مصاحبه Wonder Woman 1984: گال گادوت و کریس پاین

چه فیلمی را ببینید؟
 

Screen Rant با ستارگان Wonder Woman 1984 ، Gal Gadot و Chris Pine از مجموعه فیلم صحبت می کند تا از جزئیات دیدار مجدد آنها مطلع شود.





وقتی گال گدوت اولین نفر را رهبری کرد Wonder Woman موفقیت فیلم تا گیشه ، هم او و هم کارگردان پتی جنکینز ثابت کردند ژانر ابرقهرمان هرگز یکسان نخواهد بود. اما حتی بدون داشتن قدرت ستاره ای بتمن یا سوپرمن ، دیانا در فیلم استیو ترور کریس پاین اسلحه ای مخفی در کنار خود داشت. شیمی و داستان عشق آنها قلب فیلم اول بود ، اما به همین ترتیب Wonder Woman 1984 قبلاً نشان داده است ، حتی مرگ شخصیت پاین نیز نتوانسته است این دو نفره را برای مدت طولانی از هم دور کند.






همانطور که Screen Rant در بازدید ما از Wonder Woman 1984 در سال 2018 ، پتی جنکینز کارگردان قصد داشت استیو را از همان ابتدا به زندگی دیانا بازگرداند. و همزمان با قفل شدن صحنه 1984 ، و مضامین طمع ، خودخواهی و 'دستیابی به امر غیرممکن' در یک طرح کامل کار می کردند ، راز بازگشت استیو ترور شکل گرفت. خوشبختانه ، طرفداران اکنون می توانند به طور مستقیم از Gadot و Pine بشنوند ، زیرا تفاوت هایی را که تماشاگران انتظار دارند در یک دیانا ببینند که اکنون بیش از نیم قرن بعد است ، بیان می کند و استیو Trevor خود را تازه وارد دنیایی می داند که دیانا از همه بهتر می داند.



مرتبط: Wonder Woman 1984 صحنه اصلی فیلم اصلی را ورق می زند

دیروز همه شوخی می کردند که ما قصد داریم امروز را با پرسیدن کریس شروع کنیم ، 'اینجا چکار می کنی؟' اما ما کمی از نحوه قرارگیری استیو در داستان مطلع شده ایم. بنابراین او در مورد دهه 80 در این فیلم چه نظری دارد؟






کریس پاین: خوب فیلم اول کاملاً بدیهی است که دیانا ماهی خارج از آب است و سپس این فیلم برای مخاطب سرگرم کننده است زیرا یک تغییر کامل در آن پویایی است. بنابراین او واقعاً کمتر از واقع گرای خسته در جنگ است ، 'طرفدار جنگ' که او در جنگ اول است. این پسر فقط به نوعی 'پسری است که از شگفتی این دوران باورنکردنی و باورنکردنی پیچیدگی تغییر شکل داده است.'



گال گدوت: ما به نوعی نقش هایمان را معکوس کرده ایم.






وقتی در این فیلم با دیانا آشنا می شویم ، زندگی او چگونه تغییر کرده است؟



جی جی: من فکر می کنم او از حضور در اینجا بسیار خوشحال است ، و من فکر می کنم او بسیار ... او بسیار تنها است. او در حال معاشرت با مردم است ، اما روابط صمیمانه ای ندارد ، زیرا یا در بعضی از مواقع مجبور خواهد شد که آنها را آزار دهد ، یا اینکه صدمه ببیند زیرا آنها خواهند مرد و او نخواهد. و من فکر می کنم او این واقعیت را پذیرفت. در هسته اصلی او ، دعوت او این است که اینجا باشد و به بشریت برای انجام کار خوب کمک کند. و این دقیقاً همان کاری است که او انجام می دهد. می دانید کسی که عشق زندگی اش بود هنوز گم شده است. او هرگز واقعاً به بررسی این رابطه نپرداخت. و همین اما او خوشحال است. او بسیار خوشحال است

آیا شغل او (تحصیل در زمینه اشیاities عتیقه در موزه اسمیتسونیان) مربوط به تمرکز وی بر گذشته است؟

جی جی: بسیار است - این با دانش گذشته او ارتباط زیادی دارد و همچنین راهی برای درک چیزهای جدید و کشف [سیاست مدرن] است که برخی از مردم می توانند چیزهای زیادی در مورد امور مختلف دولت به او بگویند خوب. او واقعاً لذت می برد.

