او کاتالوگ بسیار تاثیرگذاری از فیلمهای تا به امروز را به رخ میکشد، اما قطعاً بهترین و بدترین فیلمهای جیک جیلنهال در تمام دوران کدامند؟
رتبه بندی هر جیک جیلنهال فیلم از بدترین تا بهترین شاهکار بدی نیست و این بازیگر تا به امروز از یک حرفه طولانی و موفق برخوردار بوده است. جیک که در خانواده نجیب جیلنهال سوئدی متولد شد، از همان ابتدا برای موفقیت به عنوان بازیگر به دلیل تأثیر مداوم والدینش در صنعت: کارگردان استفن جیلنهال و نائومی فونر، فیلمنامه نویس برجسته راه اندازی شد. اولین نقش جیلنهال در واقع در یکی از فیلم های برجسته پدرش بود. شهر اسلیکرز ، که در آن جیک ده ساله در نقش پسر بیلی کریستال ( اینجا امروز ) میچ رابینز.
اگر چه در ابتدا به عنوان یک نوجوان دمدمی مزاج تایپ می شد، اما در تصاویر عصبانی مانند بزرگراه و کلاسیک فرقه دانی دارکو جیلنهال از آن زمان به شدت در کارنامه بازیگری خود تنوع ایجاد کرده است. جیلنهال علاوه بر ایفای گستره وسیعی از نقشهای چالشبرانگیز که موقعیت او را بهعنوان نام آشنای بیتردید در فهرست A تثبیت کردهاند، از آن زمان تاکنون در برادوی حضور داشته و در عین حال 30 جایزه بزرگ را برای ایفای نقشهای مختلف روی پرده دریافت کرده است.
مطالب مرتبط: داستان واقعی Southpaw: چه چیزی از فیلم بوکس جیک جیلنهال الهام گرفت
جمع آوری فهرستی قطعی از فیلم های جیلنهال مستلزم دیدی جامع از 22 سال حضور او در کمتر از 33 نقش اصلی است. برای مصلحت، اجراهای دوران کودکی جیلنهال در اینجا مورد توجه قرار نخواهد گرفت. شهر اسلیکرز و یک زن خطرناک در سن ده و سیزده سالگی، به ترتیب نقش های خود را در این فیلم ها نسبتاً جزئی می کند. در نتیجه، در اینجا هر فیلم جیک جیلنهال از بدترین تا بهترین رتبه بندی شده است.
شماره 33 - بزرگراه
شکست جیمز کاکس در یک درام مستقل چیزی بیش از یک تمرین در جمع کردن گروهی از بازیگران زیبا و سپس تماشای آنهاست که هیچ کاری به یاد ماندنی انجام نمی دهند. بزرگراه زمان اجرا 97 دقیقه در هسته آن، بزرگراه تلاش میکند فیلمی باشد که به سن بلوغ میرسد درباره سه بیست و چند ساله در جادهای باز که در طول مسیر با یک سری سناریوهای خشونتآمیز و تغییر دهنده زندگی روبرو میشوند. جیلنهال نقش خلبان نلسون فوقالعاده آرام را بازی میکند که شخصیت او چیزی بیش از یک دلباز نوجوان بدون انگیزه قانعکننده است. حتی تصمیم کاکس برای انداختن دیگر ستارههای نوظهور جرد لتو (جوکر DCEU) و سلما بلر نیز نتوانست نجات دهد. بزرگراه از نهایی و به یاد ماندنی آن مستقیما به سرنوشت DVD.
شماره 32 - پسر حبابی
کمدی تاریک 2001 پسر حباب تنها به دلیل این واقعیت است که فیلم بلر هیز تلاش می کند تا کاری انجام دهد در این لیست از شرمساری در رتبه آخر در امان مانده است. بزرگراه نمی کند. متاسفانه چی پسر حباب ارائه تابلویی از شوخیهای بیمزه و بیمزه است که تنها به نشان دادن پیشفرض نازک فیلم کمک میکند. در آن، جیک جیلنهال نقش جیمی لیوینگستون، پسری را بازی میکند که به دلیل سیستم ایمنی ضعیفش مجبور به زندگی در یک حباب محافظ شده است. بر اساس درام تلویزیونی به رهبری جان تراولتا در سال 1976 پسری در حباب پلاستیکی ، پسر حباب سعی میکند داستان را در جهتی بسیار سبکتر شبیه به منحرف کند ساینفلد اپیزود کلاسیک «پسر حبابها» اما در نهایت با کمدیهای الهامگرفتهشده از کمدیهایش با شوخ طبعی بسیار کم روی صورتش میافتد.
