آفتاب ابدی پایان ذهن بی عیب و توضیح و معنی واقعی

چه فیلمی را ببینید؟
 

آفتاب ابدی ذهن لکه بینی مایکل گوندری پایانی مبهم و راضی کننده دارد. در اینجا آنچه اتفاق می افتد و معنی آن است.





پایان عاشقانه علمی تخیلی سال 2004 درخشش ابدی یک ذهن پاک داستان Joel & Clementine را به پایان می رساند ، در حالی که آینده آنها را نیز کاملا باز می گذارد. به کارگردانی مایکل گاندری از فیلمنامه چارلی کافمن ، درخشش ابدی یک ذهن پاک جوئل باریش (جیم کری) و کلمنتین کروچینسکی ، دو غریبه ای را که در قطار با هم ملاقات می کنند و سپس عاشق می شوند ، دنبال می کند. هر دوی این زوجین تحت درمان قرار می گیرند تا خاطراتشان از دیگری حذف شود ، هرچند نه قبل از ضبط نوارها برای یادآوری هر چیز کوچکی که از دیگری متنفر بودند. به جای آنکه آنها را از دردی که از خود به جای گذاشته رها کنیم ، فقط اوضاع را بدتر می کند.






برای ادامه مطالعه به پیمایش ادامه دهید برای شروع این مقاله در نمای سریع بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

سرانجام ، در طول فیلم ، جوئل و کلمنتاین مسیر بازگشت به یکدیگر را پیدا می کنند ، اگرچه این یک مسیر آسان و یک مسیر خطی نیست. آفتاب ابدی هم با زمان و هم با ژانر بازی می کند ، بخشهای بزرگی در ذهن جوئل جریان دارد. وقتی داستان به جلو می رود ، وقایع با پر شدن جای خالی دوباره پخش می شوند و روابط آنها شروع به شکوفایی می کند - دوباره برای مخاطبان ، اما برای اولین بار برای آنها. خارج از شخصیت های اصلی آن ، نقشه های جانبی مربوط به لاکونا ، شرکتی که مراحل را انجام می دهد ، سپس شروع به توسعه و ادغام می کنند ، و همه چیز را در یک سوم نهایی فیلم جمع می کند.



مربوط: آیا آفتاب ابدی ذهن لکه بینی در Netflix ، Hulu یا Prime است؟

درخشش ابدی یک ذهن پاک از زمان انتشار به عنوان یک شاهکار مدرن جشن گرفته شده است و قسمت عمده ای از آن به پایان خود رسیده است. یک بار مبهم و راضی کننده ، و امیدوار کننده اما با احتمال ویرانگری بیشتر برای دنبال کردن ، این یک اوج خیره کننده است که مدتها پس از اعتبارات ادامه پیدا می کند. در اینجا آنچه اتفاق می افتد و معنای واقعی آن چیست.






آنچه در آفتاب ابدی پایان ذهن بی لرزه اتفاق می افتد

درخشش ابدی یک ذهن پاک ، شاید تعجب آور نباشد كه هم جوئل و هم كلمنتین نه تنها از آنچه برای آنها اتفاق افتاده بلكه از آنچه كه قبل از انجام این عمل در مورد همدیگر فكر كرده اند حقیقت را فرا گرفته اند. پس از آنکه هر دو راهی Montauk شدند ، که خود ناشی از خاطره ای بود که جوئل در طول درمان خود داشت ، آنها به لطف ماری ، یک تکنسین در Lacuna ، نوارها را دریافت کردند و متوجه شدند که او برای پاک کردن رابطه خود با سر خود تحت عمل پاک کردن حافظه است. شرکت ، دکتر هوارد میرزویاک. مری همه نوارها را از طریق پست ارسال می کند و سرانجام جوئل و کلمنتاین برای شنیدن می آیند. اگرچه آنها از حرفهایی که درباره یکدیگر گفته اند - و احساس می کنند - وحشت دارند ، مخصوصاً به این دلیل که رابطه برای آنها بسیار جدید و مهیج است ، اما ظاهراً آنها تصمیم می گیرند که چیزهایی را کنار بگذارند (یا بهتر بگوییم ، یک کار دیگر). درخشش ابدی یک ذهن پاک با موافقت آنها برای شروع دوباره / برای اولین بار ، قبل از بسته شدن با حلقه ای از جفت در برف ، به پایان می رسد.



