Beauty And The Beast: بهترین اجراهای هر یک از اعضای بازیگر

چه فیلمی را ببینید؟
 

The Beauty and the Beast بازسازی شده پر از استعداد است. اگر به شواهدی نیاز دارید ، کارهای گذشته آنها را بررسی کنید.





قصه ای به قدمت زمان ، برای گفتن آن به بازیگران بی انتها نیاز دارد. و زیبایی و وحش ، آخرین بازسازی زنده دیزنی ، نوار بالایی برای دستیابی دارد. فیلم اصلی اولین فیلم انیمیشنی بود که نامزد بهترین فیلم اسکار شد. این شاهکار تاکنون مطابقت نداشت بالا و از آن زمان دیگر تکرار نشده است داستان اسباب بازی 3 . بنابراین اگر زیبایی و وحش قبلا قالب را به عنوان یک کارتون شکست ، چه چیزی برای به دست آوردن از بازسازی وجود دارد؟ آیا حضور افراد واقعی به طور خودکار باعث بهتر شدن یک فیلم می شود؟






پاسخ این سوال آخر قطعاً منفی است. آنچه مهم است اینست که چه افرادی را انتخاب می کنید و دیزنی بهترین استعداد را برای کار در مورد مازاد اخیر کرایه غیر انیمیشن خود کسب کرده است. هنرمندانی که این روزها وارد خانه موش می شوند جایی را پیدا می کنند که به شکلی خلاقانه شکوفا شوند. بنابراین به دلیل استدلال ستارگان زیبایی و وحش شکوفا خواهد شد این لیست نشان می دهد که آنها لیاقت هیچ چیز کمتری را ندارند.



در اینجا بهترین بازی ها از هر بازیگر در زیبایی و وحش .

13اما واتسون (دختر خوشگل) - حق رای دادن هری پاتر

قرار دادن هرمیون در این لیست به معنای این نیست که اما واتسون برای همیشه به اولین اجرای خود ملزم است. تردیدی نیست که واتسون ، مانند همتای دیگرش پاتر ، دانیل ردکلیف ، نشان داده است (دوباره: مزایای گل گلی بودن ) و نمایش خود ادامه خواهد داد (دوباره: دایره ) که اعجوبه جادوگر جوان نمی تواند شخصیت او را محدود کند. اما تفسیر اصیل و توانمند وی از J.K. شخصیت محبوب رولینگ هرگز نمی تواند بیش از حد مورد ستایش قرار گیرد.






هرمیون گرنجر همیشه چسب نگهدارنده آن بود هری پاتر سه نفره با هم اگر هرمیون نبود هری و رون سال گذشته در هاگوارتز پیشرفت نمی کردند (از نظر علمی یا غیر از این). شخصیتی با اراده قوی مانند هرمیون برای بازی در نقش او به بازیگری با اراده قوی احتیاج داشت و حتی از همان کودکی واتسون خودش را بازی می داد. او از روی جهش جاه طلبی ، ناامنی و مهربانی هرمیون نسبت به دیگران را درک کرد. بازیگران او نمی توانست بی نقص تر باشد.



وقتی اولین پاتر تلنگر بیرون آمد ، برای مخاطبانی که قصد داشتند توصیفگر ستاره کودک را بریزند ، هیچ رازآمیزی نبود (گرچه خوشبختانه او تنها کسی نبود). واتسون از پای راست شروع کرد و هرگز در هشت فیلم یک بار لغزید.






12دن استیونز (وحش) - لژیون

لژیون هنوز زود است ، بنابراین ممکن است خیلی زود باشد که تشخیص دهیم آیا بهترین دن استیونز را نشان می دهد یا خیر. مسلماً ، سه فصل از دونتون ابی نمونه بزرگتری از کار او را ارائه می دهد. همچنین می توان استناد کرد مهمان ، جایی که استیونز به طور متقاعد کننده ای از نوع خارج از نوع بازی می کند. اما شگفتی ابر قهرمان FX آن است که بزرگترین مهارت های دن استیونز را به نمایش می گذارد. مهارتهایی که هیچ کس از متیو کراولی انتظار نداشت.



