بررسی فصل 2 'House of Cards': آنچه درست رفت و چه اشتباهی

چه فیلمی را ببینید؟
 

در بررسی کل فصل 2 'House of Cards' ، ما درمورد آنچه درست و غلط در سریال های محبوب نتفلیکس رخ داد ، بحث می کنیم.





[این یک بررسی از ENTIRE است خانه کارتها فصل 2. SPOILERS وجود خواهد داشت]






-



به عنوان اولین سالو قابل توجه در گرفتن قدرت حماسی نتفلیکس در صحنه سرگرمی تلویزیونی ، قوس موضوعی خانه کارتها - یعنی ظهور فرانک آندروود و تمایل ظاهراً غیرقابل جابجایی او برای جابجایی افراد بالای سرش - درک این مسئله را آسان می کند که چرا غول پخش جریانی با اشتیاق ، دیوید فینچر ، بی ویلیمون را که اقتباس تولید شده از مجموعه بی بی سی دهه 90 را از چنگال HBO و Showtime. جنبه های یک داستان در مورد صعود یک فرد بعید از سکوی پرتابی برای تحولات دیگران به استاد سرنوشت خود و تنظیم کننده سرعت برای آینده یک ملت ، بدون شک برای شرکتی جذاب است که می خواهد دقیقاً دقیق انجام دهد همان چیز و با توجه به اینکه فصل چگونه به پایان می رسد ، چنین مقایسه هایی بیش از پیش احساس می شوند.

اکنون که فصل 2 وقت خود را برای نشستن و مارینا گرفتن در آب میوه های دلچسب فراهم کرده است ، بحثی کاملا قانع کننده در مورد راهکارهای بهبود فصل 2 نسبت به فصل 1 وجود دارد. در حالی که پلاس وجود دارد ، این سریال همچنان مشکلات خود را دارد و کاستی های آن ، مانند خاتمه بخشیدن به خط داستانی قبل از اینکه به نتیجه رضایت بخشی برسند ، معرفی شخصیت های جدید بدون اینکه وجود آنها کاملاً توجیه شود ، دیگران را تبر کنید بدون اینکه دلیل زیادی در این زمینه به نمایش بگذارد ، و سپس زیرمجموعه هایی با رنگ آمیزی عاطفی خاص را تقریباً به طور کامل از طریق بیان ارائه دهید.






در مجموع، خانه کارتها فصل 2 چیزی شبیه یک کیسه مخلوط بود. در اینجا برخی از مواردی که درست شد وجود دارد ، و چند مورد که فصل با آنها دست و پنجه نرم می کند:



-






بهترین سریال خارجی زبان در نتفلیکس

تغییر واقعی سرعت

بخشهای کاملی از فصل 1 وجود داشت که مطمئناً در نوع خود سرگرم کننده بود ، اما ارتباط چندانی با طرح کلی فصل نداشت. همین امر در مورد قسمت های فصل 2 نیز صدق می کند ، زیرا مهمترین نکات مهم فقط در سه قسمت آخر (یا تقریباً) مهم شدند. اما نکته ای که در مورد فصل 2 به طور قطع می توان گفت این است که سرعت آن پر جنب و جوش تر ، پرانرژی تر و به مراتب بیشتر قصد دارد داستان را به سمت چند فصل گذشته سوق دهد. اپیزودهایی مانند فصل نخست ، 'فصل 14' ، کاملاً دور افتادند و انگیزه لازم را برای ادامه تماشای بیش از حد به بینندگان بخشید.



