادی دارد.

می دانید ، گوش دهید ، من فکر می کنم از Shaun of the Dead - که فکر می کنم یکی از موارد مورد علاقه من باشد فقط به این دلیل که من هرگز چنین چیزی ندیده ام - تا Walking Dead ، که به طور واضح بزرگترین نمایش در مورد آن است. منظورم این است که همه چیز را تغییر داده است. من فکر می کنم هالیوود در بهترین حالت خود است وقتی که ما بخشی خاص از جامعه را از هر لحاظ آینه می دهیم ، و این یعنی از آنچه در صفحه می بینید ، افرادی که در صفحه می بینید گرفته تا داستان. و تنها هدف شما در این چیزی است که همه ما بخشی از آن هستیم ، احساس چیزی است. برخی از افراد مزاحم اخبار هستند. بعضی ها این غول را دوست دارند ... می دانید ، از آنها می پرسید که فیلم چطور بود و آنها می گویند این فیلم عالی بود! و من می گویم اما چگونه بود؟ و آنها خواهند گفت که به نظر شگفت انگیز است! من می خواهم ، آنها بهتر است به MoMA یا موزه بروند ، در واقع ، این فقط در مورد این است. بنابراین فکر می کنم در این فیلم فقط چیزی برای همه وجود دارد. افرادی که می خواهند همه چیز را از اجراها گرفته تا کمدی گرفته تا ژانر واقعی ببینند ، جایی که همه چیز در مورد زامبی ها و نحوه حرکت آنها و نگاه آنها به آنچه در داستان است ، است. بنابراین من فکر می کنم که این فقط بخشی از این فیلم است ، و همه آن را شامل می شود. من نمی خواهم این کار را بکنم مانند خدای من که او اینجا نشسته است و این را می گوید زیرا این مطبوعات است و همه آنچه شما می گویید عالی است ، اما نه ، این واقعاً یکی از مواردی است که فکر می کنم مردم به عقب نگاه می کنند و واو می کنند ، این واقعاً بود ، من چنین چیزی ندیده ام. از همه راه ها

آیا تلاش برای ورود به ذهنیت این افسر گشت مرزی ، خصوصاً با شرایط سیاسی موجود ، ناراحت کننده بود؟

من فکر می کنم این وظیفه ما به عنوان سرگرمی است. من فکر می کنم مسئولیت سرگرمی ما این است که چیزی را نشان دهیم. برای نشان دادن چیزها به هر شکلی که نشان می دهید. من دوباره فکر می کنم ، وظیفه ما این است که مردم چیزی را احساس کنیم. با شخصیت او ، داشتم می خواندم که کسی گفت اگر به مردم قدرت می دهی دیوانه می شوند. شما می دانید منظورم چیست؟ و به خصوص ، اگر برای آن آماده نیستید ، درست است؟ من همیشه در مورد هالیوود می گویم مثل این است که به مردم می گویم اگر پول ندارید ، حالتان چطور است ، پول فقط بر وجود شما تأکید می کند. بنابراین اگر آدم بدی باشید ، وقتی پول دارید ، مثل یک آدم واقعاً بد هستید. اگر شما فرد خوبی هستید ، پس شما یک فرد عالی هستید. و این همان شهرت است و با قدرت نیز همان است. وقتی به کسی قدرت می دهید ، نوعی تأکید می کند که کیست: عدم امنیت آنها ، یا باعث شگفتی او می شود ، و آنها راهی برای کمک به همه می فهمند. میدونی؟

بنابراین ، من فکر می کنم با این پسر ، درست مثل اینکه خیلی چیزها را می بینیم این است که او شخصیتی است که فکر می کند مسئولیتش بیشتر از خودش است. و این ذره ذره احساساتی را که در او وجود دارد ، روشن می کند. به طور بالقوه ترس او از اینکه کیست ، ناامنی های او ، که به نظر من به طور بالقوه به برخی از جالب ترین چیزهای فیلم منجر می شود. و من فکر می کنم همه ما این را می دانیم ، درست است؟ می دانید که وقتی سهم ها خیلی زیاد باشد ، بالاتر از برخی از آخرالزمانهای زامبی ها نخواهد بود. همه چیز به دست می آید ... شوخ طبعی است که به نوعی از آن ناشی می شود. از آنجا که مجبورید بخندید ، به دیوانگی همه اینها. و ، می دانید ، قطعاً با این ، موارد زیادی وجود دارد.

