Spoilers for Riddler - Year One توسط Marvel Comicsدر یک سری جدید شش شماره ای از دی سی کامیکس، پل دانو با هنرمندی استوان سوبیچ همکاری می کند تا منشا تاریکی را بگوید رادلر از جانب بتمن . دانو و سابیک بهعنوان بخشی از فیلم Black Label دیسی، نشان خواهند داد که چگونه ادوارد نشتون از یک حسابدار پزشکی قانونی نادیده گرفته شده به یک قاتل نقابدار در شهر گاتهام تبدیل شد، که برای طرفداران بتمن داستانی است که نمیتوان آن را از دست داد.
ما این شانس را داشتیم که با دانو در مورد همکاری در کنار سابیک صحبت کنیم ریدل: سال اول و اولین کتاب طنز خود را نوشت. در گفتگوی خود، از او پرسیدیم که برخورد با این شخصیت در صفحه بهجای اینکه چگونه او را در صفحه نمایش بزرگ به تصویر میکشد چگونه است. بتمن ، پروژه با دی سی کامیکس چگونه شکل گرفت و خوانندگان چه انتظاری از مینی سریال شش شماره ای تاریک آینده دارند.
مطالب مرتبط: سوال بازگشت ریدلر بتمن ۲ خطاب به پل دانو
من این شانس را داشتم که کمیک را بخوانم، و احساس بسیار شخصی داشتم. این پروژه چگونه به وجود آمد، و پرداختن به آن برای دی سی کامیکس چقدر هیجان انگیز بود؟
6 تصویر بستنپل دانو: من یکسری کارهای پس زمینه انجام می دهم. بخشی از بازیگری برای من رسیدن به صفحه اول فیلمنامه است. بنابراین، مثل این است که 'چگونه می توانم زندگی ای را که در آن زندگی کرده ایم به فیلم بیاورم؟' این بر بدن و صدای شما و دیدگاه شما تأثیر می گذارد، بنابراین من کار بسیار خوبی انجام می دهم تا خودم آن را بفهمم و آن را به خودم وصل کنم. از آنجایی که این از کمیک ها می آید، در اصل، من این کار را با زبان کمیک کهن الگویی انجام دادم. برخی از تصاویر کلیدی و غیره
یک شب که در آپارتمان ادوارد بودیم، داشتم به مت ریوز می گفتم. من میگفتم: 'این خندهدار است، زمانی که روی این کار میکردم XYZ را در ذهنم دیدم.' او مثل 'این باید یک کمیک باشد' بود، و اگر این را نگفته بود، صادقانه بگویم نمیدانم که آیا میتوانستم آن را به تنهایی دنبال کنم یا نه. حتی اگر فکر می کردم، 'هوم، این می تواند جالب باشد.' اما او با دی سی و جیم لی تماس گرفت و گفت: 'باید با پل صحبت کنی.' سپس با آنها صحبت کردم و آنها گفتند: 'به نظر جالب است.' و به نوعی شبیه این بود، 'S--t، حالا من باید واقعاً سعی کنم یک کمیک خوب بنویسم.'
احساس می کنم واقعا خوش شانس هستم. من زمان بسیار خوبی را با کار روی آن سپری کردم. چند روزی سرم را به دیوار میکوبم، اما چیزهای زیادی یاد گرفتهام و رسانه را دوست دارم. برای کار کردن در آن و کار با هنرمندی مانند استوان [سوبیک]، که فکر میکنم صدای واقعاً ویژهای دارد، فقط یک قطعه فوقالعاده الهامبخش برای کار کردن بود. با وجود اینکه کمی تاریک است، فکر می کنم برای من واقعاً سرگرم کننده بوده است. و امیدوارم احساس شخصی داشته باشد، زیرا از جهاتی اینطور است. قرار است فوق العاده ذهنی باشد. این چیزی است که من باید ارائه دهم، درست است؟ نوعی دیدگاه عاطفی، روانی، ذهنی.
چه چیزی توجه شما را به کار استوان جلب کرد؟
7 تصویر بستنپل دانو: دی سی برای من افراد می فرستاد. من فوق العاده دمدمی مزاج، فوق العاده دقیق و فوق العاده وسواسی هستم، بنابراین به افراد زیادی نگاه می کردم و کارهایی از استوان را دیدم. من می گفتم، 'آن پسر خوب است، اما برای این کمیک مناسب نیست.' من در حال بررسی چند نفر دیگر بودم، و [در نهایت] از سردبیر پرسیدم، 'آیا استوان نمونه های بیشتری دارد؟' در دور دوم نمونه هایی که از او گرفتم، او تصویری از بتمن داشت که کشیده بود. من می گفتم، 'همین است.' دقیقاً همان چیزی بود که ادوارد می خواست روی دیوارش به آن نگاه کند.