استیونز نقش دیوید هالر را بازی می کند ، جهش یافته ای که مطمئن نیست بینش ناشی از ابرقدرت ها است یا روان پریشی او (یا هر دو). به زودی او از هر طرف توسط افرادی که چیزی را از او می خواهند گرفتار شده است. حتی کسانی که نیت خیر دارند سردرگمی دیوید را بیشتر می کند. که برای کسی که مستحق بهتر است حتی با توجه به گذشته شطرنجی اخلاقی اش دشوار است.

در تمام مدت ، استیونز که از نظر ذهنی ناپایدار است ، دیوید بدون ایجاد کاریکاتور ، از نظر ذهنی ناپایدار را به نمایش می گذارد. شاهد او در این حالت آشفته (و شنیدن نقطه او با لهجه آمریکایی) ، طرفداران ابی داونتون ممکن است مجبور شود چندین بار چشمک بزند تا تأیید کند که استیونز را تماشا می کنند. اما هرکسی که تماشا می کند می تواند معصومیت را در چشمان داوود ببیند و به زودی ریشه ی او را خواهد گرفت تا به کمک مورد نیاز خود برسد.

یازدهایوان مک گرگور (لومیر) - دوستت دارم فیلیپ موریس

یک فیلم جیم کری احتمالاً آخرین مکانی است که انتظار دارید در آن اوون مک گرگور را پیدا کنید. شناخته شده برای جنگ ستارگان و آسیاب سرخ! ، مک گرگور باید در انتخاب پروژه های خود تأثیر قابل توجهی داشته باشد. بنابراین انتخاب برای بازی در یک کمدی سیاه از نویسندگان سانتا بد گیج کننده به نظر می رسد ولی دوستت دارم فیلیپ موریس ، که توسط یک داستان عاشقانه مسخره و در عین حال شیرین هدایت می شود ، برای مک گرگور فرصتی فراهم آورد تا صمیمی ترین بازی خود را ارائه دهد.

دوستت دارم فیلیپ موریس داستان واقعی استیون راسل (کری) را شرح می دهد ، از روزهایی که او به عنوان یک پلیس در یک شهر کوچک گرفته تا زندگی جنایتکارانه اش. در طول راه ، راسل به جان فیلیپ موریس (مک گرگور) می افتد ، روحی ضعیف که تمام زندگی اش او را لگد زده است. فیلیپ در نهایت از طریق معایب منفی و فرارهای دقیق زندان ، باید تصمیم بگیرد که آیا عشق او به استیون ارزش همه دردسرهایی را دارد که استیون دعوت می کند.

این فیلم باعث ناراحتی بسیاری از افراد می شود. هتک حرمت مکرر همجنسگرایانه و برخی عناصر عمیقاً افسرده کننده وجود دارد. اما به لطف مک گرگور ، به نوعی همزمان دوست داشتنی است. او در این نقش ذوب می شود ، و دلشکستگی ها ، ترس ها و شادی های فیلیپ را با خود حمل می کند ، گویی که آنها از خود او هستند.

10ایان مک کلن (Cogsworth) - خدایان و هیولاها

زیبایی و وحش سومین همکاری بین یان مک کلن و کارگردان بیل کاندون است. خدایان و هیولاها ، اولین فیلم آنها با هم ، مک کلن را به عنوان نامزد بهترین بازیگر مرد در جوایز اسکار به ارمغان آورد. از آنجا ادامه داد مردان ایکس و ارباب حلقه ها و بقیه تاریخ گیک است. اما بهترین کار مک کلن ناشی از بازی وی در نقش جیمز وال ، کارگردان افسانه ای است فرانکشتاین .

در سال های گرگ و میش ، نهنگ گرفتار PTSD خود می شود ، در طی جنگ جهانی اول انتخاب می شود و آرزوی روزهای شکوه خود را دارد. گرچه شرایط او ناگوار است ، اما نهنگ مطمئناً با ظرافت در آنها قرار نمی گیرد. Whale که مستعد انجام بازی های ذهنی جنسی با مردان جوان است ، باغبان خوش تیپ و ساده دل خود ، Boon (برندان فریزر) را به خانه خود جذب می کند. آنچه که به عنوان درخواست ساده نهنگ از بون در نقاشی او آغاز می شود ، به یک نسخه آشفته و همجنسگرایانه از تبدیل می شود بلوار غروب آفتاب .