آیا مفهوم ساعت تیک تاک بر عملکرد شما تأثیر دارد؟ آیا اصلاً سعی می کنید شدت یا اضطرار را به آن وارد کنید؟

بستگی دارد که چیست. بستگی به موقعیت داره. من دیده ام افرادی که در بالاترین شرایط استرس زا هستند به همان آرامشی هستند که تاکنون کسی را دیده ام و مانند آنها هستم ، واو. و سپس من افرادی را دیده ام که هیچ اتفاقی در آنها رخ نمی دهد کاملا دیوانه هستند و من مانند آنچه اتفاق می افتد هستم؟ چرا؟ ما حتی کاری نمی کنیم ، چرا اینقدر بد می کنی؟ بنابراین ، منظور من این است که همه چیز به شرایط بستگی دارد. منظورم در فیلم ، بدیهی است که با این اتفاق ، اوه اتفاقات زیادی در حال انجام است ، می دانید. در دنیا ، در فیلم. و برای اینکه دوباره ببینیم چگونه برت کامینگز ، منظور من این است که واقعاً همه چیزهایی است که شما باید در مورد این پسر بدانید. منظورم این است که برت کامینگز اگر در آنجا شخصی به نام برت کامینگز وجود دارد که این را می بیند ، آن را برای آنچه می خواهید بگیرید ، این یک نام است. قطعاً یک مورد شدید است. بنابراین ، شما می دانید ، وضعیتی که وجود دارد ، می دانید که در محافل صحبت نکنید ، این چیزی را در او قرار می دهد. من نمی خواهم زیاد بگویم ، اما این چیزی را در او قرار داده است که فقط نوعی مضحک است.

دبی در مورد نقش شما صحبت کرد زیرا شما مانند عضوی از تیم هستید ، اما مشخصاً با هم اختلاف دارید و سپس آن را به عنوان یک شخصیت شرور توصیف می کنید. آیا این یک خط است که شما با آن زیاد بازی می کنید؟

من فکر می کنم من آنقدر خوش شانس بودم که می توانم افراد پیچیده ای را بازی کنم که به طرز عجیبی افرادی را ریشه یابی کرده ام. شما می دانید منظورم چیست؟ مثل ، یادم می آید وقتی مشغول انجام کارهای Sons [از Anarchy] بودم و مردم مثل این بودند که من فقط Juice را دوست دارم. من مثل آب میوه ای هستم که مثل 20 نفر کشته شده است. مانند آنچه که؟ مثل ، شما چه چیزی را در مورد او دوست دارید؟ و همین موضوع در مورد لوک کیج. مردم مثل من هستند ، منظورم این است که من به نوعی او را دوست دارم. من مثل این هستم ، او همه این کارهای وحشتناک را انجام داده است. اما دوباره ، فکر می کنم ، وقتی می گویم شرور ، می گویم شرور همانطور که در قسمت ... این نحوه نگاه شما به آدم های شرور است ، درست است؟ من فکر می کنم که او با آنها اختلاف دارد زیرا او همه چیزهایی است که در این لحظه تحمل نمی کنند. عضویت در آن تیم و چگونگی وقوع همه این موارد و دلیل وقوع آن قسمت عظیمی از سفری است که همه ما طی می کنیم.

من فکر می کنم که من باید همیشه همه را بازی کنم ... من این را به عماری گفتم این شب گذشته که ما هنگام شام بودیم ، آنچه را که دوست دارم در مورد عملکرد او دوست دارم ، و من از او به عنوان مرجعی استفاده خواهم کرد که کسی انجام دهد می آید روی صفحه من نمی خواهم بدانم چه اتفاقی خواهد افتاد. و نمی توانم از طرف دیگر به شما بگویم که چند نفر را روی صفحه تماشا می کنید و من می دانم که آنها دقیقاً چه کاری انجام می دهند. و آنقدر زیاد است که من می روم نمی دانم چه اتفاقی می افتد ، بنابراین اکنون چشم هایم نمی خواهند بروند ، من نمی خواهم به تلفنم نگاه کنم ، من نمی خواهم حرکت کنم زیرا من خیلی کنجکاو در مورد آنچه اتفاق می افتد بعدی. این به نوبه خود شما به عنوان یک بازیگر بستگی دارد که به نوعی این اتفاق را می افتد و تنها راهی که می توانید بهترین کار را انجام دهید اسکیت روی انواع خطوط مختلف است. خب ، شرور؟ بد خوب؟ من نمی دانم ، این فقط در مورد دانستن اینکه چه اتفاقی می افتد نیست. و این زندگی است. هیچ یک از ما نمی دانیم چه اتفاقی می افتد بعدی. ممکن است چیزی کاملاً از ناکجاآباد باشد ، اما ما نمی دانیم چه اتفاقی خواهد افتاد ، و این همان چیزی است که من سعی می کنم انجام دهم.