در بتمن او چیزی واقعا قوی، اسطوره ای و کهن الگویی وجود داشت. تصویری که من به آن فکر می کنم، که شما هنوز آن را ندیده اید. من حتی از او کار بیشتری خواستم، و یک کمیک ترسناک ایتالیایی وجود داشت که در آن گفتم: «بله. این مرد چیزی دارد، و من به طرز عجیبی فکر می کنم برای این کار مناسب است. بنابراین، سفر کوچک خود را داشت. سپس با هم صحبت کردیم و او فوق العاده است.
ما خیلی نزدیک با هم کار کرده ایم. من نمی دانم نویسندگان و هنرمندان دیگر چگونه کار می کنند، اما من و استوان خیلی با هم همکاری می کنیم. من نمی توانم به شما بگویم که در این مرحله چند ساعت زوم کرده ایم، زیرا او در صربستان است، اما ما بسیار نزدیک با هم کار می کنیم. من واقعاً به او اعتماد دارم و در این مرحله واقعاً احساس می کنم که این یک همکاری است. من واقعاً کار و رنگ های او را دوست دارم. فکر میکنم با تکامل کمیک، کمی بیشتر او را ببینیم که دست از کار میکشد، که جالب خواهد بود.
با دیدن کلمات شما در صفحه چگونه بود؟
پل دانو: خوب، خیلی باحال است. داشتن چیزی در ذهن خود و دیدن به ثمر رسیدن آن یا درک آن با چنین هنرمند شگفت انگیزی بسیار جالب است. و چیزهایی مانند 'این دقیقاً همین است' و سپس چیزهایی هستند که بهتر هستند. من یک فیلم ساخته ام، بنابراین از نظر داستانی بصری فکر می کنم. اما این رسانه متفاوت است و استوان اغلب پیشنهاد بهتری دارد. من هم از نظر چیدمان پانل و مواردی از این دست چیزهای زیادی یاد گرفته ام. وقتی شروع می کنیم، نوشتن کاملاً قفل شده است.
چگونه 7 روز را شکست دهیم تا بمیریممن فقط در تمام مدت واقعاً الهام گرفته ام. ساختن چیزی در رسانه واقعاً یک امتیاز است.
چه چیزی در مورد اقتباس این شخصیت از فیلم به صفحه کمیک جالب بود؟ آیا تفاوت هایی وجود داشت که شما را شگفت زده کرد، از نظر اینکه چه کاری می توانید با رسانه انجام دهید؟
پل دانو: پیدایش آن از جوهره کاری ناشی می شود که من برای بازی در این شخصیت انجام دادم، اما اکنون واقعاً باید تبدیل به چیز خودش شود. چون فکر میکنم باید تجربهای را که فقط در خدمت فیلم نیست، به خواننده بدهد. من فکر میکنم باید چیز خودش باشد، بنابراین به گونهای به زندگی خودش میپردازد که من ندیدم در این شمارههای بعدی بیاید. خیلی خوب بود که اجازه دادیم آن قسمت از آن تکامل یابد.
چرا این رسانه بود و سعی نمیکردم با آن یک اکشن زنده انجام دهم، به این دلیل است که فکر میکنم مونولوگ درونی شخصیتی مانند این بسیار بلند است. فقط فکر میکنم کمیکها این فرصت را برای داشتن یک نوع مونولوگ درونی داستایوفسکی ارائه میدهند، و تا زمانی که دقیقاً همان چیزی را که تصویر گفته نمیشود، به خوبی کار کند. اما این حس طبیعی بود. درست مثل این بود که 'خب، این رسانه است.' من فکر می کنم این چیزی است که به راه دیگری برای داشتن یک تجربه ذهنی از شخصیت مربوط می شود.
چگونه کار بر روی این پروژه در طول بتمن به شما کمک می کند شخصیت را بیشتر تجسم کنید؟
پل دانو: سابقه من در فیلمبرداری دقیقاً همان کاری بود که به عنوان یک بازیگر انجام دادم و ایده کمیک خیلی بعد در فیلمبرداری به وجود آمد. من آن را در ذهنم دیده بودم، اما این فقط یک رویا بود. کار درست روی کمیک بعد از فیلمبرداری بتمن بود، اما میتوانم بگویم که مقدار کمیکهایی که از طریق بتمن خواندم دوباره در را به روی رسانه باز کرد.
