Pulp Fiction: 5 Ways It's بهترین فیلم تارانتینو (و 5 جایگزین)

چه فیلمی را ببینید؟
 
منتشر شده در 29 اکتبر 2020

پالپ فیکشن فیلمی بسیار تاثیرگذار بود که سینما را بازتعریف کرد. آیا این بهترین کوئنتین تارانتینو است؟ کیل بیل را شکست می دهد یا جانگو؟ سگ های مخزن؟










در حالی که برخی از منتقدان احساس پوچی سبک فیلمسازی مرجع محور کوئنتین تارانتینو را مورد تمسخر قرار می دهند، اکثر آنها توانایی کارگردان را در ترکیب تصاویر، صداها و ایده های مختلف از فیلم های قبلی و ترکیب آنها با یکدیگر برای خلق چیزی جدید تحسین کرده اند.



مربوط: Quentin Tarantino: 5 Ways Pulp Fiction بهترین فیلم جنایی اوست (و 5 Jackie Brown is a close second)

او به عنوان یکی از پیشروان سینمای پست مدرن هالیوود شناخته می شود که عناصر آشنا را از گذشته گرفته و آنها را پیچ و تاب می دهد و آنها را برای مخاطبان معاصر از نو می سازد. اوج این سبک است داستان عامهپسند ، دومین تلاش بلند کارگردان، که فیلم جنایی آمریکایی را ساختارشکنی کرد و آن را با سبکی شیک و پیشگامانه کنار هم قرار داد.






تخیلی پالپ بهترین است: تقریباً هر صحنه ای نمادین است

جدا از چند گام اشتباه در داستان فرعی فابین و کشش در طول تحقیقات مارسلوس در مورد بوچ که به عنوان بافت پیوندی بین سه داستان وجود دارد، تقریباً هر صحنه در داستان عامهپسند نمادین است



خانه کارت یک فصل 5 خواهد داشت

خطوط به یاد ماندنی به اندازه کافی وجود دارد ، شخصیت های دوست داشتنی و لحظات گیرا در داستان عامهپسند که فیلم به سختی یک ثانیه کسل کننده دارد.






جایگزین: سگ های مخزن

بسیاری از طرفداران تارانتینو معتقدند که اولین فیلم این کارگردان همچنان بهترین فیلم اوست. عکسبرداری با بودجه بسیار اندک، بیشتر در یک مکان، سگ های مخزن داستان سرایی محدود و شخصیت محور بیشتر بر اجراها و دیالوگ ها تاکید می کند تا حماسه ای پراکنده و اکشن جانگو یا حرامزاده ها نسبت ها



سوال از هویت پلیس مخفی می دهد سگ های مخزن یک موتور جذاب برای جلب توجه مخاطبان، در حالی که پویایی پدر و پسری که آقای وایت (هاروی کایتل) و آقای اورنج (تیم راث) به اشتراک گذاشته اند، محتوای احساسی واقعی را ارائه می دهد. همچنین صحنه شکنجه Stealers Wheel یکی از بهترین لحظات فیلم در تمام دوران است.

داستان پالپ بهترین است: پست مدرنیسم را رایج کرد

سینمای دهه 90 بود با ظهور پست مدرنیسم مشخص شد و این افزایش با شروع شد داستان عامهپسند نگرش سریع و سست او به قوانین ساخت فیلم و علاقه آن به عناصر آشنا از تاریخ فیلم.

جذابیت خودآگاه، شوخ طبعی سوزاننده، و انبوهی از مراجع فرهنگ پاپ که در داستان عامهپسند آن را به یک شاهکار سینمای پست مدرن تبدیل کنید - و یکی از پیشگامانه ترین آثار آن.

جایگزین: جکی براون

طرفداران از فارگو ظاهراً از فیلم بعدی برادران کوئن خشمگین شدند، لبوفسکی بزرگ ، که بسیار حواس پرت تر و عجیب تر از کارهای قبلی آنها بود. برعکس این اتفاق برای پیگیری تارانتینو رخ داد داستان عامهپسند ، جکی براون ، که توسط تماشاگران سینما به دلیل وجود آن رد شد کمتر حواس پرت و عجیب از آخرین فیلمش.

مطالب مرتبط: 10 دلیل که جکی براون شاهکار دست کم گرفته شده کوئنتین تارانتینو است

با این حال، در حالی که جکی براون به ارتفاعات پیاده-فروشگاه-زیرزمین نمی رسد داستان عامهپسند محتوای بزرگسالان، به راحتی بالغ ترین فیلم تارانتینو است. اقتباس از اثر نویسنده دیگری، المور لئونارد رام پانچ ، تارانتینو را مهار کرد و به او محدودیت هایی برای کار خلاقانه داد. همچنین یک وسیله بازگشت عالی برای نماد صفحه نمایش Pam Grier ارائه می کند و یکی از بهترین اجراهای رابرت فورستر فقید را دارد.

Pulp Fiction بهترین است: فیلمنامه نویسی را دوباره تعریف کرد

داستانی در کتاب پاتون اسوالت وجود دارد سیلور اسکرین فایو در مورد تماشا داستان عامهپسند با مارک مارون بعد از اینکه فیلم تمام شد و اسوالت به خانه رفت، مارون کرک کرد، باید به خانه برود و فیلمنامه ای را که روی آن کار می کردید بسوزانید؟ این یک شوخی خوب است، اما همچنین یادآور این است که تلاش‌های کارگردانی تارانتینو در دوره دوم، فیلمنامه‌نویسی را دوباره تعریف کرد.

ناگهان، این هنر محدود که قبلاً به مجموعه ای از قوانین سفت و سخت پایبند بود، کاملاً باز شد. هر چیزی ممکن بود: داستان سرایی غیرخطی، کمدی تاریک، قهرمان‌های بی‌همدل و غیره.