در اینجا ما مزیت مدل تحویل یک باره Netflix و درک Beau Willimon از چگونگی تأثیر آن مدل بر نحوه نوشتن را مشاهده می کنیم. اگر مخاطبان مجبور بودند یک هفته برای 'فصل 15' صبر کنند - به جای 20 ثانیه - ممکن است افکار در مورد نمایش کاملا متفاوت باشد. در عوض ، دانستن اینکه بینندگان فقط شخم می زنند ، ویلیامون و کارگردانان (که عمدتا توسط جیمز فولی هدایت می شوند) این کار را دنبال کردند ، قسمتهایی مانند فرانک را به عنوان دشمنان سیاسی و همدستان شخم زدند. با مزیت اضافی چند موضوع (سطحی) وزنی مانند تجارت با چین و بحران انرژی داخلی ، فصل به طور کلی نسبت به اجرای قبلی خود ناوگان تر بود ، که به نوبه خود باعث سرگرمی بیشتر آن شد.

-

دیگر فیلم‌های دزدان دریایی کارائیب

صعود بدون چالش فرانک به قدرت

فصل 1 این سریال عطش خاموش نشدنی فرانک برای قدرت را تثبیت کرد اما هرگز نمی توان نیروی محرکه این میل را بررسی کرد و مهمتر اینکه قدرت برای او چه معنایی داشت. در اوایل ، شواهد قابل توجهی وجود داشت که نشان می داد استفاده ناجوانمردانه او از نفوذ و اقتدار برای قرار دادن وی در نقش استاد عروسک گردان است ، یک متقلب فریبکار که در پشت صحنه کار می کند تا با دستکاری دیگران برای انجام پیشنهادات خود ، اهداف خود را بدست آورد از نظارت عمومی و به ویژه مطبوعات اجتناب کنید.

با این حال ، به محض اینکه وی نمایشی را برای معاون ریاست جمهوری ساخت و متعاقباً زوئی بارنز را کشت ، همه اینها تغییر کرد. کم کاری و توانایی فرانک در فرار از ردیابی کمک کرد تا رابطه بین او و زوئی ترقی پذیرتر شود. صعود به برجستگی او و او به او متکی بود. علاوه بر این ، رابطه خود اساساً به این پرسش بستگی داشت که جاه طلبی - کجا اخلاقیات و اخلاقیات را پشت سر می گذارد - که این همان بررسی اندیشه در مورد هر دو موضوع است خانه کارتها همیشه روی صفحه نمایش

مشکل دفع Zoe در اوایل فصل این بود که تنها درگیری بالقوه قانع کننده را با سهولت قابل توجهی برطرف کرد. یک نکته وجود داشت وقتی به نظر می رسید که ریموند توسک از جرالد مک رانی به عنوان یک تهدید قرار گرفته است ، اما این شخصیت هرگز به اندازه قانع کننده ای بیش از یک مزاحمت روبرو نشده است ، حتی وقتی همه چیز به نظر می رسید که به روش او پیش می رود. وقتی مشخص شد که فرار از دوربین های امنیتی و پرتاب یک عضو نیمه برجسته مطبوعات در مقابل قطاری که در حال پیشروی است ، چقدر غیرمشخص است که ممکن است برای فرانک باشد ، فصل 2 هرگز به خود نگاه نکرد. و از آن لحظه به بعد ، مشخص شد که ساده و ساده است که فرانک آندروود تضعیف و برکناری رئیس جمهور مستقر را انجام می دهد.

-

زیرمجموعه ها و شخصیت های پشتیبانی کننده

یکی از مهمترین موضوعات مربوط به فصل 1 ، عدم توانایی داستان در توجیه کامل همه داستانهای فرعی آن یا اقتباس از شخصیت های مختلف فرعی موجود در اطراف بود. به زودی، خانه کارتها در حالی که خبرنگار باتجربه Janine Skorsky (کنستانس زیمر) را برای دویدن به تپه ها (یا در این مورد ، موقعیت تدریس در یک کالج جامعه) می فرستاد ، دوست پسر Zoe ، Lucas Goodwin (سباستین Arcelus) را به نقشه ای برای افشای راههای قاتل فرانک سوق داد. اوضاع برای لوکاس که پس از ملاقات با نابغه کامپیوتر Gavin Orsay (جیمی سیمپسون) - که با خنده خود ماتریس مجموعه ای از تجهیزات هک ، عشق به کوبیدن موسیقی تکنو ، و خوکچه هندی حیوان خانگی خانگی او ، کاشو ، یکی از شخصیت های (اگر نه بیشترین) هیستریک باد شده باشد که در این فصل نقشی نیمه برجسته دارد.