حالا که دیانا می داند بدون استیو قبل از بازگرداندن او زندگی کردن چگونه است ، رابطه بین شخصیت های شما چگونه تغییر کرده است؟

جی جی: می دانید ، او مانند گذشته نیست ، او کمی متفاوت است ... این فوق العاده است و عالی است و بسیار عاشقانه است ، و از آنجا می آید ... از جای دیگری بازی می کند. زیرا استیو اولین عشق او و اولین مردی بود که عاشق او شد. او وقتی او را ملاقات کرد بسیار جوان بود و او به نوعی چشمانش را باز کرد و جهان را برای او کشف کرد ، به نوعی به معنای واقعی کلمه با عاشقانه و با خود جهان. اکنون رابطه آنها بسیار پخته تر است و آرزوها بسیار زیاد شده است. و این درست است که شما می دانید چه چیزی داشته اید فقط پس از از دست دادن آن. الان خیلی خسته ام ، به سختی می توانم انگلیسی صحبت کنم [می خندد]. درسته خودشه.

پتی اشاره کرد که همه شما ایده اصلی داستان این فیلم و اینکه استیو در حال بازگشت در اولین فیلم است را ارائه داده اید. او به ما نگفت که چگونه ، اما گفت که این بخشی از ایده اصلی است. بنابراین من فکر می کردم که آیا شما می توانید در مورد ...

جی جی: اگر بتوانیم به شما بگوییم چه کاری نکرد؟ [می خندد] خنده دار است ، ما Wonder Woman را شلیک کردیم و از قبل در حال تصور کردن برای نفر بعدی بودیم. ما سه نفر واقعاً به خوبی با هم کار می کنیم و واقعاً یکدیگر را دوست داریم. حتی در این مورد ، ما در حال حاضر در مورد سفر بعدی خود با هم صحبت می کنیم ، و اینکه فیلم بعدی که قرار است با هم انجام دهیم چیست. فقط به این دلیل که ما واقعاً شیمی عالی داریم و از کار با هم لذت می بریم.

چگونه همه تصمیم گرفتید که این روش صحیح برای بازگرداندن استیو است؟

سقوط چند فصل در گرانش است

CP: منظورم این است ، راه درست؟ شما می توانید تصمیم بگیرید که آیا این روش صحیح است یا نه. من پتی را دوست دارم ، و گال را دوست دارم ، و دارم روی این فیلم کار می کنم. فکر می کنم به بهترین شکل عاشقانه و قدیمی است و به بهترین شکل ساده است و چرخ را به بهترین شکل اختراع نمی کند. این فقط یک داستان سرایی خوب و قدیمی است. بنابراین صحیح است؟' هیچ نظری ندارم. اما من می دانم که هر وقت پتی چیزی را با من روبرو می کند ، او می تواند هر چیزی را به من تحمیل کند. او بهترین بهترین پارچ ایده هایی است که من در طول تاریخ بازی کردن با آن مواجه شده ام.

گال ، شما در این فیلم یک رقیب جدید با یوزپلنگ دارید و همچنین یک لباس جدید نیز دارید. آیا می توانید در مورد آن دو مورد صحبت کنید؟

جی جی: من یک لباس باورنکردنی دارم! این جدید است و بدیهی است از یکی از نسخه های کتاب های طنز الهام گرفته شده است. نیمه اول سوال چه بود؟

و ما یوزپلنگ داریم.

