هری پاتر: شخصیت های اصلی، رتبه بندی شده بر اساس شخصیت آرک

چه فیلمی را ببینید؟
 
به روز شده در 12 دسامبر 2021

در هم تنیدگی هر شخصیت اصلی در هری پاتر و قوس های آن ها استادانه انجام شده است. در اینجا نحوه مقایسه سفر آنها با یکدیگر است.










اگرچه اولین کتاب در سال 1997 منتشر شد، هری پاتر همچنان یکی از محبوب‌ترین و موفق‌ترین فرنچایزهای فانتزی در تمام دوران است و شخصیت‌های آن جزو محبوب‌ترین‌های تاریخ هستند.



مطالب مرتبط: اگر هری پاتر در ایالات متحده ساخته می شد چه می شد؟ (بازسازی شخصیت ها)

بسیاری از شخصیت‌های اصلی سریال به اندازه خوانندگان کتاب‌ها جوان بودند، در حالی که برخی دیگر بزرگسالان خسته‌ای بودند. بدون توجه به سن آنها، شخصیت ها در طول سال ها بسیار تغییر کردند، حتی اگر برخی از آنها بیشتر از دیگران تغییر کردند. در اینجا نحوه مقایسه سفرهای آنها آمده است.






به روز شده در 12 دسامبر 2021 توسط متیو رودوی: قوس های شخصیتی شخصیت های اصلی مانند سوروس اسنیپ و هری پاتر هرگز فراموش نمی شوند و هنوز هم اغلب توسط طرفداران مورد بحث قرار می گیرند. با این حال، شخصیت‌های اصلی دیگری نیز وجود دارند که به‌عنوان شخصیت رشد کرده‌اند و دارای قوس‌هایی هستند که به همان اندازه جذاب هستند. این شخصیت‌ها همچنین شایسته یادآوری و کشف قوس‌هایشان هستند، به‌ویژه که طرفداران بیستمین سالگرد فیلم هری پاتر و سنگ جادو را جشن می‌گیرند.



ولدمورت

تام ریدل همیشه شرور نهایی نبود، اما جاه طلبی او و همچنین نفرت از خانواده ماگلش، او را به یک متعصب تبدیل کرد که می خواست بر جهان حکومت کند.






برادر پل واکر چه صحنه هایی انجام داد

جاه طلبی او در پایان به سقوطش ختم شد، زیرا او روح خود را از هم پاشید تا جاودانه شود و هورکراکس ها را ایجاد کرد که به هری اجازه دادند آنها را نابود کند و ولدمورت را بکشد. او از اشتباهات خود درس نگرفت و به عنوان یک شخصیت رشد نکرد.



سیریوس بلک

سیریوس بلک همیشه شجاع، جسور و مشتاق ایستادن برای کسانی بود که دوستش داشت. آنچه او در طول سالها به دست آورد بلوغ و خرد بود. او از طریق پدرخوانده بودن هری و تلاش برای ایجاد الگوی مثبت برای او چیزهای زیادی از این موضوع آموخت.

مربوط: ۷ بار برای سیریوس احساس بدی کردیم (و ۷ بار از او متنفر بودیم)

در حالی که سیریوس از بسیاری جهات رشد کرد، او هنوز از برخی تمایلات مضر مانند تکانشگری، عصبانیت و تعصبات طولانی مدت خود پیشی نگرفت. این چیزها به طرز غم انگیزی به خیانت کریچر و تصمیم او برای رفتن به دپارتمان اسرار کمک کرد، همه اینها به مرگ دلخراش او منجر شد، مرگی که می شد از آن اجتناب کرد.

مولی ویزلی

مولی ویزلی مادری و غالباً بیش از حد محافظه کار همیشه عشق شدیدی به فرزندانش داشت. با این حال، مولی ثابت کرد که هویت او بسیار بیشتر از این است، زیرا او به عضوی حیاتی در Order of the Phoenix تبدیل شد. علاوه بر این، زمانی که بلاتریکس لسترنج سعی کرد جینی را در طول نبرد هاگوارتز بکشد، مولی بدون تردید با بلاتریکس مقابله کرد.

مولی با مرگ خوار قدرتمند دوئل کرد و کسی بود که او را کشت. مولی نشان داد که او چیزی بیش از یک کهن الگوی مادرانه است و برای دفاع از عزیزانش و نجات جهان از ظلم و ستم هر کاری لازم باشد انجام خواهد داد.