بروس لی در مقابل چاک نوریس که برنده شد
شماره 31 - عشق تصادفی
عشق تصادفی در سطح سوم، فرضیه ای است که می توانست آشوبگرانه باشد. آلیس، یک پیشخدمت در شهر کوچک ایندیانا، به طور تصادفی مورد اصابت گلوله میخکوبی به سرش قرار می گیرد، اما فقدان بیمه درمانی او را قادر به برداشتن ناخن نمی کند، که منجر به تغییرات خلقی و رفتارهای بیش از حد جنسی ناشی از آسیب مغزی می شود. آلیس سپس به واشنگتن دی سی می رود تا با حمایت هاوارد بردول، نماینده غیر اصولی جیک جیلنهال، برای کسانی که جراحات عجیبی دارند، مبارزه کند. هنوز، عشق تصادفی از همان ابتدا با مسائلی که مستقیماً به سقوط مالی سال 2008 مربوط میشد، دست به گریبان بود، بهطوریکه تولید فیلم 14 بار بیسابقه به دلیل یک سری مسائل مربوط به اتحادیه و بازپرداخت تعطیل شد. در نتیجه، عشق تصادفی قطعه نهایی ناقص ارسال شد و مجموعهای از صحنههای لغو شده وجود نداشت که باعث میشوند فیلم به یک طنز هجومآمیز تبدیل شود که از کیفیتهای کمی برخوردار است.
مطالب مرتبط: جیک جیلنهال و ساموئل ال جکسون مصاحبه: مرد عنکبوتی: دور از خانه
#30 - شاهزاده ایرانی: شن های زمان
همه چیز برای ساخت دیزنی تنظیم شده بود شاهزاده ایرانی اقتباس از بازی های ویدیویی یک سرمایه گذاری موفق بود، با تهیه کننده جری بروکهایمر اظهار داشت که فیلم قرار بود ' جدید دزدان دریایی کارائیب. با این حال، جاه طلبی های بلند باید توسط محصولی که ارزش شروع یک فرنچایز را داشته باشد، پشتیبانی شود، و شاهزاده ایرانی: شن های زمان مطمئناً به دیدگاه ناظران دیزنی عمل نکرد. به سختی می توان به این موضوع اشاره کرد که دقیقاً چه مشکلی دارد شاهزاده ایرانی فیلم، با موسیقی مهیج و صحنه های اکشن خوش ساخت، فیلم را حداقل در اولین تماشا سرگرم کننده می کند. با این حال، شاهزاده ایرانی داستان 's دارای روح بسیار کمی در پشت بودجه هنگفت CGI خود است، که باعث می شود ریسک های روایت بسیار توخالی و اجباری به نظر برسند. خود جیلنهال به ناامیدی پیرامون فینال پرداخت شاهزاده ایرانی محصول، با بازیگری که صادقانه اظهار داشت که کاملا مناسب با نقش دستان علیرغم تمام تلاشش.
شماره 29 - عشق و سایر مواد مخدر
عشق و مخدرهای دیگر مطمئناً یک فیلم جسورانه است که به شکلی گستاخانه مرزهای یک ژانر کمدی رمانتیک آمریکایی اغلب محتاطانه را جابجا می کند. تصمیم برای گنجاندن یک سری صحنههای جنسی نسبتاً گرافیکی بین دو ستاره A-list در جیلنهال و آن هاتاوی باید به دلیل ماهیت گستاخانهاش ستایش شود، با این که فیلم همچنین به موضوع سوء مصرف مواد مخدر غیرقانونی و تجویزی میپردازد. پس مایه تاسف است که ادوارد زویک، نویسنده و کارگردان فیلم، کار بیشتری با آن نمی کند عشق و مخدرهای دیگر صحنههای جسورانهای که فیلم تبدیل به یک فیلم رایگان برای همه میشود که به طرزی زمخت با جمعیت بیخانمان، ناتوان و سرکوبشده آمریکا شوخی میکند. همچنین باید گفت که علیرغم تبار هر دو بازیگر، جیلنهال و هاتاوی هیچ شیمی واقعی روی پرده با یکدیگر ندارند، که باعث می شود عشق و مخدرهای دیگر بیشتر یک پروژه با ارزش شوک است تا کمدی رمانتیک که در نظر گرفته شده بود.