چرا جوئل و کلمنتین با هم در پایان ابدی آفتاب بازگشتند

درخشش ابدی یک ذهن پاک 'در حال ارسال نه تنها می بیند که کلمنتاین در یک دقیقه از زندگی جوئل می گذرد ، بلکه حتی تصدیق می کند که این زوج دوباره با هم جمع شده اند یک اشتباه بزرگ است. در حالی که ممکن است جوئل اصرار کند که 'نمی توانم به چیزی فکر کنم' کلمنتین پاسخ می دهد که او دوست خواهد داشت ، و او نیز از او خوشش نمی آید 'خسته شوید ... و احساس گیر افتادن می کنید.' و با این وجود ، لحظات پایانی فیلم ظاهراً شاهد بازگشت دوباره آنها با وجود این خطرات است. همانطور که با تکرار نشان داده شده ، هر دو آن را پذیرفته اند 'باشه' ، اما آنها سعی می کنند اگرچه فیلم صریح نیست ، که با طراحی خاص خود ساخته شده است ، و این 'باشه' واقعاً می تواند معنی داشته باشد 'خوب ، اجازه دهید دوباره سعی نکنید' ، مفهوم بیشتر این است که آنها در این مرحله دوباره با هم هستند. اما با دانستن اینکه اکنون چه کاری انجام می دهند ، این س fairال منصفانه ایجاد می شود که چرا علیرغم شنیدن اینکه به کجا منجر می شود ، با این کار روبرو خواهیم شد.






جوئل و کلمنتاین در پایان انتخاب عاشقانه انجام می دهند آفتاب ابدی : اینکه دوست داشته باشی ، از دست بدهی ، دوست داشته باشی و بطور بالقوه دوباره از دست بدهی بهتر از داشتن آن خاطرات واقعی نیست. بله ، ممکن است نتیجه ای نداشته باشد ، اما در حال حاضر این همه بخشی از ماجراجویی است که آنها می توانند با هم ادامه دهند ، زیرا آنها شخص دیگری را دوباره کشف می کنند و همچنین قسمت بزرگی از خود را که از دست رفته است نیز پیدا می کنند. حتی اگر آنها دوباره از هم جدا شوند ، آنها نمی توانند کامل باشند بدون اینکه بدانند با یکدیگر بودن چگونه است ، زیرا این یک قطعه کاملاً گمشده از معماهای مربوطه است.



درخشش ابدی یک ذهن پاک در مورد حافظه است - و زندگی نیز همینطور است ، اما این امر هم به خوبی و هم به شر می رود. همه آن خاطرات است که زندگی یک شخص را می سازد و جوئل و کلمنتاین در صورت ادامه به چنین احتیاجی نیاز دارند. این بار ممکن است همه چیز متفاوت باشد ، زیرا راهی برای دانستن دقیق بازی آنها وجود ندارد ، به خصوص با آگاهی قبلی از این موارد (که می تواند به شما کمک کند یا به شدت مانع رابطه شود). در پایان ، آنها تصمیم می گیرند که یک جهش ایمانی با یکدیگر داشته باشند ، و تصمیم بگیرند که احساسات خود را کشف کنند و ببینند که به کجا منجر می شوند ، نه اینکه آنها را کاملاً خاموش کنند و دوباره بدبخت شوند. این ممکن است به درد دل ختم شود ، اما آنها همچنین می دانند که این امر شادی ، خنده و عشق را به زندگی آنها وارد می کند ، بنابراین ارزش ارزش یک گلوله را دارد.

مرتبط: بهترین فیلم های علمی تخیلی در Netflix

آیا رابطه جول و کلمنتاین محکوم به شکست دوباره است

مطمئناً با ورود جوئل و کلمنتاین به این رابطه جدید ، مخاطب به اندازه خود از خطرات احتمالی آگاه است. و گرچه انتخابی که انجام می دهند انتخاب صحیح ، هرچند دشوارتر است ، اما پایان خوش برای آنها تضمین نمی کند. هیچ اشاره ای در وجود ندارد درخشش ابدی یک ذهن پاک این پایان می یابد که این یک زوج است که برای دوام آورده شده است ، یا اینکه پایان کار متفاوت از گذشته است. در واقع ، اگر قرار است آنها دوباره به هم برسند ، ماهیت دوره ای زندگی و روش تکرار اشتباهات توسط مردم را برجسته می کنند ، پس بسیار راحت استدلال می کنیم که آنها یک بار دیگر از هم جدا خواهند شد.

