Megamind دریم ورکز ممکن است فقط یک موفقیت متوسط در گیشه داشته باشد، اما این فیلم الهامبخش میمهای بیشماری است.
با اطلاعیه اخیر از راهنمای مگامایند برای دفاع از شهر خود با آمدن به Peacock، به نظر میرسد که اینترنت در حمایت آنها از چیزی که بسیاری در سال 2010 بهعنوان یک فیلم کلی دریمورکس نوشته بودند، تأیید شده است. مخاطبان اکنون میبینند که فیلم با توجه به نحوه نقد رسانههای ابرقهرمانی از زمان خود جلوتر بوده است.
در حالی که مگامایند ممکن است به اندازه روشنگری نباشد پسر ها با ساختارشکنی تجاری گرایی ابرقهرمانی، طنز گسترده فیلم و تمایل به تمسخر داستان های ابرقهرمانی، آن را به یک ویژگی جاودانه تبدیل کرده است. هیچ چیزی در فیلم وجود ندارد که آن را به طور خاص به سال 2010 مرتبط کند، و این واقعیت، همراه با کمدی تند، در درک اینکه چرا میم های مگامایند همچنان در اینترنت محبوب هستند، بسیار مهم بوده است.
مقداری تصادف
در حالی که به طور کلی رد کردن تئوری های توطئه به عنوان غوغاهای بیهوده شهروندان ناآگاه آسان است، نادیده گرفتن شباهت های بین مگامایند و من نفرت انگیز . همانطور که میم اشاره می کند، هر دو فیلم در مورد افراد شروری هستند که توسط مینیون های احمقانه کمک می شوند و با پایان فیلم های خود تبدیل به افراد خوبی می شوند.
مربوط: طبق گزارش Reddit، 10 فیلمی که مستحق یک دنباله بودند و یکی از آنها را به دست نیاوردند
اگرچه به احتمال زیاد یکی از فیلم ها از دیگری در طول تولید الهام گرفته شده است، باید توجه داشت که ویژگی های هر داستان متفاوت است. مگامایند در مورد این است که چگونه یک مرد قادر به تغییر است زمانی که فرصتی برای انجام آن داده می شود، در حالی که من نفرت انگیز به دلیل خانواده بیشتر بر دلسوزتر شدن متمرکز است.
او این کار را کرد
کل طرح از مگامایند بر اساس ایده یک ابرشرور ساخته شده است که در واقع موفق به کشتن دشمن اصلی خود می شود. در حالی که Megamind مانند یک سرکش در میم است، برنامه او از نظر فنی بی عیب و نقص نبود با توجه به این واقعیت که مترو من به او اجازه داد برنده شود.
فراتر از خلاصه کردن فرضیه فیلم، میم همچنین برای توصیف پایانی کار می کند، جایی که مگامایند به طور قانونی خود را ثابت می کند. برخلاف همه شانس ها، او توانست تایتان را شکست دهد و شهر را نجات دهد، علیرغم اینکه مردم به او ایمان کمی داشتند.
دلقک راه خود را از زندان
با توجه به صداپیشگی توسط ویل فرل خنده دار، Megamind چیزی شبیه یک فریبکار کمیک است. نقشه های ابرشرور او هرگز به چیزی بیش از تلاش های احمقانه برای تصرف شهر نمی رسد، و دوران او در زندان چیزی برای تغییر رفتار شخصیت انجام نمی دهد.
علیرغم میم که به عدم پشیمانی مگامایند در مورد جنایات خود اشاره می کند، همچنین به این ایده اشاره دارد که مگامایند فردی نسبتاً بی ضرر است. او ممکن است مسئول میلیونها دلار خسارت مالی باشد، اما او هرگز عمداً در درگیریهای خود با مترو من به کسی صدمه نزده است.
برای یک پسر آبی رد شد
هال استوارت به عنوان یک شخصیت فرعی احمق اما دوست داشتنی شروع می شود مگامایند که عاشق همکارش روکسان ریچی است. علیرغم نشانههای واضحی که نشان میدهد روکسان به او علاقهای ندارد، هال به تعقیب او ادامه میدهد تا اینکه کاملاً مشخص کند که این دو قرار نیست باشند.
مربوط: 10 فیلمی که نمیدانستید توسط DreamWorks ساخته شدهاند
بازیگران به ب در آپارتمان 23 اعتماد نکن
در حالی که میم از دیدگاه هال می آید و سطحی از همدردی را به شخصیت می بخشد، به خطر وسواسی هال نیز اشاره می کند. این شخصیت بر این باور است که روکسان متعلق به اوست و این زنستیزی در نهایت باعث میشود که پس از اعطای قدرتهای فوقالعاده، راهی شرورانه را طی کند.