شماره 28 - خواهران برادران
برادران خواهر اولین فیلم در این فهرست است که به طور جهانی مورد بررسی قرار نگرفته است، با این که وسترن خود یک جست و خیز کاملاً لذت بخش در سراسر چشم انداز 1851 آمریکا است. با این حال، برادران خواهر یک بمب پرهزینه باکس آفیس برای توزیع کننده آن، Mirror Releasing است، که این فیلم نتوانست توجه بازارهای سینمای داخلی و خارجی را به طور یکسان جلب کند. شاید بهترین توضیح این باشد برادران خواهر امتناع قاطعانه از انتخاب یک خط روایی، با فیلم نه آنقدر شدید که درام در نظر گرفته شود و نه آنقدر خنده دار که بتوان آن را کمدی تلقی کرد، این مسئله ای است که شخصیت جیلنهال جان موریس نیز در طول فیلم از آن رنج می برد.
شماره 27 - پخش
در اواسط دهه 2000، جیلنهال در مجموعهای از درامهای نظامی بازی کرد که تأثیرات متفاوتی داشت. بازپرداخت بدون شک بدترین آنهاست زیرا تمرکز فیلم بر رویه بحث برانگیز سیا در مورد 'بازگردانی فوق العاده' یا به تعبیر عامیانه، انتقال و شکنجه آن تهدیدهایی به ایالات متحده است. مجموعه ای از طرح های فرعی که موازی با بازپرداخت داستان اصلی فیلم در واقع تاثیر فیلم را تضعیف می کند و بیننده را گیج می کند و باعث می شود بازپرداخت فیلمی ضد جنگ که بهترین لحظات آن از قضا به سکانس های اکشن فشرده مرتبط با جنگ آمریکا علیه تروریسم تبدیل می شود.
مطالب مرتبط: رایان رینولدز و جیک جیلنهال در مورد خطرات بازی Zero-G
شماره 26 - برادران
برادران یکی دیگر از فیلمهای درام ضدجنگ جیلنهال است که در عوض به تأثیر روانی ادامه درگیریهای نظامی بر سربازان آمریکایی میپردازد. برادران جیلنهال و توبی مگوایر به دلیل عملکرد متقاعد کننده خود به عنوان خواهر و برادر قربانیان جنگ سزاوار ستایش هستند، اما برادران پایان هنوز هم بدون توجه به صاف می افتد. برادران این اشتباه اساسی را مرتکب می شود که به شدت اهمیت اجتماعی خود را می خرند، به این معنی که تأثیر آن به عنوان یک قطعه سینمایی جذاب به شدت کاهش می یابد و در نتیجه ملودراماتیک به نظر می رسد.
#25 - مهتاب مایل
درام رمانتیک برد سیلبرلینگ از این واقعیت که به طور ضعیف الهام گرفته از تجربیات زندگی خودش است، با دوست دخترش ربکا شفر به طور غم انگیزی توسط یک طرفدار وسواس در سال 1989 کشته می شود. مهتاب مایل شاید سختتر از آن چیزی باشد که فیلمنامه عاشقانه نشان میدهد، اما این فیلم همچنان با یک سری بازیهای فوقالعاده از بازیگران اصلی خود مواجه است. جیک جیلنهال جوان ( مرد عنکبوتی 's Mysterio) در نقش جو نست داغدار می درخشد، در حالی که داستین هافمن و سوزان ساراندون غبار ستاره ای واقعی را به آنها می دهند. مهتاب مایل داستان کمی ساختگی که تضمین می کند فیلم تا به امروز یک قطعه موفق سینما باقی می ماند.
#24 - دختر خوب
در حالی که جیک جیلنهال تا حدودی با عنصر آشنای خود از شخصیتی عبوس، آشفته، محجوب و معمایی در هولدن تایپ شده است، این دقیقاً همان چیزی است که دختر خوب به او نیاز دارد نقش جنیفر آنیستون در نقش جاستین لست افسرده، زمانی که او از کفن دور میشود، یک مکاشفه است. دوستان ریچل گرین و جیلنهال با پرترهاش از همسری به طرز خطرناکی کسلشده و ناراضی به جلوهای عالی دست میزنند. منتقدان به طور کلی ستایش کردند دختر خوب در زمان اکران، و تاثیر فیلم به عنوان یک طنز احساسی از آمریکای میانه از سال 2002 کم نشده است.
شماره 23 - حیات وحش
پل دانو (COM) مرد ارتش سوئیس ) اولین کارگردانی، نگاهی خوش ساخت به خانواده ای در بحران است که به عنوان یک عالم کوچک برای مشکلاتی که بسیاری از زوج های متاهل به طور مداوم با آن مواجه هستند عمل می کند. در حالی که مقیاس بی ادعا و سرعت کند داستان ممکن است برای کسانی که به دنبال یک داستان عاشقانه باشکوه تر هستند جذابیت نداشته باشد، بازی های جیلنهال و کری مولیگان در نقش سران خانواده برینسون توجه و وابستگی عاطفی تماشاگران را می طلبد. منتقدان به طور گسترده بیان کرده اند حیات وحش قویترین عملکرد مولیگان تا به امروز است که تنها با حضور جذاب او قابل رقابت است زن جوان آینده دار .