حداقل نهنگ نهنگ پیچیده است. او که مدتهاست مرده است ، راهی برای تخلیه وحشتهایی که در جنگ دیده است ندارد. بازیگری مک کلن داستان غم انگیز نهنگ را اجباری می کند و فیلم کاندون را به اوج اشک آور می رساند. اگرچه او همیشه گاندالف خاکستری خواهد بود ، خدایان و هیولاها برجستگی اوج زندگی طولانی مک کلن را برجسته می کند.

9جاش گاد (LeFou) - منجمد

جاش گاد هنگام بازی در تئاتر ، مهارت های تئاتر موسیقی خود را به نمایش گذاشت کتاب مورمون در برادوی در سال 2013 او نقش خانوادگی بیشتری را در یک موزیکال متفاوت بازی کرد. منجمد نه تنها به گاد با دیزنی (هدیه ای که ظاهراً ادامه می دهد) جلب کرد ، بلکه به او یک فرومایه دوست داشتنی هم داد که یار نازنین آمریکا شود. گاد با اولاف خواستار استعدادهای موسیقی و کمدی خود شد تا آدم برفی بی باک را به محبوب بچه های همه جا تبدیل کند.

اولاف با شروع کاراکترهای کمیک در فیلم های دیزنی کاملاً استاندارد است. او یک آدم برفی است که آرزو دارد شاهد تابستان باشد ، و دوستانش بیش از حد مودب (و صادقانه می گویند ، مجذوب عزم او هستند) نمی توانند به مسئله پر زرق و برق رویای خود اشاره کنند. شخص جانبی خراشیده و سرش در ابرها ، یک کهن الگوی نسبتاً رایج است. اگر یکی از آنها را بازی می کنید ، باید چیز اضافی را به میز بیاورید.

خوشبختانه ، گاد صداهای جدی Olaf را با جدیت بی شرمانه صدا می کند و بینندگان در هر سنی را به طرز عجیبی الهام می گیرد. در حالی که محبوبیت اولاف عمدتا به لطف قدرت بازاریابی دیزنی است ، عملکرد گاد نقش مهمی در روند اولاف داشت. و به وضوح گاد را به نفع دیزنی نگه داشت.

8لوک ایوانز (گاستون) - بلند بالا

اگر فقط لوک ایوانز را در فیلم های موفق موفقش دیدید ، دراکولا ناگفته و کلاغ سیاه به طور خاص ، هر کس انتظار کم شما را از او ببخشد. حتی پشتیبانی از قطعات در امتیازات بزرگ مانند سریع و خشمگین و هابیت کار زیادی برای افزایش این انتظارات انجام نمی دهد. اما یک بار می بینید بلند بالا ، جایی که ایوانز با تام هیدلستون ، الیزابت ماس ​​و جرمی آیرونز از یک بازیگر برتر است ، انتظارات شما بر این اساس سر به فلک می کشد.

واقع در دهه 1970 ، بلند بالا در یک مجتمع آپارتمانی اتفاق می افتد که خانواده های کم درآمد را به طبقه پایین منتقل می کند در حالی که ثروتمندان در طبقات آخر به راحتی استراحت می کنند. وضع موجود خون بسیاری از ساکنان کمتر خوش شانس ، از جمله ریچارد وایلدر ، ایوانز ، مستندساز سوسیالیست را می جوشاند. وایلدر نسبت به زندگی خود و افراد ثروتمندی که بالاتر از او (به معنای واقعی و معنایی) زندگی می کنند ناراحت است. او هر وقت می تواند در مهمانی های آنها دخالت می کند و دروازه های سیلاب را برای بی احتیاطی و ضرب وشتم باز می کند.

