حقیقت پشت قلدر آمابلا در Big Little Lies یکی از اسرار بسیاری در این سریال بود که زیگی به دروغ به عنوان مهاجم او متهم شد.
هشدار محتوا: این مقاله حاوی توضیحاتی در مورد آزار خانگی است.
سال ها پس از پخش اولین فصل آن، یک سوال ماندگار مطرح است دروغ های بزرگ کوچک به همین دلیل است که آمابلا (ایوی جورج) در مورد زیگی (آیین آرمیتاژ) که او را قلدری می کند دروغ می گوید. این سریال که در یک جامعه مرفه کالیفرنیا می گذرد، یک معمای قتل را در لحظات ابتدایی نمایش می دهد و نشان می دهد که این جهان آنقدرها که در ظاهر به نظر می رسد عالی نیست. با این حال، بیشتر درام در دروغ های بزرگ کوچک فصل 1 از خط داستانی آمابلا می آید، زیرا مشخص می شود که او توسط کسی آسیب دیده است و او یکی از همکلاسی های خود را متهم می کند. همراه با ایجاد تنش در جامعه، حقیقت پشت قلدر آمابلا است دروغ های بزرگ کوچک پیوندهایی به یکی از داستان های تاریک نمایش.
در حالی که سوالات زیادی وجود داشت که تا پایان آن باید پاسخ داده شود دروغ های بزرگ کوچک فصل 2، خط داستانی فصل اول با آمابلا برای نمایش چنین کودک خردسالی هم قابل ربط و هم آزاردهنده بود. آمابلا دختری آرام و حساس است که مادر محافظش، رناتا (لورا درن) به او نگاه می کند. مانند بسیاری از خانوادههای این جامعه، آمابلا از ثروت و امتیاز برخوردار است، اما زمانی که در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد به وضوح تحت تأثیر قرار میگیرد. سن کم او آمیخته با ترس و اضطراب از موقعیت، و همچنین نحوه واکنش پرخاشگرانه رناتا، وقتی آمابلا در مورد قلدر خود دروغ می گوید، قابل درک است.
مطالب مرتبط: 10 سرنخ ظریف در مورد چرخش که به دروغ های کوچک بزرگ ختم می شود
آمابلا به دروغ زیگی را سرزنش می کند تا از یک حقیقت تاریک جلوگیری کند
درام به سرعت آغاز می شود دروغ های بزرگ کوچک فصل 1 وقتی بچه ها از مدرسه بیرون می آیند و رناتا متوجه جراحات دخترش آمابلا می شود. در لحظهای مشکوک، معلم دختر، آمابلا را تشویق میکند تا به این موضوع اشاره کند که کدام یک از دانشآموزانش مسئول است. آمابلا در حال حاضر تحت فشار به زیگی، بچه جدید مدرسه اشاره می کند. شلدون جوان ایین آرمیتاژ، هنرپیشه، در فروش اصرار زیگی مبنی بر بی گناهی او کار بسیار خوبی انجام می دهد و این امر را قابل قبول می کند که آمابلا به دروغ زیگی را سرزنش کرده است تا هویت واقعی قلدرش را پنهان کند.
وقتی بعداً مشخص شد که زیگی بی گناه است، مشخص می شود که آمابلا به سادگی برای فرار از لحظه حضورش دروغ گفته است. همچنین به موضوع دیگری در نمایش اشاره می کند زیرا زیگی و مادرش جین بسیار کمتر از سایر خانواده های جامعه جدید خود ثروتمند هستند. مثل سریال های HBO جانشینی ، دروغ های بزرگ کوچک بررسی میکند که چگونه افراد مرفه میتوانند از افراد معمولی جدا شوند، که باعث میشود رناتا و دیگران راحتتر زیگی را به عنوان مقصر ببینند.
در حالی که خط داستان تا حد زیادی بر واکنش بزرگسالان به موقعیت، از جمله اشتباهات و فرضیات آنها متمرکز است، کودکان در مرکز آن پیچیدگی های خاص خود را دارند. آمابلا ممکن است به دروغ زیگی را به عنوان قلدر خود متهم کند، اما نمایش عاقلانه از نشان دادن او با هر تقصیری اجتناب می کند. زیگی حتی اعتراف می کند که او و آمابل پس از این اتهام، دوستانه رفتار می کنند. با این حال، دلیل دروغ گفتن او به ماهیت آزاردهنده خط داستانی می افزاید زیرا او را تهدید به سکوت کردند. حتی در سن جوانی و بی گناه، آمابلا به وضوح تهدید را درک می کند و انتخاب می کند که نام زیگی را انتخاب کند، شاید بداند که او دوست مهربانی است که به روشی که می ترسد تلافی می کند.
مکس رایت قلدر آمابلا بود
زیگی پس از اعتراف به اینکه تمام مدت حقیقت را میدانست، به مادرش میگوید که مکس رایت (نیکولاس کروتی) کسی بوده است که آمابلا را آزار داده است. با وجود سرزنش شدن، زیگی این راز را به عنوان قولی به آمابلا که می ترسید اگر مکس چیزی بگوید با او چه کند، حفظ کرد. متأسفانه، دلیل قلدری مکس حتی بیشتر دلخراش است زیرا چیزی است که او از زندگی خانگی خود آموخته است. مکس با شنیدن آزار خانگی که مادر خودش سلست (نیکول کیدمن) از پدر خشن خود، پری (الکساندر اسکارسگارد) مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، نگاهی منحرف به آن نوع خشونت پیدا میکند و با تقلید از پدرش به قلدر آمابلا تبدیل میشود.
فاش شدن اینکه مکس این رفتار را با تماشای نحوه آزار و اذیت دورترش با مادرش آموخت، عنصر نگران کننده دیگری را اضافه می کند. همچنین توضیح می دهد که چرا آمابلا در مورد اینکه چه کسی به او صدمه می زند دروغ گفته است. سلست و پری ازدواجی به ظاهر عالی داشتند که سوء استفاده از آن از دنیا پنهان بود. این احتمال وجود دارد که پری چنین تهدیدهایی را برای سلست در مورد پنهان نگه داشتن حقیقت انجام داده باشد و مکس نیز از آن تهدیدها علیه آمابلا تقلید کرده باشد.
فصل 3 از دروغ های بزرگ کوچک ممکن است هرگز اتفاق نیفتد، اما داستانهایی مانند این ثابت میکنند که چرا فصل اول سریال با استقبال طرفداران و منتقدان مواجه شد. قلدر آمابلا، اتهام زیگی، و ارتباط با سواستفاده سلست به روشی درخشان برای برجسته کردن مضامین نمایش و فراهم کردن زمینه برای قتل اوج در قسمت پایانی فصل 1. این واقعیت که هنوز سوالاتی وجود دارد اینکه چرا آمابلا در مورد قلدر خود دروغ گفته نیز نشان می دهد که چگونه دروغ های بزرگ کوچک بعد از سالها با مردم می ماند.