بهترین حالت های بصری برای نسخه ویژه skyrim
مطالب مرتبط: نقد میدلبورگ: مگی جیلنهال، دختر گمشده، نفیس و ظریف است
کجا نگهبانان کهکشان 1 را تماشا کنیم
شماره 22 - تخریب
اگر چه تخریب در مقایسه با سایر فیلمهای پایینتر در این فهرست، واکنشهای انتقادی متفاوتتری دریافت کرد، اما همچنان یک بررسی بسیار متقاعدکننده از فرهنگهای سمی در دنیای بانکداری سرمایهگذاری است که بهشدت هدایت میشود. جیلنهال تخریب ازدواجی را در پرتره ای غالباً عمیق از احساسات سرکوب شده از هم جدا می کند، که با اجرای برجسته جیلنهال در نقش دیویس میچل غیرضروری رواقی جان می بخشد. در حالی که صحنه پایانی فیلم مانند یک گام به عقب به سمت قلمروی ساختگی به نظر می رسد، زیرا دیویس در حال تماشای یک تخریب فیزیکی است (که با مشت منعکس کننده تخریب موانع عاطفی او است)، تخریب با این وجود، یک اثر جذاب باقی می ماند.
#21 - کد منبع
کد منبع بدون شک یکی از برجستهترین فیلمهای سال 2011 است که از تلههای آشنای ژانر علمی تخیلی فراتر میرود و یک بازی ذهنی خیرهکننده را بین کارگردانش دانکن جونز و تماشاگران احتمالی فیلم ایجاد میکند. جیلنهال نقش کولتر استیونز، کاپیتان ارتش ایالات متحده را بازی میکند که به بازی دیجیتالی انفجار قطار واقعی فرستاده میشود و وظیفه کشف هویت تروریستی که قطار را بمبگذاری کرده است، دارد. کد منبع نقدهای این فیلم پس از انتشار مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و برخی از آنها به پیوند نزدیک داستان با دیگر فیلمهای هیجانانگیز مانند فیلم هیجانانگیز تونی اسکات اشاره کردند. قبلا دیده شده .
#بیست - اثبات
بر اساس نمایشنامه ای به همین نام اثر دیوید آبرن برنده جایزه پولیتزر، اثبات همیشه مقدر بود که یک قطعه چالش برانگیز و در عین حال لذت بخش از سینما باشد. اثبات به طرز ماهرانهای با خط نازک و اغلب نامرئی بین هوش و جنون برخورد میکند، که در مجموعهای از فلاشبکهای جذاب یک ریاضیدان برجسته، رابرت لیولین (آنتونی هاپکینز) مشهود است، که نبوغش با وضعیت سلامت روانی که به سرعت رو به وخامت است، از بین میرود. نوبت جیک جیلنهال در نقش هال دابز در اینجا بسیار متفاوت است، با هال هم به عنوان محرم و هم تعادلی برای خواهران لولین (دختران رابرت) که به همان اندازه رو به وخامت هستند، عمل میکند و کمک زیادی به برداشت متعادل و هیجانانگیز از فشارهای روانشناختی دانشگاه میکند.
شماره 19 - دوست داشتنی و شگفت انگیز
علیرغم اینکه فیلم نیکول هولوفسنر به عنوان یک فیلم کمدی-درام در این لایحه حضور دارد، نگاهی دقیق تر و دقیق تر به مبارزات شخصی چهار زن مارکس در منظره ای پس از هزاره است. دوست داشتنی و شگفت انگیز این یک قطعه سینمایی با طراوت است، زیرا فیلم اغلب مانند زندگی واقعی احساس آشفتگی و نامتوازن می کند و به مبارزات احساسی شخصیت های اصلی آن اعتبار بیشتری می بخشد. کنت توران از لس آنجلس تایمز خلاصه شد دوست داشتنی و شگفت انگیز با اظهارات او که فیلم ' هم به طرز شگفت انگیزی مشاهده می شود و هم کاملا فردی. هیچ فیلمی مثل این فیلم وجود ندارد . این واقعاً تحسین بسیار بالایی است و ارزیابی کاملاً دقیقی از فیلمی است که اغلب شبیه نگاهی سر به دیوار به زندگی مردم واقعی است تا فیلمی که برای تماشای انبوه ساخته شده است.
