دکستر: 5 زوج که طرفداران آن را دوست داشتند (و 5 زوج ما از آنها متنفریم)

چه فیلمی را ببینید؟
 
منتشر شده در 5 اوت 2020

دکستر ممکن است نمایشی در مورد عاشقانه نبود، اما تعداد انگشت شماری از زوج ها را به نمایش می گذاشت. برخی مورد علاقه طرفداران قرار گرفتند در حالی که برخی دیگر بسیار مورد تحقیر قرار گرفتند.










زمان نمایش دکستر اکنون یکی از محبوب ترین و اصلی ترین سریال های درام جنایی آمریکایی و همچنین یکی از بهترین ها است. دکستر ممکن است یک قاتل زنجیره ای باشد، اما این هرگز او را از داشتن یک زندگی معمولی و بنابراین روابط تقریباً واقعی منع نکرد. به دلیل شخصیت پیچیده اش - و شاید نیاز به احساس پذیرفته شدن، او اغلب به روابط خاص اما جذابی دست می یابد (همانطور که اغلب با شخصیت های این ژانر اتفاق می افتد).



مطالب مرتبط: 10 بهترین زوج تلویزیونی دهه گذشته، رتبه بندی شده

5 شخصیت قدرتمند انیمه تمام دوران

اطرافیانش، مانند خواهر یا همکارانش، اغلب به او الهام می‌دهند و او را در روابط انسانی‌اش راهنمایی می‌کنند. اما روابط حتی برای شخصیت های معمولی آسان نیست. در اینجا تعدادی از دوست‌داشتنی‌ترین و منفورترین زوج‌های این سریال را مشاهده می‌کنید.






منفور: دکستر و لیلا

علی‌رغم آنچه لیلا وست ادعا می‌کرد، این دو هرگز نمی‌توانستند با هم کار کنند - و در واقع این کار را نکردند. دکستر در لحظه‌ای آسیب‌پذیر بود، زیرا تلاش می‌کرد راهی برای توقف کشتن و غلبه بر آسیب‌های دوران کودکی‌اش پیدا کند.



لیلا همیشه آدم بدی بوده است و به همین دلیل، در فکر ملاقات با همنوع خود، شخصی شبیه او، وسواس داشت. شیمی و اشتیاق وجود داشت تا اینکه او شروع به تعقیب او کرد. با این حال، دکستر به کشتن بی گناهان علاقه ای نداشت و چیزی قوی تر برای ریتا احساس می کرد.






عاشق: دبرا و جوی

دبرا هرگز دقیقاً در مدیریت روابط بهترین نبوده است، به نوعی مانند دکستر، اما به روشی متفاوت. با این حال، با وجود فراز و نشیب ها، رابطه او با جوی قرار بود پایان بازی باشد.



جوی کوین از او مراقبت کرد، از او مراقبت کرد و هنگام مرگ او را غمگین کرد. او خیلی دیر فهمید که کوین چقدر او را دوست دارد. قبل از مرگ او نیز نامزد کردند و بسیار به خوشبختی و ثبات نزدیک بودند.

منفور: دبرا و رودی

دبرا و رودی قبلاً زوجی دوست داشتنی، جذاب و پرشور بودند. حداقل قبل از اینکه معلوم شود یک قاتل زنجیره ای است اینگونه به نظر می رسید. او از او برای رسیدن به دکستر استفاده کرد، تقریباً سعی کرد او را بکشد و واضح است که هرگز او را دوست نداشت. به راحتی می توان فهمید که چرا این زوج وحشتناک و سمی هستند.

مطالب مرتبط: دکستر: هر قاتل سریالی از کمترین تا شرورترین، رتبه بندی شده است

او دب را که لایق درگیر شدن در داستانی نبود که حتی از آن خبر نداشت، با ضربه ای جدی و دلشکستگی وحشتناک ترک کرد.

آیا یک فیلم خاطرات جدید از یک فیلم بچه بی روح وجود دارد؟

عاشق: دکستر و لومن

دکستر و لومن مدت زیادی در کنار هم نبودند اما هنوز پیوند بسیار خاصی داشتند. او از همان شکارچیانی که دکستر شکار می کرد جان سالم به در برده بود و آنها در حالی که او سعی می کرد انتقامش را بگیرد با هم ملاقات کردند. در آن لحظه، یک بیعت قوی متولد شد.

هر چه بیشتر با هم کار می کردند، بیشتر همدیگر را می شناختند و بیشتر به هم نزدیک می شدند. او برای اولین بار با کسی ملاقات کرده بود که می توانست ضربه و اصرار او را درک کند.

