سگهای مخزنی پایان یافته توضیح داده شده: چه اتفاقی برای آقای پینک افتاد؟

چه فیلمی را ببینید؟
 

پایان بازی Quentin Tarantino’s Reservoir Dogs تعداد زیادی از کمان های شخصیت را بهم می پیوندد ، اما درباره سرنوشت آقای Pink همچنان رمز آلود باقی می ماند. همه را خراب می کنیم.





پایان Quentin Tarantino’s سگهای مخزنی قوسهای شخصیتهای زیادی را جمع می کند ، اما باقی می ماند قدری درمورد سرنوشت آقای پینک به عنوان یک کل ، فیلم جنایی بسیار تأثیرگذار ، رفاقتی را که از کشیدن یک دزدکی بزرگ به وجود می آید ، تأکید می کند ، اما همچنین رفتار خودمحوری بازیگران اصلی را نیز مشخص می کند. سگهای مخزنی با یک تقارن مکزیکی نتیجه گیری می کند. لحظه ای خونین از سو mis تفاهم که به معنای واقعی و مجازی درهای فرار آقای Pink را باز می کند. سگهای مخزنی با قصاص و عدالت برای یک پلیس مقتول ، همراه با کمی رمز صدا از صدا به سرنوشت آقای پینک ختم می شود.






برای ادامه مطالعه به پیمایش ادامه دهید برای شروع این مقاله در نمای سریع بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

با سگهای مخزنی ، تارانتینو با ساختار داستانی نامتعارف خود را از سایر کارگردانان فیلم های بار اول جدا می کند. این فیلم با یک صحنه نمادین غذا خوردن آغاز می شود که سگ های تیتروار را معرفی می کند ، بنابراین انگیزه ها و کنجکاوی های شخصی آنها را مشخص می کند. از آنجا، سگهای مخزنی با گذشت زمان به عقب و جلو می پرد ، و احساس گیجی برای مخاطب ایجاد می کند در حالی که سوژه ها سعی می کنند واقعیت ها را با هم جمع کنند. هدف: اجرای دزدی الماس در لس آنجلس. یک گانگستر به نام جو کابوت (لارنس تیرنی) با کمک پسرش نیس گای ادی (کریس پن) کار را سازماندهی می کند. کابوت ها افراد مختلفی را استخدام می کنند و جو با صراحت بیان می کند که هیچ نام واقعی یا مشخصات شخصی نباید فاش شود. در این خدمه آقایان وایت (هاروی کایتل) ، آقایان بلوند (مایکل مادسن) ، آقایان بلو (ادوارد بانکر) ، آقایان براون (تارانتینو) ، آقایان پینک (استیو بوسمی) و پرتقال (تیم روت) حضور دارند. ، که آخرین آنها مشخص شد که یک افسر پلیس مخفی است.



معمای گیت گیت divinity original 2

مرتبط: 15 چیز دیوانه وار که در مورد سگ های مخزن نمی دانستید

از طریق ویرایش نرم و صاف ، سگهای مخزنی حاوی اطلاعات خاصی بدون نشان دادن مشخصات خاص است. فرار Heist به طرز وحشتناکی اشتباه انجام می شود و خدمه در یک انبار جمع می شوند. آقای پینک الماسها را پنهان می کند و بعد از ایستادگی در مکزیک بیرون می رود و آقای وایت را وادار می کند تا افشاگری آقای اورنج در مورد هویت واقعی او را پردازش کند. سگهای مخزنی دارای یک بازیگر تمام ستاره است ، و داستان کوچک نشان می دهد چه اتفاقی می افتد که طمع و فریب بر استراتژی تاکتیکی غلبه کند. در اینجا تجزیه خون آغشته به خون تارانتینو آمده است سگهای مخزنی نهایی ، از جمله آنچه برای آقای پینک رخ داده است.






آقای نارنجی و چرا سرقت سگ های مخزن به شکست انجامید

با وجود برنامه ریزی دقیق ، سگهای مخزنی دزدکی کانونی از همان ابتدا محکوم به فنا بود ، و سکانسی از اواخر فیلم نشان می دهد که جزئیات پس زمینه آقای اورنج را نشان می دهد. برای شفاف سازی روایت ، تارانتینو شامل گرافیک هایی برای تأکید بر تمرکز شخصیت است. برای بخشی تحت عنوان آقای نارنجی ، شخصیت راث آماده نفوذ در قبیله Cabot است. او یاد می گیرد مانند یک گانگستر رفتار کند و - به طور خاص تر - چگونه یک جوک بگو مثل یک گانگستر. همه در جزئیات است. از نظر فیلم سازی ، تارانتینو در ابتدا آقای پرتقال را به عنوان یکی از بچه ها معرفی می کند. گفتگوی غذای آغازین پر از منابع فرهنگ پاپ است و ویژگی های شخصیت را برای هر فرد مشخص می کند. تارانتینو پس از باز شدن سبک ، که شامل یک ضربه شلیک مشهور از خدمه است ، به جلو می رود و به پیامدهای Heist می رسد. آقای نارنجی در پشت ماشین وحشت کرده ، به شکم شلیک کرده و کاملاً لرزاند. به همین ترتیب ، آقای وایت تلاش می کند تا خونسردی خود را حفظ کند ، در حالی که سعی دارد نه تنها رانندگی کند بلکه شریک زندگی خود را نیز آرام کند. پیوند محسوسی بین این دو نفر وجود دارد. آنها دست به دست هم می دهند و به بهترین ها امیدوارند. بین شخصیت ها پویایی پدر و پسر وجود دارد و بنابراین فینال را غم انگیزتر می کند.