مطالب مرتبط: فیلمهای رولاند امریش رتبهبندی، بدترین تا بهترین
# 18 - روز پس از فردا
پس از فکر کردن، شکست وحشیانه او در فیلم دانی دارکو جیلنهال به یک فیلم دیگر نیاز داشت تا واقعاً خود را به عنوان یک ستاره ابتدایی دهه 2000 در میان انبوهی از چهرههای زیبا و عبوس مانند اسکیت اولریش و جاش هارتنت تثبیت کند. این وقفه به عنوان فاجعه علمی تخیلی تحقق یافت پس فردا ، که در آن جیلنهال نقش سم هال را بازی می کند، نوجوانی که در یک مسابقه ده گانه آکادمیک شرکت می کند و پس از اینکه یک ابرطوفان در عرض چند ساعت از عصر یخبندان جدید خبر می دهد، خود را در شهر نیویورک یخ زده و آخرالزمانی گرفتار می بیند. چرخش جیلنهال در مقابل دنیس کواید و ایان هولم، ستارههای هالیوودی، جایگاه او را در میان بازیگران بزرگ قرن بیست و یکم تثبیت کرد و نشاندهنده طلوع یک حرفه بسیار موفق و چند وجهی بود. پس فردا خود نیز بهترین نوع فیلم فاجعه است که حضور وحشتناک تغییرات آب و هوایی را تشدید میکند و به شدت بر داستانهای بقای انسانها تمرکز میکند که عصر یخبندان دوم ناگزیر به اجرای آن میشود.
شماره 17 - قله اورست
در فیلم دیگری که قدرتهای ترسناک مادر طبیعت را به نمایش میگذارد، جیک جیلنهال نقش اسکات فیشر، یک رهبر اعزامی آمریکایی را بازی میکند که به دنبال صعود به قله اورست پیش از شرکت تجاری رقیب خود است. اورست با قاطعیت و در عین حال صادقانه، داستان واقعی دلخراش فاجعه کوه اورست در سال 1996 را بازنمایی می کند، که در آن اکثریت هر دو تیم کوهنوردی Adventure Consultants و Mountain Madness در پی صعود ناگوار به قله جان باختند. اورست هر چقدر که می شود پرتنش است، با فیلمبرداری سرگیجه آور کارگردان بالتاسار کورماکور که به حس ترس کمک می کند که به سرعت این تاریک ترین فیلم های داستان واقعی را در بر می گیرد.
شماره 16 - زندگی
در حالی که تایید منتقدان برای ترسناک علمی تخیلی 2017 به دور از اتفاق نظر بود زندگی ، این فیلم موفقیتی بی حد و حصر در اعمال فشار و تنش در یک تولید دائماً خاموش است که شبیه به تئاتر صامت است. این فیلم که در بالای یک نسخه آینده نگرانه از ایستگاه فضایی بینالمللی اتفاق میافتد، به این معنی است که صدای کمی در سکانسهای آغازین فیلم وجود دارد که به حس ترس فراگیر تبدیل میشود. زندگی پیشرفت می کند. با اينكه زندگی لزوماً هیچ ایده جدیدی را به روایت نسبتاً خطی گیر افتادن در فضا با یک شکل زندگی بدخواهانه نمی آورد، فیلم احساس می کند از شاهکار ریدلی اسکات الهام گرفته و بنابراین بسیار شبیه به آن است. بیگانه - و این واقعاً چیز خوبی است.
شماره 15 - پایان تماشا
درست در انتهای انبوهی از فیلمهای «فیلم دوربین مخفی» که از آنها تولید میشود پروژه جادوگر بلر موفقیت فیلم، پایان ساعت برداشتی تازه و کاملاً متفاوت از سبک فیلمبرداری اول شخص ارائه می دهد. با وجود سکانس های اکشن بی رویه فیلم، پایان ساعت یک ماجرای با دقت برنامه ریزی شده است که در آن دیوید آیر نویسنده و کارگردان مصر است که در هیچ یک از فیلم های پلیسی معمولی قرار نگیرد، که بارزترین آن پویایی «پلیس رفیق» است. اجراهای سخت و صمیمی ارائه شده توسط جیلنهال و مایکل پنا کاملا متعهد بوده و سنگ بنای پایان ساعت موفقیت آنها، حتی اگر داستان های مربوطه آنها در نهایت کمی بیش از حد تلاش کنند تا کارهای پلیسی را که روی صفحه نمایش داده می شود به یاد بیاورند.
