طرفداران همیشه از انتخاب های رابطه در برنامه خوششان نمی آمد. در اینجا چند مورد علاقه قابل توجه طرفداران وجود دارد، و برخی از طرفداران روابط آرزو می کنند که آنها بتوانند فراموش کنند.
در اصل خود، روزی روزگاری نمایشی درباره عشق، خانواده و روابط بود. هر درس حول محور یادگیری معنای عشق واقعی می چرخد. عشق واقعی نیز راه حل بسیاری از مشکلات دنیای آنهاست. و در طول هفت فصل سریال، ما تماشا میکنیم که مردم از طریق آن روابط دشوار عبور میکنند. به خصوص زمانی که دنیای آنها توسط هیولاهای جادویی، ملکه های شیطانی و نفرین های تاریک تهدید می شود. برای اکثر شخصیت ها، پایان خوش آنها به معنای یافتن عشق واقعی است، و بیشتر آنها این را دریافت می کنند.
مطالب مرتبط: روزی روزگاری: 10 جزئیات پنهان در مورد لباس هایی که توجه نکردید
همانطور که گفته شد، طرفداران همیشه انتخاب های رابطه در نمایش را دوست نداشتند. در طول سالها، هر یک از شخصیتها سفری اکتشافی را طی کردند تا بفهمند عشق واقعی برای آنها چه معنایی دارد. در برخی موارد، این به معنای جفت شدن با شخصی بود که طرفداران می دانستند برای آنها اشتباه است. در اینجا برخی از قابل توجه ترین موارد مورد علاقه طرفداران، و برخی از طرفداران روابط آرزو دارند که آنها را فراموش کنند.
پشت: رجینا و رابین هود
طرفداران این عاشقانه را دوست داشتند زیرا به معنای فرصتی دوباره برای یک پایان خوش برای ملکه شیطان سابق بود. حتی نامی هم برایشان گذاشتند، ملکه قانون شکن. رجینا و رابین هر دو عشق واقعی خود را در گذشته از دست داده بودند، بنابراین این یک رستگاری برای هر دوی آنها بود.
رابین توانست ببیند و واقعاً باور کند که رجینا فرد بهتری است. از سوی دیگر، رجینا توانست یاد بگیرد که سزاوار عشق واقعی و عاقبت خوش خود است. متأسفانه، این پایان خوش زمانی که رابین درگذشت و خود را برای نجات او فدا کرد، کوتاه شد.
رد شد: رجینا و کلانتر گراهام
در فصل اول، رجینا و کلانتر گراهام یک رابطه پنهانی با هم دارند. اما آنها را در حال دزدکی به اطراف میگیرد و از همه چیز منزجر میشود. راستش، این واقعاً یک عاشقانه کامل نبود، زیرا کلانتر گراهام اساساً در تمام مدت تحت کنترل رجینا بود و آگاهانه تصمیم نمی گرفت با او درگیر شود.
در واقع، این که کسی را مجبور کنید با شما باشد واقعاً جالب نیست. رجینا همچنین از او برای کار علیه اما برای او استفاده می کرد تا اینکه او خاطراتش را بازگرداند و ثابت کرد که یک تهدید است. او حاضر بود او را در کل ماجرا بکشد، به طوری که آنچه را که باید بدانید به شما می گوید.
مربوط: روزی روزگاری : 10 میم خنده دار که فقط طرفداران واقعی می فهمند
پشت: اِما و کیلیان
اما و کیلیان هر دو در گذشته مبارزات جدی را پشت سر گذاشته بودند. بنابراین، آنها توانستند پایان خوش خود را از طریق یکدیگر پیدا کنند. و در پایان روز، آنها از یکدیگر افراد بهتری ساختند. مخصوصا کیلیان. این رابطه نیز در طول زمان توسعه یافت و مانند برخی از روابط دیگر نمایش عجله نداشت.
همچنین موانع زیادی وجود داشت که آنها باید از آنها عبور می کردند تا بتوانند رابطه خود را به نتیجه برسانند. از مبارزه با هیولاها گرفته تا سفر به دنیای اموات و بازگشت، برای آنها آسان نبود اما آنها از پس آن برآمدند. این به آن عمق می بخشید و آن را واقعی تر می کرد. البته به این کمک می کند کالین اودوناگیو مورد علاقه طرفداران بود و همه ما می خواستیم ببینیم که او در نقش کیلیان عاقبت بخیر خود را دریافت کند.
آیا یک فیلم تیمی دیگر وجود خواهد داشت؟
رد شد: اِما و کلانتر گراهام
کلانتر گراهام مدتها قبل از اینکه کیلیان به صحنه بیاید کشته شد، اما این رابطه هنوز آنگونه نبود که ما برای اما می خواستیم. این دو نوع ارتباط داشتند، اما در این مرحله، رجینا همچنان شرور بود و اما به آن ثانیه های شلخته نیازی نداشت.
او بیش از حد مشغول تلاش برای تمرکز بر زندگی خود و رابطه اش با هنری بود. به طور کلی، کلانتر گراهام فرد بدی نبود، اما چیزی در این رابطه تاثیری نداشت. و طرفداران آن را می دانستند.