با مشاهده رابطه جوئل و کلمنتاین ، مشخص شده است که بسیاری از روشها با یکدیگر سازگار نیستند ، تقریباً موارد بیشماری در مورد آنها وجود دارد که باعث تحریک و فرسایش دیگری می شود. و از آنجایی که قبلاً کار نمی کرد ، می تواند به این معنی باشد که دیگر کار نخواهد کرد. اما در عین حال ، بخشی از اشتباهات استفاده از فرصت برای رشد و یادگیری از آنهاست. انجام کارها به گونه ای دیگر. اغلب اوقات در زندگی ، این راه با افراد دیگر باشد ، اما جوئل و کلمنتین یک فرصت نادر برای شروع دوباره با هم دارند. بخشی از زیبایی پایان آن ماهیت مبهم و تلخ و شیرین آن است ، جایی که تفسیر یک شخص می تواند کمتر از آنچه فیلم ارائه می دهد پایین بیاید ، که می تواند به هر طریقی پیش برود ، و بیشتر نوع شخصی که خودتان هستید ، به بیننده اجازه می دهد آنچه را که می خواهند از آن بگیرند بدون اینکه معامله ای در زمینه مضامین و پیامهای کلی فیلم داشته باشند و هنوز حس رضایت بخشی از تعطیلی را بدهند.

معنای ارسال ماری نوارهای لاکونا

یکی از سرنوشت سازترین لحظات در درخشش ابدی یک ذهن پاک نه از طرف جوئل یا کلمنتین ، بلکه ماری (کرستن دونست) ، کارمند لاکونا که نوارها را می فرستد ، می آید. در حالی که این نقش یک نقش مهم روایی را دارد - به طور م Joثر خاطرات جوئل و کلمنتین را از یکدیگر باز می گرداند - همچنین دارای هدف موضوعی بیشتری است. انتخاب مری فقط برخورد با عصبانیت او نسبت به دکتر میرزویاک و تلاش برای انتقام گیری نیست - هرچند که هر دو از این موارد است ، نه فقط به دلیل خسارتی که به شرکت وارد خواهد کرد - بلکه به دلیل چگونگی جول دادن به جوئل است. ، کلمنتین و سایر بیماران لاکونا انتخابی را که هرگز نداشته است.

مری مجبور بود راه دشوار پاک کردن حافظه ای را که طی کرده بود ، از رابطه با دکتر میرزویاک ، و اتفاقات دوباره آن ، کشف کند. این حسرت از تجربه همان درد دو بار (و کاملاً مشخص ، درد ناشی از شنیدن صدا) ، بدون اینکه ابتدا فرصتی برای یادگیری و رشد از آن گرفته شود ، یک قسمت اساسی از تجربه بشری است که وی به سرقت رفته است. این چیزی نیست که مری بتواند با خودش اصلاح کند ، زیرا او تنها درمان را گذرانده و به خاطر کسانی که سعی کرده فراموش کند ، اما این چیزی است که افراد دیگر - به ویژه جوئل و کلمنتاین - می توانند از آن یاد بگیرند.

مرتبط: آنچه در مورد فیلم های علمی تخیلی هوشمند اتفاق افتاده است

جول و کلمنتین ممکن است خاطراتشان چندین بار پاک شود

یکی از س questionsالات مهمی که توسط آن پشت سر گذاشته شده است درخشش ابدی یک ذهن پاک پایان این است که آیا آنچه که ما شاهد پخش آن هستیم اولین و یا تنها باری است که جوئل و کلمنتاین خاطراتشان پاک شده است. ساختار چرخه ای و غیرخطی روایت فیلم ، خود حکایت از این دارد که این یک احتمال واقعی است و قبلاً هم جوئل و کلمنتاین در این مسیر قدم گذاشته اند. نشانه اصلی این امر در سکانس پایانی فیلم است که جوئل و کلمنتین را در برف در Montauk می بیند. این صحنه به طور خلاصه پخش می شود و سپس با عصبانیت به آغاز بر می گردد و چندین بار در یک حلقه اتفاق می افتد. این نشان می دهد که جوئل و کلمنتین در دام همین حلقه قرار گرفته اند: یافتن یکدیگر ، عاشق شدن ، شروع به کینه ورزیدن از یکدیگر ، از هم پاشیدن و پاک شدن خاطراتشان ، و سپس یافتن راه بازگشت دوباره به یکدیگر ، روند هر بار از نو شروع می شود.