مطالب مرتبط: پایان تماشای موسیقی متن: هر آهنگ در فیلم
آیا یک بیمارستان واقعی سیاتل گریس وجود دارد؟
شماره 14 - حیوانات شبگرد
حیوانات شبگرد یک فیلم هیجانانگیز روانشناختی است که به طرز ماهرانهای به دو خط داستانی موازی میپردازد، یکی در دنیای «واقعی» و دیگری تمرکز بر داستانی تاریک در یک دستنوشته مرموز. احساسات خام دست نوشته تحویل سوزان مورو ( زن در پنجره امی آدامز) به طور هدفمند در مجموعهای از تابلوهای احشایی ترجمه شده است که داستان تونی هستینگز (جیک جیلنهال) را روایت میکند، رانندهای که مجبور به رویارویی خشونتآمیز با یک باند سادیستی میشود. بازی جیلنهال در نقش تونی برای ستایش خاص توسط منتقدان مورد توجه قرار گرفت، آنها به وزن رمانتیسم و تیرگی او اشاره کردند که شخصیت دستنوشته را با آن آغشته کرده است.
شماره 13 - Southpaw
اگرچه اولین تیم آنتوان فوکوا با جیلنهال نشاندهنده کمترین پروژه مشترک این دو مرد است. Southpaw هنوز هم یک داستان بی امان است که به سختی و سریع مثل قهرمان خوش دستش ضربه می زند. Southpaw تلاشی برای اختراع مجدد چرخ تا آنجا که درام های ورزشی وجود دارد، بیشتر از این است که هر نت از فیلمنامه کلاسیک را شبیه به فیلم نمادین دنیرو بزند. گاو خشمگین . Southpaw همچنین یکی از بزرگترین دگرگونیهای فیزیکی جیلنهال تا به امروز را نشان میدهد، با تعهد مطلق این بازیگر به نقش بیلی هوپ که تبدیل به یک اجرای ورزشی قدرتمند شده است.
#12 - مرد عنکبوتی: دور از خانه
جان واتس مرد عنکبوتی: دور از خانه کدای عالی برای فاز 3 MCU است که وقایع را تکمیل می کند Avengers: Endgame در حالی که پیتر پارکر تام هالند را به عنوان محبوب ترین Spidey تا به امروز تثبیت می کند. زیبایی از دور از خانه این است که کمتر شبیه یک فیلم ابرقهرمانی پرمخاطره است و بیشتر شبیه یک فیلم عاشقانه نوجوانان با ریزه کاری های اکشن و از دست دادن است تا طرح هیجانی فیلم را ارتقا دهد. جیلنهال برای نقش کوئنتین بک (و بعداً میستریو)، ابرقهرمانی که در نهایت دسیسه های واقعی و شوم خود را فاش می کند، عالی است. دور از خانه برای هر طرفدار مارول، چه زمانی که MCU را مشاهده میکنند چه نه، باید آن را ببینند.
شماره 11 - زندانیان
قبل از ورود ، بلید رانر 2049 ، و تپه دنیس ویلنوو کارگردانی این فیلم را بر عهده داشت زندانیان که به ربوده شدن دو دختر جوان در پنسیلوانیا و در پی آن جستجوی مظنون آدم ربایی توسط پلیس می پردازد. زندانیان طرح داستان به اندازه کافی جالب است، اما توسعه شخصیت لایه لایه و اغلب قطبی که در فیلم وجود دارد باعث می شود زندانیان چنین ساعت قانع کننده ای بازیگری برای زندانیان هیو جکمن و جیلنهال که هر دو برای بازیهای شایسته اسکار خود در زمان اکران فیلم مورد اشاره قرار گرفتهاند نیز در جایگاه اصلی قرار دارند.
مطالب مرتبط: مرد عنکبوتی 3 مجسمه آزادی عکسهای تیز استفاده نشده دور از خانه مفهوم هنر
شماره 10 - دشمن
دنیس ویلنوو به وضوح احساس می کرد که با جیلنهال رابطه ای پیروزمندانه برقرار کرده است و این بازیگر را برای بازی بازگردانده است. دشمن در سال 2013، تنها یک سال پس از آن که این جفت از چنین موفقیتی با این فیلم هیجانانگیز برخوردار شد زندانیان . هنوز، دشمن یک گام بزرگ از کارهای خوب این زوج و یک فیلم واقعاً غم انگیز است. دشمن سبک فیلم نگرانکننده و مبهم است زیرا به آثار یک فیلم دیوید لینچ مربوط به سال گذشته توجه میکند، اما این فیلم به دلیل پایان وحشتناکی که مدتها پس از پایان فیلم هیجانانگیز ویلنوو در ذهن باقی میماند، خود را به عنوان یک کلاسیک مدرن تثبیت میکند.