آسترید چگونه صدای اژدهای خود را آموزش دهید

آیا می توانید نوعی خط عبور از Zack’s Dawn of the Dead تا Army of the Dead را ببینید یا اینکه او با این فیلم به نوعی کاری را که با زامبی ها انجام می دهد از نو اختراع می کند؟

می دانید ، من احساس می کنم همه فیلم های زامبی باید به نوعی با هم مرتبط باشند ، درست است؟ زیرا شیوع یا هر آنچه می گوییم منجر به زامبی شده است. بنابراین هر یک از آنها به نوعی مرتبط هستند ، با این حال ، شما آن را نگاه می کنید. این همان اتفاقی است که بعد از آن می افتد ... زمان ساخت فیلم واقعا متفاوت است. به نظر می رسد فیلم ها نسبت به زمانی که او این کار را کرده بسیار متفاوت است ، چه سالی است ، ‘04؟ فقط راه - اگر برگردید و به آن فیلم نگاه کنید - فقط راهی که این نگاه فیلم خیلی متفاوت است. این همان چیزی است که من فکر می کنم وقتی وارد ژانر می شوم آیا ممکن است این اتفاق بیفتد؟ آیا این اتفاق می افتد؟ آیا این امکان وجود دارد؟ مثل این است که وقتی بتمن نولان را تماشا می کنیم ، درست است؟ و می بینید ، مثل ، مترسک و جوکر و مانند این نوع افراد هستید که شبیه کسی است که ممکن است در شهر نیویورک با آن برخورد کنم. به نظر نمی رسد که این امر از این حیطه خارج باشد ، بنابراین باعث می شود شما به نوعی بیشتر وارد شوید. فکر می کنم اکنون خط کلی اگر بگویم این است که به نظر می رسد اکنون همه چیز خیلی به نظر می رسد ... اگر من خبری شنیدم گزارش در فلوریدا و چیزی به این مورد بعدی ضربه می زند و ما می توانیم در اینجا باشیم و می توانیم در این لحظه باشیم. بنابراین من نمی دانم که آیا آنها به هم پیوسته اند ، این بیشتر یک موضوع زک است.

شما اشاره کردید که شاید ده فیلم ساز وجود دارد که به نوعی به آنها بله بگویید. و حالا که این تجربه کار با زاک را داشتید ، آیا این انتظارات را برآورده کرد ، تعجب کردید ، شوکه شدید ، کجا هستید ، از تجربه این کار با او چه فایده ای داشتید؟

بنابراین ، من آنقدر خوش شانس بودم که فقط به جشنواره فیلم ونیز رفتم و در کنار اسپایک لی بودم و چند روز با هم بودیم. و من فکر می کنم اسپایک استاد بازی است. فقط فکر می کنم که او همه چیز را تغییر داده است. من فکر می کنم که او یک استاد است. مثل گیلرمو. مثل الخاندرو. افراد خاصی هستند که به نظر من استاد هستند. میدونی. مارتی با زک ، همه چیزهایی بود که فکر می کردم ، زیرا من هنوز مجبور نبودم با کسی کار کنم که از این نوع بینندگان باشد و همه چیز برای حمایت از بینایی است. فقط ، هر آنچه [در سر آنها] است همان چیزی است که آنها می خواهند از آن پشتیبانی کنند. خیلی راحت است زیرا این تنها دید است. شما می دانید منظورم چیست؟ بنابراین ، برای من ، تقریباً مانند این است که شما به دنبال آن هستید ، درست است؟