نام شاهزاده در زیبایی و جانور

حتی هوا متناسب با این شرایط است: خود برف می تواند شروع تازه ای باشد ، پتویی که قبل از آن می پوشد و سپس ذوب می شود. اگر اینگونه باشد ، جوئل و کلمنتین می توانستند بارها و بارها این اتفاق را پشت سر بگذارند. این مفهوم همچنین توسط فیلمنامه اصلی كافمن برای فیلم پشتیبانی می شود (از طریق فیلمنامه برای شما ) که ، از جمله تفاوت های آن (از جمله یک دستگاه قاب بندی برای تلاش مری برای فروش نسخه خطی داستان) ، با یک نسخه بسیار قدیمی تر از Clementine خاتمه می یابد ، که پرونده آن 'لیستی از پانزده تاریخ از پاک کردن قبلی است که به پنجاه سال قبل کشیده شده است ، همه از آنها شامل جوئل باریش است. اگرچه کافمن از این مساله دور شده و به موضوعی تبدیل شده است که یک باره مبهم تر و امیدوار کننده تر است (و در واقع بهتر هم عمل می کند) ، اما این ایده هایی را که خود فیلم در مورد جوئل و کلم پیش از این تجربه کرده اند ، پشتیبانی می کند. با این حال ، این خود هیچ کاری برای کاهش سفر آنها انجام نمی دهد ، اما در عوض نشان دهنده اتصال قدرتمندی است که آنها به اشتراک می گذارند ، و اینکه چگونه آنها راه خود را برای بازگشت به یکدیگر ادامه خواهند داد.

آنچه که واقعاً به معنای آفتاب ابدی پایان ذهن لکه دار است

درخشش ابدی یک ذهن پاک پایان فقط ضرب های مختلف روایی خود را جمع نمی کند و وضوح (برای انواع مختلف) را برای جوئل و کلمنتین فراهم می کند ، اما همچنین مضامین و مفاهیم عمیق فیلم را به طور کلی پیوند می دهد. اینکه به نظر می رسد جوئل و کلمنتاین بار دیگر تلاش می کنند (و شاید بارها این کار را انجام دهند) به صحبت کردن در مورد ماهیت و اهمیت خاطرات به عنوان ابزاری برای درس های زندگی کمک می کند. که آنها چیزی هستند که باید گرامی داشته شوند ، نه پاک شوند. این خود نهایتاً یک انتخاب به نفع عشق است - و یک پیروزی نیز برای آن است. علیرغم دردی که عشق می تواند ایجاد کند ، در نهایت ارزش آن را خواهد داشت که برای لذت و البته خاطراتی که برای شما به ارمغان می آورد و برای شما به یادگار بگذارد. این تجربه ای است که داشتن آن بهتر از نداشتن است ، چیزی که در پایان جوئل و کلمنتین می پذیرند.

پایان دادن به درخشش ابدی یک ذهن پاک سپس به مضامین جذاب تری که هنوز هم عاشق آن هستند ، و به طور خاص کسانی که ما آنها را دوست داریم ، و گزینه های (یا فقدان آنها) در این رابطه پیوند می خورد. جوئل و کلمنتاین افراد بسیار متفاوتی هستند و آنها بهترین و بدترین ها را در یکدیگر به نمایش می گذارند. اینکه آنها بسیار به هم نزدیک شده اند نشان می دهد که عشق بی حد و مرز است و فرد نمی تواند کسی را که دوست دارد انتخاب کند. می تواند غیر قابل پیش بینی و بی معنی باشد ، اما روش کار این است. آنچه می توانید انتخاب کنید این است که آیا این عشق را قبول دارید یا خیر ، و خطرات ناشی از آن و اگر ارزش آن را داشته باشند ، کاری است که در پایان جوئل و کلمنتین انجام می دهند.