شماره 9 - باشه
اکنون در حال حرکت به قلمرو کلاسیک، شماره نه در این لیست برای داستان سورئال و در عین حال تاثیرگذار اوکجا فوق خوک، موضوع نیات بد پزشکان و قصابان به یک اندازه اختصاص دارد. کارگردان بونگ جون هو پس از مجموعه ای از داستان های استادانه احساسی (مظهر وجود خاطرات قتل )، هنوز باشه تفسیری که در مورد ظلم به حیوانات انجام می شود، بدون شک آن را به یک قطعه واقعا منحصر به فرد سینما تبدیل می کند که بینندگان خود را به درون نگری وادار می کند. سوال روایی اولیه فیلم در مورد اینکه آیا اوکجا روح دارد یا نه، به سرعت به هیچ سوالی تبدیل نمی شود، زیرا این فیلم بونگ جون هو بیننده را قبل از بیان داستانی دردناک از فساد و حرص و آز معاصر در رحمت خود قرار می دهد.
شماره 8 - زودیاک
نابغه واقعی دیوید فینچر زودیاک این است که بیننده را به یک تقلید با دقت ساخته شده در دهه 1970 می کشاند، قبل از اینکه نگرانی پیرامون قاتل به ظاهر طیفی زودیاک را تشدید کند. توجه فینچر به جزئیات در مورد جنایات زندگی واقعی باعث گزگز شدن می شود زودیاک پایان مبهم قاتل منعکس کننده سردرگمی است که هنوز هویت واقعی قاتل را احاطه کرده است. بازی جیلنهال در نقش رابرت گریسمیت وسواسی فوقالعاده است زیرا او در هزارتوی حقایقی که قاتل واقعی زودیاک را تمام آن سالها پیش بسیار گریزان کرده بود، حرکت میکند. زودیاک در نتیجه یک چیلر از بالاترین درجه.
شماره 7 - آسمان اکتبر
آسمان اکتبر یک فیلم مهم است که نقش اصلی جیک جیلنهال را در خود جای داده است و داستانی فوقالعاده تکان دهنده که ریشه در ارزشهای عمیق و مفید دارد. درخشش از آسمان اکتبر این است که در مقابل تمایل به تبدیل شدن به یک شخصیت شرور از شخصیت های پدری خود مقاومت می کند، در عوض شخصیت هایی مانند جان هیکام را به عنوان افرادی دلسوز و ناتوان از درک کل طیف عاطفی پسر نوجوانش ترسیم می کند. این دید محدود پدری می سازد آسمان اکتبر فرضیه او در میان هر جمعیتی قرار دارد و باعث ایجاد ارتباط عاطفی با والدین در سراسر جهان می شود که از مرزهای یک رابطه عادی فیلم با تماشاگر فراتر می رود.
مطالب مرتبط: Jarhead یکی از دقیق ترین فیلم های جنگی است: The True Story Explained
چرا مرد یک پانچ اینقدر خوب است
شماره 6 - سر کوزه
سر جار با خود جاذبه ای احساسی دارد که مناسب خاطرات سال 2003 است که از آن فیلم جنگی سام مندز اقتباس شده بود، با نقش آفرینی جیک جیلنهال در نقش تفنگدار آمریکایی آنتونی سوافورد. این فیلم، بالاتر از سایر فیلمها، توانایی جیلنهال را در نقش آفرینی برای استعدادهای دیگر بازیگران اطرافش نشان میدهد، با داستان سوافورد که گاهی به منشوری تبدیل میشود که نوری را بر تفنگداران دریایی دیگری که در جنگ خلیج فارس با آنها خدمت کرده بود میتاباند. سر جار چیزهای تکان دهنده ای است، و به عنوان یک درام جنگی مدرن ترجمه می شود که بر اضافه شدن نهایی نیروهای انسانی در زمین در عصر مدرن تأکید می کند و در عین حال تأثیرات روحی و روانی وحشتناکی را که جنگ بر بسیاری از کهنه سربازان بازمانده خود به نمایش می گذارد.