جایگزین: بیل را بکش

با اينكه بیل را بکش در دو قسمت منتشر شد، در اصل یک فیلم است. تارانتینو دروازه بان فیلم شناسی خودش است و آن را تنها به عنوان یک ورودی به حساب می آورد. در حالی که بیشتر فیلم های تارانتینو را می توان بر اساس یک یا دو ژانر دسته بندی کرد ( هشت نفرت انگیز یک راز غربی است، اثبات مرگ یک دستگاه اسلاش برای استثمار اتومبیل و غیره است.) بیل را بکش یکی از تنها نوشته های او است که فراتر از ژانر است. اوما تورمن یک انسانیت واقعی را برای عروس به ارمغان می آورد و رنجی را که او در میان این همه تماشای گریندهاوس متحمل شده است.

صحنه‌های مبارزه به فیلم‌های اکشن برادران شاو برمی‌گردد، فیلم‌برداری صحرا به وسترن‌های اسپاگتی سرجیو لئونه ادای احترام می‌کند، یک سکانس انیمه درخشان وجود دارد، لباس‌های زرد رنگ پاره شده است. بازی مرگ ، و طرح مبتنی بر انتقام به همه موارد فوق اشاره دارد. سکانس‌های دیالوگ طولانی - که در سینمای اکشن نادر است - و گنگ‌های بریده‌شده عجیب و غریب، تارانتینویی خالص هستند.

Pulp Fiction بهترین است: کاملا اورجینال است

بسیاری از فیلم‌های تارانتینو را می‌توان در ژانر یا سبک خاصی جستجو کرد که کارگردان از آن تقلید می‌کند. حرامزاده های بی شکوه برداشت تارانتینو از یک اکشن جنگ جهانی دوم است، سگ های مخزن برداشت تارانتینو از یک فیلم دزدی و غیره است.

ولی داستان عامهپسند کاملاً اصیل است، به جای تلاش برای کپی برداری از سبک دیگران - البته به جز سبک نویسندگان اصلی واقعی - با فرمت آنتولوژی، حساسیت کمیک سیاه و سفید و دنیای داستانی که کاملاً متعلق به تارانتینو است، سبک خود کارگردان را در بر می گیرد.

جایگزین: Django Unchained

سبک تارانتینو با بازگرداندن تکنیک های فیلمسازی از تفسیرهای خارجی از ژانرهای آمریکایی (فیلم های جنایی فرانسه، وسترن های ایتالیا و غیره) به آمریکا مشخص می شود. او از ابتدای کارش آشکارا به وسترن های اسپاگتی اشاره می کرد، اما تا هفتمین فیلمش یک وسترن کامل – یا به قول خودش جنوبی – نساخته بود. جانگو رها شده .

مطالب مرتبط: کوئنتین تارانتینو: 5 روشی که جانگو رها شده بهترین وسترن اوست (و 5 The Hateful Eight یک ثانیه نزدیک است)

تارانتینو با استفاده از تاکتیک های وحشیانه و خون آلود فیلمسازانی مانند لئونه و کوربوچی، به صراحت به زشت ترین فصل تاریخ آمریکا پرداخت. چرخش جذاب جیمی فاکس در نقش جنگو، عروس را به‌عنوان بزرگترین انتقام‌جوی تارانتینو به‌دنبال پولش می‌کند، در حالی که لئوناردو دی کاپریو و ساموئل ال جکسون او را با دو نفر از شرورترین شرورهای تارانتینو روبرو می‌کنند.

Pulp Fiction بهترین است: این بیانیه سینمایی قطعی تارانتینو است

تمام آنچه کوئنتین تارانتینو تا به حال خواسته است در مورد سینما و سینما بگوید در آن خلاصه شده است داستان عامهپسند . این یک فیلم اساساً آمریکایی است که از سبک‌های مختلف فیلم‌سازی در خارج از کشور نشأت می‌گیرد که به نوبه خود از سبک‌های فیلم‌سازی قدیمی‌تر آمریکایی نیز برگرفته شده است.

تارانتینو همیشه می‌خواست وسترن‌های اسپاگتی بسازد که لزوماً در غرب قدیم اتفاق نمی‌افتد. داستان عامهپسند یک اسپاگتی وسترن شهری است که لس آنجلس دهه 90 را به تصویر می کشد.

جایگزین: روزی روزگاری در هالیوود

روی سطح، روزی روزگاری در هالیوود یک فیلم پاتوق است - جایی بین درام و کمدی - که در صنعت فیلم اتفاق می افتد. اما این یک افسانه تغزلی بصری است که در خیابان‌های آفتاب‌گرفته دهه 60 لس‌آنجلس اتفاق می‌افتد، همانطور که تارانتینو آن را از دوران کودکی‌اش به یاد می‌آورد، که بخش دلخراش تاریخ را بازنویسی می‌کند. سکانس‌های خاصی از ژانرهای میانی فیلم پرش می‌کنند: صحنه Spahn Ranch مستقیماً از یک فیلم ترسناک خارج می‌شود، در حالی که ضرب‌دان نهایی برای مدت کوتاهی تبدیل به یک اکشن استثمارگر می‌شود که از عدالت بی‌رحمانه هوشیارانه لذت می‌برد.

لئوناردو دی‌کاپریو و برد پیت در نقش‌های اصلی به‌عنوان بازیگری ناامن که در معرض خطری ساختگی قرار می‌گیرند و بدلکار او در معرض خطر واقعی قرار می‌گیرند، در یکی از رضایت‌بخش‌ترین فینال‌های تمام دوران به اوج خود می‌رسند.

بعد: Goodfellas: 5 Ways It's بهترین فیلم اسکورسیزی (و 5 جایگزین)