من در کودکی کمیک می خواندم، و در بزرگسالی، احتمالاً چند قطعه اصلی را خوانده ام. اما با اجرای بتمن و خواندن کمیک های زیادی، آن را دوست داشتم. من حتی قبل از نوشتن کمیک شروع به خواندن در مورد کمیک کردم، زیرا فقط علاقه داشتم. این فقط بخش جدیدی از من را فعال کرد، اما واقعاً نوشتن کمیک بعد از فیلم آمد.
چه نوع کمیک هایی را زودتر خوانده اید؟
پل دانو: برای من کمیک های ریدلر زیاد نبود، بنابراین بیشتر در مورد جذب گاتهام و انرژی کهن الگو بود. و کاراکتر من به بتمن نگاه میکند، که واقعاً نمیتوانم در جریان مطبوعات برای فیلم بگویم، زیرا مردم هنوز آن را ندیده بودند. من فقط به خواندن کمیک ها ادامه دادم تا در طول فیلم در محراب بتمن باشم، بنابراین بسیاری از آن ها فقط این منبع الهام را برای ادوارد پرورش می دادند.
مطمئناً، سال اول و ایگو احتمالاً مهمترینها برای فیلم هستند، اما مواردی هستند که من فقط آنها را دوست داشتم. من فکر می کنم دادگاه جغدها بتمن برتر است. و بعد یادم میآید که مجبور شدم آسایشگاه آرکام را از کنار تختم دور کنم، زیرا خیلی زیاد بود. از نظر روانی فضا از قبل آنقدر زیاد بود که فکر میکردم، «حتی نمیتوانم این کمیک را کنار تختم نگه دارم. خیلی زیاد است.
در مورد خود داستان، ادوارد را در ابتدای کمیک از کجا پیدا کنیم؟
پل دانو: حدس میزنم او مانند یک مرد تنها، شکسته و شکسته است که در حال مبارزه است. و من هنوز فکر می کنم که او می خواهد به نوعی زنده بماند، همانطور که بیشتر انسان ها انجام می دهند. تنها تأیید مثبتی که او تا به حال در زندگی خود به دست آورده است، از یک معما یا یک پازل یا بازی است، و او به چیزی برخورد می کند که قرار است به چیزی بزرگتر منجر شود. چیزی که او به آن برخورد می کند به نوعی با ترومای او مرتبط است، و بنابراین حداقل در مورد اول، یک انگیزه ناخودآگاه تروما وجود دارد که کاملاً واضح نیست. اما حدس میزنم که به نقطه شکستی منتهی شود.
کمیک به طور مستقیم تری به آسیب های روحی او می پردازد، به خصوص زمانی که او در مترو است و علائم را می بیند. کاوش آن ضربه و بررسی عمیقتر این مطالعه شخصیت چگونه بود؟
پل دانو: این یکی از بخشهای اولین شماره است که در نوشتن آن بیشتر از همه هیجانزده شدم. اولین چیزی که نوشتم صفحه یک بود که در ذهن او شروع می شود. این افکار مزاحم در آن وجود دارد، درست روی سکوی مترو، و سپس هنگام جوشاندن سوپ. ما از سیاه به عنوان این فضای درون خود استفاده می کنیم و سپس به واقعیت باز می گردیم. او افکار تاریک و چند مبارزه دارد. امیدوارم به اندازه کافی سرگرم کننده باشد. کمی سنگین است، اما بیان آن در رسانه چیز جالبی است.
سپس کل این عنصر کارآگاه فساد وجود دارد که اتفاق می افتد یا قرار است رخ دهد. ایجاد تعادل بین تمام آن زندگی درونی با طرح یا داستان جالب بوده است. این احتمالاً چیزی است که بیشتر از پیشینه من تغییر کرده است. فقط اجازه دهید که تکامل یابد. به خصوص شماره ۲، که احتمالاً متفاوتترین چیزی است که من در ابتدا فکر میکردم. اما من فکر می کنم چیزهای سرگرم کننده ای در راه است.
وقتی صحبت از پیشینه او شد، توسعه آن رابطه با بتمن و آن رویارویی در شماره اول چگونه بود؟
آکادمی قهرمان من چند فصل دارد
پل دانو: میخواستم با یک [تروپ] واقعاً کلاسیک شروع کنم. تقریباً فکر می کردم که او شبیه مری جین است که [مرد عنکبوتی] را می بیند. شبیه عشق در نگاه اول من فقط یک مقدمه ساده و کلاسیک می خواستم - و سپس این رابطه در کمیک تکامل می یابد. حداقل در ادوارد. و این بخش واقعاً مهمی برای من در طول فیلمبرداری بود. بتمن طلای درونی ادوارد بود. من واقعاً عاشق کاری هستم که مت به عنوان نویسنده و فیلمساز با آن رابطه و سفر بتمن به آنجا انجام داد، از هوشیار به قهرمان و به امید. متأسفانه، این سفری به سوی امید نیست.