برخی شواهد نشان می دهد که دامپینگ لوکاس و جانین ممکن است با یک بازی آخر شامل گاوین و ریچل (ریچل بروسناهان) که از جیب شما به تازگی خارج شده است ، خریداری شود. حداقل آنها بهتر از دستیار سابق پیتر روسو ، کریستینا (کریستن کانولی) ، جیلیان کول (ساندرین هولت) ، یا مرد رسانه ای چشم انداز و دلتنگ آندرودوود ، کانر الیس (سام پیج) خواهند بود. کریستینا موفق شد برای چند قسمت در کاخ سفید بماند تا اینکه اخراج وی چیزی بیش از یک فکر بعدی اعلام شد ، یعنی در مورد همان توجهی که به موضوع های کوتاه مدت جیلیان یا کانر داده شد.

با توجه به نکته مثبت تر ، انتهای مربوط به استاد باربیک ، فردی هیز (Reg E. Cathey) و عکاس آدام گالووی ، احساس رضایت و رضایت بیشتری نسبت به بقیه داشتند. ظاهراً هر دو نفر در جنگ فرانک با توسک به عنوان تلفات فریب خورده اند و این تصور را دارند که نزدیکی به جنگل های Underwoods سمی است ، بدون توجه به شرایط رابطه. در حالی که شخصیت ها برای خط داستانی کلی ارزش اسمی داشتند ، اما پایان آنها حداقل از نظر نشان دادن تخریب شخصی ناشی از قدرت گرفتن فرانک ، قابل توجه بود.

-

لحنی متناقض

گاهی اوقات شیفت های لحنی نوعی تفاوت است که یک سریال را عالی می کند ، اما خانه کارتها ریزه کاری نمی کند این نمایش بین اینکه می خواهد یک درام سیاسی جدی باشد و اینکه خودش را به عنوان یک نوع فیلم مهیج شوخ طبعانه که جو استرهاوس نوشته است ، متزلزل می کند. این درگیری است که گاهی اوقات می تواند باعث شود که برخی از برنامه های خطی کمی از هم گسیخته و یا کاملاً از یکدیگر دور شوند. این امر به دلیل عجیب و غریب بودن جنسیت تجار چینی ، Xander Feng (تری چن) و گنجاندن ناگهانی مأمور سرویس مخفی Edward Meechum (ناتان دارو) در زندگی عاشقانه Underwoods مشهود است. سریالی که در چنین سرزمینی فرو می روند اشکالی ندارد - در واقع این روزها تقریباً به عنوان پیش شرط درام های معتبری که خود اعلام می کنند احساس می شود - اما چنین تحریکات عمدی و توسعه نیافته ای غالباً با درام واشنگتن که این نمایش زیاد اعتماد به نفس دارد مغایرت دارد خود را به عنوان

در حالی که لحن متناقض بود ، اما اجراها منسجم تر بودند. به نظر می رسد کوین اسپیسی با تقویت ظالمانه شخصیت خود به عنوان گسترش شکل بیان کاملاً اغراق آمیز سریال - که هر وقت مستقیماً مخاطب را مخاطب قرار می دهد با لذت بازی می کند. اما این معمولاً فقط در مواردی انجام می شد که اسپیسی می توانست از مناظر جویدن خوشبو شود. اغلب اوقات ، فرانک در صحنه ای حضور داشت که شخصیت دیگری آن را مستقیماً به عنوان میخ بازی می کند ، حتی اگر صحنه با بازیگر بهتر تشخیص داده شود که مصنوعی بودن عمدی عملکرد اسپیسی را تشخیص داده و تمام تلاش خود را برای مطابقت با آن انجام می دهد. نتیجه نهایی یک مشمای تونال بود که باعث می شد سریال با خودش در تضاد باشد.