مطالب مرتبط: 5 نظریه روزی روزگاری طرفداران که می توانند درست باشند (و 5 که امیدواریم درست نباشند)
پشت: سفید برفی و شاهزاده جذاب
دوست نداشتن رابطه سفید برفی و شاهزاده جذاب واقعاً سخت است. البته آنها دو هدف نهایی بودند. این دو هر چیزی که عشق واقعی قرار است باشد را تجسم بخشیدند. حداقل در فیلم ها و افسانه ها. مهم نیست که چه اتفاقی برای آنها افتاده است، آنها همیشه راهی برای بازگشت به یکدیگر پیدا می کنند. حتی نفرین های شیطانی هم نتوانستند جلوی آنها را بگیرند.
آنها به ما نشان دادند که برای ایجاد پایه و اساس یک رابطه واقعی کار لازم است، اما همیشه ارزش آن را دارد که کار را در آن قرار دهیم. به همین دلیل است که آنها اساساً ستون فقرات نمایش بودند.
رد شد: مری مارگارت و دکتر. نهنگ
مری مارگارت و دکتر ویل قرار ملاقاتی با هم نداشتند، اما آنها یک شب ایستادند. این دو فقط برای هم مناسب نبودند. دکتر ویل یک زن زنی در سایه بود، در حالی که مری مارگارت اساساً مظهر خوبی بود.
البته، دلیل اصلی عدم استقبال مردم از این جفت عجیب این است که ما قبلاً می دانستیم که مری مارگارت و دیوید به هم تعلق دارند. تماشای تمام این رابطه درست نبود.
مطالب مرتبط: 10 حفره داستانی در روزی روزگاری که هرگز توضیح داده نشد
پشت: دوروتی و یاقوت سرخ
دوروتی و روبی اولین زوج دگرباشان جنسی این سریال بودند و طرفداران واقعاً به دنبال آنها بودند. در طول فصل پنجم، قسمت 18، 'Ruby Slippers'، ما شاهد رشد عاشقانه آنها هستیم زیرا روبی متوجه می شود که چرا برای مدت طولانی احساس پوچی کرده است. با این حال، دوروتی تحت نفرین خواب Zelena قرار می گیرد.
با تشویق مولان، او برای نجات او می رود و عشق واقعی خود را می بوسد تا او را بیدار کند. تنها شکایتی که مردم واقعاً در مورد این جفت داشتند این بود که وقتی بوسه بزرگ را نشان دادند، به اندازه کافی از صفحه نمایش استفاده نکردند. آنها به نوعی ناپدید می شوند. ما دوست داریم فکر کنیم که آنها تا به امروز از زندگی مشترکشان خوشحال هستند.
رد شد: کورا و رامپل
این عاشقانه، در حالی که کوتاه بود، به نظر میرسید که فقط برای افزودن به داستان کورا مطرح شده است. البته منطقی بود اما هیچ کس واقعاً این را نمی خواست. هر چند چند سوال پیش می آورد. چرا کورا در وهله اول عاشق رامپل می شد، در حالی که او برای ازدواج با یک شاهزاده یا پادشاه مرده بود؟
که در بازی تاج و تخت، کوه را بازی می کند
پاسخ مطمئن فقط این است که بگوییم او توسط ایده داشتن قدرت جادویی فریفته شده است. همچنین این خانواده و نیاز همیشگی آنها به رمانتیک بودن با رامپل چیست؟ در پایان سریال، او با کورا و هر دو دخترش رابطه عاشقانه ای برقرار کرده است. این فقط عجیب است.
مطالب مرتبط: 10 شخصیت روزی روزگاری در خانه های هاگوارتز خود طبقه بندی شده اند
پشت: هنری و ویولت
هیچ کس قرار نیست از اولین عشق و رابطه واقعی هنری متنفر باشد. او واقعاً نمی دانست دارد چه می کند و این چیزی است که همه در مقطعی از زندگی خود احساس کرده اند. این دو نفر آن ناهنجاری شایان ستایش را داشتند که با عشق جوان همراه است.
مطمئنا، هنری با او زندگی خوشی ندارد، اما دیدن او در حال پیشرفت و بزرگ شدن بسیار خوب بود. این همچنین به او کمک کرد که سرانجام در سریال با عشق واقعی خود ملاقات کرد. بالاخره او قرار نیست برای همیشه کودک بماند.
رد شد: زلنا و رابین
با وجود اینکه با تظاهر Zelena به خدمتکار ماریان شروع شد، تمام این رابطه فقط یک 'نه' بزرگ بود. هیچ کدام از آنها در واقع عاشق یکدیگر نبودند. همه چیز در مورد قدرت و انتقام بود.
عجیب است که رابین با توجه به اینکه چقدر ماریان را دوست داشت، برای مدت طولانی متوجه این تفاوت نشد. و سپس کل وضعیت ناخوشایند کودک بود که هیچ کس واقعاً آن را دوست نداشت. به علاوه، این برای رجینا منصفانه نبود.
بعدی: 10 راز در پشت ساخت روزی روزگاری