چگونه جزئیات کاملی را درباره این نسخه از Riddler پر کردید و به روشی جدید برای چنین شخصیت نمادینی داستانی خلق کردید؟
پل دانو: این همان طناب است که باید راه رفت. این کاراکتر را به سمت فیلم سوق می دهد، اما نمی تواند فقط در خدمت فیلم باشد. قرار است این موضوع خودش باشد، اما همچنین باید با تاریخ در کل و گاتهام در کل گفتگو کند. بازی با همه اینها واقعا سرگرم کننده است.
در واقع، زمانی که هنر وجود داشت، nigma.org یک افزونه بسیار سرگرم کننده بود. در ابتدا این نام متفاوت بود، و ما نمی توانستیم از نظر قانونی آن را اینطور بنامیم. من واقعا خوشحالم که نتیجه داد. این واقعاً بخش سرگرم کننده ای از فرآیند است که با نوشتن، دیدن هنر، و قرار دادن حروف و انجام تنظیمات نهایی، همچنان رشد می کند. جزئیات دیگری مانند آن وجود دارد. استوان چیزی در آنجا گذاشت که پیدا کردنش لذت بخش است.
من هیجان زده خواهم شد که ببینم این عناصر چگونه تکامل می یابند، حتی فقط احساس کهن الگوی بتمن یا علامت سوال ریدلر. از آنجا که او آشکارا با هر ریدلر دیگری متفاوت است، بنابراین امیدواریم که ما چیز خودمان را ایجاد کنیم در حالی که هنوز با هر چیز دیگری ارتباط داریم.
فکر میکنم در شمارههای آینده کمی بیشتر از گاتهام و شخصیتهای آن را ببینیم، بنابراین دور شدن از ریدلر در حین نوشتن داستانی که او را احاطه کرده است، چگونه بود؟
پل دانو: بله، این یک عنصر مهم منحنی یادگیری برای من بود. وقتی شروع کردم به نوشتن اولین شماره، همانطور که گفتم، اولین چیزی که نوشتم در ذهن او بود و ذهنی. و اکنون، این داستان واقعاً باید کمی بیشتر در دنیای اطراف او شکوفا شود، اگرچه در سراسر آن ذهنی باقی می ماند.
این برای من به عنوان یک نویسنده واقعاً سرگرم کننده و یک منحنی یادگیری بسیار جالب بود. چون به عنوان یک بازیگر، شما درون چیزی هستید. اما بهعنوان یک داستاننویس، باید بیرون بیایید و از نقطهنظر بالاتری به آن نگاه کنید. میتوانم بگویم که بخشی از آن فقط در دو شماره بعدی رشد میکند. مثل این بود که از اینجا شروع کنم، در درونش، و بعد بگذارم بیرون برود.
آیا میتوان انتظار داشت که شخصیتهای بیشتری از شهر گاتهام در این کتاب ظاهر شوند؟
پل دانو: نمی دانم. من می گویم که امید من این است که داستان ادوارد و رابطه او با بتمن موتور محرکه این چیز باشد. امیدوارم کمی سرگرم کننده باشد، اما این چیز خودش است. باز هم، من نمیخواهم فقط در خدمت فیلم باشد، اما اینطور است. بنابراین، خواهیم دید.
آیا شخصیت هایی وجود دارند که اگر فرصتی برای شما فراهم شود، بخواهید بنویسید؟
پل دانو: فکر کردم، 'این تنها باری است که در زندگی ام می توانم یک کمیک بنویسم، بنابراین بهتر است همه چیزهایی را که دارم در آن قرار دهم.' ما این کار را انجام دادهایم، اما نمیدانم که آیا دوباره این کار را خواهم کرد یا نه. من مطمئناً واقعاً از آن لذت برده ام و احساس می کنم واقعاً خوش شانس هستم.
خیلی ممنون از پل دانو برای اینکه وقت گذاشتید و با ما صحبت کردید! Riddler: Year One از DC Comics در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۲ وارد فروشگاههای کتابهای مصور میشود.
بعدی: ریدلر فقط ثابت کرد که بسیار باهوش تر از نسخه سینمایی پل دانو است