وایلدر خوک ، بلند و در نهایت خطرناک است. این یک عجب است که ایوانز می تواند علاقه ما به او را حفظ کند. اما او این کار را می کند. به عنوان وایلدر ، ایوانز در هر صحنه مانند یک توپ خراب کننده بشکه می زند. عجیب نیست که دیزنی او را به بازی گاستون فراخواند.

7کوین کلاین (موریس) - ماهی به نام واندا

کوین کلاین با این اجرای برنده اسکار ثابت کرد که کمدی عالی و بازی عالی از یکدیگر جدا نیستند. شوخی های کلاین در ماهی به نام واندا چیزی کمتر از یک بازی کاملا متعهد و بی تکلف در یک فیلم کپر هوشمند شلاق ندارند. کمدی یا خیر ، کلاین ستایش جاودانه ای را برای زنده کردن اوهوی متواضع ، بی ادب و ناامن از نظر عقلی پیدا می کند.

هنگامی که یک دزدگیر الماس به بیراهه می رود ، اتو و واندا باید در زندگی یک وکیل انگلیسی گرفتار و نفوذ کنند تا همه چیز را درست کنند. واندا قصد دارد وكیل را فریب دهد و اتو را به گلوله آتشین لجام گسیخته حسادت تبدیل كند. اتو هر بار که حماقت خود را می شناسد ، یک آدم شیطانی است که هر وقت عزت نفس خود را در معرض خطر قرار می دهد ، ضربه شلاق می زند (تا جایی که اصرار دارد باخت آمریکا در ویتنام مساوی باشد).

به یک بازیگر باهوش نیاز دارد که یک شخصیت خنگ را کار کند ، و یک بازیگر جدی که او را خیلی خنده دار کند. اجرای کلین از اوتو بسیار مشهور است. و حتی اگر او یک بازیگر آمریکایی است ، اما در این فیلم نشان می دهد که می تواند کاملاً در یک طرح مونتای پایتون جا بیفتد.

آیا یک دروغگوی کوچک در فصل 8 وجود خواهد داشت؟

6اما تامپسون (خانم پاتس) - بسیار زیاد درباره هیچ چیز

انتخاب بهترین اما اما تامپسون که در همان سال نامزد دو اسکار بازیگری شد ، معادل IMDb یافتن سوزن در انبار کاه است. یک بازیگر پرکار در همه ژانرها ، انتخاب یک اجرا به عنوان بهترین تامپسون اقدامی خجالتی به نظر می رسد. بنابراین بهترین احساس این است که یک گردش تامسون را انتخاب کنید که نه تنها عالی است بلکه کشیدن آن نیز سخت است. این مورد در مورد بئاتریس بسیار مورد علاقه شکسپیر است.

هیاهوی بسیار بر سر هیچ یک داستان کلاسیک از عشق است که از طریق یک سری سو mis تفاهم غریب از بین رفته و پیدا شده است. در خیلی زیاد هسته اصلی پویایی نفرت عشق بین بئاتریس و بندیک است (با بازی شوهر و آینده تامسون) سیندرلا کارگردان ، کنت براناغ). آنها به صورت کلامی اسپار می زنند تا احساسات واقعی خود را نسبت به یکدیگر مخفی کنند. اما سرانجام آنها باید غرور خود را ببلعند ، که انجام آن برای دو نفر که از غرور غرور دارند سخت است.

آسیب پذیری دشمن قدرت نیست. تامپسون این اصل را هنگام استفاده از بئاتریس روی میز آورد. تامپسون هر مونولوگ را با زبانی تیز آغشته می کند ، و هیجان بئاتریس را از یک حالت خوب به هم می زند. اما تامپسون همچنین به بئاتریس این اجازه را می دهد که حتی پس از کنار گذاشتن خط دفاعی ، قدرت خود را حفظ کند. شکسپیر افتخار می کند

5آودرا مک دونالد (مادام گاردروبه) - کشمشی در خورشید

نقشی که زمانی به بازیگر سنگین وزن Rube Dee تعلق داشته است ، نقشی نیست که به راحتی از عهده آن برآید. خوشبختانه آودرا مک دونالد هیچ چیز را سبک نمی گیرد. استعداد مشهور در فیلم ، تلویزیون ، تئاتر و موسیقی ، مک دونالد را هرگز نباید دست کم گرفت. تمام مواردی که در نظر گرفته شد ، به نظر می رسید مک دونالد برای یک قسمت نمادین مانند روت یانگر مقصد باشد.