این مانند این است که وقتی در مورد نولان می شنوید و بچه هایی از این دست که در آنها دقیقاً مثل اینکه آنها می دانند ، آنها مدتهاست که با آن زندگی می کنند ، دقیقاً چگونه می خواهند این کار را انجام دهند و می دانند چگونه اعدام کنند. بنابراین وقتی وارد می شوید ، مثل همیشه می گویم ، تنها وظیفه من به عنوان بازیگر تحقق بخشیدن به آنچه آنها دارند است. هر چقدر می خواهم کارهای خودم را انجام دهم و هر کاری انجام دهم ، تازه به این مهمانی می رسم. آنها 10 سال است که این مهمانی را برنامه ریزی می کنند ، می دانید؟ یا هرچند طولانی ، شاید حتی طولانی تر در سر آنها. به جز من ، یک بار رابطه دیگر ، مثل اینکه اشکالی ندارد می خواهید چه کار کنید؟ چی میبینی؟ اینجا چی داری؟ و من فکر می کنم این چیزی است که من پیدا کردم و با آن کار می کنم ، می دانید ، کسی مثل زاک این را می دانست. او فقط می داند. و شما می دانید چه زمانی او می داند. انگار خوب است ، همین. شما فقط می توانید بگویید. زیرا او قصد ندارد حرکت کند مگر اینکه آن را بداند. چون ... او این چیز را دارد. بنابراین ، فقط یک اعتماد باورنکردنی وجود دارد. یک اعتماد باورنکردنی.

با این اوصاف ، با بازی در نقش DP در این فیلم علاوه بر کارگردانی ، آیا ایجاد پویایی متفاوت در صحنه فیلم از آنچه شما عادت داشتید؟

این بزرگترین چیز تا کنون است. او اینجاست او ، درست مثل همان جا است. بنابراین مثل اینکه وقتی با او صحبت می کنید او اینجاست. و مانند ، شما می دانید. و همانطور که گفتم ، شما می دانید که چه زمانی آن را بدست آورده است. میدونی. چون یک نگاه وجود دارد. مشکلی نیست و سپس شما می دانید او فقط ، آنجاست. بنابراین احساس می شود ، دوباره اعتماد بسیار زیادی وجود دارد و بسیار احساس می شود ، مانند خانواده. چون مثل همه چیز خیلی صمیمی است. و حتی روی این مجموعه های غول پیکر ، او درست همان جا است.

بعضی از کارگردان ها دوست دارند بازخورد بیشتری بدهند و نوعی دوست دارند که کارها را رها کنند ، اما به خصوص با دیجیتال برخی از بازیگران می گویند زیرا شما می توانید کارهای بیشتری را انجام دهید تا کارگردانان با یک اجرا کارایی بیشتری داشته باشند. بنابراین او در حال انجام کارهای دیجیتالی بر روی این مورد است ، و او فیلمبردار است ، بنابراین در همان جا است ، آیا این اصلاً بر نوع بازخورد شما تأثیر می گذارد؟ یا اینکه او از صحنه به صحنه چقدر در اجرای واقعی شما نقش دارد؟

این خوش شانس ترین من بوده است. او مرا رها کرده است مثل اینکه من هرگز کسی را نداشته ام که به من اجازه دهد این کار را انجام دهم. و نجواهای کمی بین آن وجود دارد ، بله که. تغییر دهید که و من فقط می روم مانند ، مضحک. مثل ، فقط رفتن. مثل اینکه من هرگز نتوانسته ام واقعاً بروم. چون من با افرادی رفته ام که اگر یک یا یک اشتباه را بگویید امکان اخراج را دارید ، می دانید منظور من چیست؟ یا حداقل وقتی ویرایش می شود دوربین روی شما نیست و فقط باعث می شوند خطوط را در ADR تغییر دهید. نه زاک زک مانند شماست. شما جلسات شگفت انگیز زیادی قبل از آن دارید و اعتماد زیادی دارید. شما با آن شخصیت می آیید و او شما را نگه می دارد - تقریباً شبیه ضربه گیرهای سالن بولینگ است. او فقط توپ را در وسط نگه می دارد. و این همان چیزی است که شما می خواهید. و این دیدگاه را برآورده می کند. این همان چیزی است که شما می خواهید.