سرعت پیاده روی در نزدیکی
روکسان ریچی مورد علاقه چندین شخصیت در فیلم است مگامایند . او و مترو من قبلاً یک چیز بودند، همکارش هال دائماً به او نگاه میکند و حتی مگامایند نیز پس از اینکه کسوت برنارد را به خود میگیرد شروع به له کردن او میکند.
به دلیل تعداد افرادی که می خواهند با رکسانا باشند، منطقی است که او هوشیار باشد و نگران باشد که مردم روی او خزنده باشند. طنز همه چیز این است که کسی که اوست که نمی تواند بفهمد کسی که بیشتر از همه او را خزنده است، شخصی است که او شروع به ملاقات کرده است.
مگامایند اولین بار آن را انجام داد
در حالی که هیچ جا به اندازه جنایت و اتهامات سیاسی نیست پسر ها ، DreamWorks' مگامایند ابتدا ژانر ابرقهرمانی را زیر و رو کرد. این دو ویژگی تا حد زیادی بر گفتن چیزهای مختلف با داستان های خود متمرکز شده اند، اما هر دو تصویری 'واقع گرایانه' از آنچه که وقتی مردم ابرقهرمان می شوند را ارائه می دهند.
چیزی که میم EquivalentInflation را بسیار قدرتمند می کند این است که بین دو ویژگی مشابهی ترسیم می کند که اکثر مردم حتی به مقایسه آن فکر نمی کنند. هدف Megamind خانوادهها است در حالی که Boys برای بزرگسالان طراحی شده است، با این حال هر دو نشان میدهند که چگونه افراد وقتی «فوقالعاده» میشوند، تبدیل به تند و تیز خودخواه میشوند.
شرورها در مقابل ابرشرورها
حول محور یکی از نمادین ترین لحظات از مگامایند ، میم نیکسونیکو چندین جنبه از فیلم Megamind را خلاصه می کند. کاربرد آشکار این میم در مقایسه آن با یکی از اولین صحنه های فیلم است، جایی که مگامایند پس از شکست در دوست یابی در مدرسه (تا حدی به لطف مترومن) تصمیم می گیرد تبدیل به یک ابرشرور شود.
مطالب مرتبط: 10 باهوش ترین شرور DreamWorks، رتبه بندی شده
در حالی که این سناریو نشان می دهد که مگامایند در ابتدای فیلم چقدر انتقام جو است، او تا حد زیادی به رقابت خود با مترومن به عنوان یک بازی نگاه می کند. بنابراین وقتی او با تایتان روبرو میشود، از اینکه قهرمان تازهکار چقدر جدی با دستکاریهای مگامایند برخورد میکند، شوکه میشود.
مترومن را بکشم؟
مانند جوکر، مگامایند معادل ابرشرور سگی است که در حال تعقیب اتومبیل است. او دائماً در حال طراحی نقشه هایی برای شکست مترومن است، اما وقتی مگامایند در واقع موفق می شود دشمن اصلی خود را از بین ببرد، نمی داند با خودش چه کند.
اگرچه مگامایند به چیزی که میخواست رسید، اما انتظار نداشت که از جرم و جنایت خسته شود. این یک پیامد غیرقابل پیشبینی اقدامات او بود و در نهایت او را به سمت قهرمان شدن سوق داد.
آزمایش ها و مصیبت ها
در سراسر فوق العاده دست کم گرفته شده مگامایند ، چندین شخصیت از آزمایشات و مصیبت ها عبور می کنند. به جرات می توان گفت که مترومن هنگام رویارویی با مگامایند در نبردهای همیشگی آنها از این طریق می گذرد، اما شخصی که بیشترین آزمایش را پشت سر می گذارد، مسلماً خود مگامایند است.
بیشتر مگامایند به تلاش های شخصیت برای یافتن معنی پس از از دست دادن دشمن اصلی اش اختصاص دارد. اقدامات او برای ایجاد یک ابرقهرمان جدید، متأسفانه، به سختی بیشتری برای شخصیت منجر می شود زیرا در نهایت دوستان خود را دور می کند و باید شهر را از تهدیدی که ایجاد کرده است نجات دهد.
بالاخره یک دوست دختر دارم
علیرغم آدمرباییهای مداوم، رکسان بخشی از نقشههای او بود که شامل مترو من میشد، مگامایند علاقه زیادی به زنی که مدام با او درگیر بود نشان نمیداد. آن دو نسبت به یکدیگر تحقیر میکردند و بیگانه آبی صادقانه با توجه به دوران کودکیاش اصلاً انتظار نداشت که عشق پیدا کند.
اگرچه در بخش عاشقانه، شانسها در برابر مگامایند وجود داشت، او به نوعی عشق را در پایان فیلمش پیدا کرد. انگیزه رابطه او با رکسان ممکن بود بر اساس دروغ و دستکاری ساخته شده باشد، اما دومی توانست مگامایند را به محض اینکه تصمیم گرفت مترو سیتی را از دست تیتان نجات دهد، ببخشد.