بر اساس نمایش تحسین شده لورین هانسبری ، کشمشی در خورشید یک خانواده فقیر آمریکایی آفریقایی تبار در شیکاگو ساوت ساید زندگی می کند. با مرگ اخیر پدر سالارشان ، خانواده مشتاقانه منتظر چک بیمه عمر هستند. هرکسی برنامه های خود را برای چگونگی هزینه کردن در اختیار دارد. مک دونالد روت با یک درام خانوادگی و کینه های تازه پیدا شده درگیر طوفانی می شود. در تمام مدت او سعی می کند آینده پسرش را تضمین کند و با یک بارداری غیر منتظره کنار بیاید. بدون فشار.

خستگی روت روی صفحه باعث می شود که زنده ترین مخاطب احساس خستگی کند. مک دونالد بارهای شخصیت او را به قدری قانع کننده تحمل می کند که باعث می شود شما بخواهید به روت دست بدهید. او حتی در سخت ترین شرایط نیز روت را ثابت قدم می کند. او همچنین استعدادهای بازیگری شفابخش شان Combs (معروف به P. Diddy) را جبران می کند.

4استنلی توچی (Maestro Cadenza) - شیطان پرادا می پوشد

مریل استریپ کار هر بازیگری را دشوارتر می کند ، خصوصاً بازیگران فیلم های با مریل استریپ. استنلی توچی دو کار انجام داده است ، شیطان پرادا می پوشد و جولی و جولیا . توچی قطعاً نیازی به اثبات خود ندارد. او یک نامزد اسکار است که در آن جای دارد بازی های گرسنگی حماسه و MCU. اما حتی غول ها وقتی اسمشان روی پوستر فیلم در کنار مریل است ، لرز می خورند.

توچی در این فیلم نقش نایجل را بازی می کند شیطان پرادا می پوشد ، مدیر هنری در باند مجله او همکار دیرینه سردبیر ، میراندا پریستلی (استریپ) است. میراندا به هر اتاقی که وارد می شود دستور می دهد. مردم قبل از اینکه حتی آنجا باشد ، به دنبال خشنودی او می روند. به نظر می رسد فقط نایجل از سوی میراندا ترسیده نیست. نیگل در حالی که با او برابر نیست ، میراندا را می شناسد و هرگز سعی نمی کند خودش را به او ثابت کند. حتی ممکن است او باور کند که آنها دوست هستند ، تا اینکه میراندا کار رویایی خود را به شخص دیگری ارائه دهد.

استنلی توچی درخشش نیگل را با سهولت مجسم می کند ، حتی وقتی میراندا در آنها است صحنه ها را می دزد. او تماشای میراندا به اندازه ای جذاب است که دیدن خیانت در او را سخت می کند. نایجل به یک خطا وفادار است ، و هرگز پیش بینی نکرد که بخاطر وفاداری خود به میراندا مقصر باشد. توچی با ترکیبی متعادل از شوخ طبعی و انسانیت این نقش را کنترل می کند.

3Gugu Mbatha-Raw (Plumette) - آن سوی چراغ ها

لطفاً کسی حق امتیاز را به Gugu Mbatha-Raw بدهد. از او یک ابرقهرمان ، یک جدی بسازید. ستاره فیلم Gugu Mbatha-Raw باید یک چیز باشد. این باید پس از بازی فوق العاده او در آن سوی چراغ ها . مسلماً اخیراً Mbatha-Raw عملکرد خوبی داشته است. او در مقابل ویل اسمیت در بازی کرد ضربه مغزی ، و در یک قسمت به یاد ماندنی از بازی کرد آینه سیاه . هنوز هم ، هالیوود به او مدیون شهاب سنگی است ، شهرت کریس پرات- esque.