که در سگهای مخزنی ، فرار Heist با شکست مواجه شد زیرا پلیس توسط آقای نارنجی منصوب شد. از اهمیت اساسی ، دزدی دریایی واقعاً موفق بود ، البته با برخی شکست های بزرگ. در انبار ، سگهای تیتروال با عدم اعتماد به یکدیگر به سرنوشت خود مهر می زنند. مشخص شده است که آقای بلوند تعداد زیادی غیرنظامی را کشته است و آقای پینک کاملاً متقاعد شده است که پلیس نه تنها از کار اطلاع داشت ، بلکه آنها منتظر بودند که آنها نیز بروند. یک لحظه کوتاه برگشت فلش نشان می دهد که آقای Pink برای زندگی خود در حال دویدن است و صحنه بعدی ماشین با گلوله بردن گلوله به روده به پایان می رسد. در ظاهر ، فریب آقای نارنجی نقاط داستانی را به هم متصل می کند. ولی سگهای مخزنی اساساً درباره آنچه پس از واقعیت اتفاق می افتد - همه شهامت و سردرگمی ساختگی است.






هنگام سلب کردن سگهای مخزنی سرقت و فرار به دلیل بالا رفتن ماشین گرایی و غرور مرد شکست خورد. عاقلانه ، تارانتینو خود را از معادله حذف می کند ، اما تنها پس از یک سکانس افتتاحیه به یاد ماندنی که کارگردان را فردی شایسته معلق شدن با خدمه نشان می دهد. در بخش میانی ، تارانتینو تمرکز خود را بر انگیزه های شخصیت قرار می دهد ، همراه با این واقعیت که کابوت ها و آقای بلوند رابطه ای موجود دارند. مهمتر از همه ، آقای بلوند در حال نابودی بوده است. که در سگهای مخزنی ، او یک تصویر جالب و جمع آوری شده ارائه می کند ، که مشهود است در صحنه معروف شکنجه ، که در آن شخصیت گوش پلیس را قطع می کند در حالی که می رقصید با Stealers Wheel’s Stuck in the Middle with You. اما حتی اگر آقای بلوند قابل اعتماد باشد ، اما اثبات می کند که یک کار اصلی در دوران پس از دزدی است. این شخصیت داستان را به جلو سوق می دهد؛ اقدامات آقای بلوند به عنوان پایه و اساس روایت برای مرحله نهایی رقابت است.



بیشتر: همه فیلمنامه های کوئنتین تارانتینو (از جمله آنهایی که او کارگردانی نکرده است) ، رتبه بندی شده

جودیت روی مرده متحرک چند ساله است

مسابقه نهایی سگ های مخزن

سگهای مخزنی هر یک از شخصیت های خود را به عنوان مجرمان محاسبه شده و مرتکب می شود ، اما ساختار قدرت مشخصی وجود دارد. در بالا ، جو کابوت وجود دارد که توسط Tierney فوق الذکر ، بازیگری که با بازی در اوباش حرفه ای ساخته است ، به سردی تصویر می کند. در مقابل ، پسر کابوت ، ادی ، به تصویر کشیده شده است شل توسط پن. اگر او چشم به عمل دارد ، دشوار است که بفهمید چرا آقای نارنجی یا همان فرد نیواندیک می تواند به سیستم نفوذ کند. ادی به عنوان پدر یک گانگستر ، به دنبال اعتبار سنجی است. از همه مهمتر ، او به دنبال اعتبار سویی از همسالان خود است. جالب اینجاست که کمد لباس ادی با بقیه گانگسترهای معتبر در تضاد است.