هنگامی که من به این بازیگران توجه می کنم یکی از جالب ترین موارد این است که فقط افراد رنگارنگ درگیر هستند ، آیا می توانید در مورد کار با این گروه صحبت کنید و اگر این برای شما معنی دارد ، زیرا همه چیز برای من معنی دارد.

بدیهی است که این بیش از هر چیز برای من معنی زیادی دارد. برای هر کس که داستان من را می داند. این ، اوه ، به دنیا نگاه کن برو بیرون. هرجایی برو جهان تبلیغات بنتون است. شما می دانید منظورم چیست؟ و ما باید این کار را انجام دهیم. این فقط حقایق و اعداد محض است ، درست است؟ به دنیا نگاه کن فیلم یک تجارت جهانی است. اگر نماینده نباشیم ، ضرر می کنیم. ما باید به همه نشان دهیم. هرکسی آن را می بیند باید احساس کند ... منظورم این است که به آن فکر کنید. دو پسر کوچولو دارم. من اکشن فیگورها را برایشان می گیرم ما آنها را انسانها ، دوستانشان می نامیم. آنها فقط عاشق شخصیت های اکشن هستند. این شغل من است ، من عاشق این هستم که حالا چهره های اکشن را می بینم و مثل جوانی نیستم. همه چیز نشان داده شده است. بنابراین مردم نمی فهمند که آنجا وجود دارد ، این یک تأثیر عظیم است. چون نمایندگی در هالیوود و تجارت را شروع می کنید. این به همه چیز ترجمه می شود. انیمیشن ، اسباب بازی ها. از زمانی که بچه ها کوچک هستند ، همه چیز به روشی خاص به نظر می رسد. به نظر می رسد جهانی که همه ما در آن زندگی می کنیم. درست است؟ بنابراین ، این بازیگران این است. این ویدیوی We Are the World 2 در اینجا است.

شما خیلی واضح است که علاقه زیادی به کاردستی و داستان سرایی دارید. اما یکی از مکالمه هایی که با Netflix و ویژگی های آن داریم ، به Netflix می رود که از تجربه تئاتری که مخاطب را مجذوب خود کرده اید می رود و می رود و آنها برای دیدن داستان شما در آنجا حضور دارند و این امکان در Netflix وجود دارد که می تواند برای پاسخگویی به تلفنشان یا مکالمه با دوست یا مکالمه با آن مکث کند. نظر شما در این باره چیست؟ نظرات شما در مورد داستانی که برای این قوس دو ساعته ایجاد می کنید و در قالبی مانند آن ارائه می شود چیست؟

جالبه. چیزی که ما در تاریخ آموخته ایم و من از تاریخ دیوانه ام ، این است که شما نمی توانید جلوی پیشرفت را بگیرید. نمی توانید جلوی کارها را بگیرید. منظور شما فقط پیشرفت فنآوری نیست. اوضاع عوض میشود. و شما نمی توانید حالا ، مطمئناً ، من کاملا عاشق سینما رفتن هستم ، می دانید؟ هفته گذشته یک فیلم دیدم. این شگفت انگیز است. من همچنین دوست دارم روی کاناپه خودم بنشینم و یک تلویزیون 75 اینچی یا تلویزیون 65 اینچ یا هر آنچه که Target در حال حاضر آنها را می فروشد تماشا کنم. مانند ویزیو ، من فکر می کنم آنها همیشه در حال معامله با آنها هستند. و به خصوص برای افرادی که بچه دارند. بعضی اوقات نمی توانید به تئاتر بروید. چیزی که فکر می کنم به اندازه همه چیز در جهان عالی باشد که گزینه هایی را برای آن فراهم کند. شما می توانید به آنجا بروید و می توانید به آنجا بروید. من وقتی در شهر نیویورک هستم مردم را می بینم که از طریق تلفن خود نمایش های تلویزیونی را تماشا می کنند. و من مانند ، نه ، قرار نیست که در آن نسبت باشد. بزرگتر از آن است. شما باید ببینید که بزرگتر است. شما می دانید ، و من نمی توانم تصور کنم که این چقدر سخت است ، زیرا همیشه مردم اطراف آنها هستند.