GG: و ما یوزپلنگ داریم که شرور مورد علاقه من است! کار با کریستن ویگ چنین تجربه شگفت انگیزی است. او خنده دار و حساس است. او نقش شخصیت را بازی می کند ... این یک شرور است که شما آن را دوست دارید. شما می فهمید که او از کجا می آید. او او را به این شکل جالب و جذاب بازی می کند. او فقط دوست دارد شما را دوست داشته باشد و من واقعاً از کار با او لذت می برم. او شگفت انگیز است

رابطه دیانا و باربارا در آغاز دوستی چگونه است؟

جی جی: فکر می کنم هر دو تنها هستند. و دیانا ناامنی باربارا را می بیند و او را لمس می کند. همچنین ، دیانا به نوعی چیزهایی را از دست می دهد که در زندگی خود ، در باربارا ، از دست داده است - شوخ طبعی ، سبک [نگرش] و این نوع چیزها. و او واقعاً وقتی کنار اوست احساس خوبی به او می دهد. باربارا چیزهای دیگری را در دیانا می بیند که لزوماً ندارد و به نوعی واقعاً با هم جلب می شوند و می توانند بهترین دوستان شگفت آور باشند. اما پس از آن زندگی اتفاق می افتد ، و من نمی توانم به شما بگویم چه چیزی ، اما او 180 درجه می شود و او باور نکردنی است.

استیو نسبت به دنیایی که برایش زندگی کرده چه احساسی دارد؟ او جنگید و بدترین ها را در بشریت دید ، و اکنون او در سال 1984 است ، و این جهان بهترین و بدترین بشریت است.

CP: این س reallyال واقعاً خوبی است. من احتمالاً باید شروع به فکر کردن در مورد آن کنم.

جی جی: نمی دانم چقدر وقت دارید.

CP: من فکر می کنم - به طور جدی ، این سوال خوبی است ، من قصد دارم در مورد آن مراقبه کنم. من می خواهم این را بگویم: اختلاف از نظر ... شخصیت شر در این واقعاً حرص و طمع کنترل نشده ، تمایل بدون کنترل و تمایل بدون کنترل و نیاز به تغذیه آن سوراخ غیرقابل پر کردن است. مورد آخر بیشتر نوعی ویژگی یک نقص ذاتی در انسان بود ، که شاید فقط از نظر مشخصه در یک چیز شیطانی ، بدبختی و آنتروپی و مرگ و همه اینها باشد. اما این بسیار خاص طمع است. شما می توانید نوع خود ارتباطی بین آن و آنچه امروز اتفاق می افتد ایجاد کنید ، اما من فکر می کنم یک مفهوم بسیار مناسب برای تحقیق در حال حاضر [در برابر] دهه 80 ، که یکی از نکات مهم Reaganomics است ، می دانید ، همه این موارد.

در طرف مقابل ، مانند فیلم اول ، دیانا جهان را سیاه و سفید دید ، و شر یا جنگ را به عنوان یک شخص یا خدا دید که او فقط می تواند آنها را شکست دهد. و اکنون حرص و طمع به نوعی شبیه این مفهوم انتزاعی بزرگ است. او چگونه تلاش می کند که آن را به عنوان یک مفهوم شکست دهد؟ اگر او حتی سعی کند

جی جی: نمی دانم آیا او در آغاز کار واقعاً تلاش می کند یا نه ، درعوض فکر می کنم سعی می کند طمع را شکست دهد. او هنوز فکر می کند که بشر باید بتواند به خود کمک کند و نمی تواند آنها را برای انجام کار خوب آموزش دهد. او فقط می تواند آنها را القا کند. اما من فکر می کنم که او همچنین در زندگی خود جایی است که در مواقع اضطراری با جهان درگیر می شود.

حرص و طمع لزوماً یک وضعیت اضطراری نیست. بنابراین او برای آموزش نیست. او برای الهام گرفتن آنجا است ، اما چیزهای خاص خودش را دارد - من نمی توانم بگویم که او حریص است ، می دانید ، در مورد آنها یا برای آنها ، با این حال شما این را می گویید. اما من فکر می کنم چیزهایی وجود دارد که او نیز دوست دارد داشته باشد. بنابراین این نیست که او از همان مشکل رنج می برد ، زیرا او اینگونه نیست. اما بعد ...