که در سگهای مخزنی ، احساس انسانیت آقای وایت در تضاد با رفتار دوری آقای بلوند است. آقای وایت در انبار به دنبال آقای نارنجی می رود و در مورد داد و بیداد آقای بلوند در مورد قتل عام وی در حین دزدکی فریاد می کشد. سپس ، آقای بلوند یک خط کلاسیک ارائه می دهد: آیا شما می خواهید کل روز پارس کنید ، سگ کوچولو ، یا می خواهید گاز بگیرید؟ بار دیگر ، تارانتینو دینامیک قدرت را تقویت می کند. مردانگی یک شخصیت زیر سوال می رود از قضا ، شخصیت کت و شلوار و کراوات آقای بلوند او را به یک شخصیت نرم و صاف تبدیل نمی کند - این آقای پینک است که در این صحنه خاص در پس زمینه به صحنه می رود. ناگهان ، او خود را وارد مکالمه می کند و از بودن می گوید حرفه ای . آقای پینک سپس از یک شرم و شرم نژادی استفاده می کند ، بنابراین او را حتی کمتر از یک شخصیت دلسوز تبدیل می کند ، این اتفاق پس از شروع مراسم افتتاحیه خود در مورد امتناع وی از نوکریشن پیشخدمت ها می آید. درست مثل سگهای مخزنی 'ویرایش روایت را مختل می کند ، گفتگوی شخصیت تارانتینو نیز پویایی قدرت را مختل می کند.

بعداً در مخازن سگ ، وقتی جو در انبار حاضر شد ، دقیقاً می داند چه خبر است. جو از آقای نارنجی به عنوان موش صحرایی نام می برد و شخصیت Tierney در نهایت به عنوان حادثه تحریک اوضاع اوج گیری مکزیک عمل می کند. گفتگوی جو هرج و مرج و انگشت اشاره را بیشتر می کند. درست مثل ادی ، او همه را لبه خود نگه می دارد تا اینکه آنها را مانند یک ... حرفه ای . و بنابراین ادی با دست گرفتن اسلحه به سمت آقای وایت ، که اسلحه را به سمت جو نشانه می گیرد ، چرخ می زند و وی در عوض اسلحه را به سمت آقای نارنجی خونریز نشان می دهد. در همین حال آقای پینک با زیرکی پنهان می شود و از پرتاب گلوله جلوگیری می کند. همه این مردان به زور صحبت می کنند و به عنوان شخصیت های مرد قوی عمل می کنند ، اما مهارت های ارتباطی ضعیف و عدم صیقل آنها منجر به سقوط جمعی آنها می شود. عکسها به سرعت زنگ می خورند. آقای نارنجی یک گلوله می گیرد ، سپس آقای وایت ، سپس کابوت ها.

آنچه در انتهای سگهای مخزن برای آقای صورتی اتفاق افتاد

سگهای مخزنی با فرار آقای پینک به پایان می رسد. او به دلیل عقل خود زنده مانده و موفق می شود الماس ها را ایمن کند. در طول فیلم ، آقای پینک به طور عملی صحبت می کند و درباره اینکه چگونه مردم تحت فشار وحشت می کنند ، صحبت می کند. او این بازی را درک می کند اما تمایلی به ارائه شخصیت خاصی ندارد. حتی وقتی او از اینكه آقای پینك نامیده شود شكایت می كند ، سریع آنرا مسواك می زند و حداقل از نظر خود شغل مانند یك حرفه ای جلو می رود. که در سگ مخزن s ، همه چیز به سمت بقای آقای Pink است. با این حال ، او کاملاً غروب نمی کند.

فرزندان هرج و مرج چند فصل خواهند بود

مرتبط: Reservoir Dogs: آیا آقای استیک بوسمی آقای Pink از فیلم زنده مانده است؟

بعد از اینکه آقای پینک در طول انبار را ترک کرد سگهای مخزنی در پایان ، توجه به یک لحظه حقیقت بین آقای وایت و آقای نارنج تغییر می کند. دوربین در عرض ساختمان قرار گرفته و همه اجساد ، همه افراد سخت مرده را نشان می دهد. آقای وایت ، که در آغاز بلافاصله نسبت به آقای نارنجی دلسوزی می کند ، باری دیگر انسانیت او را نشان می دهد و دوست تازه وارد خود را در آغوش می کشد. آقای نارنجک اعتراف می کند که او یک پلیس مخفی است ، بنابراین روان آقای وایت را کاملا نابود می کند. دوربین تا انتها روی دو شخصیت ماندگار است ، و احتمالاً آقای وایت آقای اورنج را در حین کشته شدن در این راه توسط افسران پلیس ، قتل داده است.

سگهای مخزن لحظات نهایی و چشمگیر توجه را کاملاً از فرار آقای پینک جلب می کند. همانطور که آقای سفید / آقای. سکانس نارنجی بازی می کند ، طراحی صدا به روشنی روشن می کند که اتفاقات دراماتیک در خارج نیز رخ می دهد. صحبت آقای پینک با افسران پلیس شنیده می شود ، اما به سختی. اما اینکه او زنده بماند یا بمیرد موضوع دیگری است. تارانتینو تمام می شود سگهای مخزنی با تصویری گویا با حضور آقایان وایت و آقای نارنجی ، و سکانس دیگری درباره سرنوشت آقای پینک را از طریق طراحی صدای رمزگونه نقاب می زند.