gears of war 4 co-op

-

خط داستانی کلر

بازی رابین رایت در نقش کلر آندروود تنها نیست بهترین سریال ، شخصیت به طرز شگفت آوری موفق شده است به قلب محجبه تبدیل شود خانه کارتها . در حالی که بخشی از زیرمجموعه وی در مورد حمله قبلی به ژنرال دالتون مک گینیس - که متعاقباً به تلاشی برای کمک به پیشگیری و مقابله بهتر با مشکل مداوم حمله جنسی در ارتش تبدیل شد - بیشتر در خارج از صفحه اداره می شد ، این برای بهبود قوس کلر و مگان (لیبی وودبریج) بود. با فشار آوردن مجرم به حاشیه و تمرکز بر تلاش کلر برای ایجاد تغییرات اساسی و معنادار ، در عین حال به تصویر کشیدن رفتار اشتباه او با مگان فوق العاده شکننده ، به فصل تأثیرگذارترین لحظات خود را داد.

چه زمانی فرد مورد علاقه دوباره برمی گردد

خوشبختانه ، به نظر می رسید ویلیمون و تهیه کنندگان این واقعیت را تشخیص دادند ، زیرا اواخر فصل صحنه رایت در اختیار رایت قرار گرفت که کلر باید با عواقب سیاسی و معاملات خود با یک زن جوان روبرو شود تا کنون خارج از حوزه سیاسی که عملا در حوزه دیگری است. سیاره. این اثر مخرب است ، اما نه فقط برای طرف آسیب دیده. کلر نیز آن را احساس می کند ، و فقط برای یک لحظه کوتاه ، درد و رنجی که زیر روکش استیل او پنهان می ماند ، قادر به خزیدن است و در نتیجه لحظه ای به قدرت هر چیز دیگری می رسد خانه کارتها تولید کرده است.

-

آیا داستان به هر چیزی تعلق دارد؟

ممکن است یک نکته بزرگتر وجود داشته باشد خانه کارتها تلاش می کرد تا وضعیت سیاست آمریکا را بیان کند ، و اگر این بود که رئیس جمهور اساساً یک موجود ناتوان است ، که توسط لابیست ها و ثروتمندان قید و بند می شود ، مطمئنا برخی از موارد موجود در فصل 2 وجود دارد. اما در واقع هیچ معنایی وجود ندارد که این هدف مجموعه بود ، یا معنای آن فراتر از تأیید عقاید بسیاری از مردم در مورد بی تأثیر بودن و فساد افراد در دولت بود. غالباً ، این سریال تمایل دارد تا در گرداب بدبینی گم شود ، جایی که همه افراد درگیر سیاست ، به یک شیوه یا روش دیگر ، فاسد یا حداقل به طور بالقوه قابل فساد تلقی می شوند. این یک دید نسبتاً یک بعدی از سیستم سیاسی آمریکا است و گرچه نوعی از موارد است که به وضوح تماشای پرخوری را ترغیب می کند ، اما لزوماً درباره صحنه نمایش یا شخصیت های آن چیزی جالب و ظریف بیان نمی کند. به نظر می رسد برای بسیاری از افراد ، با توجه به تعداد افرادی که در آخر هفته اول 13 قسمت را نسیم داده اند ، بسیار خوب است.

با هر شانس ، حالا ، آن خانه کارتها به قدرت توانسته است به فرانك آندروود قدرتي را كه با قاطعيت تعقيب كرده است ، فصل 3 شاهد توسعه آن به دور از چيزهاي ساده و آشكار براي كشف جنبه هاي پيچيده تر (و بالقوه پاداش دهنده) دولت مملو از بدبيني و فساد است.

___________________________________________________

خانه کارتها فصل 3 به طور آزمایشی قرار است زمانی در سال 2015 در Netflix اکران شود.

عکس ها: ناتانیل بل / نتفلیکس