گزینه ها. ما هرگز نمی توانیم به مردم بگوییم که چه کاری انجام دهند. این فقط نیست ، ما نمی توانیم در مصرف سرگرمی آنها. در موارد دیگر ما باید ، اما در مصرف سرگرمی آنها ، ما نمی توانیم به مردم بگوییم چه چیزی را لذت ببرند یا چه چیزی را نباید لذت ببرند. اینطور نبود که این تجارت شروع شد. این کار با چیزی برای همه شروع شد. به همین دلیل است که کمدی و درام و همه این نسخه های مختلف آن وجود دارد. بنابراین ، در آن بحث ، من فکر می کنم دو پاسخ وجود دارد که از نظر فنی ، همه چیز به یک روش خاص پیش می رود ، بدون توجه به بزرگتر شدن تلویزیون در خانه ها ، بزرگتر شدن خانه ها ، هر کس دیگری. و تئاترها ، نگاه کنید ، فیلم ها هنوز هم یک تن درآمد کسب می کنند. مردم هنوز به سینما می روند. و آنها انواع فیلم ها را می بینند ، این فقط یک فیلم پرفروش بزرگ نیست. مردم همه نوع فیلم را می بینند. من فقط می خواهم هاستلر را در تئاتر ببینم و هاستلر یک قطعه غول پیکر نیست که می خواهی یک IMAX را ببینی آه ، اما دیدن آن شگفت آور بود. من مستند مستر راجرز را در فیلم ها دیدم و این یک مستند است. من یک شخصیت مستند نیستم ، اما می خواهم آن را در فیلم ها ، در تئاتر ببینم ، زیرا می خواستم. بنابراین ، دوباره فکر می کنم این انتخاب من است. در دسترس بود ، اما من تصمیم گرفتم که به تئاتر بروم. بنابراین می توانم در خلوت گریه کنم. جایی که هیچ کس نمی تواند آن را ببیند.

کارهایی را می بینید که به تصویر بزرگی از این دست تبدیل می شوند. اگر می گویید ، مثلاً بگویید کسی با هواپیما یا بعضی از اینها با تلفن خود دارد تماشا می کند ...

بله ، این انتخاب آنهاست ، مرد. هر کاری که مردم می خواهند انجام دهند. من مدت ها پیش یاد گرفته ام ، مردم آنچه را باید انجام دهند انجام می دهند. آره

من نمی دانم چقدر می توانید در مورد تعامل شخصیت خود با زامبی های فیلم صحبت کنید ، اما مطمئن هستم که حداقل می توانید در مورد حضور در صحنه فیلمبرداری با آنها صحبت کنید.

مطمئناً ، می توانم بگویم ... تعامل بسیار نزدیک. بهترین چیزی است که می توانم بگویم. تا آنجا که می توانید نزدیک باشید. بنابراین من کاملاً به آلفا و شیاطین مسلط هستم. از هر نظر و آنها منظره ای برای دیدن هستند. بله ، مخصوصاً خیلی نزدیک به شما.

من فقط فکر می کنم تنها چیزی که در این مورد بوجود خواهد آمد و قطعاً در مورد آن صحبت خواهد شد تیم بدلکاری و حرکت خارج از عمل است ، مانند نحوه وقوع آن. فقط فیزیکی بودن آنچه با این زامبی ها در جریان است. آلفا این شگفت انگیز است. و دوباره ، ما وارد آنجا می شویم ، جایی که کار را با این کار شروع کردیم ، ژانر گرفتن و تغییر چیزی بود. من می دانم که جنگ جهانی Z دارای زامبی های سریعی است و Walking Dead نیز مانند آنهایی بسیار کند است که می توانید کنار اتاق منتظر بمانید و از اینجا عبور کنید و می توانید تمام روز آن بازی را ادامه دهید و زامبی ها شما را جذب نمی کنند . اما با این وجود فقط نوعی بیشتر مانند ناهمسان. و چیزی که تقریباً شما را به نوعی وادار می کند ، چگونه می توانید بین این کار مشخص کنید این واقعیت این است که این انسان زامبی ها است ، این فقط همان چیز کامل است. پس آره. خیلی شخصی

تاریخ انتشار کلید
  • ارتش مردگان (2021) تاریخ انتشار: 21 مه 2021