از همان دوران کودکی ، نونی Mbatha-Raw در کانون توجه قرار گرفت. او با آواز زیبا آواز برکت یافت ، و مادری که از آن بهره برداری کرد نفرین شد. به عنوان یک احساس پاپ بزرگسالان ، نونی از سال ها تبلیغ ناخواسته و مانند یک شی جنسی با او احساس توخالی می کند. او در پایین ترین نقطه خود اقدام به خودکشی می کند اما توسط یک پلیس قایق ر dreamیایی نجات می یابد. این دو شروع به دیدن همدیگر می کنند که اساساً بازسازی دراماتیک آن است ناتینگ کردن تپه .

با پیشرفت فیلم ، نونی به آرامی از آرایش سنگین و لباس های کاملاً پوشیده رها می شود و به دنبال یک زندگی با احساسات تر می رود. او پیروز می شود ، و شروع به نوشتن موسیقی می کند که در واقع برای او معنی دارد. قدرت ستاره Mbatha-Raw این شخصیت مشهور را به Noni می فروشد ، در حالی که عملکرد ارگانیک او Noni را به بشر می فروشد.

دوهتی موراهان (آگاته / افسونگر) - شغل بانک

هتی موراهان یکی از چهره های کمتر آشنا در است زیبایی بازیگران. قابل توجه ترین فیلم های او هستند آقای هلمز (تیم دیگر بیل کاندون / یان مک کلن) ، و شغل بانکی ، یک فیلم Heist که در دهه 1970 در لندن برگزار شد. در ابتدا، شغل بانکی به نظر می رسد که یک گای ریچی ناک اوت می کند. اما هنوز هم شایستگی های خود را دارد: روایتی پیشرانانه ، دلهره بصری و یک گروه دوست داشتنی به رهبری جیسون استاتهام (با یک چرخش کاملاً شگفت آور). زمان نمایش موراهان کوتاه است ، اما او بیشترین استفاده را می کند.

شغل بانکی هنگامی که قصد سرقت از یک بانک را دارند ، خدمه استاتهام را دنبال می کند. فکر می کنند این یک عملیات ساده است ، آنها ناخواسته درگیر توطئه ای با روابط با مقامات عالی رتبه در دولت انگلیس می شوند. موراهان نقش گیل ، جاسوس انگلیسی را بازی می کند. او به گروهی که مظنون به داشتن عکسهای سازنده از مقامات مذکور هستند نفوذ می کند.

گیل موراهان زنی باهوش است که حتی در صورت خطرناک بودن از کار خود لذت می برد. او از مخفی کاری مخفی خود لذت می برد ، اما خطرات ناشی از آن را دست کم می گیرد. متأسفانه ، این به قیمت زندگی او تمام می شود. حیف است که مرگ گیل را تماشا کنیم و موراهان شایسته تقدیر است که در مدت زمان کمی که روی صفحه است ما را مانند او دوست داشت.

1ناتان مک (تراشه) - بابل

انصافاً ، این تنها عملکرد ناتان مک در خارج از صحنه است زیبایی و وحش . قبل از این که نقش Chip ، نوعی لیوان چای خوری را نابود کند ، یک نقش مهمان در سریال درام پلیس 4 داشت ، بابل . ایجاد شده توسط دنی بویل (معروف ترین برای کارگردانی) میلیونر زاغه نشین و 127 ساعت ) ، بابل داستان یک متخصص روابط عمومی آمریكا (بریت مارلینگ) را كه اسكاتلند یارد استخدام كرده تا چهره عمومی نیروی پلیس را ایجاد كند ، روایت می كند. مك در دو قسمت از فصل اول نمایش حضور داشت.

با نام مک مرتبط با کارگردانی برنده اسکار مانند دنی بویل ، کار حرفه ای او شروع بسیار خوبی است. و مستقیماً از این پروژه به دیزنی بروید و خود را با فهرست استعدادهای بی نظیر بالاتر هماهنگ کنید ، وضعیت او به عنوان یک ستاره کودک فقط از اینجا می تواند بهبود یابد. امیدوارم که او در تجارت نمایشی آینده روشنی در پیش داشته باشد. او مطمئناً آرزوهای خود را به اندازه کافی بالا آورده است.

---

زیبایی و وحش در هفدهم مارس در سینماها اکران می شود.