پارو لوپین

ریموس لوپین که از گرگینه بودن خجالت می کشید و نگران این بود که چگونه وضعیت خود می تواند به دیگران آسیب برساند، سعی کرد تا بیشتر عمر خود را از جامعه منزوی کند. با این حال، دوستی هایی که او در دوران دانشجویی در هاگوارتز و سال ها بعد به عنوان استاد دفاع در برابر هنرهای تاریک ایجاد کرد، نشان داد که این اشتباهی بود که لوپین خودش را پنهان کرد.

او به عنوان یک دوست، معلم، مربی چیزهای زیادی برای ارائه داشت و رابطه او با نیمفادورا تونکس نشان داد که او چقدر باید به عنوان یک شریک عاشقانه ارائه دهد. در کتاب‌ها، او برای مدت کوتاهی فکر می‌کرد که وقتی تونکس از فرزندش باردار شد فرار کند - کسی که نگران بود مانند او یک گرگینه باشد - اما لوپین به سرعت به تونکس بازگشت و بقیه عمرش را به عنوان یک حامی و باهوش زندگی کرد. و مرد شجاع

لونا لاوگود

علائق و رفتارهای عجیب لونا لاوگود او را در اولین سال های حضورش در هاگوارتز تبدیل به فردی تنها کرد. وقتی با هری، نویل و دیگر اعضای ارتش دامبلدور دوست شد، لونا دیگر مجبور نبود تنها باشد.

او به عنوان بخشی از یک گروه پذیرفته شد، در حالی که هنوز ویژگی‌هایی را حفظ کرده بود که در وهله اول او را به فردی منحصر به فرد تبدیل می‌کرد. رشد لونا نشان می‌دهد که یک فرد می‌تواند فردیت خود را حفظ کند و در عین حال در میان دوستان و همسالان خود گنجانده شود و پذیرفته شود.

هفت پادشاهی بازی تاج و تخت چیست؟

نویل لانگ باتم

نویل سال ها در هاگوارتز بی رحمانه مورد آزار و اذیت و تمسخر قرار گرفت. وقتی در مقابل هری، رون و هرمیون ایستاد و سعی کرد از ترک برج گریفیندور جلوگیری کند. سنگ جادو ، شجاعت و عزم اخلاقی فوق العاده ای را نشان داد و این که نویل بسیار بیشتر از چیزی که هر کسی تصور می کرد توانایی داشت.

از طریق ارتش دامبلدور و ظلمی که هاگوارتز و کل دنیای جادوگری را فرا گرفت، نویل هرگز آن شجاعت و عزم اخلاقی را که طرفداران در کتاب اول مشاهده کردند، فراموش نکرد. در هاگوارتز، نویل رهبر ارتش دامبلدور و مقاومت در برابر مرگ خواران شد و حتی کسی بود که آخرین هورکراکس ولدمورت را نابود کرد.

رد هاگرید

روبئوس هاگرید اولین کسی بود که هری را با مفهوم جادو آشنا کرد - با دیدار هری در جشن تولد 11 سالگی او.

هاگرید به هری گفت که او یک جادوگر است و سپس در حالی که هری در هاگوارتز درس می خواند، همچنان دوست او بود. و حتی با وجود اینکه خود هاگرید تغییر چندانی در شخصیت خود ایجاد نکرد، او همچنان یکی از بخش های حیاتی سریال باقی ماند زیرا او مانند هر دوست خوب از هری حمایت می کرد.

مینروا مک گوناگال

زندگی خصوصی مینروا مک گوناگال عمدتاً مخفی نگه داشته می شد، اما به عنوان یک استاد، او در طول زمان تکامل یافت. او در ابتدا سختگیر و بی احساس به نظر می رسید اما بعداً ثابت کرد که عمیقاً به افراد نزدیک خود اهمیت می دهد.

و هنگامی که زمان دفاع از هاگوارتز در برابر ارتش ولدمورت فرا رسید، مک گوناگال شجاعانه برای خانه‌اش جنگید، که پیروزی را برای همه افراد درگیر در نبرد - از جمله خودش - شیرین‌تر کرد.

ران ویزلی

برخلاف بهترین دوستانش، هری و هرمیون، رون ویزلی چندان تغییری نکرد. درست است که او کمی شجاع تر شد و بیشتر به خود ایمان داشت - که با مبارزه با ولدمورت و خدمتکارانش نشان داد.

مطالب مرتبط: شخصیت‌های هری پاتر و سنگ فیلسوف، رتبه‌بندی بر اساس دوست‌داشتن

اما برخلاف هری و هرمیون، رون هیچ جاه‌طلبی بزرگ‌تری برای ساختن چیزی از زندگی‌اش نداشت و در نهایت در مغازه برادرش کار کرد. او خوشحال به نظر می رسد اما تغییر شکل دوستانش به سادگی مهم تر است.