منفور: دکستر و دبرا

یکی از عجیب ترین پیچش های داستان زمانی بود که دبرا به لطف پیشنهاد درمانگرش ناگهان متوجه شد که عاشق دکستر، برادر خوانده اش که با او بزرگ شده است، شده است. او به احساسات خود اعتراف کرد و طرد شد، اما به نظر می رسد بخشی از مردم از اضافه شدن رمانتیک به رابطه خود لذت می برند.

با این حال، دکستر، علاوه بر اینکه برادرش و یک قاتل زنجیره‌ای بود، مستقیماً در ارتباط بود یا عامل بیشتر آسیب‌های او بود. زمانی شروع شد که او دوران کودکی پدر و دخترش را دزدید، به رودی رفت و سپس مرگ او .

عاشق: دکستر و هانا

دکستر و هانا پیوندی بسیار خاص و پرشور داشتند. اولین چیزی که باعث می شود فکر کنید آنها با هم عالی هستند این است که هر دو قاتل زنجیره ای با رمز هستند.

مرتبط: دکستر: هر شریک از کمترین تا مفیدترین، رتبه بندی شده

آنها مجبور نیستند چیزی را از یکدیگر پنهان کنند، آنها ارزش های یکسانی دارند (مثلاً: هرگز به یک بی گناه آسیب ندهید) و زمانی که هر دو تنها بودند و به شخص جدیدی نیاز داشتند ملاقات کردند. این ممکن است توضیح دهد که چرا آنها خیلی سریع کلیک کردند و عاشق شدند. دکستر آنقدر به او اعتماد کرد که تصمیم گرفت پسرش هریسون مورگان را به او بسپارد. او تنها زنی بود که او پس از ریتا دوستش داشت.

منفور: لاگوئرتا و آنجل

در ابتدا، آنجل باتیستا و ماریا لاگوئرتا مانند یک زوج بامزه به نظر می رسیدند که به طور بالقوه می توانستند دوام بیاورند. قبلاً همه چیز هیجان انگیز و ساده بود، اما رابطه آنها بلافاصله پس از ازدواج شروع شد.

موسیقی روزی روزگاری در هالیوود

آنجل بیش از حد حسود و تکانشی بود، در حالی که لاگوئرتا بیش از حد خودخواه و قدرتمند بود. او تقریباً با تعقیب او اولین مشکلات را ایجاد کرد و او برای همیشه به آن پایان داد و برای تضمین ترفیع خود درخواست طلاق کرد.

عاشق: دبرا و آنتون

دبرا مورگان و آنتون بریگز چندان دوام نیاوردند، بیشتر به این دلیل که قلب او از قبل به شخص دیگری تعلق داشت. این زمانی بود که او به خصوص در هم ریخته بود، که می تواند توضیح دهد که چرا او اینقدر با او رفتار ضعیفی داشت.

او و آنتون از همان لحظه اول که همدیگر را ملاقات کردند، شیمی داشتند، و او مردی کاملاً خونسرد و دلسوز بود. او همچنین یک شروع تازه بود، فردی جدید و متفاوت که به او احترام می گذاشت، به همین دلیل آنها زوج خوبی بودند.

منفور: ریتا و پل

هر کسی که سریال را تماشا کرده می‌داند که چرا این دو هرگز نباید با هم می‌شدند. پل با او خشونت آمیز و شدیداً توهین آمیز بود، هم از نظر فیزیکی و هم کلامی. پس از بیرون آمدن از زندان، او سعی کرده بود اعتماد او را به دست آورد و برای فرزندانشان پدری کند، اما همچنان بی ثبات، حیله گر و دستکاری بود.

نفس وحشی بهترین راه برای ساخت روپیه

او برای همیشه ریتا و فرزندانش را علامت گذاری کرد. دیدن ریتا که در مقابل او ایستاده و زندگی‌اش را پس از تمام دردی که متحمل شده بود، به هم پیوند می‌دهد، قدرت‌بخش بود.

عاشق: ریتا و دکستر

ریتا یک روح بی گناه و مهربان و دکستر یک قاتل زنجیره ای بود. این عامل اصلی است که ممکن است نشان دهد آنها نباید زوج باشند. دکستر در واقع به اندازه کافی برای او خوب نبود، اما با این حال هرگز به او یا فرزندانش آسیب نمی رساند و تمام تلاش خود را می کرد تا از آنها محافظت کند. او چیزهای زیادی در مورد انسانیت، خانواده و عشق از او آموخت.

او در نگاه اول زمین نخورد، اما با گذشت زمان به او علاقه مند شد و به ریتا، آستور و کودی وابسته شد. همه آنها به عنوان یک خانواده و داشتن یک فرزند دیگر از یکدیگر مراقبت کردند. او کاملاً عاشق او شد و کمی قبل از قتل او خیلی دیر به اهمیت او پی برد. پس از مرگ او، او برای مدتی کاملاً دیوانه شد.

بعدی: دکستر: 10 صحنه که حتی طرفداران هم ندیدند که بیاید