شماره 5 - کوه بروکبک
گفتن این حرف، عاشقانه نئو وسترن آنگ لی را دست کم نمی گیرد کوه بروکبک فیلمی حواشی است که نقطه عطفی برای پیشرفت سینمای دگرباشان به جریان اصلی در سال 2005 است. این فیلم جاودانه آنگ لی از عاشقانه ممنوعه و عشق نافرجام، سه جایزه اسکار و چهار گلدن گلوب را به ارمغان آورد که چندین جایزه مدیون آن است. بازی های جذاب هیث لجر و جیلنهال در نقش دل مار و تویست پرشور و در عین حال متضاد. کوه بروکبک از آن زمان برای حفظ در فهرست ملی فیلم ایالات متحده توسط کتابخانه کنگره انتخاب شده است، پس از اینکه به درستی علامت گذاری شده است. از نظر فرهنگی، تاریخی و زیبایی شناختی مهم است. '
شماره 4 - اره مویی مخملی
دن گیلروی پنج سال پس از همکاری انفجاری خود با جیلنهال بازمی گردد. خزنده شب ) رساندن اره مویی مخملی ، فیلمی که به سادگی مظهر هر چیزی است که یک سایدویپ طنز باید باشد. نقاشیهای ساختگی فیلم Vetril Dease حتی به عنوان موجودات خاص خود جذاب هستند، اما این همان روشی است که نتفلیکس دارد. اره مویی مخملی ذائقه را به عنوان تنها کالای باارزش در ارسال پوچ فرهنگ هنری لس آنجلس تثبیت می کند که واقعاً فیلم را متعالی می کند. مورف جیلنهال و گرچن تونی کولت مظهر این ایده هستند و هنر و تهمت را به یک اندازه معامله می کنند. در حالی که اره مویی مخملی برچسب ترسناک تا حد زیادی به دست نیامده است، نگاه کردن به فیلم به عنوان تفسیری بر ماهیت بی روح گرایش های هنری مدرن تضمین می کند. اره مویی مخملی به عنوان یک قطعه سینمایی منحصر به فرد از دن گیلروی، مدت ها در حافظه باقی می ماند.
شماره 3 - گناهکار
اگر پایان ساعت سپس نیروی پلیس را روی یک پایه قرار می دهد گناهکار آن را به قانعکنندهترین شکل از بین میبرد، در حالی که به طور کامل برای به تصویر کشیدن شیشهای در زیتگیست کنونی طراحی شده است. بازسازی فیلم دانمارکی 2018 با همین نام، Antoine Fuqua's گناهکار بستر مناسبی برای جیلنهال است تا نظرات سیاسی خود را با صدای بلند بیان کند. عملکرد جیلنهال در نقش افسر اعزامی آشفته و رسوا، جو بیلور، به همان اندازه که هولناک است، تاکید می کند، زیرا مخاطب مجبور است بارها و بارها با عواقب وحشتناک رفتارهای عجولانه و بی پروا جو روبرو شود.
مطالب مرتبط: Jarhead 2: Field Of Fire سریال را به عنوان یک فرانچایز اکشن ریبوت کرد
شماره 2 - دانی دارکو
دانی دارکو ترکیبی از تهدید و اضطراب نوجوان است که در یک فیلم عمیقاً احساسی و سرگیجهآور ترکیب میشود. فیلمی که جیک جیلنهال را برای همیشه در نقشه ضرب المثل قرار داد، دانی دارکو فیلمی معمایی است، زیرا احساسات متفاوتی را در هر مخاطبی که آن را تماشا می کند القا می کند و باعث می شود که فیلم ریچارد کلی به همان اندازه یک اثر هنری در نظر گرفته شود. قطعه ای به عنوان یک هیجان روانی حومه شهر. بالاترین ستایش برای دانی دارکو جدول زمانی فیلم است که نشان میدهد فیلم پس از اکران قبل از تبدیل شدن به یک کلاسیک کالت نهایی که ارتباط آن پس از هر بار تماشا کاهش نمییابد، از نظر تجاری با مشکل مواجه میشود. هر بار که فرانک دانی را مجبور به انجام اعمال وحشتناک در میدلسکس میکند تا یک قطعه واقعاً برجسته و جاودانه از سینما بسازد، ذهن به گونهای متفاوت میپیچد.
#1 - خزنده شب
اولین کارگردانی دن گیلروی مسحورکننده است، به ویژه به این دلیل که دیدگاه او برای فیلم با دخالت های استودیویی یا تغییرات روایی کاملاً خدشه دار نشده بود. حرفه «استرینگر» لو بلوم جیلنهال رابطه همزیستی بین روزنامهنگاری غیراخلاقی و تقاضای مصرفکننده را رد میکند که بارها و بارها در طول سالهای گذشته به خانه کشیده شده است. خزنده شب داستان خزنده شب نیاز به درون نگری از ناخوشایندترین نظم دارد، با هر عکس از دوربین بلوم، ماهیت تشنه به خون چرخه رسانه های خبری مدرن را بیشتر جویا می شود. جیلنهال، به ویژه، برای عملکردش که با رابرت دنیرو در او مقایسه شده است، مورد توجه قرار گرفت. راننده تاکسی و به عنوان ' جسورانه، تور-دی-نیروی متحول کننده شغل برای بازیگر خشونتی که زیر سطح حباب می زند خزنده شب روایت تهاجمی از ابتدا تا انتها به دنبال جلب توجه است و باعث می شود جیک جیلنهال تریلر رهبری یک فیلم تقریباً بی نقص و دلهره آور برای اعصار.
بعدی: پایان Nightcrawler توضیح داده شد: صحنه آخر لو واقعاً چه معنایی دارد