آلبوس دامبلدور

هر چه خوانندگان بیشتر در مورد آلبوس دامبلدور می دانستند، آشکارتر می شد که دامبلدور رازهای تاریک زیادی را در گذشته خود پنهان کرده بود.

او همیشه با هری صادق نبود و می توانست کوچکترین دستکاری کند. قوس شخصیتی دامبلدور زمانی به پایان رسید که او اجازه داد توسط اسنیپ کشته شود - اما قبل از این اتفاق، دامبلدور تمام تلاش خود را انجام داد تا مطمئن شود هری می تواند در پایان ولدمورت را شکست دهد.

هرمیون گرنجر

به نوعی، هرمیون گرنجر همیشه آدم بدی بود. او فقط باید یاد می گرفت که چگونه با مردم کنار بیاید، چگونه دوست پیدا کند و هوش و ذات مهربان خود را ترکیب کند. هرمیون همیشه جاه طلب و باهوش بود، او اجازه نمی داد دیگران به او دیکته کنند که او چگونه رفتار کند یا چگونه به نظر برسد.

او به عنوان یک زن مستقل و قدرتمند بزرگ شد که به عنوان وزیر سحر و جادو کار می کرد و او هم توانست حرفه ای بسازد و هم خانواده تشکیل دهد.

سوروس اسنیپ

سوروس اسنیپ همیشه دلسوزترین شخصیت نبود - و برای طولانی‌ترین زمان، به نظر می‌رسید که او آنتاگونیست باقی خواهد ماند. اسنیپ از هری متنفر بود، او نسبت به بسیاری از دانش‌آموزان بی‌اعتنا بود، برخی از آنها (مانند نویل) را مورد آزار و اذیت قرار داد و سپس معلوم شد که برای ولدمورت کار می‌کند.

مطالب مرتبط: 10 شخصیت هری پاتر که در فیلم ظاهری درست نداشتند

با این حال، هری در نهایت متوجه شد که اسنیپ در تمام این مدت یک مامور مضاعف بوده است، و همانطور که او اطلاعات بیشتری در مورد گذشته اسنیپ کسب کرده است، همچنین متوجه تمام کارهای خوبی که اسنیپ برای دامبلدور و خود هری انجام داده است، شد.

مرده در روز یا جمعه سیزدهم

دراکو مالفوی

دراکو مالفوی به عنوان یک آنتاگونیست معمولی شروع به کار کرد که هدف اصلی آن دشوار کردن زندگی قهرمان تا حد امکان بود. اما همانطور که اطلاعات بیشتری در مورد زندگی دراکو و خانواده اش در دسترس قرار گرفت، همچنین مشخص شد که دانش آموز جوان اسلیترین چیزهای بیشتری نیز دارد.

در نهایت، دراکو توانست علیه ولدمورت شورش کند، از کشتن دامبلدور امتناع کرد، با زنی که دوستش داشت ازدواج کرد، پسرش را به خوبی بزرگ کرد و حتی موفق شد با هری آشتی کند. برای مردی که عادت داشت به همه اطرافیانش کلمات نفرت انگیز پرت کند بد نیست.

جینی ویزلی

با وجود اینکه جینی به اندازه کتاب ها فضای زیادی در فیلم ها نداشت، اما در سریال دستخوش تحولی جدی شده است. وقتی برای اولین بار ظاهر شد، او فقط یک کودک بود، قابل اعتماد، شیرین، اما به راحتی قابل دستکاری. این به ولدمورت اجازه داد تا به لطف جینی اتاق اسرار را باز کند.

وقتی جینی بزرگ شد، خشن و روشن فکر، باهوش و بامزه شد. او کوییدیچ بازی کرد، از خجالتی بودن در کنار هری دست کشید و در نهایت توانست به چیزی که می‌خواست برسد. او با هری ازدواج کرد و قبل از اینکه به نوشتن در مورد ورزش مورد علاقه خود روی آورد، به طور حرفه ای کویدیچ بازی کرد.

هری پاتر

هری شخصیت اصلی سریال است - بنابراین منطقی است که قوس شخصیت او نیز جزئی ترین شخصیت باشد. هری باید چیزهای زیادی یاد می گرفت، خطرات و دشمنان زیادی را شکست می داد تا سرانجام بتواند با همسرش جینی و سه فرزندش زندگی آرامی داشته باشد.

هری همیشه به بهترین شکل رفتار نمی کرد، اما با بالا رفتن سن، صبورتر و کمتر تکانشگر شد. ناگفته نماند که او موفق شد ولدمورت را شکست دهد که امتیاز بدی برای یک فرد جوان نیست.

بعدی: بزرگترین شخصیت گمشده هر فیلم هری پاتر